خلیج فارس:تصویری قدیمی از حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی در مناطق جنگی را ببینید.
منبع: انتخاب
خلیج فارس:عصرایران با اشاره مراسم هفتمین سالگرد درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: روزی روزگاری هاشمی رفسنجانی نماد قدرت در ایران بود و هر جا میرفت مقامات ریز و درشت برای دیدار با او یا درخواستی از او صف میبستند و نوبت میگرفتند.
در میان تصاویری که خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی و نیز خبرگزاری مشهور اصولگرا از مراسم هفتمین سالگرد درگذشت آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی در حسینیۀ شمارۀ دو جماران منتشر کرده بر تصویری که سید محمد خاتمی را در کنار حسن روحانی نشان میدهد درنگ میکنیم.
در نگاه اول این که دو رییس جمهوری پیشین ایران که در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ و نیز ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ مجموعا با ۸۴ میلیون رأی در ۴ انتخابات عهدهدار ریاست جمهوری ایران شدند در مراسم درگذشت یک رییس جمهوری پیشین دیگر شرکت کنند که در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ عهده دار آن جایگاه بوده امری شگفتآور نیست خاصه این که هر سه روحانی و از چهرههای مشهور دوران انقلاب بودهاند. مکث بر این عکس، اما چند دلیل دیگر دارد:
نخست به این خاطر عکس را خبرگزاری رسمی دولتِ حالا نواصولگرا منتشر کرده در حالی که تا همین چندی پیش رسانهها از انتشار تصویر رییس جمهوری پیشین ایران به خاطر ماجراهای انتخابات ۱۳۸۸ منع شده بودند.
دوم به این دلیل که هاشمی رفسنجانی در عصر جمهوری اسلامی و از روز تأسیس در ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۵ که درگذشه تنها رییس جمهوری نبوده تا حضور دو رییس جمهور سابق دیگر مناسبت یا ضرورت یا موضوعیت داشته باشد بلکه رییس مجلس هم بوده و اگرچه ناطقنوری رییس پیشین مجلس آمده بود، اما خبری از رییس کنونی مجلس نبود حال آن که هاشمی فقید به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در سال پایانی جنگ فرمانده آقای باقر قالیباف در دوران خدمت در سپاه هم بوده است. همچنین سالهای طولانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و بیشتر نیز شهره به این عنوان، اما در تصاویر آقای صادق لاریجانی رییس کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام را نمیبینیم.
جدای اینها او رییس مجلس خبرگان رهبری هم بوده، اما خبری از آیتالله احمد جنتی رییس کنونی مجلس خبرگان رهبری نبود که اگرچه به خاطر سن بالا کاندیدای دورۀ بعد نشده، اما همچنان دبیر شورای نگهبان است. همان شورایی که ۱۰ سال قبل صلاحیت هاشمی رفسنجانی را به خاطر سن بالا برای انتخبات ریاست جمهوری رد کرده بود.
مکث سوم به این خاطر است که به خاطر چرخشهای دولتها رییسان جمهور سابق هرگز در یک قاب دیده نمیشوند. مادام که ابوالحسن بنیصدر اولین رییس جمهوری ایران زنده بود هیچگاه امکان نداشت تمام رییسان جمهور سابق و زنده در یک قاب قرار گیرند، چون او از سال ۱۳۶۰ در پاریس به سر میبرد و اپوزسیون جمهوری اسلامی به حساب میآمد، اما بعد از درگذشت او در سال ۱۴۰۰ هم باز این اتفاق نیفتاده، چون محمود احمدینژاد رییس جمهوری سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ هم حاضر نیست کنار سید محمد خاتمی و حسن روحانی قرار گیرد در حالی که ریاست جمهوری را از اولی تحویل گرفته و به دومی تحویل داده است.
در آمریکا، اما اگر مناسبت ملی در میان باشد رییسان جمهور سابق و زنده و طبعا از دو حزب رقیب دموکرات و جمهوریخواه ابایی ندارند هر چند از دونالد ترامپ به این طرف این قاعده در آمریکا نیز برهم خورده است. جالب این که احمدینژاد استاندار دولت دوم هاشمی رفسنجانی و عضو مجمعی بوده که ریاست آن با هاشمی بوده و این یعنی یک چند نسبت مرئوس و رییسی هم با او داشته است.
۵ رییس جمهوری سابق آمریکا کنار هم: باراک اوباما، بیل کلینتون، جرج بوش پسر، جرج بوش پدر و جیمی کارتر. (از این جمع، بوش پدر- نشسته- درگذشته و بقیه زندهاند حتی کارتر)
هاشمی رفسنجانی همچنین از ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۸ و طی ۲۸ سال مهمترین امام جمعۀ (موقت) تهران پس از آیت الله خامنهای بوده، اما از امامان جمعۀ (موقت) کنونی هم خبر و نشانی نبود. همانها که هر هفته و به صورت پیوسته نمازگزاران را به رعایت تقوا و مشخصا خانمهای بیرون از نماز جمعه را به رعایت حجاب توصیه میکنند و اگر دولت مورد پسند بر سر کار باشد مشکلات اقتصادی را توجیه و اگر خاتمی و روحانی رییس جمهوری باشند بر اقتصاد و معیشت تأکید میورزند.
در میان مقامات سابق دوربینها تصویر غلامحسین کرباسچی شهردار تهران در دوران ریاست جمهوری او و نماد اجرایی سازندگی را هم ثبت کردند که با فاصله نشسته بود و کاری با دیگران نداشت.
دست آخر این که روزی روزگاری هاشمی رفسنجانی نماد قدرت در ایران بود و هر جا میرفت مقامات ریز و درشت برای دیدار با او یا درخواستی از او صف میبستند و نوبت میگرفتند، ولی دیروز در آیین هفتمین سالگرد درگذشت او خبری از کار به دستان کنونی نبود و هر که بود مقام سابق بود و این رسم روزگار است در این دیار.
وقتی در دانشگاهی که او پایه گذاشته و در درس انقلاب اسلامی رشتههای مختلف به او طعنه میزنند این غیبتها جای شگفتی ندارد.
دو رییس جمهور سابق بودند (روحانی و خاتمی) و رییس جمهوری فعلی نه در حالی که عضو تشکلی است که چهرۀ شاخص آن هاشمی رفسنجانی بوده یا عضو مجلسی (خبرگان) که رییس آن هاشمی بوده یا عضو مجمعی که باز رییس آن هاشمی بوده و در نمازهای جمعهای شرکت کرده که امام جمعۀ ان هاشمی بوده هر چند در مورد آقای رییسی احتمال سفر و مشغله و بحران منطقه و یا ملاحظات بیشتر امنیتی را هم باید در نظر گرفت.
رییس مجلس سابق بود (ناطق نوری)، اما رییس فعلی مجلس نه که چنانچه اشاره شد در سالهای آخر جنگ هاشمی فرماندهِ فرمانده او بوده حال آن که سردار سلیمانی به یاد داشت و این احترام را تا پایان ابراز میکرد و البته کرمانی هم بود و عجبا که در این فقره نیاز به تأسی از او نیست.
مکث اصلی البته به همان دلیل نخست است و این که ممنوعیت انتشار تصویر رییس جمهوری اسبق ایران گاهی هست و گاهی نه و شاید رفع آن در وضعیت کنونی به خاطر نزدیکی به انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در اسفند پیش رو باشد. برای این دومی حسن روحانی نامزد شده و دیروز به طعنه به شورای نگهبان هشدار داد در تعیین صلاحیتها کاری نکنند که مثل انتخابات گذشته ریاست جمهوری مهمترین رقیب آرای باطله باشد! اگرچه برای مشارکت حداکثری تجدید نظر در تعیین صلاحیتها هم کفایت نمیکند.
خلیج فارس: در هفتمین سالگرد درگذشت مرحوم آیتالله علیاکبر هاشمیرفسنجانی، سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، میگوید که اتهام انسداد توسعه سیاسی در دولتهای سازندگی و تمرکز بر توسعه اقتصادی و بیتوجهی به توسعه سیاسی، بیاساس است.
به گزارش خلیج فارس؛ او در پاسخ به سوالی درباره این موضوع که اگر مرحوم هاشمی امروز در قید حیات بود چه راهکاری برای حل مناقشه بر سر حجاب داشت، روایت شنیده شده از آیتالله را نقل کرده و میگوید: «در آخرین صحبتهایی که من از مرحوم آقای هاشمی شنیدم این بود که ایشان گفتند: «ما از ابتدا در دهه اول انقلاب اشتباه کردیم که حجاب اجباری را یک وظیفه برای حکومت تلقی کردیم. باید اجازه میدادیم که مردم و خانمها با راهکارهای فرهنگی خودشان به انتخاب حجاب علاقهمند شوند.»
در سالهای اخیر مساله تغییرات رویکرد و دیدگاههای آقای هاشمی بارها مورد ارزیابی و توجه جناحهای مختلف قرار گرفته است. فارغ از دیدگاههای جریان راست به آقای هاشمی بعضا از داخل خود جریان اصلاحطلبی به ایشان اتهاماتی درباره بیتوجهی به مقوله «توسعه سیاسی» در سالهای دولت سازندگی زده میشود به شکلی که حتی برخی مدعی هستند که سنگبنای انسداد «توسعه سیاسی» در زمان مرحوم هاشمیرفسنجانی در سالهای دوران مسوولیت در مجلس و دولت گذاشته شد. شما تغییر آیتالله هاشمی و این اتهام را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای هاشمی مثل همه انسانهای موفق دیگر هرگز خودش را در یک موقعیت و یک شرایط ثابت فریز نمیکرد به مدل جزمی قائل نبودند و همواره در حال رشد و تکامل بودند. خیلی طبیعی است انسانهایی که برنامهای برای رشد خود دارند، وضعیت، دیدگاهها و تفکرات هر روزشان با روز قبل متغیر باشد. نمیدانم چرا باید برای اینکه انسانها در مسیر تکامل هستند و سعی میکنند نیازهای روز جامعه را درک کنند، مورد قضاوت قرار بگیرند.
این تغییر آقای هاشمی در چارچوب تغییر از «محافظهکاری به اصلاحطلبی» گنجانده میشود؟
ببینید، آقای هاشمی بر اساس نیازهای کشور و نیازهای جامعه تصمیمات منطقی گرفتند. باید مطلبی اینجا توضیح داده شود؛ اساسا چیزی که ما میگوییم توسعه سیاسی و بعد افراد را به دفاع یا مخالفت با آن متهم میکنیم، هیچ ترم شناخته شده دانشگاهی و بینالمللی ندارد یعنی هیچ تعریف آکادمیک، علمی و قابل استنادی درباره واژهای به نام «توسعه سیاسی» وجود ندارد. توسعه یک موضوع شناختهشده است و اصولی دارد و به هیچ وجه در فرهنگ و دانشگاههای معتبر جهان چیزی به نام توسعه سیاسی نیست. توسعه تغییر درونزای همه شاخصهای توسعه انسانی است؛ شاخصهایی که منتهی به توسعه انسانی میشوند. ما در ایران برای خودمان واژه میسازیم.
نظامهای سیاسی در کشورهای مختلف از فرهنگهای بومی و سیاسی آن کشور تبعیت میکنند. به طور مثال نظام حاکم بر چین نظام کمونیستی است. اساسا معیارها در یک نظام کمونیستی با کشوری مثل سوئد که بر مبنای دموکراسی اداره میشود، بسیار متفاوت است. در عربستان نظام حکومتی پادشاهی است؛ مردم هم این نظام را پذیرفتهاند و با آن زندگی میکنند. در امارات متحده عربی نظام امیرنشین است و اقتضائات خاص خود را دارد. نمیشود در یک نظام پادشاهی یا امیرنشین ارزیابی متناسب با سوییس یا یک جمهوری را داشت. در یک نظام امیرنشین نمیشود وضعیت توسعه یا مردم را بر اساس نظام حزبی ارزیابی کرد و گفت مثلا مردم حق رای دارند یا نه. هر کدام تناسب خود را دارد. ببینید، شاخص توسعه انسانی ترکیب ۷۰ شاخص توسعه است. اساسا این چیزی که ما میگوییم توسعه سیاسی مخصوص خود ما است، خودمان این مفهوم را ساختیم و شاخصی ندارد.
مگر ما در دهه ۶۰ به اتکای آرای عمومی جامعه را اداره نمیکردیم؟ مگر در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ نوع نظام به رای مردم گذاشته نشده بود؟ اینها همان توسعه سیاسی نبود؟ مگر انتخاب آقای خاتمی در دولت آقای هاشمی رخ نداد؟! مگر مردم در پایان دوره آقای هاشمی حق انتخاب نداشتند و آقای خاتمی را به آقای ناطق نوری ترجیح ندادند؟ در انتخابات خرداد ۱۳۷۶ که دولت آقای هاشمیرفسنجانی بود، آرا شمرده نشد؟ رای مردم اعلام نشد؟ این اتهامات در مورد آقای هاشمی و آنچه توسعه سیاسی خوانده میشود، ناشی از یکسری عقدهگشایی است. عدهای از آقای هاشمی خوششان نمیآمده و نمیآید و مرتب اتهام برای ایشان میسازند.
من مواردی را به عنوان شاخصهای گشایش سیاسی میدانم و از اساس نام توسعه سیاسی نیز بر آن نمیگذارم. شاخصهایی از قبیل افزایش نقش مردم، آزادی در انتخاب، قدرت انتخاب، وجود صلاحیت سیاسی متفاوت و متنوع، به حداقل رساندن نفوذ قدرتهای حاکم و سلیقه حاکمیت، سپردن کار به مردم و… موارد مثبتی در باز بودن فضای سیاسی تلقی میشوند. اینها ربطی به توسعه ندارد. همه این موارد مثبت متکی به رشد یک طبقه به نام طبقه متوسط است. آیا در دوره ۸ ساله بعد از جنگ که آقای هاشمی مسوولیت اداره کشور را بر عهده داشتند، طبقه متوسط شکل گرفته است یا خیر؟ تمام رشد شاخصها در دوران آقای هاشمی رشد منطقی و بعضا قابل توجه داشته است؛ شبکه بهداشت ایران در دوره آقای هاشمی تکمیل شده است. برخی از بیماریها مثل فلج اطفال در دوره ایشان ریشهکن شد، سواد آموزی رشد کرد. مخابرات به عنوان زیرساخت مهم در دوران ایشان شکل گرفت. مخابرات قبل از آقای هاشمی جایگاهی در زندگی مردم نداشت. سیستم مدرن مثل اینترنت و موبایل در دوران ایشان وارد شد. پوشش آموزش و پرورش در دوران ایشان به بالای ۹۵ درصد رسید.
رشد تعداد دانشجویان کشور، میزان اعزام دانشجویان به خارج از کشور برای کسب شاخصهای علمی، توسعه مطبوعات و مواردی از این دست. اولین نشریه تمام رنگی در این دوران منتشر شد. انتشار روزنامههای معتبری مثل ایران و همشهری متعلق به این دوره است. هنوز هیچ روزنامهای نتوانسته رکورد تیراژ همشهری را در آن زمان بزند. همه اینها دستاورد آقای هاشمی است. دوستان از آقای هاشمی خوششان نمیآید و میخواهند واقعیتها را منکر بشوند و ایده بسازند که ایشان «به رشد اقتصادی توجه داشت به توسعه سیاسی توجه نداشت!»
در دوره دوم آقای هاشمی یک عده فکر میکردند کشور به بنبست سیاسی میرسد و دنبال حاکمیت یکدست بودند. آقای هاشمی کمک کرد و با راهاندازی کارگزاران گام مهمی برداشت و مجلس پنجم متکثرتر از مجلس چهارم شد و قدرت یکپارچه اصولگرایان که در مجلس چهارم وجود داشت، در مجلس پنجم تکرار نشد. انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ در دوران ایشان شکل گرفت و منتج به ظهور آقای خاتمی و دولت اصلاحات شد. توسعه سینما در این دوره رخ داد و ممنوعیت استفاده از رسانههای جدید در دوران آقای هاشمی برداشته شد. چه کسی یا کسانی میخواهند منکر به این رخدادها باشند؟! جز این است که فاصله گرفتن از اقتصاد دولتی، تقویت طبقه متوسط، توسعه دانشگاهها، توسعه مراکز آموزشی که همگی منتهی به شکلگیری طبقه متوسط شد در دولتهای آقای هاشمی رخ داد؟! در این دوران طبقه متوسط رشد کرد و بعد هم این طبقه خواستههایی داشت؛ خواستهاش این بوده که با رای خود بتواند قدرت را جابهجا کند و از طریق صندوق رای هم به خواستههای خود در پایان دولت آقای هاشمی رسید و این رخداد تاریخی ثبت شد و این تغییر رخ داد.
حالا اگر بعد از دوران آقای هاشمی، دوستانی که بر سر کار آمدند، با همه حسننیتی که داشتند اصول حاکم بر معادلات قدرت را در جمهوری اسلامی نفهمیدند و نظامی که در حال حرکت به سمت دموکراسی بود به فاز درگیری کشیده شد، داستان دیگری است و مقصر آقای هاشمی نیست. در این دوران به جای استفاده درست از قدرت رهبری و ولایت فقیه، زاویه ایجاد شد. انتهای دوران آقای خاتمی – که مجموعا دوره خوبی هم بود – کشور به دست آقای احمدینژاد افتاد. مجلس ششم که در این دوران تشکیل شد، به گشایش سیاسی کشور منتهی نمیشود، به تشکیل مجلس هفتم اصولگرا به ریاست آقای حدادعادل منتهی میشود. یعنی حتی در مجلس هفتم با آقای ناطق نوری و شخصیت وزین سیاسیاش که اصول حاکم بر دموکراسی را قبول دارد و رای مردم را میپذیرد و به رقیب منتخب خود تبریک میگفت، مواجه نیستید. با آقای حدادعادل مواجه هستید؛ بعد با قالیباف مواجه هستید. به این روند که توسعه سیاسی نمیگویند، میگویند تضعیف توسعه سیاسی.
اگر آقای هاشمی امروز در قید حیات بودند برای بحران ایجاد شده بر سر مساله حجاب در جامعه چه راهکاری داشتند؟
در آخرین صحبتهایی که من از مرحوم آقای هاشمی شنیدم این بود که ایشان گفتند: «ما از ابتدا در دهه اول انقلاب اشتباه کردیم که حجاب اجباری را یک وظیفه برای حکومت تلقی کردیم. باید اجازه میدادیم که مردم و خانمها با راهکارهای فرهنگی خودشان به انتخاب حجاب علاقهمند شوند.» به نظر من آقای هاشمی در این موضوع دیدگاهها و تکلیف روشنی داشتند.
در دوره دوم آقای هاشمی یک عده فکر میکردند کشور به بنبست سیاسی میرسد و دنبال حاکمیت یکدست بودند. آقای هاشمی کمک کرد و با راهاندازی کارگزاران گام مهمی برداشت و مجلس پنجم متکثرتر از مجلس چهارم شد و قدرت یکپارچه اصولگرایان که در مجلس چهارم وجود داشت، در مجلس پنجم تکرار نشد. انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ در دوران ایشان شکل گرفت و منتج به ظهور آقای خاتمی و دولت اصلاحات شد. توسعه سینما در این دوره رخ داد و ممنوعیت استفاده از رسانههای جدید در دوران آقای هاشمی برداشته شد. چه کسی یا کسانی میخواهند منکر به این رخدادها باشند؟! جز این است که فاصله گرفتن از اقتصاد دولتی، تقویت طبقه متوسط، توسعه دانشگاهها، توسعه مراکز آموزشی که همگی منتهی به شکلگیری طبقه متوسط شد در دولتهای آقای هاشمی رخ داد؟! در این دوران طبقه متوسط رشد کرد و بعد هم این طبقه خواستههایی داشت؛ خواستهاش این بوده که با رای خود بتواند قدرت را جابهجا کند و از طریق صندوق رای هم به خواستههای خود در پایان دولت آقای هاشمی رسید و این رخداد تاریخی ثبت شد و این تغییر رخ داد.
منبع: اعتماد
خلیج فارس: متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
به گزارش خلیج فارس؛ مطابق معمول، ساعت هفت و نیم صبح، به سوی دفترم حرکت کردیم. در جماران، برف میبارید. از خیابان شهید باهنر [= نیاوران]تا بزرگراه صدر، برف و باران مخلوط و از آنجا تا دفتر، باران نرم بود. پیش از ظهر، مصاحبهای با سیما دربارۀ مفهوم جهاد و دفاع در اسلام و ماهیت جنگهای پیغمبر (ص) و علی (ع) و جنگهای فلسطین و جنگ تحمیلی عراق بر ایران داشتم.
عصر آقای [محمد] واعظزاده [خراسانی]، رئیس جامع التقریب [مجمع تقریب مذاهب اسلامی] آمد. گزارش برنامه کنگره آیتالله [سیدحسین] بروجردی و شیخ محمود شلتوت، مؤسسان دارالتقریب را داد و خواست که در افتتاح آن در قم شرکت کنم. گفتم، ترجیح دارد از علمای قم استفاده کنند. از خطبههای پریروز جمعهام ستایشکرد.
افطار، کارکنان مرکز تحقیقات استراتژیک، با خانوادهها میهمانم بودند. عفت هم آمده بود و از مصاحبهای که آقای علی مطهری، [فرزند شهید مطهری]در [روزنامه]کیهان داشته و دروغهایی در مورد خانواده ما گفته است، عصبانی بود. تلفنی به خانم مطهری اعتراض کرد و جوابی برای آن تهیه شد.
شب با دکتر [حسن]روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]مذاکره داشتم. از ملاقاتش با رهبری گفت که مشکلات کشور، به خصوص فرار سرمایه و مغزها و دوگانگی در مدیریت کشور را گفته و از مذاکراتش با آقای خاتمی، [رئیسجمهور]که آقای خاتمی گفته است، با این همه مشکل، مایل نیست نامزد انتخابات شود، ولی نگران است که اگر کنار برود، او را مورد تعقیب قرار دهند. دربارۀ مرکز تحقیقات [استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام]و امور کشور صحبت کردیم.
در گزارشها، مسئله خاطرات آیتالله منتظری مهم است؛ ایشان در جواب سؤالی، ضمن قبول نوشتن خاطرات و پخش محدود، بودن آن در اینترنت را منکر شده وگفته که افرادی به صورت قاچاقی بردهاند و نیز خبر درگیریهایی در لار، شهر زادگاه [آقای عبدالواحد موسوی لاری]، وزیرکشور بود که مردم علیه فرماندار و وزیر کشور، تظاهرات کردهاند وگویا دو نفر کشته شدهاند؛ با دخالت نیروی انتظامی.
منبع: روزنامه شرق
خلیج فارس: هاشمیرفسنجانی روز بیست و یکم مهر دیدارش با عبدالله نوری که به مرخصی آمده را روایت کرده است. همچنین او از ادامه درگیریها میان اسراییل و فلسطین و برخی اتفاقاتی که منجر به افزایش قیمت نقت شده، نوشته است.
متن خاطرات ۲۱ مهرماه ۱۳۷۹ مرحوم هاشمی رفسنجانی در ادامه میآید:
ساعت هشتونیم صبح، آقای عبدالله نوری [وزیر سابق کشور]که به مرخصی آمده، کمی از وضع زندان خود گفت؛ روحیهاش بد نیست. از بیعملی دولت آقای [سیدمحمد]خاتمی، انتقاد دارد و از تفرقه و اختلاف در دومخردادیها و بیخبری مجلس هم گفت و نمونههایی از اقدامات و اظهاراتش در جمع طرفدارانش در خصوص ابراز محبت نسبت به من را نقل کرد. منجمله گفت، به پدر و مادرم گفتهام، در این حوادث کسی که برای من کاری کرده، آقای هاشمی است و گفته است که آقای هاشمی، پیش از محاکمه من را خواست و تذکرات خیرخواهانهای داد. گفته بودم، اگر در دادگاه تندروی نکند، امکان زندان نرفتن هست. اگر اقدامی برای تبدیل زندانش به «نیمه باز» بشود، بر اساس آن، میتواند روزهای تعطیلی به خانه بیاید. گفت، مهمترین دغدغهاش، وضع حال همسر و پدر و مادرش است.
به دفتر کوشک رفتم. عصر به خانه برگشتم و تا آخر شب مطالعه میکردم؛ منجمله یادداشتها و خاطرات عفت از قبل از پیروزی انقلاب را. سعید و فاطی و محمد از بیرون ساندویچ آوردند.
دولت [یاسر]عرفات، همه اُسرای حماس را آزاد کرده است. امروز درگیریهای اسرائیل و فلسطینیها، به نقطه حساسی رسیده. چهار نفر از نیروهای ویژه اسرائیل به اسارت فلسطینیها افتاده و دو نفرشان کشته شدهاند. به دنبال آن اسرائیل به مقرهای دولت عرفات در غزه و رامالله با هلیکوپتر و توپخانه و کشتیهای جنگی حمله کرده و بیش از ۳۰ نفر را کشته و جمع زیادی مجروحاند و هنوز هم ساعت ده شب به وقت به تهران، مسئولان اسرائیلی گفتهاند که روند مذاکرات صلح پایان یافته و حالت جنگی به وجود آمده است.
همزمان یک ناو جنگی آمریکا – یو. اس. اسکول- در ساحل بندر عدن منفجر شده و چهار نفرکشته، ۱۲ نفر مفقود و ۳۹ نفر زخمی داده. کشتی حامل موشک است و ۳۵۰ نفر خدمه دارد. این حوادث، به علاوه اعتصاب کارکنان نفت ونزوئلا، باعث شده که قیمت نفت در آمریکا، از بشکهای ۳۷ دلار تجاوز کند و مشکلات جدی برای آمریکا پیش آمده است.
منبع:فرارو
خلیج فارس:خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمی رفسنجانی روایت دست اول از سالی پرالتهاب و پرحادثه است. هاشمیرفسنجانی روز هجدهم مهر از دیدار با قدرت علیخانی نوشتهاست. در این دیدار علیخانی از اختلافات میان دوم خردادیها سخن گفته. همچنین هاشمی روایتی از دیدار با حسن روحانی و ناامید او از کار اجرایی را نوشتهاست.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از شرق، متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید:
آقای [حسین] نوشآبادی، نماینده ورامین آمد. نمونههایی از هفتهنامه ولایت را آورد که مطالب مربوط به من، در آن درشت شده و اظهار وفاداری کرد و خواست که سفری به ورامین بروم. [آقایان على یارى، عبدالرضا حیدرىزادی و رجب حسینىنسب]نمایندگان استان ایلام آمدند. از فقر مردم و عدم رونق اقتصادی و راکدشدن طرحهای سازندگیگفتند و اینکه ۲۵ درصد مردم، تحت پوشش کمیته امدادند. برای فعالشدن این طرحهای مهم سدها و راهها و بیمارستانها و صنایع استمداد کردند.
اعضای ستاد برگزاری طرح ۱۱۰ آمدند. آقایان [فریدون] وردینژاد [مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و مدیرمسئول روزنامه ایران]، [مجید] رضاییان [معاون مدیرمسئول]، [بهروز]بهزادی [سردبیر روزنامه ایران] و [فرامرز] قرهباغی [سردبیر مجله ایرانجوان]، توضیح دادند. مجله ایران جوان برگزار میکند و میخواهند ۱۱۰ جوان دختر و پسر را در سال امیرالمومنین (ع)، به عنوان جوانان شایسته، شناسایی و معرفی کنند. با تذکراتی در مورد شیوه کارشان، قول کمک دادم و سازندهبودن مسابقه را تأیید کردم. از صداوسیما به خاطر عدم همکاری گله داشتند و به خاطر تأسیس «مؤسسه فرهنگی [مطبوعاتی]ایران» که امروز پنج روزنامه و چند مجله دارد، تشکر کردند.
آقای شیخ قدرت علیخانی [نماینده قزوین]آمد. از افزایش اختلاف بین گروههای دوم خردادی و کماثر شدن مشارکتیها و نیز اختلاف در مجمع روحانیون [مبارز]، بین دو گروه [سیدمحمد موسوی]خویینیها و [مهدی]کروبی، خواستار کنترل آقای [مصطفی]تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور شد و گفت، [آقای سیدعبدالواحد موسویلاری]وزیر کشور هم در میان نمایندگان، به خاطر دخالتهای آقای تاجزاده، مشکل دارد.
آقای [سیدمنصور] حسینی، نماینده مینودشت آمد. از مدیران دوران سازندگی است. از سوءمدیریت کشور و رکود امور اقتصادی و انحرافات فرهنگی گفت و از سیاست تضعیف مدیران بعد از دوم خرداد، انتقاد داشت و از عقبافتادن ایران از قافله توسعه جهانی با وضع موجود، اظهار نگرانی کرد و خواستار حضور بیشتر من و دفاع از سیاست سازندگی شد.
شب دکتر [حسن] روحانی آمد. گفت، آقای [کمال]خرازی [وزیر امورخارجه]، برای تحسین [بهبود]روابط با عراق به بغداد میرود و درمورد پیام اخیر آمریکا [در خصوص اعتراض به مخالفت ایران با روند صلح خاورمیانه]، توضیح داد و نپذیرفته که در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، برای جواب بررسی شود و باید رسماً ارجاع شود. نمیدانست نظر رهبری چیست. دربارۀ نامزدشدن خودش برای ریاستجمهوری به جایی نرسیده و نمیداند رأی میآورد یا نه و بر فرض انتخاب، آیا با وضع موجود میتواند درست کار کند یا خیر؟ گفت، با افکار رهبری در مورد سیاست خارجی و نیز دربارۀ ثروت و مدیریت و کاری که با امثال کرباسچیها کردند و طرح مسئله غارت بیتالمال، فضای مناسب کار اجرایی باقی نمانده است و تأکید کرد که در زمان شما هم مسائل فرهنگی و سیاست خارجی مشکل داشت، ولی شما روی کارهای اقتصادی تمرکز دادید و کارهای مهمی انجام شد. شب در دفترم خوابیدم.
به گزارش خلیج فارس؛ در خانه ماندم. بخشی از کتاب «تاریخ علم و نقش اسلام در توسعه علوم» را خواندم. عصر، محسن [مدیر دفتر نشر معارف انقلاب]آمد. پیشنهادهایی برای نحوه انتشار [کتاب]خاطرات سال ۱۳۶۱ [پس از بحران]داشت، به علی اخویزاده [نماینده رفسنجان]، تذکر دادم مصاحبهای که از او در روزنامهها آمده، در مورد اینکه «من نسبت به آینده انقلاب احساس خطر دارم» را اصلاح کند؛ چون چنین احساسی ندارم و انقلاب را پایدار میبینم.
آمریکا، اطلاعاتی در کیفیت غرقشدن زیردریایی اتمی کورسک روسیه به روسها داده است؛ یک زیردریایی آمریکایی که ناظر مانور بوده، دو انفجار در کورسک را ضبط کرده که دومی، ده برابر اولی بوده. به هرحال حیثیت نظامی روسیه، با این حادثه مخدوش شده است.
[علیرغم]تلاش [آقای کوفی عنان]دبیرکل سازمان ملل و سایرین، موفق نشدند که ملاقاتی بین آقای [سیدمحمد]خاتمی و آمریکاییان در سازمان ملل ترتیب بدهند؛ گرچه توانستند ترتیبی بدهند که آقایخاتمی [رئیسجمهور]، در موقع سخنرانیآقای [بیل]کلینتون حضور داشته باشد و برعکس. سخنرانی آقای خاتمی را که قرار بود، نفر ۳۳ باشد، به نفر چهارم منتقل کردند که کلینتون در جلسه بماند. بعضی منابع غربی گفتهاند که در مقر اندونزی، آقای خاتمی و خانم آلبرایت، به هم رسیدهاند و مطالبی ردوبدل شده، ولی دلیلی بر آن ذکر نشده است.
در فرانسه، چند روزی است که کامیونداران و کشاورزها و تاکسیها، به عنوان اعتراض به گران شدن قیمت سوخت، مانع سوخترسانی شده و بحران ایجاد کردهاند و امروز نخستوزیر رسماً خواستههای آنها را ردکرده و احتمال تشدید بحران، زیاد است. در روسیه، در روزهای اخیرا انفجارهایی رخ داده که میتواند کار گروههایی مثل چچنیها باشد.
منبع: فرارو