خلیج فارس:تصویری از یک نوشته معنادار پشت یک نیسان در شبکههای مجازی منتشر شد.
منبع:برترین ها
وی از مصدومیت ۶ نفر در حادثه رانندگی مذکور خبر داد و افزود: ۴ مصدم توسط کد مروارید و ۲ مصدوم توسط کد قرهبلاغ به بیمارستان آیتالله موسوی زنجان منتقل شدند.
این مسئول در رابطه با حادثه رانندگی روز شنبه (۲۰ آبانماه)، تصریح کرد: در پی اعلام برخورد رخ به رخ خودرو سواری سمند و پژو در جاده بیجار نرسیده به سهراهی سعیدآباد، ۶ کد آمبولانس در ساعت ۱۶:۰۸ به محل حادثه اعزام شدند.
رئیس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث استان با اشاره به مصدومیت ۶ نفر در تصادف رخ به رخ سواری سمند و پژو، خاطرنشان کرد: ۶ مصدوم آقا بودند که توسط کدهای اعزامی پس از درمان اولیه جهت درمان تکمیلی به بیمارستان موسوی زنجان انتقال یافتند.
منبع: ایسنا
خلیج فارس:پست جدید گیتی قاسمی که به تازگی به اشتراک گذاشته است.
او نوشت:
« رفیق!!!
دنیا برای ما یک شوخی جدی ست؛ ما نه دنیا زده ایم ،نه از خود بیگانه ایم ، تمام چالش ها نتوانست خنده را از ما بگیرد
ما روی دنیا نبسته ایم که هوا برمان دارد ماروی قلبمان بسته ایم که هوای عزیزانمان را دارد، کمی مهربانتر ،اندکی شکرگزار تر و قدری محتاط تر با هم گفتگو کنیم، همه چیز به سرعت در حال گذار است بویژه عمر قشنگمان…»
گیتی قاسمی (زادهٔ ۱۶ مرداد ۱۳۵۵) بازیگر سینما، تلویزیون، بازیگر و کارگردان تئاتر اهل ایران است. او با بازی در سریالهای نیسان آبی و رستگاران شناخته شد.
منبع:برترین ها
خلیج فارس:جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران در تشریح این حادثه بیان کرد: ساعت ۱۳:۴۶ دقیقه تصادفی در مسیر غرب به شرق بزرگراه حکیم ابتدای ورودی ورزشگاه آزادی گزارش شد که ۲ ایستگاه آتش نشانی به سرعت به محل حادثه اعزام شدند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از رکنا؛وی افزود: آتش نشانان با رسیدن به محل حادثه مشاهده می کنند که خودرو سمند با 5 سرنشین به علت نقص فنی و پنچری، برای رفع نقص های خودرو در کنار اتوبان توقف کرده بودند که به طرز ناگهانی یک دستگاه نیسان به علت نامشخصی با عقب این خودرو برخورد میکند.
ملکی ادامه داد: در پی این برخورد دو مرد 50 و 55 ساله جان خود را از دست می دهند و 3 خانم از سرنشینان سمند و یک خانم سرنشین نیسان دچار مصدومیت شده که به بیمارستان منتقل شدند.
محل حادثه ایمن سازی شده و برای بررسی علت حادثه به پلیس راهور تحویل داده شد.
جلال ملکی در ادامه بیان کرد: اگر خودرویی دچار نقص فنی شد در بهترین مکان توقف کنند و از علائم هشدار دهنده مانند مثلث هشدار استفاده شود و حتما فلاشر خودرو را روشن بگذارند.
خلیج فارس: در آخرین روزهای هفته گذشته، کلیپی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که از فداکاری راننده یک نیسان آبی حکایت داشت. مردی که وقتی دید کارگاه مبلسازی در آتش میسوزد و عدهای در داخل کارگاه گرفتار شدهاندبا نیسان خود به دیوار کوبید و آن را خراب کرد تا جان ۶نفر را نجات دهد. اما این مرد چه کسی بود؟
پنج شنبه برای اهالی روستای خلقآباد از توابع مشهد روز آرامی نبود. حدود ساعت ۱۱:۴۰ آتشسوزی مهیبی در یک کارگاه نسبتا بزرگ مبلسازی واقع در جاده کلات رخ داد. سرعت گسترش آتش چنان زیاد بود که ۶نفر از افرادی که در این کارگاه مشغول به کار بودند فرصت فرار پیدا نکردند و در میان دود و شعلههای آتش گرفتار شده بودند. هر چند شاهدان ماجرا را به آتشنشانی خبر داده بودند اما زمان حکم طلا را داشت و تا رسیدن تیمهای آتشنشانی ممکن بود افرادی که داخل کارگاه محاصره شده بودند، جانشان را از دست بدهند. با این حال هیچ راهی برای ورود به کارگاه وجود نداشت. در ورودی کارگاه در محاصره آتش بود و تنها راه ورود به آنجا، تخریب دیوار و نجات افراد گرفتار در آنجا بود.
در این شرایط بود که راننده یک نیسان آبی وارد ماجرا شد و در آن لحظات سرنوشت ساز تصمیم بزرگی گرفت. تصمیمی که باعث نجات افراد گرفتار در آتش شد و فیلمی که از اقدام فداکارانه او در شبکههای اجتماعی دست به دست شد، او را تبدیل به یک قهرمان کرد.
«حجت لیانی» جوانی ۳۶ ساله و راننده همان نیسان آبی است که فداکاری بزرگ او باعث نجات ۶نفر شد. او در یک مغازه مصالح فروشی کار میکند و هر چند جان ۶ شهروند ساکن روستای خلق آباد را از مرگ حتمی نجات داده، اما در آن روستا یک غریبه است و فقط برای کسب روزی بوده که راهش به این روستا افتاده و حالا تقدیر چنین مقدر کرده که ناجی چند نفر و محبوب همه اهالی روستا شود.
حجت با اصرار زیاد راضی به گفتوگو میشود. او عقیده دارد که کاری که انجام داده وظیفه بوده و هرکس دیگری هم جای او بود باید این کار را انجام می داد. گفتوگوی اختصاصی همشهری با قهرمان روستای خلقآباد را بخوانید.
*چطور متوجه حادثه آتشسوزی در کارگاه مبل سازی شدید؟
من فروشنده مصالح ساختمانی مثل سیمان و ماسه و … هستم و آن موقع هم برای یکی از اهالی روستای خلقآباد بار آورده بودم که یک آن متوجه دود غلیظ و زبانه های آتش در یک کارگاه مبل سازی شدم.
*یعنی خیلی اتفاقی در محل حادثه حضور داشتید؟
بله، من هر روز به نقاط مختلف مصالح ساختمانی می برم و این بار هم مسیرم به این روستا افتاده بود. محل کارم در شهرک قدس است که حدود ۳ کیلومتر تا این روستا فاصله دارد.
*به غیر از شما، افراد دیگری هم متوجه آتشسوزی شده بودند؟
بله. آنجا فقط دود و آتش بود که زبانه می کشید و همه از دیدن این صحنه وحشت کرده بودند. ساعت ۱۱ و چهل دقیقه بود و مردم پشت دیوار کارگاه مبلسازی جمع شده بودند. به آنجا که رسیدم صدای ناله و التماس آدم هایی را از پشت دیوار شنیدم که مدام کمک میخواستند؛ صحنه خیلی ناگواری بود. مثل بچههای کوچک جیغ می زدند و التماس می کردند که یکی نجاتشان دهد.
*چطور شد که تصمیم گرفتید با سرعت خودروی تان را به دیوار کارگاه بکوبید؟ نترسیدید به خودرو آسیب برسد و نتوانید از پس مخارج زندگیتان بربیایید؟
شاید باور نکنید اما واقعا آن زمان حتی به فکر خانواده خودم نبودم؛ با دیدن فرزندان و اعضای خانواده افرادی که در پشت دیوار و میان آتش و دود اسیر شده بودند و با ناراحتی و گریان فقط شعلههای آتش را تماشا میکردند و هیچ کاری از دستشان برنمیآمد، تصمیم گرفتم هر طوری شده کمکشان کنم. هیچ راهی برای ورود به کارگاه و محلی که افراد در آنجا گرفتار شده بودند نبود. در یک لحظه فکری به سرم زد. اینکه با ماشین به دیوار بکوبم و آن را خراب کنم. برای اینکه خودم زنده بمانم باید به شکل دنده عقب به وسط دیوار کارگاه میزدم تا خراب شود. هنوز بار ماشین را خالی نکرده بودم. حدود ۳ بار با نیسان پر از مصالح ساختمانی عقب و جلو رفتم و با سرعت به دیوار کارگاه کوبیدم، خدا را شکر، بار آخری که به دیوار کوبیدم، فرو ریخت و افرادی که آنجا گرفتار شده بودند بیرون آمدند. همه چیز مثل برق و باد اتفاق افتاد. یعنی در ۴ الی ۵ دقیقه. بعد از آن آتش نشانی به محل آمد و برای مهار حریق وارد کارگاه شدند اما به دلیل ریزش سقف کارگاه یکی از آتشنشان ها مصدوم شد و گرنه دیگر کسی داخل کارگاه مبل سازی باقی نمانده بود.
*آنهایی که نجات دادی چه وضعیتی داشتند؟
بدن، سر و صورتشان سوخته بود؛ اما خوشحالی را می توانستید در برق چشمانشان ببینید، آنها به خواست خدا زنده مانده بودند. شاید فقط اگر دقایقی دیرتر از آنجا بیرون آمده بودند همگیشان جانشان را از دست داده بودند. وقتی آنها از همان مسیری که بین دیوار بوجود آمده بود، بیرون آمدند و نجات یافتند، کمی بعد اورژانس هم رسید و همگی به بیمارستان منتقل شدند.
*نیسان شما چقدر خسارت دید؟
خسارت ماشینم اصلا مهم نیست صد تا نیسان آبی فدای سر مردم باشد.
*آن زمان چه حس و حالی داشتید؟
خیلی خوشحال بودم از اینکه فقط نظاره گر این حادثه نبودم و توانستم جان چند نفر را نجان دهم؛ آدم هایی که همه کارگر و عیالوار بودند و مثل من چند نفر چشم انتظار در خانه دارند. انگار قرار بوده که من در آن لحظه آنجا باشم تا بتوانم کاری برای مردم کنم. ناگفته نماند که در این کارگاه مبلسازی یک دستگاه خودرو نیز دچار حریق شده بود و همچنین مواد اشتعالزا مانند چسب، ابر و غیره به مقدار زیاد در این محل وجود داشت که اگر فقط چند دقیقه دیرتر دیوار تخریب میشد مصدومان شاید شانسی برای نجات نداشتند.
منبع: همشهری