رضا مقاتلی
سال هاست که ما بوشهری ها به دلیل میزبانی صنایع عظیم نفت و گاز شاهد پدیده ی فلرسوزی در نقاط مختلف استان هستیم؛ اگر چه به دلیل جذابیت خاص فلرسوزی برخی آن را یکی از زیبایی های حاصل از حضور صنایع نفت و گاز در هر منطقه بر می شمرند اما واقعیت آن است که با بکارگیری برخی تجهیزات، می توان از این سوختن که زیبایی ظاهری را که با خود به همراه دارد، بهره برداری های مفیدتری داشت تا از هدر رفت سرمایه های مملکت جلوگیری نموده و از آن به نفع مردم و کشور بهره گرفت.
فلرسوزی را برای مثال و با هدف پردازش موضوعی انتخاب نموده ام که تمثیلی نزدیک و آشنا برای ما بوشهری ها است و متاسفانه بصورت اپیدمی وار در زمان های خاصی دامنگیر احوالات ما در استان می شود.
حکایت سوختن و از بین بردن سرمایه های غنی انسانی در استان بوشهر همانا قصه ی پرغصه و اندوه و داغی کمتر از آنچه در ابتدا مورد اشاره قرار کرفت نیست، تنها تفاوت در آنجاست که در سوختن فلرهای نزدیک مان اگر ما چندان اختیاری در استان از خود نداریم اما در سوختن و هدردادن سرمایه ها و منابع انسانی که می تواند بال های پیشرفت و توسعه استان در نظر و به کار آید کاملا مختارگونه و گویی با طیب خاطر و رضایت و اقبال فراوان بر آن اصرار داریم و حتی گاهی بر آن سرعت می بخشیم.
پوشیده نیست که ظهور و بروز نیروها که در نهایت عنوان سرمایه های انسانی بر آن اطلاق می شود پروسه ای یک ماهه و یک ساله یا کوتاه مدت نیست و گاه باید دهه ها بگذرد تا شاهد بروز آنچه سرمایه انسانی می نامند، باشیم.
در ماهها و هفته های گذشته و احتمالا روزهای پیش رو که بحث انتخاب و انتصاب مدیران ارشد دولت در استان ها مطرح است و استانداران مهم ترین رده ی انتصابی در این میان به شمار می آیند، در استان بوشهر نیز به روال و سیاق سایر استان های کشور و همچون سنوات گذشته شاهد تلاش های فراوان برای رسیدن به گزینه ای مطلوب از سوی گروه ها، افراد و نیز تفکرات مختلف استان هستیم.
این موضوع در حالت عادی اتفاقاً امری بدیهی، قابل انتظار و البته مطلوب است و جای دفاع و حمایت همه جانبه دارد. نکته نامطلوب اما آنجاست که در خلال این تلاش ها گاهی متاسفانه ما اصل و فرع این موضوع را عامدانه یا ناشیانه با هم جایگزین می کنیم و در نهایت آنچه باقی می ماند نه تنها مطلوب و مدنظر نبوده و نیست که خبط و خطایی نابخشودنی می باشد که اثرات نامطلوب آن تنها دامنگیر تلاشگران پیدای آن نخواهد شد و متضرر اصلی مردم خواهند بود.
آنچه در برخی زمان ها شاهد و ناظر بر آن هستیم تلاش برای افزایش رقابت به جای تحکیم رفاقت هاست و بدون شک این روند در ادامه معضلات و مشکلاتی را به همراه خواهد داشت که پذیرش و درگیر شدن با آن اجتناب ناپذیر است.
اینکه اتفاقاً ما در استان بوشهر به لحاظ سرمایه های انسانی بسیار برخوردار هستیم جای تردیدی نخواهد داشت و گواه این مدعا ظهور افرادی در قامت نایب رئیسی مجلسی چون مجلس خبرگان، معاونت وزیر، استاندار در سایر مناطق کشور، ریاست سازمان عریض و طویل و مهمی چون تامین اجتماعی که به لحاظ جایگاه خاصش کم از وزارت نخواهد بود، مناصب محول شده در مجلس شورای اسلامی و چندین جایگاه مهم دیگر است و همه این مناصب محوله به نیروهای بوشهری طی ادوار مختلف، نشان و اثبات کننده این مهم است: “ظرفیت و توان بالای منابع انسانی در استان بوشهر”.
با چنین ظرفیت ها و امکانی چرا باید به گونه ای اقدام کنیم که ضمن هدررفت سرمایه هایی که سال ها باید زمان صرف گردد تا عینیت یابد، به سمت حرمت شکنی و مجادلات به جای تکریم و مراودات طی مسیر کنیم؟
چرا به جای تلاش و هم افزایی برای افزایش جایگاه هایی که می تواند با چانه زنی و همگرایی به نفع استان در سطوح ملی ایجاد شود، اصرار بر شنا کردن دقیقا عکس جریان آب را داریم؟
چرا باید منافع محدود و گاه فردی را بر منافع جمعی ترجیح داد و دلخوش به موفقیتی حداقلی و گاه به مثابه “هیچ” بود در شرایطی که می توان با اندکی گذشت و درایت و بهره جستن از خرد جمعی منافعی حاصل نمود که حاصل و آورده ای به مراتب موثرتر خواهد داشت؟
آنچه در نهایت باقی خواهد ماند استمرار حضور و دیدارهاست و چه مطلوب تر آنکه در مسیری که ذکر شد با پرهیز از حرمت شکنی ها و گاه حذف و مایوس نمودن ها بر تربیت و ظهور و بروزهایی تاکید نمود که خود می توانند روزی در قامت سرمایه هایی ارزشمند در حوزه منابع انسانی توانمند استان عرض اندام نمایند و بی شک روا نیست مشابه فلرسوزی های بی اختیار در استان را این بار به اختیار و اصرار خود در خصوص سرمایه های انسانی مان صورت دهیم.
منبع: هفته نامه انرژی جنوب