منبع: عصر ایران
خلیج فارس:درست است که نقاشیهای قرون وسطایی عجیب هستند، اما همین جزئیاتی که این نقاشیها را گیجکننده و عجیب میکند، باعث دوستداشتنی شدن آنها نیز میشود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرادید، نویسندهای به نام الیویا اسوارتوت (Olivia Swarthout) امیدوار است که زیبایی چنین تصاویر عجیب و غریبی را در کتاب جدید خود با عنوان «بر و بچههای عجیب قرون وسطی؛ شیوههای زیستن، خندیدن، عشق ورزیدن و مردن در دوران تاریک» به مخاطبان نشان بدهد؛ کتابی که با استفاده از نقشهها، آثار هنری، دستنوشتهها و سایر آثار باقی مانده از آن دوران تالیف شده است.
اسوارتوت میگوید: «بخش مهمی از کتاب درباره شیوۀ نشان دادن شخصیتها، افراد یا موجودات مختلف در هنر قرون وسطی است. طنز هم جایگاه مهمی در این بررسی دارد».
اسوارتوت یک دانشمند داده مستقر در لندن است. او به لطف شرکت در یک کلاس تاریخ هنر به هنر قرون وسطی علاقهمند شد. چهار سال پیش، او حسابی به نام «بر و بچههای عجیب قرون وسطی» (weird medieval guys) در شبکۀ اجتماعی X (توییتر سابق) راهاندازی کرد.
از آن زمان، او عجیبترین تصاویر قرون وسطایی را که میتواند پیدا کند، جمع آوری کرده است؛ مانند زنی که یک دیو کوچک را به بیرون پرتاب میکند، عقابی با صورتهای انسانی که بدنش را پوشاندهاند و مردی که با چهرۀ آرام و بیتفاوت ایستاده در حالیکه که به طرز وحشیانهای به سرش ضربه میزنند.
اسوارتوت چنین تصاویری را به همراه زیرنویسهایی پانوشتهایی کوتاه منتشر میکند. امروزه این اکانت بیش از ۶۰۰۰۰۰ دنبالکننده دارد.
او میگوید: دیدن علاقه به هنر قرون وسطایی در میان مردم که جرقۀ آن با حساب کاربری من خورده است واقعا هیجانانگیز است.
اما اسوارتوت فقط به دنبال جذب مخاطب نیست؛ او میخواهد اطلاعات درستی به مخاطبانش بدهد و امیدوار است که افسانهها و سوء تفاهمهای پیرامون دورۀ قرون وسطی را از بین ببرد.
برای مثال، او در مصاحبه با گاردین میگوید که بیشتر هنرمندانی که «آدمهای عجیب قرون وسطایی» را طراحی میکردند، «صرفا داشتند شغلشان را انجام میدادند». «آنها تصاویر خود را با یک روح هنری منحصر به فرد نمیآمیختند بلکه این صرفا کسب و کار آنها بود».
ماریان تاتپو، مدیر انتشاراتی که این کتاب تازه را به چاپ رسانده میگوید: اگرچه تصاویر این کتاب ماورایی هستند، اما اسوارتوت موفق میشود با اشاره به شباهتهای بین زندگی قرون وسطایی و مدرن، آنها را به امروز متصل کند.
در عین حال، اسوارتوت سعی میکند از تمرکز بیش از حد بر روی روایتهای معاصر یا قضاوت در مورد تصاویر اجتناب کند. در عوض، او قصد دارد بینش جدیدی از زندگی روزمره در این دوره از تاریخ ارائه دهد.
اسوارتوت میگوید: مردم ممکن است بپرسند که چرا نقاشان قرون وسطی نمیتوانستند حیوانات را درست بکشند یا چرا برخی چیزها در آثار آنها عجیب به نظر میرسند؛ اما من فکر میکنم این یک روش نادرست برای نگاه کردن به این نقاشیها است که ارزش آنها را به کیفیت تکنیکیشان تقلیل میدهد. چیزهای زیادی در این هنر وجود دارد که اطلاعات فراوانی در مورد زندگی قرون وسطایی به ما میدهد.
خلیج فارس: تصویری از سبک جالب نمرهدهی معلم خوش ذوق به دانش آموزان در فضای مجازی منتشر شده است.
به گزارش خلیج فارس؛ در این تصویر دیده می شود که معلم بر اساس نمره ای که دانش آموزان دریافت کرده اند، برای آنها یک نقاشی شبیه ایموجی کشیده است.
شکلک کشیده شده برای دانش آموزان زرنگ شاد و خوشحال و برای دانش آموزان ضعیف عصبانی و یا غمگین است.
در ادامه این تصویر بامزه را می بینید:
منبع: مدرسه آنلاین
خلیج فارس:اگر بدون آگاهی قبلی تصویری از این نوع درخت را ببینید احتمالا فکر میکنید که یک نفر تنۀ آن را به سبک نقاشیهای انتزاعی رنگآمیزی کرده است. اما اینطور نیست؛ این درخت یکی از شگفتانگیزترین جلوههای طبیعت است که میتوانید در جنگلهای بارانی ببینید.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرادید؛ تصور کنید که دارید در یک جنگل قدم میزنید و ناگهان به مجموعهای از درختان میرسید که نه تنها عطر تند و گَس آنها شامهتان را مجذوب میکند، بلکه آنقدر رنگارنگ هستند که ممکن است تصور کنید به طور تصادفی به یک چیدمان هنری خاص برخورد کردهاید؛ رنگهایی آنقدر عجیب و خارقالعاده که باور نمیکنید به صورت طبیعی شکل گرفته باشند.
اینها درختان «اکالیپتوس رنگینکمان» (Eucalyptus deglupta) هستند. وقتی بخشهایی از پوست این درختان به طور طبیعی میریزد، یک لایۀ داخلی با رنگ سبز نئونمانند آشکار میشود. با گذشت زمان، هنگامی که این لایه در معرض هوا قرار میگیرد، رنگ آن به تدریج تغییر میکند و به رنگهای مختلفی از جمله قرمز روشن، نارنجی، آبی، صورتی و بنفش درمیآید.
وقتی لایههای مختلف پوست درخت میریزند، آنچه که در کل تنۀ درخت دیده میشود ترکیبی حیرتانگیز از رنگهای مختلف است که مثل یک نقاشی انتزاعی در کنار هم خودنمایی میکنند. وقتی تصویر این درختها را میبینید ممکن است تصور کنید که با یک نقاشی دیجیتال رو به رو هستید که در یک پسزمینۀ واقعی ترسیم شده است.
اکالیپتوس رنگین کمانی تنها درخت اکالیپتوس بومی نیمکرۀ شمالی زمین است. این گیاه عمدتاً در فیلیپین، گینه نو و اندونزی یافت میشود و در جنگلهای استوایی که باران زیادی میبارد رشد میکند. این درخت در محیط بومی خود میتواند تا ارتفاع 76 متر رشد کند.
در ایالات متحده، اکالیپتوس رنگین کمانی در آب و هوای عاری از یخبندان که در هاوایی و بخشهای جنوبی کالیفرنیا، تگزاس و فلوریدا یافت میشود، رشد میکند. با این حال، در آمریکا این درخت تنها تا ارتفاع 30-38 متر میرسد.
اکالیپتوس رنگین کمانی که به عنوان صمغ میندانائو یا صمغ رنگین کمان نیز شناخته میشود، ارزش تجاری بالایی برای محصولی دارد که در واقع بیرنگ است: لایههای نازک پوست آن منبعی عالی برای خمیر چوب است که ماده اصلی ساخت کاغذ سفید به حساب میآید. به همین خاطر است که این نوع درخت یک گونه غالب در مزارع چوب خمیر است، زیرا آنها به طور طبیعی در برابر آفات و بیماریها مقاوم هستند و با میزان رشد حدودا 90 سانتیمتر در سال یک گونۀ نسبتا سریعالرشد به حساب میآیند.
این درخت گلهای سفید میدهد و دارای برگهای نسبتاً پهن و همیشه سبز است. برگها حاوی غدههایی هستند که روغن معطر تولید میکنند. با وجود عطر بینظیر آن، روغنی که از این درخت به دست میآید به اندازۀ سایر گونههای اکالیپتوس نیست. اما مزیت این درخت بر انواع مشابهش همین رنگ خیرهکنندهای است که دارد.
خلیج فارس: هالووین ممکن است تمام شده باشد، اما یک شیطان همچنان در خانۀ هنر پِتوُرث در غرب شهرستان ساسکس انگلستان در کمین است! کارشناسان این موزه اخیراً در حالیکه مشغول احیا و ترمیم یک نقاشی قرن هیجدهمی اثر جاشوآ رینولدز بودند، در میان سایههای تاریک این نقاشی، چهرۀ یک شیطان بدطینت را کشف کردند.
کارشناسان حالا با تمیزکاری تابلو و آشکار شدن جزئیات آن دریافتهاند که رینولدز ترجیح داده است که این «شیطان» را به معنای واقعی کلمه و به شکل چهرهای هولناک درست بالای بالش مردِ در حال مرگ به تصویر بکشد. این انتخاب هنری در آن زمان با مخالفتهای گستردهای مواجه شده بود. برای مثال یکی از منتقدان آن را «بیش از حد مضحک و کودکانه» خوانده بود.
همانطور که جان چو، متصدی ارشد نقاشی و مجسمهسازی در مرکز میراث فرهنگی میگوید، زمانی که این نقاشی برای اولین بار در سال 1789 در گالری شکسپیر به نمایش درآمد، بیش از هر اثر دیگری در این نمایشگاه بحثبرانگیز بود. رینولدز با دادن شکل فیزیکی و هیولایی به کلام استعاری شکسپیر، برخلاف قراردادهای هنری آن زمان عمل کرده بود.
چو میافزاید: «در حالی که در ادبیات مطرح کردن شیطان به عنوان چیزی در ذهن یک فرد قابل قبول تلقی میشد، گنجاندن آن به صورت بصری در یک نقاشی، شکلی بیش از حد فیزیکی به آن بخشیده بود. حتی افرادی بودند که میگفتند این چهره باید از نقاشی حذف شود، اگرچه سوابق تاریخی نشان میدهد که رینولدز در برابر چنین تلاشهایی برای تغییر دادن نقاشی مقاومت میکرد».
با اینحال اگرچه این شیطان در چاپهای اولیه نقاشی ظاهر شد، اما چاپ دوم که پس از مرگ هنرمند صورت گرفت، نشانههایی از تلاش برای محو کردن این چهره را در خود داشت.
با گذشت زمان، این چهره نه تنها از پرینتهای نقاشی بلکه حتی از نسخه اصلی نیز ناپدید شد. به گفته یکی از محققان تاریخ هنر، «این شکل به معنای واقعی کلمه در میان سایهها ناپدید شد، و به نظر میرسد تلاشهای قبلی برای مرمت و احیاء نقاشی آن را کاملاً نادیده گرفته بودند و حتی باعث محوتر شدن آن شده بودند».
همانطور که بکا هلن، از مسئولان ارشد میراث فرهنگی در بیانیهای میگوید، بازسازی چنین نقاشیای مستلزم کوششی بسیار دقیق و ظریف بود. «این یک نقاشی بزرگ است و ما میخواستیم اطمینان حاصل کنیم که همچنان همان چیزی را که رینولدز در ابتدا نقاشی کرده بود نشان میدهد؛ به همین خاطر بود که با کنار زدن لاکها و لایههایی که مرمتگران قبلی روی نقاشی زده بودند، تصویر شیطان را دوباره در معرض دید قرار دادیم».
اکنون، بازدیدکنندگان پتورث میتوانند این اثر را دقیقا همانطور که رینولدز آن را خلق کرده است ببینند.
امیلی نایت، متصدی خانۀ هنر پتورث میگوید: «بازدیدکنندگان عادی که برای دیدن آن میآمدند، هرگز نمیدانستند که چنین چیزی در گوشهای از نقاشی وجود دارد. نقاشی حالا کاملاً دگرگون شده است، نه تنها با پیدا شدن چهرۀ شیطان، بلکه با آشکار شدن تعادل و توازن کلی نقاشی».
منبع: فرادید
خلیج فارس:عکسی قشنگ از متفاوتترین دستفروش تهران منتشر شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛یک کاربر در این خصوص نوشت: امروز توی خیابون پونزده خرداد یه آقای حدودا ۷۰_۸۰ ساله نشسته بود و با یدونه خودکار نقاشی میکشید و اون ها رو میفروخت، من که خیلی کیف کردم با هنرش.
خلیج فارس: تاریخ مشهد تصویری از نقاشی ناصرالدین شاه را منتشر کرده است.
ناصرالدینشاه معروف به «قبلهٔ عالم»، «سلطان صاحبقران»، در سال ۱۲۱۰ متولد و در سال ۱۲۷۵ در آستانه مراسم پنجاهمین سال پادشاهیاش به ضرب گلوله ترور شد. او با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، طولانیترین دورهٔ پادشاهی را در میان دودمان قاجار دارد و به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را صاحب قران نامید. او همچنین نخستین پادشاه ایران بود که خاطرات خود را نوشت.
تاریخ مشهد تصویری از نقاشی ناصرالدین شاه را منتشر کرده است که بر روی آن نوشته؛ «شکل ۱۴ سالگی من است. سنه ۶۴ که خودم به آینه نگاه کرده، کشیدهام. در ایام ولیعهدی در سروستان. حالا که این خط را نوشتم ۴۴ سال دارم. سنه ۹۰ الحمد لله تعالی ربالعالمین.»
منبع: خبر آنلاین
خلیج فارس: این نقاشی که از حیث اندازه، یکی از بزرگترین نقاشیهای پیتر بروگل جوان (نقاش مشهور قرن هفدهمی) به حساب میآید، زمستان سال گذشته در حالی کشف شد که پشت در اتاق یک خانه در شمال فرانسه آویزان بود. این نقاشی حدود ۱۲۰ سال در تملک این خانواده بود اما آنها از اهمیت آن آگاهی نداشتند و تصور میکردند یک کپی کمارزش است. کشف این نقاشی در چنین وضعیتی یک اتفاق هیجانانگیز و پر و سر وصدا در دنیای هنر بود.
این نقاشی که کارشناسان آن را «استثنایی» توصیف کردهاند، به صورت کاملا تصادفی کشف شد؛ یک کارشناس که برای قیمتگذاری لوازم خانه استخدام شده بود، این نقاشی را در حالتی غبار گرفته مشاهده کرد و از دیدن آن شگفتزده شد.
این کارشناس که مالو دو لوساک نام دارد میگوید: «من وارد اتاق کوچکی که تلویزیون در آن قرار داشت شدم؛ اتاقی که اتفاقا نور خیلی کمی هم داشت. در آنجا شروع به بررسی لوازم کردم و وقتی نگاهم به پشت در اتاق افتاد، تقریبا دو سوم نقاشی را در آن نور کم مشاهده کردم. این لحظهای غافلگیرکننده و بسیار لذتبخش بود».
این تابلوی نقاشی که 112 سانتیمتر ارتفاع و 184 سانتیمتر عرض دارد، صحنهای با مضمون «وکیلِ روستا» را به تصویر کشیده است؛ تصویری از یک جور دفتر وکالت در یک محیط روستایی. این مضمونی است که بروگل چندین بار آن را نقاشی کرده بود.
در قرن هفدهم شغل وکالت در شهرها و روستاهای هلند در حال رونق گرفتن بود و بروگل با نگاهی هجوآمیز این وکلا را به عنوان افراد مکاری نشان میداد که روستاییان بیسواد را در بین انبوه برگهها و نوشتههای مختلف سردرگم میکردند و از آنها پول میگرفتند.
پیتر بروگل جوان، بزرگترین فرزند پیتر بروگل بزرگ بود که او هم از مشهورترین نقاشان تاریخ هلند به شمار میرود.
کسی از سرگذشت این نقاشی قبل از رسیدن به دست این خانواده خبر ندارد. احتمالا اجداد این خانواده نقاشی را در ابتدا به عنوان یک اثر اصلی خریداری کرده بودند اما در طی زمان این واقعیت فراموش شده بود و نسلهای بعدی تصور میکردند نقاشی صرفا یک کپی از کار بروگل است.
این نقاشی در یک حراجی در شهر پاریس بیش از 800 هزار دلار قیمتگذاری شده است.
منبع: فرادید