خلیج فارس: المیرا شریفی مقدم عکسی از نقاشی خود را در استوری اینستاگرام منتشر کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترین ها؛شکل و شمایل نقاشی او در این تصویر مورد توجه قرار گرفته است.
خلیج فارس: رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: مرد جوانی که پسر و همسرش را در خانه به آتش کشیده بود، دستگیر شد.
به گزارش خلیج فارس؛ سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: اوایل فروردین ماه امسال، کارکنان بیمارستان سوانح سوختگی بیمارستان شهید مطهری از طریق تماس تلفنی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، مرگ مشکوک یک مادر و پسر جوان را گزارش کردند.
وی افزود: با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پای در سردخانه گذاشتند و با جسد زن و پسر جوانی مواجه شدند که براثر سوختگی، فوت شده بودند؛ بررسیهای اولیه نشان میداد که این ۲ براثر حادثه آتشافروزی عمدی در یک خانه واقع در مرکز تهران از سوی پدر خانواده، قربانی جنایت شدهاند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که پدر خانواده که نقاش ساختمان بوده با انگیزه نامشخصی با استفاده از بنزین اقدام به آتش زدن همسر و پسرش کرده اما خودش در این حادثه آسیب جزئی دیده است.
این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم، خیلی زود مرد میانسال را دستگیر کردند؛ متهم که در جریان بازجوییها منکر هرگونه آتشافروزی مرگبار بود پس از مواجهه با مدارک و شواهد موجود داخل پرونده از یک جنایت هولناک رازگشایی کرد.
وی افزود: مرد جوان ماجرای جنایت را اینطور توضیح داد، در خانواده ما اختلاف زیادی وجود داشت؛ روز حادثه قصد داشتم به نقاشی یک ساختمان بروم و از پسرم درخواست کردم برای کمک بههمراهم بیاید اما او مخالفت کرد و مشاجرهای میان ما شکل گرفت؛ در این میان، بنزین را روی خودم ریختم و تهدید به خودسوزی کردم اما پسرم با بیادبی جوابم را داد که من عصبانی شدم و بنزین را روی او ریختم و با فندک آتشافروزی کردم. در ادامه همسرم آمد تا به پسرم کمک کند اما با توجه به اینکه بطری بنزین روی زمین افتاده بود خودش نیز دچار حادثه شد؛ من نیز در این آتشسوزی جان سالم بهدر بردم، پشیمانم و قصد ارتکاب جنایت را نداشتم.
سردار گودرزی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، متهم برای سیر مراحل قانونی پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
منبع: همشهری آنلاین
خلیج فارس: هنرمند پرتغالی که با اسم مستعار «اودیت» (Odeith) فعالیت میکند، استاد هنرهای توهمآمیز است. او با استفاده از اسپری رنگ، قادر است به سطوح صاف، عمق بصری ببخشد. تصاویر حاصل از این کار چنان واقعی به نظر میرسند که گاهی نمیشود باور کرد که فقط یک نقاشی هستند.
به گزارش خلیج فارس؛ شاهکار جدید اودیت، یک سازه بتنی جدا افتاده در یک انبار متروکه است که با جادوی رنگ به یک اتوبوس مدرسۀ درب و داغان تبدیل شده است. این توهم حیرتانگیز آنقدر واقعی است که در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرده است.
اتوبوس اودیت در محیطی که عمدتا خالی است کاملا جا خوش کرده و در نگاه اول درست شبیه وسیله نقلیهای به نظر میرسد که در فضایی متروکه رها شده است. تنها زمانی که به عکس همین محیط در زمان «قبل» از نقاشی نگاه کنید متوجه میشوید که این اصلا یک وسیله نقلیه نیست. با بررسی دقیقتر، بیننده میتواند مهارت فنی لازم برای انجام این تحول را به درستی درک کند.
اودیت کار خود را با به چالش کشیدن دنبالکنندگانش آغاز کرد، عکسی از سازه بلوک مانند را منتشر کرد و از مردم خواست حدس بزنند که او با رنگ آن را به چه چیزی تبدیل خواهد کرد. مردم مجبور نبودند مدت زیادی منتظر بمانند تا ببینند او به چه چیزی رسیده است، زیرا تنها سه روز بعد، او شاهکار خود را رونمایی کرد.
توجه این هنرمند گرافیتی به جزئیات بینظیر است، او حتی سایه اتوبوس را کاملا با توجه به نوری که میتواند از بالا به آن بتابد روی دیوار نقاشی کرده است. شکی نیست که اودیت جایگاه خود را به عنوان یکی از برترین توهمسازان در دنیای گرافیتی امروز تثبیت کرده است. در اینجا تصاویری از «قبل و بعد» نقاشیهای او را خواهیم دید.
منبع: فرادید
خلیج فارس: یک زمین شناس و مورخ هنر رنسانس معتقد است که بالاخره معمای یکی از مشهورترین نقاشیهای جهان را حل کرده است.
به گزارش خلیج فارس؛ چشمانداز پشت تابلوی مونالیزای لئوناردو داوینچی بحثهای بیپایانی را برانگیخته است و برخی از مورخان هنر معتقدند این منظره تخیلی است و برخی دیگر ادعا میکنند که پیوندهای مختلفی با مکانهایی خاص در ایتالیا دارد.
«آن پیزوروسو» دو زمینه تخصص خود را با هم ترکیب کرده است تا نشان دهد که لئوناردو داوینچی چندین ویژگی قابل تشخیص منطقه لکو در سواحل دریاچه کومو در منطقه لومباردی در شمال ایتالیا را در اثر معروف خود نقاشی کرده است.
وی پل، رشته کوه و دریاچه به تصویر کشیده شده در نقاشی مونالیزا را با پل آزون ویسکونتی قرن چهاردهمی لکو در جنوب غربی آلپ مشرف به این منطقه و دریاچه گارلات مطابقت داده؛ منطقهای که گفته میشود لئوناردو داونیچی ۵۰۰ سال پیش از آن بازدید کرده است.
«پیزوروسو» با اشاره به این که شباهتهای یافت شده غیرقابل انکار است، گفت: «من در این مورد بسیار هیجان زده هستم. من واقعاً احساس میکنم که این یک موفقیت بزرگ است.»
پیش از این تئوریهای دیگری نیز در این باره مطرح شده است شامل ادعای سال ۲۰۱۱ مبنی بر اینکه پل و جاده نقاشی شده در تابلوی مونالیزا متعلق به بابیو، شهر کوچکی در شمال ایتالیا است و یافتههای سال ۲۰۲۳ مبنی بر اینکه لئوناردو پلی در استان آرتزو را نقاشی کرده است.
اما این مورخ معتقد است تمرکز روی پل کافی نیست، زیرا پل قوسی در سرتاسر ایتالیا و اروپا در همه جا وجود داشته و بسیاری از آنها بسیار شبیه به هم بودند. تشخیص مکان دقیق از روی پل به تنهایی غیرممکن است. همه فرضیههای قبلی در مورد پل صحبت میکنند و هیچ کس در مورد زمین شناسی صحبت نکرده است.
او افزود: «زمین شناسان به نقاشیها و مورخان هنر به زمین شناسی نگاه نمیکنند. مورخان هنر میگویند لئوناردو همیشه از تخیل خود استفاده میکرد، اما شما میتوانید این تصویر را به هر زمینشناس در جهان بدهید و آنها همان چیزی را که من درباره لکو میگویم، خواهند گفت. حتی یک غیر زمینشناس هم اکنون میتواند شباهتها را ببیند.»
«پیزوروسو» اشاره میکند که صخرههای لکو از سنگهای آهکی هستند و لئوناردو سنگهایش را به رنگ خاکستری-سفید به تصویر کشیده است، زیرا این نوع سنگی است که در آنجا وجود دارد. همچنین برخلاف لکو، نه بابیو و نه آریزو دریاچه ندارند، بنابراین ما شواهد واقعا عالی در لکو داریم.»
تحقیقات قبلی او در مورد لئوناردو شامل مطالعه هر دو نسخه از تابلوی «باکره صخرهها» است: نسخه موجود در لوور پاریس و نسخه کپی در گالری ملی لندن. تا سال ۲۰۱۰، گالری ملی لندن بر این باور بود که نسخهای که در اختیار دارد عمدتاً کار دستیاران داوینچی است، اما پس از مرمت نقاشی اعلام شد که ممکن است لئوناردو تمام تابلو را خودش نقاشی کرده باشد.
او خاطرنشان کرد که لئوناردو همیشه اهمیت به تصویر کشیدن طبیعت را به طور دقیق بر دانش آموزان خود تاکید میکرد. برای آخرین تحقیقاتش در مورد مونالیزا، او از منطقه لکو دیدن کرد و ردپای لئوناردو را دنبال کرد. از یادداشتهای داوینچی مشخص است که او زمان زیادی را صرف کاوش در منطقه لکو و قلمرو شمالیتر آن کرده است.
«مایکل دیلی» مدیر دیدهبان «ArtWatch» انگلستان، درباره یافتههای پیزوروسو گفت: «از آنجایی که او دانش علمی درستی دارد، وقتی متوجه چیزهایی در اثر لئوناردو ـ علمیترین هنرمند تاریخ ـ میشود، بسیار حائز اهمیت است. مورخان هنر همگی در مورد محل نقاشی مونالیزا حدس میزنند. هر کس پل را ببیند فکر میکند آن پل آنجا بوده است. اما پیزوروسو به طور قاطعانه محل را با اثبات حضور لئوناردو در منطقه، زمین شناسی آن و البته یک پل مشخص کرده است.»
«ژاک فرانک» مشاور سابق آثار لئوناردو داوینچی در موزه لوور، میگوید: «با توجه به دانش کامل او از زمینشناسی کشور ایتالیا – و بهطور دقیقتر از مکانهایی که لئوناردو در آنجا حضور دارند، من حتی یک لحظه هم شک ندارم که نظریهاش درست است.»
«آن پیزوروسو» قرار است شواهد خود را در یک کنفرانس زمین شناسی در لکو ارائه دهد.
منبع: ایسنا
خلیج فارس: زمینهای زیر پلهای تهران، به محل جدید یکسری از کسب و کارهای صنفی تبدیل شده است. از راهاندازی کارواش تا صافکاری و نقاشی، از قفلسازی و تعمیر شیشه تا بهرهبرداری در قالب پارکینگ خودرو. اراضی پایین پلهای تهران، زمینهای شهر محسوب میشود و مالک آن یه بهتر است گفته شود «نگهبان این اراضی»، شهرداری تهران است.
دنیایاقتصاد نوشت: حال اگر استفاده تجاری از زیرپلهای تهران، با اجازه شهرداری است، «درآمد روزانه بودجه شهرداری از این محل» در کدام یک از ردیفهای مصوب بودجه تهران قید میشود؟
اگر هم کاسبی زیرپل، بدون هماهنگی با مدیران شهر بوده، در این صورت این «حیات خلوت» موجود در پایتخت چطور شکل گرفته است که شهرداری به محض «بدهی یک مغازه به شهرداری»، با بلوک سیمانی جلوی کسب و کار او را میگیرد اما اینجا در روز روشن، تجارت با اراضی شهر بدون پرداخت «حق شهر» برقرار است؟ عکس از بزرگراه یادگار امام گرفته شده است.
خلیج فارس: یک تابلو نقاشی ۵۰۰ ساله که در کارگاه یک هنرمند فلاندری به نام «پیتر کوئک ون الست» (Pieter Coecke van Aelst) خلق شده است در یک مجموعه هنری خصوصی واقع در جزیره «گرنزی» شناسایی شده که قرار است ماه آینده میلادی در حراجی «مارتل میدز» به مزایده گذاشته شود.
به گزارش خلیج فارس؛ این نقاشی سه لوحی، صحنهای از نیایش مغان که در آن پس از تولد مسیح (ع) سه مغ به بالین او میرسند را به تصویر کشیده است.
«جاناتان ووک» که متخصص تابلوهای نقاشی در حراجی «مارتل میدز» است در گفتوگویی با «بی بی سی» این اکتشاف را «استثنائی و بینظیر» توصیف کرد و توضیح داد که هیچ تابلوی امضا شده از این هنرمند به جای نمانده و همچنین مستندات بسیار کمی از نقاشیهای این هنرمند باقی مانده است.
«پیتر کوئک ون الست» در سال ۱۵۲۰ میلادی در بروکسل واقع در بلژیک متولد شد و به عنوان نقاش، مجسمهساز، معمار، طراح و مترجم فعالیت کرد. او در سال ۱۵۲۷ میلادی به «حلقه سینت لوک» در «آنتورپ» پیوست و در آنجا چندین سفارش از جمله طراحی شیشههای رنگین پنجرههای «کلیسای آنتورپ» را پذیرفت.
این هنرمند همچنین یک کارگاه بزرگ هنری با چندین دستیار را اداره میکرد. هنوز مشخص نیست که این تابلو نقاشی توسط خود او خلق شده یا دستیارانش یا هر دو.
«ووک» با اشاره به اینکه این نقاشی کشفشده شباهتهای زیادی به سایر نقاشیهای منسوب به او دارد، افزود که با توجه به ویژگیهای خاص خود یک نقاشی بینظیر است و کپی یا بازسازیشده نیست.
کارشناسان ارزش تقریبی این اثر هنری را بین ۱۵۰،۰۰۰ پوند الی ۲۰۰،۰۰۰ پوند برآورد کردهاند.
منبع: ایسنا
خلیج فارس: در آغاز قرن بیستم، فردریش در گمنامی فرو رفته بود. اما در سال ۱۹۰۶ نمایشگاهی با عنوان «هنر آلمان» ۹۳ اثر او را به نمایش گذاشت و این شروعی برای احیای مجدد توجه و علاقهای بود که همچنان در حال افزایش است. پس از جنگ جهانی دوم، برای مدتی شهرت او خدشهدار شد زیرا هیتلر عاشق نقاشی رمانتیک آلمانی بود و کاسپر دیوید فردریش یکی از هنرمندان مورد علاقۀ او بود. به همین خاطر بود که محققان تاریخ هنر و موزهها در سالهای پس از جنگ تا حدی از فردریش دوری کردند.
منبع: برترین ها
خلیج فارس: دو سند تاریخی که در اینجا ملاحظه میکنید، شامل یک سند خرید و فروش و یک قبالۀ ازدواج هستند که در هر دوی آنها اطلاعات جالبی دربارۀ قیمت خانه و ملک در دوران ناصرالدینشاه میتوان یافت.
هر دو سندی که در اینجا ملاحظه میکنید مربوط به سال 1300 قمری برابر با سال 1261 شمسی هستند؛ یعنی حدود 141 سال قبل.
به گزارش خلیج فارس؛ در یکی از این اسناد که قبالۀ ازدواج دختری به نام حشمت و پسری به نام براتعلی است، قید شده که مهریۀ عروس علاوه بر 26 تومان پول نقد، شامل 140 تومان دیگر نیز هست که «60 تومان» از این مبلغ مخصوص خرید خانه و «80 تومان» دیگر مخصوص خرید ملک برای عروس است.
برای خرید طلا و جواهر نیز داماد باید مبلغ 17 تومان پرداخت میکرد. در این سند 15 تومان دیگر نیز مخصوص خرید فرش و تقدیم شیربها در نظر گرفته شده است.
در سند دوم که یک بیعنامه یا سند خرید و فروش است، قراردادی میان شخصی به اسم نجفقلی بیگ و شخصی به نام خانبابا منعقد شده که بر حسب آن یک قطعه باغ در روستای سولهدره در حوالی قزوین به قیمت «۶ تومان» به نجفقلی بیگ فروخته شده است.
نکتۀ جالبی که میتوان اضافه کرد این است که حدود ۴ سال قبل از این تاریخ، ناصرالدین شاه قاجار در سفر دوم فرنگستان مبالغی چندهزار تومانی را صرف خرید انواع جواهرات، نقاشیها و سوغاتیهای گوناگون کرده بود. با توجه به قیمت خانه و ملک در آن زمان میتوان فهمید که ولخرجیهای شاه در سفر فرنگ تا چه اندازه نجومی و گزاف بوده است.
برای مثال در بخشی از خاطرات شاه دربارۀ زمانی که در شهر سنپترزبورگ حضور داشته آمده است که: «در اینجا به قدر ۱۴ هزار تومان جواهر خریدم». و یا در خاطرات او از زمان حضور در پاریس آمده که: «در این تالار پردههای [نقاشی] بسیار بسیار اعلا برای فروش گذاشتهاند؛ من سی و شش پرده بسیار خوب انتخاب کردم، هر پرده از سی الی دویست تومان، کل قیمت پردهها سه هزار تومان شد».
منبع: فرادید
خلیج فارس: پی بردن به ارزش چیزی که دیگران آن را نادیده گرفتهاند یک هیجان بیهمتاست و برای برخی از هنردوستان، این جستجو نتیجه شگرفی داشته است.
به گزارش خلیج فارس؛ در این مطلب نقاشیهای یافتشده در مکانهای غیرعادی را معرفی میکنیم؛ گنجینههایی با ارزش فراتر از انتظار که برای مدتها در کنجی متروک و فراموششده قرار گرفته بودند.
وِندی هاوکینز به طور اتفاقی در یک فروشگاه در کارولینای شمالی یک تصویر چاپی پیدا کرد که به نظرش جالب رسید. او این تصویر عجیب و رازآلود را به یک گالری محلی برد. پس از بررسی دقیق و کمی تحقیق، مشخص شد این اثر یک چاپ چوبی بر اساس آبرنگهایی است که سالوادور دالی برای به تصویر کشیدن کمدی الهی دانته، خلق کرده است. امضای معتبر هنرمند روی چاپ ارزش آن را تا ۱۲۰۰ دلار بالا برد.
یک مکانیک بیکار در فرانسه سرش را گرم خرید و فروش آنلاین آثار هنری ارزان کرده بود تا این که یک روز مزد زحماتش را گرفت. پسر یازدهسالۀ او متوجه امضایی روی یکی از نقاشیهایی شد که پدرش به قیمت ۷۰۰ دلار خریده بود: A. Renoir, ۱۸۶۴ (پیر آگوست رنوآر). این نقاشی از آثار اولیه رنوآر و متعلق به زمانی بود که هنوز او به سبک امپرسیونیستی خودش نرسیده بود. اما سوابق حاکی از آن بود که این نقاشی زمانی به نمایش درآمده و از آن زمان گم شده است.
یک خریدار خوششانس در غرب ویرجینیا وقتی یک نقاشی را بخاطر قاب طلایی پرجزئیاتش خرید، ندانسته بانی یک امر خیر شد. این زن بعد از جدا کردن قاب، قصد داشت نقاشی را که در یک سطل زباله بیندازد، اما قبل از این کار، آن را به یک خانه حراج برد. آنجا بود که مشخص شد این نقاشی (سواحل رودخانه سن) اثر رنوآر از سال ۱۸۷۹ است. اما خریدار نتوانست آن را به پول نقد تبدیل کند چون موزه هنر بالتیمور ادعا کرد این اثر سال ۱۹۵۱ دزدیده شده بود.
سالها، یک پیرزن فرانسوی با یک نقاشی کوچک به ارزش ۲۶ میلیون دلار که بالای اجاق گازش آویزان بود، زندگی کرد. او سالها تصور میکرد این نقاشی یک کپی ارزان است، اما یک دلال عتیقه که امیدوار بود مبلمان پیرزن را بخرد، با خود فکر کرد آن نقاشی کوچک در آشپزخانه ارزش بررسی دارد. بالاخره کاشف به عمل آمد آن نقاشی کوچک، Christ Mocked (۱۲۸۰)، یکی از آثار کمترشناختهشدهی چیمابوئه، استاد نقاشی قرون وسطایی از فلورانس است.
این نمونه نیز بخاطر قاب پرزرق و برقی که داشت خریداری شد. یک دلال عتیقه در کارولینای جنوبی این نقاشی طبیعت بیجان را به قیمت سه دلار خرید به این امید که قاب آن را دوباره بفروشد چون تصور میکرد دستکم یک قرن قدمت دارد. اما عروس کنجکاو این دلال عتیقه، نقاشی را به Antiques Roadshow برد، جایی که مشخص شد این نقاشی فلاندری مربوط به سال ۱۶۵۰ است که بعداً به قیمت ۱۹۰ هزار دلار فروخته شد.
اگر تصمیم گرفتید اتاق زیرشیروانیتان را مرتب کنید، شاید این داستان به درد شما بخورد. سال ۲۰۰۴، یک مرد فرانسوی یک شاهکار گمشده کاراواجو (نقاش مشهور دورۀ رنسانس) را در گوشه فراموششدهای از اتاق زیر شیروانیاش کشف کرد. این تابلو که داستانی از کتاب مقدس را به تصویر کشیده و در سال ۱۶۰۷ نقاشی شده، قرنها گم شده بود. محققان سالها را صرف مطالعه و اثبات اصیل بودن این اثر کردند که با توجه به سالهایی که در گوشهای به حال خود رها شده بود، شرایط فوقالعاده خوبی داشت و ارزش آن ۱۷۱ میلیون دلار تخمین زده شد.
یک نقاشی طبیعت بیجان ۳۰ دلاری که در یک فروشگاه دستفروشی در ایندیانا خریداری شد سالها یک سوراخ زشت را روی یک دیوار پوشانده بود تا این که یک روز صاحب آن، یک نقاشی مشابه آن را در یک بازی روی تخته حراج به نام Masterpiece شناسایی کرد و پس از مقداری جستجوی آنلاین هنرمند این اثر را شناسایی کرد: مارتین جانسون هید، یک هنرمند آمریکایی که منظره و طبیعت بیجان گلهای استوایی را نقاشی میکرد. شکوفههای ماگنولیا که روی مخمل نقاشی شدند، به قیمت ۱.۲ میلیون دلار فروخته شدند.
منبع: فرادید