خلیج فارس: اگر بخواهیم اصلی ترین خواسته های اهالی استان بوشهر از دولت جدید را ردیف کنیم، باید یک کلام گفت «همان همیشگی.»
به گزارش خلیج فارس؛ حقیقت این است که همواره نگاه مرکز به جای آنکه برای کمک به بوشهر باشد، بوشهر برای آنها بوده است. روی همین حساب، نگاه به این استان به سان «قلک» و «گاو شیرده» بوده و خود کمتر از عواید خدادای اش بهره برده است.
موید این وضعیت، سابقه تاریخی پروژه های زیرساختی استان بوشهر است که یکی پس از دیگری لنگ می زند و نگاهی به حساب و کتاب بودجه ای استان در سال 1402 هم نشان می دهد درحالی که فقط از محل مالیات ها، درآمدهای تعهدی استان بالای 110 درصد محقق شده، اما تخصیص بودجه مشابه سایر استان ها زیر 50 درصد بوده است.
با توجه به اینکه دولت چهاردهم به تدریج یاران کابینه خود را می شناسد و قرار است لیست وزرای پیشنهادی هم به مجلس معرفی شود، مهمترین خواسته های استان را مرور کرده ایم:
راه آهنی که در ایستگاه بی پولی متوقف است
با گذشت 18 سال از استارت پروژه راه آهن در استان، همچنان وضعیت این پروژه در ایستگاه بی پولی می باشد. درحالی که طی این مدت، 4 مرکز استان به خط آهن سراسری متصل شده و البته یکی از منابع تامین اعتبار آن از همین صنایع نفت و گاز استان بوشهر بوده، ولی در بوشهر، مردم شنیدن سوت قطار را رویا می دانند.
اخیرا هم خبر رسیده در روزهای پایانی دولت سیزدهم کارگاه پروژه قطعه 12 در تنگستان تعطیل و نیروهایش را به خانه فرستاده، درحالی که مسئولان استانی چندین سال وعده تامین اعتبار این پروژه از محل تهاتر نفت، فایناس خارجی و نظایر آن می دهند.
مردم بوشهر انتظار دارند وقتی پروژه های ریلی در سایر استان ها با گوشه چشم درآمدهای حاصل از همین استان به نتیجه می رسد، خود این استان هم بیش از این از منابع عمومی برای تکمیل راه آهن برخوردار باشد، چرا که رسیدن قطار به بوشهر که نزدیک ترین بندر تا مرکز کشور می باشد، توجیه اقتصادی کافی را نیز همراه خود دارد.
از آزاد راهی که در حد وعده ماند تا جاده هایی که سرعت لاک پشتی دارد
پروژه آزادراه بوشهر- شیراز سه دولت به خود دیده، اما همچنان در حد وعده مانده است. با وجود تاکید رییس فقید دولت سیزدهم مبنی بر ادامه آزادراه اصفهان- شیراز به بوشهر و نشست هایی در مرکز که منجر به تعیین سهم هرکدام از مشارکت کنندگان پروژه (شامل وزارت دفاع، وزارت راه و شستا) شد، اما هنوز برای آزادراه میخی روی زمین کوبیده نشده است.
وضعیت برخی پروژه های راهسازی درون استان هم به کندی پیش می رود و در بین دولت ها جابجا می شود، نظیر ناقص ماندن پروژه چهاربانده شدن محور دالکی- کنارتخته، بزرگراه بوشهر- دیر، محور اهرم- برازجان، خروجی دوم بوشهر، کنارگذر آبپخش و… که علاوه بر ناتمام ماندن کریدور ساحلی جنوب کشور، منجر به بروز حوادثی برای کاربران جاده ای شده است.
تنها مرکز استان دارای نوبت بندی آب
شوخی تلخی است که مدعی طولانی ترین مرز با خلیج فارس باشی ولی در مقابل تنها مرکز استانی که گرفتار نوبت بندی آب است.
طی سالیان اخیر در حوزه شیرین سازی آب دریا پروژه های موثری برای خودکفایی آب بوشهر از استان های همجوار اجرایی یا کلید زده شده، اما با وجود اعلام پایان نوبت بندی آب توسط رییس دولت سیزدهم در جریان سفر اسفند 1401 به بوشهر، شوربختانه این وعده محقق نشده است.
حتی می توان با توجه به گلایه های مکرر بسیاری از شهروندان بوشهری مبنی بر افت فشار و قطعی آب، اوضاع را نامناسب تر از سال قبل هم دانست، طوری که در برخی محلات ساعتی که آب وارد منازل می شود 5 ساعت در ازای 48 ساعت رسیده و مجددا پای تانکرهای سیار به کوچه و خیابان های مرکز استان باز شده است.
مهمترین اقدام در این حوزه، رفع تحریم ها برای سرعت بخشیدن به واردات تجهیزات خارجی پروژه های آبشیرین کن و پیگیری تعهدات سرمایه گذاران این حوزه، شتاب در تکمیل سدهای بزرگ و البته تکمیل طرح های در دست اجرا برای بهره روی آب کشاورزی می باشد.
مردمی که برای درمان سرگردان استان همجوار هستند
بوشهر همچنان پایین ترین سرانه تخت های بیمارستانی کشور را دارد و از نظر پزشکان متخصص و تجهیزات موردنیاز هم فقر تاریخی دارد، موضوعی که باعث شده بسیاری از بیماران برای درمان خود راهی استان فارس شوند.
انتظار می رود در راستای عدالتی که شعار دکتر پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی بوده، تکمیل پروژه های بیمارستانی استان سرعت بگیرد و در کنار آن، راهکارهای چند وجهی برای جذب و ماندگاری پزشکان متخصص هم مورد توجه باشد.
از شروع منطقه آزاد تا توسعه آبزیان و تعیین تکلیف ته لنجی
در حوزه اقتصادی، با توجه به سهم بالای دریا در درآمد، معیشت و اشغال مردم استان بوشهر، می توان تعیین تکلیف ته لنجی با اولویت سودمندی استان (بجای آنکه بوشهری ها صرفا پادوی دانه درشت های مرکزنشین باشند) را یک خواسته مهم دانست. متاسفانه هر دولتی روی کار آمده، درخصوص ته لنجی که مشاغل و بازارهای زیادی در استان به آن وابسته است، سیاست «شل کن- سفت کن» در پیش گرفته که انتظار می رود در دولت پزشکیان به این مطالبه توجه شود.
توسعه سایت های پرورش آبزیان با اولویت واگذاری به نیروهای محلی پیرامون آن با راهبری پشتیبان هایی که اهلیت این کار دارند و شروع به کار منطقه آزاد بوشهر دیگر خواسته مرتبط به ظرفیت های اقتصادی استان می باشد.
اگرچه 4 سال از تصویب و ابلاغ منطقه آزاد و 3 سال از انتصاب مدیر اجرایی آن می گذرد، اما با گذشت این همه سال، منطقه آزاد بوشهر در حد یک نام و بالا رفتن تابلویی بر یک ساختمان ویلایی بوده و دیگر هیچ. البته از مدیر اجرایی و هیات مدیره پروازی این مجموعه توقعی بیش از این هم نمی رفت، وضعیتی که باید در دولت چهاردهم برطرف شود.
نیروهای انسانی بوشهر هم دیده شوند
بدون شک اصلی ترین سرمایه بوشهر، نیروی انسانی اوست که البته همواره نادیده گرفته شده، طوری که به همراه جزو دو استانی می باشد (همراه کهگیلویه و بویراحمد) که هیچ وزیر و معاون رییس جمهوری در کابینه های پس از انقلاب نداشته است.
استانی که قطب انرژی کشور خوانده می شود، در 25 پتروشیمی مستقر در آن، حتی یک مدیر بوشهری ندارد و جایی برای نیروهای توانمند بسیاری که در این صنعت هستند باز نمی شود، درعوص داماد سی و چندساله فلانی و آقازاده بیساری در دولت قبل و قبل تر در این مجموعه ها در راس کار نشسته اند.
قطعا در دولت پزشکیان باید این رویه تغییر کند و با توجه به اینکه در اغلب پتروشیمی و پالایشگاههای مستقر در پارس جنوبی، سهامدار اصلی دولت می باشد، باید ساز و کاری حرفه ای و قاعده مند برای توجه به نیروهای توانمند بومی هم پیش بینی شود تا شاهد رشد و ارتقای ظرفیت انسانی استان در این بخش باشیم.
تقویت این مهم می تواند زمینه های تحقق مصوبه سهم 50 درصدی بومی ها در اشتغال صنایع نفت و گاز را هم تسهیل کند.
ورزش، گرفتار تبعیض قدیمی
ورزش بوشهر از رونق افتاده، چه فوتبالی که سال هاست با وجود 3 ملی پوش فیکس در تیم ملی، اما از لیگ برتر دور مانده تا سایر رشته ها که در این دوره المپیک و پارالمیپک پاریس، برخلاف شش دوره گذشته حتی یک نماینده از بوشهر در کاروان اعزامی نداشتیم.
ورزشی های این استان خصوصا جوانان با این علامت سوال بزرگ مواجه اند که چرا در سایر استان ها، صنایع حمایت موثر و درخشانی از ورزش حرفه ای دارند و حتی هلدینگ خلیج فارس که بخش عمده درآمدزایی اش از پتروشیمی های تحت مالکیتش در عسلویه می باشد، متولی باشگاه استقلال تهران شده، اما درصد ناچیزی از این حمایت ها برای ورزش و ورزشکاران بوشهر دیده نمی شود.
در لیگ برتری که فقط 3 باشگاه آن را می توان خصوصی دانست، همه هنر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و… برای حمایت از ورزش استان در یک تیم فوتبال پارس جنوبی جم (که فقط برای مسابقاتش در استان حضور دارد) و یک تیم فوتبال ساحلی پارس جنوبی خلاصه می شود.
مردم استان و ورزشکاران توقع دارند نقش آفرینی مجموعه های درآمدزا در حمایت از ورزش خصوصا فوتبال، مشابه سایر استان های دیگر باشد و به این تبعیض آزاردهنده پایان داده شود.