خلیج فارس:یک فعال محیطزیست میگوید: «مطابق گزارشی که کمیته سازگاری با خشکسالی وزارت کشور ارائه کرده است، بخشی از آبخوانهای ما تا ۱۵ سال دیگر کاملاً خشک خواهند شد و ما مجبوریم به مهاجرتی بزرگ از ایران مرکزی، که فاقد آب خواهد بود، تن بدهیم. تبعات این اتفاق همین حالا هم به صورت «فرونشست زمین» قابل مشاهده است.»
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین؛ براساس دادههای وزارت نیرو و هواشناسی، کشور تا اواخر شهریور ماه بهطور متوسط بیش از ۲۵۰ میلیمتر بارش دریافت کرده و میتوان گفت بارندگی در شش ماه نخست سال جاری نسبت به وضعیت نرمال بیشتر بوده و ۱۶ الی ۱۸ درصد فراتر از میانگین بلندمدت ثبت شده است. البته باید توجه داشت که به طور کلی کمبود بارش و افزایش مصرف آب در سالهای اخیر، میزان برداشت از آبهای زیرزمینی را به شدت افزایش داده و وضعیت منابع آب زیرزمینی کشور را با بحران مواجه ساخته؛ که پدیدههایی مانند فرونشست زمین در مناطق مختلف ماحصل همین اتفاق است.
اوضاع این سه استان کشور فوق بحرانی شد
محمد درویش، فعال محیط زیست، پژوهشگر و کویرشناس، در همین راستا میگوید: «ما میزان ذخایر و برنامهریزیهای آبی را بر اساس سال آبی میسنجیم؛ که از ابتدای مهر شروع میشود و تا ۳۱ شهریور ادامه دارد. با پایان سال آبی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۳ میتوان گفت این بازه، یکی از سالهای آبی خیلی خوب کشور بوده و میانگین بارشهای آسمانی در طول این سال، در مقیاس ۵۵ ساله، دو درصد از میانگین بارندگیها بهتر بوده است.»
او در رابطه با برقراری وضعیت آبی نسبتاً مساعد در تعدادی از استانها میگوید: «بسیاری از استانهای ما از جمله اصفهان، اردبیل، خراسان شمالی، لرستان، کهکیلویه و بویر احمد، گلستان و کردستان یک ترسالی را پشتسر گذاشتند. حتی استانهای هرمزگان، کرمان، قم، مرکزی و مازندران هم در سال آبیای که گذشت، بهطور استثنایی این تجربه را داشتند.»
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در این بازه یکساله، بدترین وضعیت آبی مربوط به کدام استان بود؟
بدترین وضعیت را در استان تهران داشتیم که شدت خشکسالی در آن ۱۷ درصد بود. اما خوشبختانه طبق آخرین آمار، به طور کل تا ۲۴ شهریور ماه، ۲۵۰.۳ میلیمتر بارندگی دریافت کردهایم که این میزان دو درصد بیشتر از آن چیزی است که ما در یک میانگین درازمدت ۵۵ ساله دریافت میکردیم.
تا پیش از این، میانگین بارندگی طولانیمدت در ایران چقدر بود؟
میانگین درازمدت بارندگی در پنج دهه اخیر ۲۴۶.۵ میلیمتر بود، اما بهبود این آمار در سال آبی اخیر به نحوی بود که حتی نسبت به سال آبی قبل از آن هم ۱۸ درصد افزایش داشتیم.
با این تفاسیر میتوان خوشبین بود که در سال آبی پیشرو، نگرانی در زمینه کمبود آب نخواهیم داشت؟
وضعیت آبی کشور ما امسال مساعد بوده است، اما این خوب بودن دلیل بر این نیست که نگران نباشیم. در این زمینه همواره باید قدری نگرانی را مدنظر داشت، به این علت که بخش عمدهای از جمعیت در مناطقی زندگی میکنند که با کمبود ریزشهای آسمانی روبهرو است؛ در واقع ما نتوانستهایم تعادلی در توزیع جمعیت ایجاد کنیم تا با بحران کمآبی روبهرو نشویم.
این بحران در سال آبی اخیر، بیشتر گریبانگیر کدام مناطق بود؟
تهران و بوشهر با ۱۷ درصد خشکسالی در صدر هستند، سپس قزوین با ۱۴ درصد، چهارمحال و بختیاری با ۱۳ درصد و سمنان و فارس با ۱۲ درصد خشکسالی در ردههای بعدی هستند.
اوضاع این سه استان کشور فوق بحرانی شد
فکر میکنید چرا کشور ما اغلب با بحران کمبود آب دستوپنجه نرم میکند؟
بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور آبمحور است و متأسفانه استفاده ما از منابع آبی درست نیست؛ چرا که کلکسیونی از صنایع آببر را در کشور مستقر کردهایم. به عبارتی ما با «فروش آب» در حال تولید پول و کار هستیم. این در صورتی است که دستکم ۴۰ درصد منابع آبی باید بهعنوان حقآبه محیطزیست برای تداوم جریان رودخانهها و همچنین تالابها و تغذیه آبخوانها اختصاص داده شود، ولی متأسفانه در ایران تا ۹۸ درصد از این منابع در حال مصرف است.
کدام استانها در این امر پیشتاز هستند؟
در بعضی از استانها مثل اصفهان و خراسان رضوی، میزان مصرف به شدت بالاست و این رقم به بیش از ۱۳۰ درصد میرسد که چندان خوشایند نیست.
اشاره کردید که ما از طریق فروش آب در حال درآمدزایی هستیم؛ منظور از این حرف چیست؟
مدیریت کشور ما مفتخر به این است که توانسته صادرات محصولات غذایی و کشاورزی را چهار برابر افزایش دهد؛ در شرایطی که ناترازی آبخوانهایمان برابر ۱۵۱.۵ میلیارد متر مکعب است. کشوری که با بدترین ناترازی در کره زمین روبهرو است، چرا باید در امر صادرات محصولاتی که پرورش آنها وابسته به آب است مدعی باشد؟
سرزمین ایران را همانند جسمی تصور کنید که دچار خونریزی است، بعد ما همین جسم را وادار به اهدای خون میکنیم؛ اصلاً چنین چیزی با منطق سازگاری ندارد، ولی متأسفانه در حال انجام است. همانطور که ما از محل صادرات هندوانه، یونجه، پسته، زعفران، مرکبات، لبنیات و … که بهشدت آببر هستند، در حال کسب درآمد و ثروت هستیم. به عبارت دیگر، از این طریق چوب حراج به منابع آبی کشور زدهایم تا به پول برسیم. این مصداق چیزی است که من به آن «کسوف خرد» میگویم.
این اتفاق چه تبعاتی خواهد داشت؟
بخش قابلتوجهی از منابع آب زیرزمینی ما به تاراج رفته است. ۱۵۱.۵ میلیارد متر مکعب ناترازی یعنی ۱۵۱.۵ میلیارد متر مکعب بیشتر از آن چیزی که تغذیه کردهایم، برداشت کردهایم. مطابق گزارشی که کمیته سازگاری با خشکسالی وزارت کشور ارائه کرده است، بخشی از آبخوانهای ما تا ۱۵ سال دیگر کاملاً خشک خواهند شد و ما مجبوریم به مهاجرتی بزرگ از ایران مرکزی، که فاقد آب خواهد بود، تن بدهیم. تبعات این اتفاق همین حالا هم به صورت «فرونشست زمین» قابل مشاهده است؛ که در سخنان اخیر رییسجمهوری نیز به این مورد اشاره و برای اولینبار از آن بهعنوان یک خطر جدی یاد شد.
خطر فرونشست بیشتر کدام مناطق کشور را تهدید میکند؟
خراسان رضوی، در فاصله دشت مشهد به چناران بدترین وضعیت را دارد. بعد استان فارس، استان تهران و پس از آن استانهای اصفهان، البرز، یزد، بخشهایی از استان کرمان و استان همدان مناطقی هستند که در معرض این خطر قرار دارند.