تصاوير اين روزهاي غزه مربوط به يك مردم تحت استعمار است كه براي بقاي خود ميجنگند، زماني كه ستمگران آنها دولتي را انتخاب كردهاند كه مصمم به ويراني، حذف مردم فلسطين يا حتي ادعاي انسان بودن آنهاست، با كشتار بيوقفه كودكان در كرانه باختري اشغالي همراه شد. اين خشونت پديده جديدي نيست، زيرا از زمان ايجاد اسراييل در سال ۱۹۴۸ چهره دايمي صهيونيسم چنين بوده است.
در حالي كه رسانههاي غربي در روزهاي گذشته بهطور بيسابقهاي مواضع يكجانبهاي در حمايت اقدامات خشونتآميز اسراييل اتخاذ كرده و عملا چشمان خود را بر جنايات اسراييل بستهاند، اما هنوز چهرههايي در جهان هستند كه برخلاف دولتهايشان، از مبارزات مردم فلسطين حمايت كرده و همسو با فضاي منفي رسانهها نشدهاند.
مقالات و نوشتههاي چهرههاي فرهنگي در عرصه مطبوعات نشان ميدهد كه هنوز وجدانهاي بيداري در جهان وجود دارند كه تلاش دارند واقعيتهاي موجود را براي جهانيان نشان دهند.
اخيرا آقاي نيكلاس كوسماتوپولوس، استاديار گروه مطالعات سياسي و انسانشناسي اجتماعي دانشگاه امريكايي بيروت كه اصالتا يوناني است در مصاحبهاي به چگونگي و چرايي روي آوردن بخش بزرگي از فلسطينيها به سازمانهاي مسلح اشاره ميكند. اين موضع بيشك بهطور گسترده و عيني رسانههاي بينالمللي را تحتتاثير قرار داده است.
وي با انتقاد شديد از موضع اروپا (اشاره به موضع جانبدارانه دولت يونان از اسراييل) و امريكا، به اين پرسش دشوار پاسخ ميدهد كه چه كسي ميتواند براي پايان دادن به اين درگيريهاي خونين مداخله كند. در نهايت، او درباره اخبار جعلي كه سيل رسانههاي اجتماعي و رسانههاي جمعي را فراگرفته است، اظهارنظر ميكند. همانطور كه اغلب در درگيريهاي جنگي اتفاق ميافتد، اسراييل در اين زمينه نيز برتري رسانهاي دارد. اين استاد دانشگاه تاكيد ميكند كه اكثر رسانههاي گروهي در غرب بدون اشاره به بمباران مناطق مسكوني غزه از سوي ارتش اسراييل، اخبار را بازتوليد ميكنند.
زماني كه تمام جهان به سرنوشت غزه چشم دوخته است، جايي كه اسراييل تهديد به مداخله زميني ميكند، وي در حالي كه دانشجويانش درباره «سياست نسلكشي اسراييل» و «نفاق اسراييل» صحبت ميكنند، خاطرنشان ميكند كه كل جامعه لبنان از آنچه در غزه اتفاق ميافتد، شوكه شدهاند. غرب بعد از اين اتفاقات مثل قبل نخواهد بود. خاورميانه نيز مطمئنا مشابه نخواهد بود. وضعيت غرب نيز چنين نخواهد بود و هر دو تغيير خواهند كرد.
از ديدگاه او، هيچكس نميتواند تخمين بزند كه حزبالله چه خواهد كرد، زيرا اگر اسراييل تصميم به مداخله زميني در غزه بگيرد، خطر تشديد و گسترش جنگ وجود دارد. وي توضيح ميدهد كه چگونه به حمله بيسابقه حماس در 7 اكتبر رسيديم و تاكيد ميكند كه دولت بنيامين نتانياهو راه را با سركوب خشن اسراييل در اعتراضات مسالمتآميز فلسطينيها و سياست بيپرواي شهركسازي هموار كرده است.
اما بايد روشن كنيم كه اين يك واكنش اساسا فلسطيني به تداوم اشغالگري و عدم حل مشكلي است كه آنها در طول ساليان متمادي داشتهاند، يعني استعمار عملا وجود شهركنشينيها را بر منطقه تحميل كرده است. از اين نظر نميتوان گفت كه واكنش حزبالله چه خواهد بود. اين گروه مطمئنا از مبارزات فلسطينيها حمايت كامل نشان داده و تحسين خود را از آنچه انجام ميشود، ابراز كرده است. آنها چه چيزي را تحسين ميكنند؟ توانايي بالا بردن سر خود (از جمله فلسطينيهاي غزه) در حالي كه مردم اين منطقه به مدت 16 سال در يك زندان باز زندگي كردهاند. مردم غزه بدون دسترسي به آب آشاميدني سالم، بدون دسترسي به تجهيزات بيمارستاني، بدون غذا در شرايط دشواري زندگي ميكنند.
بنابراين فراتر از اعلاميههاي حمايتي، فراتر از برخي شليكهاي پراكنده از جنوب لبنان، ارسال پيام به اسراييل كه «ما اينجا هستيم، جرات نكن حمله گستردهاي را انجام دهي.»
البته گمانهزنيهايي وجود دارد مبني بر اينكه اگر اسراييل اقدام به مداخله زميني كند، ممكن است تنشهاي سياسي در خارج از مرزها تشديد شود. در حال حاضر همه با دقت وقايع كنوني غزه را دنبال كرده و تصور ميكنند كه اين قيام صرفا فلسطيني است و جامعه و رهبري فلسطين مسووليت اصلي را بر عهده ميگيرند و پاداش آن را هم خواهند گرفت. فلسطينيها، خود محور اصلي عمل هستند، نه حزبالله و نه هيچكس ديگري. عوامل داخلي و خارجي بسياري در اين رويدادها سهيم هستند. در عرصه داخلي سالهاست كه مشخص شده تمام تلاشها براي اعتراض مسالمتآميز فلسطينيها با اسلحه پاسخ داده شده است.