محمد خاتمی
صداوسیما ژانوالژان طور مراقب است اسم خاتمی نیاید!
خلیج فارس: فعال اصلاح طلب در توئیتی از اسم نیاوردن سیدمحمد خاتمی در صدا و سیما انتقاد کرد.
محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
صدا و سیما چه عقدهای دارد که در مناسبت شهادت سیدحسن نصرالله هم اسم مقامات فعلی و سابق را بیانیه تسلیت دادهاند اعلام میکند اما اسمی از خاتمی نمیآورد.
ژانوالژان طوری فقط مراقبند اسم خاتمی نیاید.
کاش صدا و سیما، ملی شود. برای ملت و منافع ملی
خلیج فارس: خاتمى واکنشهای تند را بعضاً متأثر از نارضایتیهای انباشتهشده جامعه و توقعات برآمده از انتخابات و بعضاً ناشی از برخی پیشداوریها و ذهنیتهاى نادرست و بىاطلاعی از فرایند انتخاب دانست و افزود: «ما هم ضمن تأیید انتخابهای خوبی که شده است بر این باوریم که در بعضی موارد میشد خیلی بهتر عمل کرد، ولی به جناب پزشکیان احترام میگذاریم و ایشان را صاحب حق در انتخاب همکارانشان میدانیم و از ایشان انتظار معجزه در هر شرایطی نداریم. طبعاً علاقهمند و خواستار آن هستیم که به وعدههایى که دادهاند پایبند باشند و انشاءالله چنین خواهد شد.»
به گزارش هممیهن، رئیسجمهوری دوران اصلاحات تصریح کرد: «وقتى ایشان مىگوید طرح نور، طرح سیاهى است، طبعاً جلوى آن خواهد ایستاد. وقتی آنچه را بر جامعه دانشگاهى و فرهیخته میگذرد نمیپسندد، میکوشد آنچه درست است و مورد پسند آنان است عملی شود. وقتی از تحقیر هنرمندان و توهین و جفا به آنها (که بسیاری از آنها از خود نهادهای رسمی فرهنگی بوده است نه نهادهای امنیتی) رنج میبرد با آن مخالفت خواهد کرد. ایشان پایبند به قول و نظر خود مبنی بر رابطه و تعامل براساس مصالح ملی با دنیا و رفع تحریمهاست و نیز به اصلاح در عرصه اقتصادی بخصوص آنچه به معیشت و بهداشت و امنیت مردم مربوط میشود و به توسعه توأم با عدالت میانجامد باور دارد، لذا در عمل هم پایبند خواهد بود و اینها خواستهایی است که باید از ایشان داشت.»
وی در خاتمه تأکید کرد: «اصلاحطلبان و همه خیرخواهان کشور و ملت نباید مواضع اصولى خود را برای اصلاح رویههای غلط حکمرانی از یاد ببرند و باید نگاه انتقادى و البته خیرخواهانهی خود را نسبت به دولت داشته باشند؛ ولی از هر برخورد هیجانى و غیرمنصفانه و شتابزده با مسائل که ناشی از اتکاء به دادههای نادرست و یا ناتمام و ذهنیتها و قضاوتهای پیشینی و عدم توجه به پیچیدگیهای امور و آیندهنگری است خودداری کنند.»
خلیج فارس:درباره محمدرضا عارف که برای دومین بار در جایگاه معاون اولی ریاست جمهوری قرار گرفته و مدافعان و مخالفان زیادی دارد. از او در تاریخ جمهوری اسلامی به چه عنوانی یاد خواهد شد؛ «سلطان سکوت» یا «اصلاحطلبی معقول و صبور»؟
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، سال ۱۳۶۰ دانشگاه آمریکایی استنفورد دانشجویی ایرانی داشت که مدلی نوین برای شبکههای مخابراتی ابداع کرده بود. نام تئوری که وی در دل پایان نامه دکتری خود گنجانده بود، از نام خود دانشجو گرفته شد؛ شبکههای عارف یا Aref Networkings. تئوری که در دهه ۸۰ در آمریکا نظریهای قابل توجه بود و گفته میشود در حوزه رمزنگاری و اطلاعات کاربرد داشت و به آن استناد میشد.
۴۳ سال بعد از آن زمان حالا مبدع این نظریه برای دومین بار بر صندلی معاون اولی ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی تکیه زده است و همچون همه سه دهه گذشته که کار سیاسی را دنبال میکرده، موافقان و مخالفانی جدی دارد. ارزیابی از کارایی و کارآمدی نظریه «شبکههای عارف» در حوزه مخابراتی و رمزنگاری کار متخصصان این حوزه است اما «محمدرضا عارف» در دنیای سیاست چه عملکرد و تصمیماتی داشته و چه شبکهای را ایجاد کرده است؟
از کارنامه عارف چه «شبکه ای» قابل ترسیم است؟
تردیدی نیست که عارف شمایل خاصی از جریان اصلاح طلبی در تاریخ جمهوری است؛ نماد نوعی از رفتار و کنش و سیاست که از بابت آن، برخی او را «سلطان سکوت» و برخی دیگر «اصلاح طلبی معقول و صبور» میخوانند. از کارنامه عارف چه «شبکه ای» قابل ترسیم است و از این «شبکه عارف» در تاریخ جمهوری اسلامی چگونه یاد میشود؟
دورخیز سیاسی دهه ۶۰ و آغاز سیاستمداری در دهه ۷۰
پسر حاجمیرزا احمد عارف- از بازاریان سرشناس یزد- که گفته میشود پیش از انقلاب در زمینهی برگزاری جلسات مذهبی در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران نقش داشت و یکبار هم توسط کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک نیز دستگیر شده بود، وقتی با معدل ۳.۹۱ از ۴ از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد با بورسیه تحصیلی به آمریکا رفت. تمام طول تحصیل در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا عضو رسمی بود و فعالیت داشت و حتی در دورهای دبیر انجمن نیز شد.
جایگاه دبیری هم برایش برکت داشت چرا که قبل از سال ۱۳۵۷ که عارف به عنوان دبیر انجمن اسلامی ایران در آمریکا فعال بوده، طی نامهای به انجمنهای ایران میخواهد که دختری را برای ازدواج با او معرفی کنند. در پی این نامه، حمیده مروج، که در آن زمان ۲۱ساله بوده است، به او معرفی میشود و با هم ازدواج میکنند.
۲ سال بعد از انقلاب عارف به ایران بازگشت؛ بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ معاونت و از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۲ سرپرستی شرکت مخابرات ایران را عهدهدار شد و در همین سالها معاونت آموزش و معاونت دانشجویی وزارت فرهنگ و آموزش عالی را نیز بر عهده گرفت.
او بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۶ به عنوان مشاور آموزشی و قائم مقام وزیر در هیئتهای ممیزه فعالیت میکرد. با این وجود چهره کمتر شناخته شدهای در جریانهای سیاسی بود. آغاز عمر سیاسی عارف روزی است که به عنوان رییس دانشگاه تهران مطرح شد؛ صبح روز ۲۳ آذر ۱۳۷۳ که محمدرضا هاشمی گلپایگانی وزیر فرهنگ و آموزش عالیِ وقت، عارف را پس از بیش از یک دهه فعالیت در وزرات فرهنگ به ریاست دانشگاه تهران منصوب کرد. انتصابی که سکوی پرش او به جایگاه معاون اولی در دولت سید محمد خاتمی شد.
هواداران عارف عملکرد او در دانشگاه تهران را «عامل توسعه تشکلهای دانشجویی» میدانند. مرتضی سرسنگی، مشاور عارف در سال ۱۳۹۸ در گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا ضمن تاکید بر توسعه تشکلهای دانشجویی، روایت کرده که در آن ایام «عارف با درخواست برخی گروههایی که خواهان جلوگیری از تدریس عبدالکریم سروش در دانشگاه تهران بودند، مخالفت کرده است»
مدافعان این دیدگاه همواره میگویند اگر عارف در حوادث ۱۸ تیر و کوی دانشگاه ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشت شاید بسیاری از رخدادها اتفاق نمیافتاد. او خود نیز درباره این موضوع گفته است: «در مورد کوی دانشگاه تهران هیچ کسی هیچ مشورتی با من نکرد، من که نمیتوانستم بروم و به آنها بگویم میخواهم به شما مشورت بدهم!
دوستان سابقه من را میدانستند و اگر لازم تشخیص میدادند قطعاً با من مشورت میکردند. در ماجرای کوی دانشگاه تهران اتفاقی میافتد و یک تظاهرات چند نفره میشود، اما درست مدیریت نشد. این اعتراضات برای توبیخ یک روزنامه بود و باید با تدبیر بیشتری کار میکردند که کار به اینجا نکشد»
بر اساس روایتهای خود عارف درباره دوران مسئولیتش در دانشگاه تهران، سید محمد خاتمی با پذیرش این مسئولیت مخالف بوده است: «آقای خاتمی بعد از وزرات ارشاد به کتابخانه ملی رفته بود، از آنجایی که نمیخواست با مشکلات ریز و درشت روبه رو شوم، به من گفت: به دانشگاه تهران نرو، اگر بروی نابود میشوی من هم شرایطم را به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم و خدمت آیتالله یزدی هم رفتم و ایشان خیلی تأکید کردند که من مدیریت دانشگاه تهران را قبول کنم»
سیرو سلوک در دولت اصلاحات؛ از ردای وزارت تا مرد «شماره دو» دولت
با طلوع آفتاب دوم خرداد ۱۳۷۶ سرنوشت محمدرضا عارف هم مثل بسیاری دیگر از چهرههای چپی و خط امامی تغییر کرد. اگرچه عارف نه رفتارهای خط امامیها را داشت و از اساس مورد پسند آن طیف بود و نه دیدگاههای چپی. او حتی در مورد اصلاح طلبی هم قرائت خاص خودش را دارد.
همان طور که حدود یک دهه پیش در گفت وگویی با هفته نامه اصولگرای مثلث گفت: «در کل تفکر اصلاحطلبی را قبول دارم که آقای خاتمی آن را نماینده میکرد و منجر به دوم خرداد ۷۶ شد. اصلاحطلبی در داخل نظام و برای پاسداری از ارزشهای و آرمانها و اجرای کامل قانون اساسی است».
همان سالهای دهه ۷۰ تکلیف خودش را با طیف چپ اصلاحات مشخص کرد؛ با پیروزی جبهه اصلاحطلب، از چهرههای موسس جبهه مشارکت انقلاب اسلامی در کنار نامهایی چون مصطفی تاجزاده، محسن امینزاده و محمدرضا خاتمی شد اما یکسال بعد این حزب را ترک و راهش را از «مشارکت» جدا کرد.
او نگاه اصلاحطلبی را میانهروی و اعتدال میداند و میگوید در منش اصلاح طلبان و شخصیتهایی همچون آقای خاتمی رودررویی با نظام هیچگاه وجود نداشته است. علاوه بر این از خودش و جایگاهش در نظام نیز در گفت و گویی گه سال ۱۳۸۷ با عنوان «خوابیده در آب نمک نظام» یاد میکند: ««نمیخواهم کسی من را با رو در بایستی تأیید کند. نمیخواهم جریان اصلاح طلب را وادار به تصمیمی بکنم… با ذی نفوذان و بزرگان جریان اصلاح طلب مذاکره میکنم و … آن وقت تصمیم نهایی را میگیرم. هر نظامی افرادی را در آب نمک میخواباند تا در شرایط لازم از آنها استفاده کند، فکر میکنم من یکی از آن افراد هستم که در آب نمک خوابیدهام. به همین خاطر الان احساس تکلیف میکنم و میآیم».
با این وجود عارف در مناصب مختلفی در دولت نخست خاتمی فعال شد و به سمت معاون اولی در دولت دوم رسید. در ۲۹ مرداد ۱۳۷۶، حدود دو هفته پس از مراسم تحلیف خاتمی، مجلس پنجم با ۲۴۶ رای موافق از کل ۲۹۰ نماینده به عارف برای تصدی وزارت پست، تلگراف و تلفن اعتماد کرد.
حدود یک سال مانده به پایان کار دولت هفتم، در مرداد سال ۱۳۷۹ و پس از تصمیم دولت برای ادغام سازمان برنامه و بودجه با سازمان اداری و استخدامی کشور برای ایجاد سازمان مدیریت و برنامهریزی، عارف از مقام وزارت پست استعفا کرده و با حکم رئیسجمهور اولین رئیس این سازمان شد. دو حضور نخست عارف در حوزه کار تخصصی رشتهاش در وزارت تلگراف و بعد از ان در سازمان مدیریت و برنامه ریزی او را به چهره محبوب رییس دولت و بخشهای دیگر نظام تبدیل کرد؛ شمایل اصلاح طلبی بیحاشیه یا به روایت خودش گزینه خوابیده در آب نمک.
شاید به همین دلیل هم بود که پس از پیروزی مجدد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۰ و خودداری حسن حبیبی -معاون اول رئیسجمهور از زمان ایجاد منصب در دو دولت رفسنجانی و دولت اول خاتمی- از پذیرش مجدد این مقام، محمد خاتمی، عارف را به عنوان دومین معاون اول رئیسجمهور در تاریخ ایران منصوب کرد. او در تمامی مدت حضور دولت هشتم در پاستور، این مقام را در اختیار داشت. انتخابی که به دلیل کارنامه، رویه و رفتار و شیوه سیاستمداری عارف در قیاس با طیفهای دیگر فعال در اطراف سید محمد خاتمی، «فاصله گرفتن رییس دولت اصلاحات از مشارکت» تفسیر شد.
دوران مسئولیتی که گفته میشود پروتکلهای تشریفاتی ریاست جمهوری در ان دستخوش تغییر شد و مقام معاون اول ریاستجمهوری بیش از دوران حبیبی به فعالیتهای علنی پرداخت. در این دوران بود که معاون اول رئیس جمهوری ایران هم رتبه نخست وزیر قرار گرفت و سفر نخست وزیر کشورهای مختلف به ایران با استقبال رسمی و میزبانی معاون اول رئیس جمهوری برگزار شد.
تصمیمات مهم عارف؛ ۲ انصراف و بازتعریف جایگاه اصلاح طلبی خود
با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد در رسیدن موسم سیاه سالهای نیمه دوم دهه ۸۰، عارف به خانه قدیمی خود یعنی دانشگاه بازگشت و کم و بیش در گفت و گوهایش از رویه و عملکرد محمود احمدی نژاد و دولتش نیز گلایه میکرد. در این ایام بود که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز شد.
همان سالها بود که عارف در انتخابات مجلس شورای اسلامی ۱۳۸۶ در اعتراض به رد صلاحیت اصلاحطلبان از ادامه رقابت انصراف داد. در آن انتخابات از وی به عنوان نفر اول فهرست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان نام برده میشد.
کاندیداتوری بعدی اما سال ۱۳۹۲ بود که از چند جهت حساسیت برخی اصلاح طلبان را برانگیخت؛ نخست این که عارف در زمانی اعلام کاندیداتوری کرد که هنوز تکلیف هاشمی رفسنجانی و سید محمدخاتمی برای کاندیداتوری روشن نشده بود، اگرچه او در ابتدای اعلام کاندیداتوری در گفت و گویی اعلام کرد که شرط ادامه فعالیتش در رقابتهای انتخاباتیعدم حضور هاشمی و خاتمی است اما این عهد شفاهی برای طیفهایی از اصلاحات کافی نبود.
مساله دوم «دُوز اصلاح طلبی» عارف بود. بخشی از نیروهای اصلاح طلب نسبت به رویه او در مقابل رخدادهای سال ۱۳۸۸ منتقد بودند و به دو نقل قول معروف او در اینباره نیز استناد میکردند؛ نخست موضع او درباره وقایع سال ۸۸ در زمانی که اعلام کاندیداتوری کرد و گفت که «نباید در گذشته متوقف شد و باید حوادث ۸۸ را پشتسر گذاشت» و دوم ارزیابیاش از مساله تخلف یا تقل در انتخابات ۸۸: «در انتخابات سال ۸۸ تخلفهای فراوانی انجام شد، اما تا سند در دست نداشته باشیم نمیتوانیم از تقلب سخن بگوییم». این دست از موضع گیریها باعث شد تا برخی چهرهها و طیفهای جریان اصلاحات، رویکرد او را منفعلانه بخوانند و مدعی شوند که او نمیتواند شمایل اصلاح طلبی برای حضور در انتخابات باشد.
شاید همین دست از انتقادات و تردیدها بود که باعث شد عارف به یکباره مسیر و ادبیات جدیدی برای خود تعریف کند. وقتی خلاف ادبیات محتاطانه قبلی خود، به یکباره به محمدتقی مصباح یزدی تاخت و پاسخ صحبت او مبنی بر این که «اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی ندارند» را اینگونه داد: «اگر اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی ندارند چرا از حضورشان میترسند؟».
همان زمان بود که رویکرد و ادبیات تازهای در مورد میرحسین موسوی و مهدی کروبی و بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات ۱۳۸۸ در پیش گرفت: «افرادی که در حال حاضر به خاطر حوادث ۸۸ در زندان به سر میبرند به انقلاب خدمات ارزندهای داشتند و از یاران امام بودند و از همین حیث باید نسبت به آزادی و حل مشکل آنها در انتخابات پیش رو سازوکاری ارائه شود. انتظار داریم که این مساله با حفظ حرمتها و رفاقت حل شود. و امیدوارم با ساز و کار داخل نظام راه حل مناسب و منطقی پیدا شود. دوستان ما هم این مساله را پی گیری میکنند.»
سومین راهبرد عارف در آن زمان پیوستن به سیل کسانی بود که سیاست خارجی و هستهای دولت محمود احمدی نژاد را نقد میکردند: ««مذاکرات هستهای به بن بست رسیده ولی چون پرونده هستهای سیاسی شده است باید راه حل سیاسی پیدا کنیم و به نفع ماست که هر چه سریعتر این مساله را حل کنیم.»
در نهایت اما زمزمههای «تمایل هاشمی و خاتمی به حسن روحانی» جدی و عارف۴ روز مانده به روز رایگیری به نامه سید محمد خاتمی پاسخ مثبت داد و از حضور در انتخابات کنارهگیری کرد. البته در این نامه هیچ اعلام دقیقی مبنی بر اینکه به نفع حسن روحانی کنار رفته است، نکرد.
او در این رابطه با تاکید بر اینکه «امکان نداشت بدون نظر خاتمی انصراف دهم» گفته است: «تنظیم متن بیانیه انصراف با آگاهی کامل همراه بود و با همفکری با سایر همکاران در ستاد انتخاباتی، به عمد نامی از حسن روحانی نبردیم؛ زیرا در صورتی که به طور مشخص از وی حمایت میکردیم، مخالفان سیاسی اصلاحات در کشور، بر سر موضوع ضدیت با ایشان به توافق نظر و اتحاد میرسیدند و جایگاه ایشان تضعیف میشد.»
عارف البته بعد از انتخابات گلایههایی هم از حسن روحانی داشت. او با اشاره به جلسهای که چند روز پس از روز رای گیری با روحانی گفته است «در جلسهای در خدمت آقای روحانی بودیم و دو سه پست مطرح کرد. وزارت ارتباطات، وزارت علوم و معاونت علمی. من برای هر سه پست نفرات مناسبتر از خودم را معرفی کردم. این را برای اولین بار میگویم تلقی من از این پیشنهادها این بود که آقای روحانی تمایلی به حضور فیزیکی من در دولت ندارد.»
بهارستان؛ فراکسیون امید و هزار داستان
عارف مدتی پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، اعلام کرد که نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی در دوره دهم خواهد شد. او در روز سهشنبه اول دی ۱۳۹۴ به همراه همسرش با حضور در وزارت کشور ثبت نام کرد و سرلیستی لیست شد که خاتمی «تکرار کرد» که به آن رای دهید؛ فهرست سی نفرهی ائتلاف فراگیر اصلاح طلبان که تمام سی کرسی تهران را فتح و عارف نیز بالاترین آرای تهران و سرتاسر کشور را بهدستآورد. با این وجود در رقابت با علی لاریجانی -نفر دوم قم-ناکام ماند و چهار سال ریاست مجلس را به او واگذار کرد.
دوران حضور عارف در مجلس دهم و ریاستش بر فراکسیون امید برایش پر حرف و حدیث است. وی بابت سکوت و انفعال خود طی بخش زیادی از دوران حضورش در مجلس بهخصوص در طی اعتراضات دی ۹۶ و آبان ۹۸ تحت شرایطی که رهبری نمایندگان اصلاحات را نیز بر عهده داشت مورد انتقادات زیادی قرار گرفت. با این وجود او از عملکرد خود دفاع کرده و کنایه سلطان سکوت را رد میکند: «کجا سکوت کردهام؟ … یک اتفاق مهم را بگویند که ما پیگیری نکرده باشیم. … برای نمونه مادرانی که همسران خارجی داشتند نمیتوانستند برای فرزندان خود شناسنامه بگیرند.
این مسئله مطالبهای به درازای دو- سه دهه بود که حل شد. … در مورد مسائل آبان ۹۸ و افزایش قیمت بنزین، فراکسیون امید طرحی سه فوریتی داشت البته هیچکس در کشور مخالف اصلاح قیمت نبود اما گاهی چگونگی یک اقدام مهمتر از خود اقدام است. جلسه سران قوا و رهنمودی که رهبر معظم انقلاب دادند باعث شد تا طرح سه فوریتی اصلاح قیمت بنزین کنار گذاشته شود».
در فاصله سالهای ریاست فراکسیون امید تا امروز که عارف بر صندلی معاون اولی تکیه زده شده بارها و بارها در مورد این برهه زمانی او سخن گفته شده است چرا که آخرین جایگاه سیاسی عارف در بهارستان دهم بود. حالا اما برگ جدیدی در دفتر او باز شده است.
عارف با بلیط سید محمد خاتمی به دولت مسعود پزشکیان رفته است. در دولت هفتم وقتی معاون اول شد جوانترین معاون اول تاریخ جمهوری اسلامی بود و حالا در دولت مسعود پزشکیان، مسنترین معاون اول تاریخ جمهوری اسلامی؛ اما عملکرد او چقدر متفاوت خواهد بود؟ آیا عارف به شبکه رفتارهای خود در سی سال گذشته با عملکردش در دولت چهاردهم بخش جدیدی را اضافه میکند؟
باید منتظر ماند و دید.
خلیج فارس: مراسم ترحیم نماینده اسبق رفسنجان در مجلس شورای اسلامی با حضور چهرههای سیاسی برگزار شد.
به گزارش ایلنا، مراسم ترحیم حجتالاسلام حسین هاشمیان، نماینده اسبق رفسنجان در مجلس شورای اسلامی امروز با حضور شخصیتهای سیاسی در مسجد نور تهران برگزار شد.
در این مراسم، برخی شخصیتها از جمله سید محمد خاتمی، اسحاق جهانگیری، علی طیبنیا، عباس آخوندی، عبدالناصر همتی، محمدرضا باهنر، محسن هاشمی، برخی نمایندگان ادوار و فعلی مجلس شورای اسلامی از جمله نمایندگان سابق و فعلی مردم استان کرمان در مجلس، حجتالاسلام مجید انصاری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمود حجتی وزیر اسبق جهاد کشاورزی، حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس دولت دوازدهم، حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجتالاسلام محمود علوی وزیر اسبق اطلاعات و دیگر شخصیتهای کشوری و لشکری با حضور در مسجد نور، به قرائت قرآن پرداختند.
حجتالاسلام شیخ حسین هاشمیان نماینده وقت رفسنجان روز ۲۶ تیرماه پس از تحمل یک دوره بیماری در روز عاشورا، دعوت حق را لبیک گفت.
وی (زادهٔ ۱۳۱۵ در رفسنجان) نماینده پنج دوره حوزه انتخابیه رفسنجان در ادوار اول، دوم، سوم، چهارم و هشتم مجلس شورای اسلامی بود.
خلیج فارس: پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: پس از هر انتخاباتی، رجال و سیاستمداران پیشین، برای رئیس جمهور منتخب نامهنگاری میکنند و رهنمودهایی ارائه میدهند. برخی از این نامهها، فارغ از زمان و مکان و حتی نویسندهی نامه، میتوانند بیانگر دغدغهها و مسائل امروز ما باشند و مورد استفاده قرار گیرند.
در میان چنین نامههایی، در «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» نامهای هست به قلم آیتالله منتظری خطاب به سید محمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات، سه روز پس از دوم خرداد. آیتالله منتظری در این نامه، خطاب به خاتمی، انتخاب او را نه یک انتخاب معمولی، بلکه یک انقلاب مردمی در برابر وضع موجود مینامد که حاوی پیامی گویا برای تمام مسئولین کشور بوده است.
منتظری مینویسد مردم هنوز به شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی وفادارند؛ ولی از وعدههای توخالی، تبعیضات ناروا، سوء مدیریتها و پارتیبازیهای اداری، انحصارطلبیهای جناحی و انگزدنهای بیجا و طرد نیروهای باارزش به بهانههای واهی، از محور قرارگرفتن تملقها و ثناگوییهای مبتذل، از ایجاد محدودیتهای ناروا و سلب آزادیهای مشروع و مصرح در قانون اساسی، از اسراف و تبذیرها در بیتالمال و انجام کارهای تشریفاتی و پرهزینه و نادیدهگرفتن نیازهای ضروری جامعه رنج میبرند و او را توصیه میکند به وفاق، عدالت و استفاده از نیروهای متعهد، متخصص و کارآمد.
در ادامه متن این نامه برای نخستینبار منتشر میشود:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج سید محمد خاتمی رئیس جمهور محترم دامت افاضاته بحق محمد و آله
پس از سلام و تحیت و تبریک به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی از طرف مردم آگاه و متعهد ایران و تقدیر و تشکر از ملت عزیز که با حضور در پای صندوقهای رای و دخالت در تعیین سرنوشت کشور خود، مراتب رشد و آگاهی خود را به نمایش گذاشتند، به عرض میرساند:
هرچند محتمل است بعضی از علاقهمندان جنابعالی خوش نداشته باشند که من برای شما نامه بنویسم، ولی با سابقه آشنایی که با خود شما و با ارادت خاصی که نسبت به مرحوم والد شما مرد فضیلت و تقوی حضرت آیتالله آقای حاج سید روحالله خاتمی (طاب ثراه) داشته و دارم، لازم دیدم پس از انتخاب جنابعالی به عنوان رئیسجمهور ایران اسلامی، ضمن تبریک به شما و به مردم رشید ایران، مطالبی را مختصرا یادآور شوم:
۱ـ میدانم که الان مسئولیت سنگینی به عهده جنابعالی گذاشته شده و اداره امور اجرایی کشور وسیع ایران در شرایط فعلی ـ باقی ماندن بسیاری از خرابیهای جنگ تحمیلی، مشکلات اقتصادی و تورم، وجود برنامههای نیمه تمام، توقعات و انتظارات طبقات مختلف، وجود فشارهای خارجی و احتمال کارشکنیهای داخلی ـ بسیار طاقتفرسا و مشکل است، ولی شما با صبر و استقامت کامل و توکل به خدا و سعه صدر تصمیم بگیرید به اسلام و بندگان خدا و انقلاب و کشور خدمت کنید، انشاءالله خدا یار و پشتیبان شما خواهد بود.
«ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» و از رسول خدا (ص) سوال شد: «من احبّ الناس الی الله؟» قال: «انفع الناس للناس» (الکافی ۲/۱۶۴). خداوند انشالله وجود شما را در هر حال نافع و مفید قرار دهد.
۲ـ جنابعالی به این انتخاب به عنوان یک موقعیت بالا نگاه نکنید، بلکه به عنوان یک مسئولیت سنگین و یک امانت الهی و مردمی نگاه کنید. امیرالمومنین (ع) به استاندار آذربایجان نوشتند:
«ان عملک لیس لک بطعمة و لکنّه فی عنقک امانة» (نهجالبلاغه، نامه ۵)
انتخاب جنابعالی در شرایط فعلی ایران یک انتخاب عادی نبود، بلکه یک انقلاب مردمی بود در برابر وضع موجود. اهمیت این مسئولیت و انتظارات به جای اقشار آگاه و متعهدی که با آراء کمنظیر خود جنابعالی را به قدرت رساندند، بر کسی پوشیده نیست، این انتخاب پیام گویایی بود به همه متصدیان امور و مسئولین محترم کشور.
اینکه بعضی میخواهند وانمود کنند که ـ خدای ناکرده ـ مردم از اسلام و انقلاب منحرف شدهاند، چنین نیست. مردم از اسلام و دین خسته نشدهاند و معارف حیاتبخش اسلام در اعماق دل مردم نفوذ کرده است و به شعارهای انقلاب یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی وفادارند، ولی از وعدههای توخالی، از تبعیضات ناروا، از سوء مدیریتها و پارتی بازیهای اداری، از انحصارطلبیهای جناحی و انگ زدنهای بیجا و طرد نیروهای با ارزش به بهانههای واهی، از محور قرار گرفتن تملقها و ثناگوییهای مبتذل، از ایجاد محدودیتهای ناروا و سلب آزادیهای مشروع و مصرح در قانون اساسی، از اسراف و تبذیرها در بیتالمال و انجام کارهای تشریفاتی و پر هزینه و نادیده گرفتن نیازهای ضروری جامعه رنج میبرند.
۳- استحکام و استقرار یک نظام و کشور مرهون قانونمند شدن آن و اعتبار عملی قانون اساسی و دیگر قوانین مصوبه آن کشور است در تمام عرصهها و برای همه طبقات، همه اقشار و اشخاص در برابر قانون یکسان میباشند و حقوق و اختیارات ملت، رئیسجمهور و سایر مسئولین و حتی رهبر انقلاب در قانون اساسی مشخص شده است. در اصل یکصد و هفتم قانون اساسی تصریح شده که: «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است» و در اصل یکصد و دهم وظائف و اختیارات او تعیین شده است.
قانون اساسی را هم بنیانگذار جمهوری اسلامی مرحوم امام خمینی (قدّس سرّه) و هم مراجع بزرگ و علماء اعلام و هم اکثریت قریب به اتفاق ملت تایید کردند و به آن رای دادند و جنابعالی برای حفظ آن سوگند یاد خواهید نمود. برای حفظ حاکمیت اسلامی و تحقق ارزشهای انقلاب، باید ـ به جای محور قرار دادن نظر و خواست اشخاص و جناحها ـ قانون اساسی و قوانین مصوبه بر اساس موازین اسلامی محور باشد، و پشتیبان اجرایی آن نیز مردم میباشند، کسانی که دم از فوق قانون بودن شخص یا اشخاص میزنند و یا مردم و جمهور را میخواهند نادیده بگیرند، در حقیقت ثبات سیاسی کشور را خدشهدار میکنند. شخص یا اشخاص جزئی است و قانون امری است کلی و باقی، و من و شما در منطق خواندهایم که: «الجزئی لا یکون کاسباً و لا مکتسباً»
۴ـ قربانی کردن حقیقتها و واقعیتها و حقوق اشخاص و ملت در پای مصلحتهای خیالی و زودگذر که اکنون به شکل یک سنت و فرهنگ غلط درآمده، علاوه بر مسئولیت الهی به ضرر استقرار نظام اسلامی است. راه انداختن یک عده افراد ناآگاه و بیاطلاع از حقایق را با نامهای فریبنده و حمله به شخصیتها و یا ارگانهای مخلص و وفادار به اسلام و انقلاب صد در صد ثبات سیاسی کشور و قانونمند بودن آن را مخدوش میکند، باید به هر نحو شده جلوی این قبیل بینظمیها را گرفت. در وصیت مولی امیرالمومنین (ع) خطاب به امام حسن و امام حسین (ع) آمده است: «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم» (نهج البلاغه، نامه ۴۷)
۵ـ جنابعالی اگر بخواهید در این مسئولیتی که پذیرفتهاید، موفق باشید و افکار عمومی را همراه داشته باشید، راهی جز به کارگیری نیروهای مخلص، متعهد، مستقل، کاردان و دلسوز که در گذشته و حال عملا به آرمانهای انقلاب پایبند بودهاند ندارید، چنین نباشد که تحت فشارها و جوّسازیهای معمول، افراد متملق و طالب مقام که متاسفانه زمینه رشد آنها در شرایط فعلی کاملا مساعد است، بر شما تحمیل گردد و فقط شخص رئیسجمهور عوض شده باشد، که در این صورت جنابعالی، اعتبار کنونی خود را از دست خواهید داد و در رأی دهندگان به جنابعالی، یعنی اکثریت قاطع کشور، یأس کلی و بدبینی حکمفرما خواهد شد.
۶ـ جنابعالی از عوارض و عواقب خطرناک تنگ نظری و انحصارطلبی به خوبی مطلعید و خودتان نیز طعم تلخ آن را چشیدهاید. هرچند جناح خاصی بیشتر به شما علاقه دارند و برای انتخاب شما فعالیت کردهاند، ولی در تفویض مسئولیتها و به کارگیری نیروها فراجناحی فکر کنید و ملاک انتخاب را صلاحیت، تجربه، تعهد، تخصص، لیاقت و قانونمندی اشخاص قرار دهید و با سنت سیئه طرد نیروهای خوب و ترور شخصیتهای باارزش مبارزه کنید. نیروی عاقله و مغزهای متفکر و متعهد کشور، سرمایههای معنوی کشورند که باید برای اداره کشور و سازندگی آن در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از آنان استفاده نمود و طرد نیروهای خوب و منزوی کردن آنان ظلم است هم به خود آنها و هم به ملت، و ضمنا به علاقهمندان خود نیز سفارش کنید که مبادا در فکر مقابله به مثل و انتقامجویی برآیند.
گذشت و تحمل افکار و سلیقههای مختلف و شرح صدر، نشانه بزرگمنشی انسان است و در کلمات قصار نهج البلاغه (حکمت ۱۷۶) میخوانیم: «آلة الریاسة سعة الصدر» و باز میخوانیم: «لا یقیم امر الله سبحانه الّا من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع المطامع» (حکمت ۱۱۰) «فرمان خدا را اجرا نمیکند مگر کسی که اهل سازش، بیاطلاع و مقلد دیگران و پیرو مطامع نباشد».
۷- مسأله تورم و هماهنگ نبودن دخل و خرج ملت و تبعیض عمیق طبقاتی و وضع نابسامان بهداشت و درمان از مشکلات فعلی کشور است، هرچند لازم است بیشترین بودجه کشور به مصرف سازندگی اساسی و زیربنایی برسد، ولی کمبود ضروریات زندگی فعلی مردم نیز باید مورد توجه قرار گیرد، آدم گرسنه و مریض را نمیشود با وعده و وعید سرگرم کرد، بیمارستانهای عمومی باید به اقسام وسایل مورد نیاز مجهز باشند و همه طبقات محروم بتوانند از آنها استفاده کنند، باید از مخارج غیر ضروری و تشریفات کاست و نیازهای ضروری جامعه را مورد توجه قرار داد.
۸- کشاورزی ـ علاوه بر اینکه مجرای ارتزاق میلیونها جمعیت کشور میباشد ـ زیربنای استقلال اقتصادی و بینیازی کشور است، پس باید به نحوی برنامهریزی شود که کشاورزان محترم دلگرم باشند و ماندن در روستاها برای آنان مقرون به صرفه باشد، ما میبینیم جوانان آنان فوج فوج سرازیر شهرها میشوند و روستاها خالی میشود. وقتی که از مزایای بهداشت و درمان و آموزش و یارانهها محروم باشند و حتی برای حفر یک چاه ناچار باشند مالیات زیادی بدهند و کود و سموم را به قیمتهای زیاد تهیه کنند، قهرا روستاها را رها میکنند و دولت ناچار میشود گوشت و مواد غذایی را با دلارهای نفتی برای آنان تهیه کند.
۹- از اموری که همه ملت انتظار دارند مورد توجه واقع شود، تامین حقوق ملت و آزادیهای مصرّحه در قانون اساسی است. شعارهای اول انقلاب چنین بود: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.» البته آزادی در چهارچوب رعایت موازین اسلامی و حقوق یکدیگر، از نظر شرع و قانون اساسی، تفتیش عقاید ممنوع است، استراق سمع، شنود گذاری و هرگونه تجسس ممنوع است. حیثیت و جان و مال اشخاص محترم است و هیچکس را نمیتوان دستگیر کرد، مگر به حکم قانون و ابلاغ کتبی موارد اتهام.
نشریات و مطبوعات باید در بیان مطالب آزاد باشند، مگر در امور ضد دین یا ضد عفت عمومی، در جهان امروز روزنامهها زبان گویای مردمند و طبقات مختلف میتوانند به وسیله آنها پیام خود را به مسئولین برسانند و چنین نیست که فقط سخنگوی دولت باشند و موظف باشند فقط اخبار تکراری القاء شده از طرف مسئولین را بنویسند.
تشکیل احزاب سیاسی باید آزاد باشد ـ البته در چهارچوب موازین اسلامی ـ تا مردم از همه طبقات با عضویت در آنها بتوانند افکار و نظریات خودشان را تبیین کنند و در هر تضارب و برخورد افکار مختلف، هم خودشان آگاهی و رشد سیاسی پیدا کنند و هم دولت را در مواقع حساس یاری دهند، و هم نسبت به رجال سیاسی و با ارزش شناخت کامل پیدا کنند تا در مواقع انتخاب نمایندگان یا رئیسجمهور آمادگی کامل داشته باشند و چنین نباشد که هنگام انتخابات، گرفتار گروههای خلق الساعه و تبلیغات مبتذل آنان گردند، و بالاخره شرکت مردم در انتخابات آزاد توقف به شناخت قبلی و آمادگی کامل دارد و راه آن تشکیل احزاب سیاسی آزاد است.
۱۰- در خاتمه امیدوارم جنابعالی که شخصیتی متدین و متعهد و لایق و کاردان میباشید، در پرتو توکل به خدای متعال و اقتداء به پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) و دعای حضرت، ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف در اجرای احکام اسلام و قانون اساسی و قوانین مصوبه، و در سازندگی کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی موفق باشید و بتوانید با انتخاب افراد خوب و حذف تشریفات غیر ضروری و ادغام یا حذف ارگانهای تکراری، و اختیار روشهای سادهزیستی، موقعیت کشور و انقلاب را در برابر دشمنان حفظ نمایید و سعی کنید در هر حال جنبه مردمی بودن خود را از دست ندهید. در نهج البلاغه میخوانیم: «الولایات مضامیر الرجال» (حکمت ۴۴۱)
و باز میخوانیم: «إنَّ اللّه َ تعالى فَرَضَ على أئمّةِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النّاسِ کَیْ لا یَتَبیَّغَ بالفقیرِ فَقْرُهُ» (خطبه ۲۰۹)
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱۹ محرم الحرام ۱۴۱۸ /
۱۳۷۶/۳/۵
قم، حسینعلی منتظری
خلیج فارس: تصویر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب این روزها و پس از پیروزی او در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به کرات در قاب تلویزیون مشاهده میشود، اما آنچه روز دوشنبه، ۱۸ تیرماه از اخبار ساعت ۱۴ پخش شد و توجه برخی را به خود جلب کرد، تصویری از همنشینی پزشکیان در کنار سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات بود. در این بخش خبری هرچند نام سیدمحمد خاتمی مستقیماً به میان نیامد، اما با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» نام برده شد.
اتفاقی که سیدمحمد بهشتیشیرازی، مدیر سابق فرهنگی و سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب اگرچه آن را اتفاقی خجسته میدانند، اما تاکید میکنند که به طریق اولی نمیتوان به نشانهای از تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما تعبیرش کرد. هرچند به قول سیدمحمد بهشتیشیرازی، آدمی به امید زنده است و همچنان میتوان امیدوار بود که سازمان صداوسیما به لزوم برداشتن گامهایی بلند به سوی جامعه پی برده و خود را از وضعیت رسانه طیفی خاص بودن برهاند و چنان که نامش را یدک میکشد به رسانه ملی تبدیل شود.
یک سابقه طولانی
به گزارش هم میهن، سابقه ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی سیدمحمد خاتمی امری نه مربوط به دیروز و امروز است که رد پای آن را در خبرها دستکم از اوایل دهه ۹۰ میتوان پی گرفت. بهعنوان مثال در خبری که تیرماه ۱۳۹۳ از زبان جواد کریمیقدوسی، عضو جبهه پایداری و نماینده وقت مشهد در روزنامه شرق منتشر شد، او در گفتوگویی با این روزنامه گفته بود پس از حوادث سال ۱۳۸۸ حکم ممنوعالتصویری، ممنوعالخروجی و ممنوعالبیانشدن سیدمحمد خاتمی به شورایعالی امنیتملی ابلاغ شد، مثل حکم حصر خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی که پیشتر به همان شورا ابلاغ شده بود.
هرچند در خردادماه ۱۳۹۴ غلامحسین محسنیاژهای، سخنگوی وقت قوه قضائیه ایران اعلام کرد ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی محمد خاتمی براساس مصوبه شورایعالی امنیت ملی نیست و بهدستور دادستانی است. او این خبر را بعد از آن اعلام کرد که حسن روحانی، رئیسجمهور وقت اعلام کرد شورای امنیت ملی هیچ مصوبهای درخصوص ممنوعالتصویری یا ممنوعالخبری نداشته و این دروغ است و هرکسی که این مطلب را انتساب داده، باید مجازات شود. با این همه ممنوعالتصویری سیدمحمد خاتمی در مقاطعی هم در سازمان صداوسیما شکسته شده است ازجمله در سال ۱۳۹۳ در برنامه مستندی که «عصر خمینی (ره)» نام داشت و در شبکه افق پخش شد.
لزوم برداشته شدن گامهایی بلند از سوی صداوسیما
سیدمحمد بهشتی، از مدیران سابق میراث فرهنگی نیز اگرچه این اتفاق را مثبت ارزیابی میکند، اما عقیده دارد که نباید از رخ دادن آن ذوقزده شد مبادا اتفاقی صرفاً سهوی بوده باشد و با عدم ادامه آن و گشوده نشدن روزنههای دیگر سرخوردگی ایجاد شود. بهشتی در این مورد به «هممیهن» میگوید: «اگر این اتفاق تکرار شود، استمرار یابد و در عمل شاهد نشانههای بیشتری باشیم که بر تغییر رویکرد سازمان صداوسیما دلالت میکنند، میتواند امیدبخش باشد، اما فراموش نکنید که ممکن است صرفاً سهوی بوده باشد و برای همین نباید از وقوع آن ذوقزده شد و برای قضاوت در موردش عجله کرد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا اساساً چشمانداز مثبتی را درخصوص تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما در دوران ریاستجمهوری مسعود پزشکیان مشاهده میکند یا خیر؟ میافزاید: «طبیعتاً اگر روز شنبه ۱۶ تیرماه نام دیگری بهعنوان چهاردهمین رئیسجمهور ایران اعلام میشد قطعاً شرایط به گونه دیگری بود و بهواسطه آن میتوان انتظار داشت که خبرهای بهتری هم در راه باشد. هرچند مجدداً تاکید میکنم که آنچه اکنون نیازمند آنیم اندکی صبر و تأمل است و پیشگیری از ذوقزدگی مبادا سرخوردگی به همراه آورد.»
بهشتی همچنین با اشاره به اینکه سازمان صداوسیما نهفقط پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ که به عقیده او قریب به ۲۰ سال است مرجعیت رسانهای خود را از دست داده است، ادامه میدهد: «سازمان صداوسیما دهههاست به محفلی خصوصی تبدیل شده است که چراغش تنها برای خودیها میسوزد بیآن که اتفاق تازهای در آن رخ دهد. ضمن اینکه فراهم شدن زمینه آشتی دوباره جامعه با صداوسیما به این سادگیها نیست. جامعه ما امروزه نیازهای خود را از منابع متعدد و بیشماری تامین میکند و برای همین صداوسیما جهت آشتی دوباره با جامعه باید قدمهایی بسیار بلند به سمت آن بردارد تا دوباره اعتماد جامعه را به خود جلب سازد. درنتیجه تصور میکنم صرف پخش تصویر و ذکر نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» را نمیتوان اتفاقی آنچنان مؤثر دانست و تصور کرد که صرف چنین اقداماتی میتواند بار دیگر صداوسیما را به رسانه ملی تبدیل سازد.» او در پایان تاکید میکند، برداشته شدن این گامها صرفاً شامل جنبههای سیاسی نیست و جنبههای فرهنگی و اجتماعی را نیز شامل میشود. بهگونهایکه صداوسیما بتواند مرجعیت رسانهای خود را بازیابد.
بهشتی وضعیت کنونی سازمان صداوسیما را، سازمان یکسانشده با خاک ارزیابی میکند که نیازمند برپایی دوباره است. او انجام این کار را ابداً آسان نمیشمارد، اما تاکید میکند که انسان به امید زنده است.
اتفاقی خجسته، اما نه نشان تغییر سیاستهای کلی
سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیر رادیو در دهه ۱۳۶۰ اتفاق رخ داده، پخش تصویر و ذکر نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم»، در بخش خبری ساعت ۱۴ را اتفاقی خجسته میداند، اما تاکید میکند که بهشخصه نمیتواند آن را بهعنوان تغییر سیاستهای کلی سازمان صداوسیما تعبیر کند.
ابطحی در این مورد به «هممیهن» میگوید: «چراکه در طول نزدیک به دو دهه گذشته آنقدر محدودیتهای گستردهای درخصوص انتشار دیدگاهها و صوت و تصویر سیدمحمد خاتمی در این رسانه اعمال شده است که پخش یک تصویر و ذکر نام آن هم با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» را بتوان تعبیر به گشایش فضا و تغییر سیاستهای کلی این رسانه کرد. هرچند امیدوارم چنین باشد. سیدمحمد خاتمی چه در دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۹۶ با کلیدواژه «تکرار میکنم» و چه در دوره اخیر انتخابات ریاستجمهوری نشان داد که همچنان یکی از تاثیرگذارترین افراد در عرصه سیاست است. این تاثیرگذاری شاید بتواند ریشه مخالفتها با او را به ما بنمایاند. او در عین حال که سالها تحت فشار سایبری داخلی و همزمان فشار ضدانقلاب خارجی قرار داشته و دارد، اما همچنان از تاثیری غیرقابل انکار برخوردار است. امید من این است که تغییراتی که در سازمان صداوسیما ایجاد خواهد شد فراتر از پخش تصویر و اشاره به نام سیدمحمد خاتمی با عنوان «رئیس دولتهای هفتم و هشتم» باشد.»
او در پاسخ به این سوال که آیا چشمانداز امیدوارانهای برای بازگشت مرجعیت سازمان صداوسیما، بهویژه مرجعیت از دست رفته پس از اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ میبیند یا خیر؟ میافزاید: «آنچه ما معمولاً مشاهده کردهایم از این قرار است که معمولاً جریان یکدستشده سازمان صداوسیما در قبال هر شخصیتی خارج از این جریان رفتاری آسیبزننده از خود نشان داده است. عکس این اتفاق نیز مشاهده شده است و بهعنوان مثال در دوران ریاستجمهوری آیتالله سیدابراهیم رئیسی شاهد حمایتی یکپارچه از سوی سازمان صداوسیما از ایشان بودیم. ضمن اینکه باید اشاره کرد ما نتیجه وقوع اعتراضات پاییز سال ۱۴۰۱ را به عینه در کاهش مشارکت در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مشاهده کردیم. هرچند امید ما همواره به داخل است و امیدواریم این تغییر و تحولات نهتنها در رسانه که در تمام موارد رخ دهد.»
آنچه درمجموع به نظر میرسد اینکه باید منتظر ماند و دید که آیا اتفاق رخ داده را میتوان به گشایش روزنهای و تغییر وضعیتی در سیاستهای یکجانبه سازمان صداوسیما تلقی کرد یا تنها اتفاقی زودگذر بوده است که دنبالهای نخواهد داشت؟
خلیج فارس: تا روزی که آمریکا روابط خود را بر اساس لطمه به استقلال و منافع ملی ما استوار کند، این رابطه برقرار نخواهد شد. / انتخابات ما نوعی مشارکت و انتخاب در درون نظام بود و نه اعتراض به نظام.
به گزارش خبرآنلاین، روز دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۷۶ سید محمد خاتمی در نخستین کنفرانس خبری پس از انتخاب خود به ریاستجمهوری، به پرسشهای خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ گفت و مهمترین مواضع خود را در قبال مسائل داخلی و بینالمللی تشریح کرد. در ادامه بخشی از پرسشهای مطرحشده از جانب خبرگزاریهای مختلف و پاسخهای آقای خاتمی را به آنها به نقل از روزنامهی اطلاعات به تاریخ ۶ خرداد ۷۶ میخوانید:
[رابطه با آمریکا]
[در پاسخ به سیانان در زمینهی احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا:] در این مورد باید بگویم که منشأ تیرگی این روابط، خود آمریکاست. متاسفیم که همواره سیاستهای آمریکا در موضوع دشمنی با ما و انقلاب ما، انقلاب ما و منافع ملی ما بوده است. استقلال ما نتیجهی بزرگ انقلاب ما بوده و ما این دستاورد گرانسنگ را به هیچ قیمت از دست نخواهیم داد.
اساس رابطهی ما با کشورهای جهان تکیه بر استقلال و منافع ملیمان است و تا روزی که آمریکا روابط خود را بر اساس لطمه به استقلال و منافع ملی ما استوار کند، این رابطه برقرار نخواهد شد. ما سیاست آمرانه و سلطهطلبانه را نمیپذیریم. هرگونه تغییر سیاست در زمینهی روابط با آمریکا منوط به تغییر سیاست آمریکا در قبال انقلاب و ایران است که ما متاسفانه نشانههایی از چنین تغییرهایی در سیاست آمریکا مشاهده نمیکنیم.
خبرنگار سیانان: ۲۰ میلیون نفر برای ایجاد تغییرهایی در روند سیستم کنونی و تحقق جامعهی مدنی و آزادیهای مدنی به شما رای دادهاند. آیا از این مسئله تعجب نمیکنید؟
پیش از آنکه تعجب کنم، بیشتر افتخار میکنم و به همان اندازه احساس وظیفهی سنگینی دارم. رای ملت ما رای اعتماد به نظام، رهبری و انقلابی است که خود ملت انجام داده و نشانهی این است که با هوشیاری و بیداری در عرصهی تعیین سرنوشت حضور دارند. هماکنون مردم ما در درون نظامی قرار دارند که برای آنها ارزش زیادی دارد و به دست آوردنش برایشان گران تمام شده است و بهسادگی از آن دست برنخواهند داشت.
در نظام ما آزادی و قدرت انتخاب وجود دارد. یکی از دلایل شورانگیز بودن انتخابات اخیر وجود رقابت جدی بود. طبیعتا آنچه که ملت ما و علاقهمندان نظام و انقلاب از میان برنامهها و دیدگاههی ارائهشده از سوی نامزدها انتخاب کردهاند، مورد احترام همه خواهد بود. در عین حال ما به برنامهها و نظرهای رقیبان دیگر احترام میگذاریم و همچنان امکان تبادل نظر و بحث و گفتوگو میان آرای مختلف باقی خواهد ماند.
من به برنامههایی که عرضه داشتهام وفادارم و سعی میکنم از مجاری قانونی و همآهنگی با دستگاههای دیگر، برنامهها را به اجرا درآورم. در یک جمله میتوان گفت که انتخابات ما نوعی مشارکت و انتخاب در درون نظام بود و نه اعتراض به نظام. امیدوارم که همچنان زمینههای مشارکت مردم و قدرت انتخاب آنها حفظ و تقویت شود.
خبرگزاری جمهوری اسلامی: با توجه به استقبال کشورهای اسلامی و عربی از انتخاب شما، چه برنامههایی برای نزدیک کردن ایران به این کشورها پیشبینی شده است؟
همهی ما خواستار توسعه و پیشرفت هستیم و با توجه به اینکه توسعه نیاز به امنیت دارد، بنابراین امنیت منطقهای و بینالمللی برای ما مهم است. توسعه باید از طریق همکاریهای بینالمللی تحقق یابد و زمینههای این همکاری میان ما و این کشورها فراوان است. بنابراین ما خواستار توسعهی روابط با تمامی کشورهای عربی و اسلامی هستیم و همهی تلاش خود را در این راه به کار خواهیم گرفت و مطمئنیم این روابط میتواند با شکیبایی، گفتوگوی مداوم و حسننیت روزبهروز محکمتر شود.
خبرگزاری جمهوری اسلامی: اگر ترکیب هیاترئیسهی مجلس به همین شکل باقی بماند، فکر میکنید میتوانید برنامههای مورد نظر خود را پیش ببرید و آیا کابینهی شما با مشکل مواجه نخواهد شد؟
نظام ما نظام جاافتادهای است و دستگاهها در جایگاه قانونی خود قرار گرفتهاند و در رأس نظام نیز مقام معظم رهبری قرار دارند. چون مبنا بر منطق و مذاکره و بحث است، فکر نمیکنم مشکل اساسی میان دستگاههای مختلف و مخصوصا دولت و مجلس پیش بیاید. مجلس ما، هیاترئیسهی کنونی و تمامی نمایندگان خواستار سربلندی و پیشرفت ایران هستند و یقینا هر دستگاهی در جایگاه قانونی خود مشکلی با دیگر دستگاهها نخواهد داشت. طبعا نظرهای مختلف با بحث، گفتوگو و کارهای کارشناسی قابل حل است و من مشکل مهمی را پیش روی خود نمیبینم.
خبرگزاری چین: برای تعیین کابینهی جدید، خود شما تصمیم میگیرید یا رهبری یا رئیسجمهوری نیز دخالتهایی دارند؟ وزیران خارجه و دفاع شما چه کسانی خواهند بود؟
مطالعات، بررسیها و رایزنیهای خود را برای تعیین کابینه آغاز کردهام و طبیعی است که پس از رسیدن به نتیجه، همآهنگی با رهبر معظم انقلاب به عنوان رأس نظام حتمی است. کابینهای که تعیین میشود به مجلس معرفی خواهد شد و مجلس باید در این زمینه تصمیم بگیرد. کشور ما، کشور بزرگی است و کارهای بزرگی در پیش رو است و برای انجام آنها، به همهی نیروها، اندیشهها و تجربهها نیازمندیم. ما امیدواریم بتوانیم از همهی نیروها و تجربهها در ادارهی کشور استفاده کنیم.
ایراننیوز: با توجه به رای ۲۰ میلیونی مردم به شما، تحلیلگران معتقدند که مردم به آزادیهای مدنی مطرحشده در برنامههای شما رای دادهاند. برای اجرای این برنامهها چه پیشبینیهایی کردهاید؟
من معتقدم مردم در درجه اول به نظامشان، استقلال میهنشان و انقلابشان رای دادهاند. همچنانکه در برنامههای انتخاباتی خود گفتهام، پس از طی دوران دفاع مقدس و دوران موفق سازندگی، امروز بیش از پیش به مرحلهی ثبات و تثبیت نظام جمهوری اسلامی رسیدهایم و این بهترین موقعیت و مناسبترین فرصت برای تثبیت پایههای جامعهی مدنی در چارچوب قانون اساسی و بسط و تعمیق جامعهی مدنی است.
استقرار هرچه بیشتر نظام بر پایهی قانون اساسی، برنامهای است که با هدایت رهبر معظم انقلاب و با حمایت من اجرا خواهد شد تا انشاءالله با مشارکت مردم و استفاده از دستاورها، هر لحظه به سوی پیشرفت و توسعهی بیشتر گام برداریم.
[در پاسخ به نقش آقای هاشمی رفسنجانی پس از پایان دوران ریاستجمهوریشان:] جناب آقای هاشمی رفسنجانی از برجستهترین چهرههای انقلاب است و این مقام معنوی بالا در هر کجا که باشد، برای ما عزیز و محترم است. دولت آینده نیز از نظریهها و تجربههای ایشان استفاده خواهد کرد.
[دربارهی همآهنگی خود با قوای دیگر] از نظر رسمی، رهبری در رأس هستند و رئیسجمهوری مقام دوم است و بحمدالله در نظام مدیریتی کشورمان، «وحدت» حکمفرماست و دستگاههای سهگانهی کشور نیز زیر نظر مقام معظم رهبری و سیاستهایی که ایشان تعیین میکنند، در چارچوب قانون اداره میشود.
[در پاسخ به سوالی یکی از خبرنگاران خارجی در زمینهی مشکلات مردم:] از افتخارات ما این است که بر اساس اسلام نظامی را تجربه میکنیم که انسان دارای حرمت است و در هر جامعهای که بخواهد امنیت برقرار شود، باید همهی آزادیها در یک نظم درست دنبال شود.
به تحقیق، انقلاب اسلامی تنها انقلابی است که فقط پس از گذشت یک سال از پیروزی آن، دارای قانون اساسی شد و همین قانون چارچوب سیاستهای مختلف در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره تعیین کرده و این حق را به شهروندان داده است که در این زمینهها و در چارچوب قانون آزاد باشند، به شرطی که مخل ارزشهای انقلاب نباشد.
بنابراین از مهمترین وظایف رئیسجمهوری، اجرای قانون اساسی به جز در مواردی است که به شخص مقام معظم رهبری مرتبط میشود لذا همهی ما به جامعهای قانونی میاندیشیم و دفاع از حقوق و آزادیهای مردم در چارچوب قانون و نیز توقع از مردم که در چارچوب قانون کارهای خود را انجام دهند.
امیدواریم که روز به روز جامعهای قانونیتر داشته باشیم و با حقوق تعریفشدهای که به سوی اعتلای بیشتر پیش میرود. یقینا در چارچوب قانون باید همهی حقوق و آزادیهایی که مردم دارند، رعایت شود. مسئلهی مهم، ایجاد امنیت عمومی در چارچوب قانون است و در همین چارچوب باید از ارزشهای ملت و نیز از حقوق شهروندان دفاع کنیم. شعار ما قانونیتر شدن هرچه بیشتر جامعه است و این انتظاری است که باید از رئیسجمهوری داشت.
آیا در کابینهی شما زنان نیز نقش خواهند داشت؟
خوشبختانه زنان در بعد از انقلاب موقعیت مناسبی به دست آوردهاند و خبرنگاران خارجی میتوانند وضع زنان را در ایران ببینند که انقلاب چه دستاوردهایی داشته است. خوشبختانه زنان بزرگوار ما هرجا که موقعیت مناسبی به دست آوردهاند شایستگی خود را نشان دادهاند.
به لطف خداوند در کشور ما و بر اساس قانون برای حضور زن در صحنههای مختلف جامعه محدودیتی وجود ندارد، البته صرف داشتن حقوق کافی نیست، بلکه باید امکانات را نیز برای استیفای حقوق زنان در اختیارشان قرار داد و کار دولت این است که این امکانات را برای زنان شایسته فراهم آورد. من به توان و شایستگی زن ایرانی اعتقاد دارم و هیچ منعی برای حضور آنان در همهی ردههای مختلف شغلی نمیبینم؛ بنابراین قبول مسئولیتها منوط به توان و شایستگی آنهاست.