خلیج فارس: 19 استاندار و 4 سرپرست پس از انقلاب اسلامی، نماینده ارشد دولت در استان بوشهر بوده اند و حالا قرعه بیستمین استاندار به نام «ارسلان زارع» از فرزندان استان افتاده است.
به گزارش خلیج فارس؛ در میان 23 استاندار یا سرپرست استانداری بوشهر، 6 نفر بومی استان (مدرس زاده، ندیمی بوشهری، تبادار، افراشته، سالاری و محمدی زاده) و 17 نفر دیگر غیربومی بوده است.
به انگیزه انتخاب بیستمین استاندار بوشهر، نگاهی به سوابق استانداران پس از انقلاب کرده ایم.
محمدباقر شایورد نخستین استاندار بوشهر پس از انقلاب بود که در دولت موقت (بازرگان) منصوب شد. وی تنها دو ماه در این سمت ماند و به زادگاهش تهران برگشت. وی دکترای داروسازی داشت و سال 1390 در اثر بیماری درگذشت.
احمد مدرسی زاده نخستین استاندار بومی بوشهر محسوب می شود که در دوره شورای انقلاب، استاندار فارس شد. او که برازجانی بود، مدرسی زاده برای دو ماه همزمان سرپرستی استانداری های بوشهر و هرمزگان را نیز برعهده گرفت تا اینکه در دولت ابوالحسن بنی صدر به عنوان استاندار بوشهر تعیین و 13 ماه متولی مدیریت زادگاهش بود. وی در گفتگویی پیرامون سرپرستی همزمان سه استان جنوبی گفت: «نیروی هوایی بالگردی در اختیارم گذاشته بود و امکان سرکشی به هر سه استان وجود داشت.»
از اقدامات مهم دوره مدرسی زاده که در خاطر برخی هم استانی ها خصوصا در منطقه جم مانده، دیدار با «غلو جمی» (غلام معصومی) از یاغی های معروف قبل از انقلاب بود که درگیری های وی باعث ناامنی در جم و ریز و شکایت های مردمی شده بود. او با سفر به جم، توانست اعتماد «غلو جمی» را جلب کرده و او را ببیند و با خود به بوشهر بیاورد و سپس برای چندین ماه به خوزستان بفرستد تا آرامش در جم حاکم شود.
مدرسی زاده در خرداد 1401 در شیراز درگذشت.
محمدعلی حبیبیان دومین استاندار بوشهر در دولت بنی صدر بود که از دانشجویان مقیم آمریکا بود و پس از بازگشت به ایران، بدون سابقه اجرایی، توسط مرحوم مهدوی کنی وزیر وقت کشور به استانداری بوشهر گمارده شد. استانداری وی تنها 8 ماه دوام آورد.
«مهدی صفری» سفیر پیشین ایران در چین و معاون فعلی اقتصادی وزارت خارجه، معاون و دست راست حبیبیان در بوشهر بود.
سپس کلید استانداری بوشهر به نصرالله گرجی رسید که پزشک متخصص خون بود. وی پیش از حضور در بوشهر، در مقطعی کوتاه استاندار مرکزی بود.
سید احمد نصری استاندار بعدی بوشهر بود که با یک سال و 4 ماه ماندگاری، باسابقه ترین نماینده دولت در استان تا آن زمان شد. وی پس از بوشهر، در سال 1362 استاندار سیستان و بلوچستان شد. نصری در مجلس چهارم از زادگاهش (قزوین) نماینده شد و در دولت نهم (احمدی نژاد) به سمت استانداری قزوین رسید.
محمد تقی زمانیان متولد تهران نیز دو سال و نیم استاندار بوشهر بود. وی در زمره چهره هایی است که از دایره مدیران کشوری بیرون نرفت و بعدها به عنوان قائم مقام سازمان هواشناسی کشور، رئیس پژوهشکده هواشناسی کشور، معاونت سیاسی و اداری استانداری سمنان و معاون برنامه ریزی استانداری فارس فعالیت کرد.
پس ار وی، محمدرضا مجیدی اهل فسا فارس برای سه ماه سرپرست استانداری بوشهر شد. او نخستین سرپرست استانداری بپس از انقلاب محسوب می شود.
علی صوفی از اهالی لاهیجان گیلان در دولت میرحسین موسوی استاندار بوشهر شد و 3 سال و 7 ماه در این سمت ماند. از حواشی دوران استانداری وی، ابطال انتخابات دوره اول مجلس خبرگان رهبری در استان بود، جایی که «مدنی» امام جمعه وقت بوشهر و میرزا احمد دشتی (معروف به منهاج) نماینده وقت رودباران در مجلس در کنار شیخ محمد یزدی که حوزه انتحابیه اش را از تهران به بوشهر جابجا کرده بود، کاندیدا بودند. اگرچه منهاج دشتی نفر اول شد، ولی به دلیل اعتراض امام جمعه وقت بوشهر به نتیجه و آنچه تخلف بیان شد، انتخابات ابطال گردید و به میان دوره ای کشید.
علی صوفی بعدها در دولت هاشمی رفسنجانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در دولت اول سیدمحمد خاتمی استاندار گیلان و در دولت دوم وی نیز وزیر تعاون شد.
غلامرضا صحراییان متولد جهرم فارس و اولین استاندار بوشهر در دولت هاشمی رفسنجانی بود. از این زمان، دیگر پست نخست وزیر حذف و استانداران با تصویب هیات دولت تعیین می شدند. صحرائیان در دولت اول اصلاحات نیز به استانداری فارس مشغول شد. دوران وی حصور وی که همزمان با دولت سازندگی بود، با اقداماتی نظیر تاسیس دانشگاه خلیج فارس (در محل فعلی و زیرنظر دانشگاه شیراز) و شروع به کار دانشگاه آزاد بوشهر (در یکی از مدارس پشت سینما بهمن) همراه شد.
دومین سرپرستی استانداری به نام محمدعلی سعدایی رقم خورد. او که متولد شیراز بود، در سال 71 نزدیک به سه ماه به عنوان سرپرست استانداری بوشهر پرداخت.
عبدالرحمن ندیمی بوشهری نیز با 5 سال تصدی استانداری، از نظر ماندگاری در میان استانداران پس از انقلاب رکوردار است. او دومین و آخرین استاندار دولت هاشمی رفسنجانی بود که بعد از بوشهر، چندین سال در معاونت بانک و بیمه وزارت اقتصاد مسئولیت داشت و نهایتا در اوایل دولت روحانی از مسئولیت های دولتی بازنشسته شد.
اوج گیری فعالیت دولت سازندگی در دوران استانداری ندیمی، زمینه ساز پروژه هایی نظیر سرمایه گذاری در زمینه پرورش میگو، شروع احداث شبکه فاضلاب بوشهر و گناوه، اجرای خط دوم آبرسانی و توسعه مراودات تجاری با کشورهای حاشیه خلیج فارس خصوصا قطر شد.
از نکات جالب اینکه تودیع و معارفه ندیمی در استانداری با حضور عبدالله نوری در قامت وزیر کشور بود. نوری در دولت اول هاشمی وزیر کشور شد و سپس جای خود را به علی محمد بشارتی داد. با شروع بکار دولت اصلاحات، نوری به وزارت کشور برگشت و در مراسم تودیع ندیمی حضور یافت.
با روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی، محمدابراهیم انصاری لاری به عنوان استاندار بوشهر منصوب شد. وی که متولد لار در جنوب فارس می باشد، به واسطه معاونت اداری استانداری بوشهر در اواخر دهه شصت (1367 تا 1369) با این استان غریبه نبود.
انصاری لاری به دلیل سوابق قبلی اش در وزارت ارشاد (از مدیرکل بازرسي وزارت تا ریاست کتابخانه ملی در دوره وزارت سیدمحمدخاتمی) صبغه فرهنگی اش بر سایر بخش های عملکردی سنگینی می کرد. مرمت بناهای تاریخی آب انبار قوام، عمارت امیریه (محل فعلی شورای شهر)، خرید ساختمان کنونی بنیاد ایرانشناسی بوشهر در کنار افزایش جشن های عمومی در ساحل و برگزاری دو دوره جشن “فرهنگ جنوب” با حضور هنرمندان مطرح کشور به منظور ارتقای نشاط اجتماعی از برجسته ترین اقدامات دوره استانداری انصاری لاری می باشد.
البته بخشی از این فعالیت ها به مذاق گروهی تندرو خوش نیامده و با تجمع مقابل اداره ارشاد یا تشنج در سخنرانی استاندار در مسجد بازار بوشهر (فاطمه زهرا)، مقابل وی عرض اندام می کردند.
از اتفاقات جالب توجه در آن ایام، حمایت های حجت الاسلام ابراهیم فاضل فردوسی امام جمعه وقت بوشهر از انصاری لاری و دولت خاتمی در چندین خطبه نمازجمعه بود.
یکی از حواشی دوران استانداری وی نیز نگرانی بابت جدایی عسلویه از بوشهر و الحالق به فارس بود. در آن مقطع، فعالیت فازهای پارس جنوبی به تازگی استارت خورده بود و نام عسلویه به تدریج به گوش ایرانیان آشنا می شد. همین نگرانی ها باعث برگزاری چند تجمع در آن ایام توسط رخی دانشجویان و فعالان سیاسی بوشهر شد، نگرانی و دغدعه ای که تا هنوز برقرار است!
انصاری لاری پس از دوسال، بوشهر را به مقصد استانداری زادگاهش (فارس) رفت و سپس رییس سازمان ثبت احوال کشور شد. او در دولت روحانی نیز به عنوان مدیرعامل منطقه آزاد کیش فعالیت کرد.
حسن یونس سینکی را باید ضعیف ترین استاندار دولت خاتمی در بوشهر دانست. او متولد قم بود و در مدت حدود 2.5 سالی که مقام ارشد استان را برعهده داشت، به دلیل بیماری دیسک کمر، برای درمان بارها بین بوشهر و تهران در تردد بود و یک ماه نیز برای سفر حج، استان را ترک کرد.
یکی از حاشیه های دوران استانداری حسن سینکی، مخالفت وی با تدفین پیکر دو شهید گمنام در بوستان خلیج فارس شهر بوشهر (مجاور آب انبار قوام) بود. وی با تشکیل شورای تامین استان، با این درخواست مخالفت کرد و نهایتا این پیکرها در محل فعلی یادمان شهدای گمنام بهشت صادق بوشهر تدفین شدند.
حسن سینکی در اواخر دولت خاتمی معاون وزیر کشاورزی و در دولت روحانی برای مقطعی معاون وزیر صمت شد.
محمدرضا صالحی متولد گرگان، سومین سرپرست استانداری بوشهر بود. او پس از اینکه «مسعود امامی» معاون سیاسی استانداری بوشهر به عنوان استاندار قزوین منصوب شد، به جای وی معرفی گردید. صالحی در دولت روحانی نیز استاندار خراسان شمالی شد.
اسماعیل تبادار آخرین استاندار بوشهر در دولت خاتمی بود. وی که متولد روستای جزیره شمالی در شهرستان گناوه است، در دوره ندیمی معاونت عمرانی استانداری را برعهده داشت و پیش از بازگشت به بوشهر، شهردار گچساران بود.
او طی سه سال و 4 ماه که سکان استانداری را برعهده داشت، به واسطه رویکرد قوی در حوزه عمرانی خصوصا پیگیری توسعه محورهای بزرگراهی استان، استارت مطالعه برخی سدهای بزرگ استان و شروع بکار منطقه ویژه اقتصادی بوشهر، نامش را به عنوان موفق ترین استاندار بوشهر در حافظه ها ثبت کرد و توسط برخی چهره ها و رسانه ها لقب امیرکبیر استان گرفت.
یکی از حواشی دوره استانداری تبادار، اعتراضات شهریور 1383 در گناوه بود. به دنبال زمزمه جابجایی تجهیزات بیمارستان سوختگی گناوه به برازجان، تجمعی مردمی مقابل فرمانداری رخ داد که در ادامه منجر به آتش زدن لاستیک در خیابان، خسارت به برخی ادارات و یک روز ناآرامی در گناوه شد.
قاسم مرادی معاون سیاسی وقت استانداری در نشست خبری انگشت اتهام را به سوی شکرالله عطارزاده نماینده بوشهر در مجلس گرفت و تصریح کرد: «مقالات و نوشته هاي نماينده بوشهر در نشريه “ليان” كه خود صاحب امتياز اين نشريه مي باشد، يكي از عوامل و زمينه هاي مهم تشنج و اغتشاشات شهرستان گناوه مي باشد و در جاي خود قابل پيگيري است.»
گفتنی است تبادار در دولت نخست روحانی، مدیرعامل شرکت فرودگاههای کشور شد، اما پس از 9 ماه استعفا کرد. وی در دولت دوم روحانی نیز استاندار فارس شد و نهایتا با تصویب قانون ممنوعیت فعالیت بازنشستگان، پس از 2 سال از استانداری و مسئولیت های دولتی کنار رفت.
با شروع دولت نهم، علی افراشته به عنوان استاندار بوشهر معرفی شد. او که متولد تنگستان است، به عنوان نیروی علی لاریجانی محسوب می شد؛ چه اینکه در دوره وزارت ارشاد لاریجانی، مدیرکل بوشهر بود و در دوران حضورش در صداوسیما، مسئول مجتمع تفریحی این سازمان در زیباکنار. قبل از استانداری اش نیز در انتخابات ریاست جمهوری نهم، رییس ستاد لاریجانی در بوشهر شد و پس از ترک استانداری نیز با حکم لاریجانی 6 سال معاونت اجرایی مجلس را برعهده گرفت.
افراشنه قریب هزار روز استاندار بوشهر ماند (مهر 1384 تا تیر 1387). او برخلاف شیوه احمدی نژاد، در جابجایی های مدیریتی، حرمت مدیران دولت سابق را حفظ و از تندروی های سیاسی پرهیز می کرد.
شروع پروژه راه آهن بوشهر در دوره استانداری افراشته رقم خورد، اگرچه از همان زمان، این پروژه سرعت لاک پشتی داشته و در ایستگاه بی پولی متوقف مانده بود. تکمیل تونل پیامبر اعظم به عنوان راه دسترسی بخش های کوهستانی دشتستان به فارس، شروع ساخت بیمارستان های شهدای خلیج فارس و گنجی برازجان، کلنگ زنی ورزشگاه شهید مهدوی و آزادسازی اراضی نظامی 530 هکتاری بوشهر که امروز شهرک نیایش در آن قرار دارد، از دستاوردهای دوران استانداری افراشته محسوب می شود.
البته پرحاشیه ترین دوران استانداری هم به نام افراشته رقم خورد، شرایطی که ناشی از تنش هایی پیش آمده بین مرحوم شکرالله عطارزاده نماینده بوشهر در مجلس هفتم با استاندار بود. عطارزاده از معدود نمایندگان مجلس که از همان ابتدای ورود احمدی نژاد برای ریاست جمهوری، از وی حمایت کرد، مستقل بودن استاندار در برابر خود خصوصا در زمینه انتصاباتش را بر نتافت و به طور مکرر در هفته نامه اش و مصاحبه های خود، علیه افراشته موضع گیری می کرد.
همچنین از دیگر حواشی دوران استانداری علی افراشته، ابطال انتخابات مجلس هشتم در دشتستان بود که اولین و آخرین ابطال انتخابات مجلس در استان محسوب می شود؛ انتخاباتی که جوانشیر کدخداپور منتحب آن بود، اما از راهیابی به بهارستان بازماند.
نهایتا با وجود تغییر علی زینبی معاون سیاسی استاندار و ناصر باستی مدیر دفتر فنی استانداری، غائله نماینده و استاندار نخوابید تا وزارت کشور ناگزیر به تغییر افراشته شود. پس از آن، دولت احمدی نژاد سه استاندار در بوشهر منصوب کرد، اما دیگر به سراغ بومی ها نرفت.
پس از افراشته، حسین هاشمی تختی نژاد با حفظ سمت معاونت سیاسی، 17 روز سرپرست استانداری شد. او قبل از جایگزینی با علی زینبی، مدیرکل اطلاعات استان کهگیلویه و بویراحمد بود. تختی نژاد در اواخر دولت احمدی نژاد استاندار زادگاهش (هرمزگان) شد و در مجلس دهم هم نماینده بندرعباس بود.
ابوطالب شفقت اولین استاندار نظامی در بوشهر می باشد. او درحالی که استاندار زادگاهش (مازندران) بود، با تصمیم دولت، جایگزین افراشته در بوشهر شد. وی در دولت نخست روحانی معاون وزیر دفاع شد، در دولت مرحوم رئیسی نیز معاون توسعه مدیریت وزیر کشور و از اردیبهشت امسال نیز استاندار لرستان شد. شفقت هفته پیش جای خود را به استاندار لرستان در دولت پزشکیان داد.
محمدحسین جهانبخش را می توان ضعیف ترین استانداران بوشهر قلمداد کرد، چهره ای که به هرکاری می پرداخت جز آنچه وظایف اساسی استاندار محسوب می شد. او در پی تصمیم عجیب دولت احمدی نژاد مبنی بر جابجایی استانداران بوشهر و خراسان شمالی، از شرق کشور به پایتخت انرژی ایران آمد و جایش را به شفقت داد.
از حواشی متعدد استانداری جهان بخش اینکه؛ ورود زنان بدون چادر را به استانداری ممنوع کرد، بخشنامه زد که مدیران مجرد تا سطح دهیار حتما باید ازدواج کنند وگرنه احکام شان صادر نمی شود، (جندماه حکم شهردار منتخب یکی از شهرهای استان را صادر نکرد تا وقتی که سند عقد وی را دید!) در ادبیاتی چاله میدانی، رسانه های منتقد عملکردش را «بی پدر و مادر» خواند (با وجود آنکه به واسطه سابقه مدیرکلی صداوسیمای خراسان رضوی، خود را فردی رسانه ای می دانست)، با اهداف تبلیغاتی، بساط اردوهای دسته جمعی همشهریانش به بوشهر به اسم طرح هایی نظیر «نمایش توانمندی های کشور در نیروگاه اتمی» فراهم می کرد، مدیران کل را به صورت گروهی برای شرکت در دوره های موسسه مرحوم مصباح یزدی روانه قم می کرد، کار مردم و امورات استان هم در اولویت های دسته چندم!
جهان بخش در هفته نخست انتصابش، با بیان اینکه «نان بوشهر قابل خوردن نیست» ماموریت خود را بهبود نان استان اعلام کرد؛ اما در 2 سال و 2 ماهی که استاندار بود، در این ماموریت هم راه به جایی نبرد.
فریدون حسنوند آخرین استاندار بوشهر در دولت احمدی نژاد بود. او با سه دوره سابقه نمایندگی مجلس از حوزه اندیمشک خوزستان، وقتی برای مجلس نهم ردصلاحیت شد، به استانداری بوشهر منصوب گردید.
سرعت بخشی به پروژه های شاخص استان و بهره برداری برخی از آنها نظیر بیمارستان های شهدای خلیج فارس بوشهر و شهید گنجی برازجان، اتوبان امام علی بوشهر و اجرای پروژه روشنایی ساحل، او را در افکار عمومی به عنوان استانداری توانمند نمایان کرد، هرچند برخی کارشناسان نسبت به شتاب زدگی در بهره برداری از برخی از این پروژه ها انتقاداتی داشتند.
از مهمترین حاشیه های دوران استانداری حسنوند، تغییر جعفر پورکبگانی پس از 6.5 سال فرمانداری مرکز استان بود، اقدامی که قبلا برخی استانداران هم برای اجرای آن بی میل نبودند، ولی جسارت اجرایش را نداشتند! این شیوه حسنوند برای تغییر برخی دیگر از مدیران ستادی و حتی خارج از استانداری که سالها در دولت احمدی نژاد تکان نحورده بودند، چهره ای مقتدر از وی در دید عموم شکل داد، اقتداری که بی ارتباط با سوابق قبلی اش در دستگاههای امنیتی نبود.
حسنوند پس از استانداری بوشهر مجددا دو دوره دیگر نماینده اندیمشک و رییس کمیسیون انرژی مجلس شد، اما در این دوره مجلس نتوانست اقبال همشهریانش را کسب کند. او اکنون مشاور رییس مجلس در امور انرژی می باشد.
با شروع دولت روحانی، مصطفی سالاری اهل گلدشت دشتستان به عنوان استاندار بوشهر منصوب شد. وی اولویت خود در بوشهر را بر روی پروژه هایی نظیر احداث زمین های چمن مصنوعی در روستاها گذاشت. سالاری هرچند پیش از استانداری، سابقه مدیر حقوقی و قائمی مقامی سازمان منطقه ویژه اقتصادی را در کارنامه خود داشت، اما ارتباط بیژن زنگنه وزیر نفت با وی سرد و توام با تعارض بود، شرایطی که استان از آن متضرر شد. شروع پرونده تاسیس منطقه آزاد بوشهر هم در این ایام رقم خورد؛ هرچند با وجود تصویب و ابلاغ آن طی سالیان اخیر، آورده و فایده ای برای استان نداشته و دفتر آن مدتها تعطیل شده است.
از نکات قابل توجه دوران استانداری سالاری می توان به استاندار شدن 3 معاون و یک فرماندار وی اشاره کرد. فتح الله حقیقی معاون سیاسی استانداری بوشهر به عنوان استاندار زنجان، عبدالکریم گراوند معاون سیاسی استانداری به سمت استاندار بوشهر و ارسلان زارع فرماندار دشتستان به استاندار گیلان و اکنون بوشهر رسید.
سالاری در دولت دوم روحانی، به عنوان استاندار گیلان و سپس مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی منصوب شد، مسئولیتی که در دولت پزشکیان هم مجددا به وی سپرده شد تا در میان بیست مدیرعامل این سازمان از بدو تاسیس، اولین مدیری باشد که توسط دولتهای متفاوت به این سمت برگزیده میشود.
عبدالکریم گراوند دومین و آخرین استاندار بوشهر در دولت روحانی و اهل کوهدشت لرستان بود. وی پیش از آنکه معاون سیاسی استانداری بوشهر شود، سابقه فرمانداری ایوان، مدیرکل سیاسی استانداری ایلام و معاونت مدیرکل سیاسی وزارت کشور داشت.
بازداشت برخی مدیران استانداری، کارکنان شهرداری ها و اعضای شوراهای شهر در استان از حاشیه های دوران کم فروغ استانداری گراوند بود.
با شروع به کار دولت سیزدهم، احمد محمدی زاده از سرداران سپاه پاسداران به عنوان استاندار معرفی شد. او که متولد گناوه است، امروز 62 ساله است و مسن ترین استاندار ادوار بوشهر می باشد.
انتخابش هرچند باب طبع برخی اصولگرایان نزدیک به جبهه پایداری در بوشهر نبود و اقداماتی برای تغییرش صورت گرفت، ولی ارتباط نزدیک محمدی زاده با احمد وحیدی وزیر کشور دولت قبل، موقعیتش را تا پایان دولت سیزدهم تثبیت کرد.
گفته می شود در اواخر سال 1401 پیشنهاد استانداری تهران به وی داده شد، اما محمدی زاده تاکید کرد که فقط در استانداری بوشهر فعالیت می کند.
او در معارفه اش، اولویت های خود را شامل «آب»، «راه آهن و راه» و «بهداشت و درمان» اعلام کرد. بی انصافی است اگر در کارنامه خدمتی محمدی زاده به شروع پروژه بزرگترین آبشیرین کن استان با ظرفیت 70 متر مکعب توسط نیروگاه اتمی، فعال شدن کارگاه برخی قطعات راه آهن (با وجود اینکه مجموعا روند آن لاک پشتی است)، بهره برداری از برخی تجهیزات موردنیاز درمان استان و شروع احداث بیمارستان های کنگان و عسلویه اشاره نکنیم (هرچند پروژه های بیمارستانی قبلی در بوشهر و برازجان در کما است).
یکی از علامت سوال های دوران استانداری محمدی زاده، پیرامون اعتبارات صنایع پتروشیمی جنوب استان در زمینه مسئولیت های اجتماعی شان است که بارها ارقامی پیرامون آن اعلام شده (از جمله 1377 میلیارد تومان) اما کسی پاسخ نمی دهد نتیایج و دستاوردهای این اعداد روی زمین کجاست؟
محمدی زاده درحالی پنجشنبه 17 آبان در مراسم تودیع از استانداری حضور می یابد که باید گفت ضعف معاونان و مشاوران وی، پاشنه آشیل مهمی برایش بود، طوری که معاونان وی نتوانستند ضعف سابقه اجرایی و مدیریتی استاندار را پوشش دهند و بارها محمدی زاده باید جور معاونان خود را هم می کشید.
اکنون ارسلان زارع از فرزندان استان بوشهر در جلسه 13 آبان 1403 هیات دولت، به عنوان بیستمین استاندار بوشهر تعیین شد.
زارع دارای سوابق پربار وزارت کشوری از معاونت فرمانداری تا استانداری می باشد و گزینه ستادهای انتخاباتی پزشکیان در استان برای تصدی استانداری بود. امید می رود دوران استانداری وی با خبرهای خوشایند برای استان همراه باشد.
در این زمینه