حسین صداقت
در روزهایی که کشور بیش از هر زمان دیگری به وحدت و آرامش نیاز دارد، تصویب و ابلاغ قانون جدید عفاف و حجاب، موجی از نگرانی، اعتراض و خشم عمومی را به همراه داشته است. قانونی که نهتنها تناسبی با اولویتهای جامعه ندارد، بلکه به نظر میرسد بیش از آنکه دغدغه فرهنگی داشته باشد، در پی اعمال فشار و محدودیتهای بیشتر بر مردم است.
این قانون که از همان ابتدا در پشت درهای بسته و بدون حضور افکار عمومی تدوین و تصویب شد، نمونهای آشکار از بیتوجهی به نظرات مردم، کارشناسان و جامعهشناسان است. مجازاتهای سنگین مالی، ورود اتباع بیگانه به حوزه تذکر حجاب، و تهدیدهای گسترده علیه شهروندان، از جمله بندهایی است که انتقادهای زیادی را برانگیخته است. آیا طراحان این قانون تصور میکنند که با چنین روشهایی میتوان ارزشهای فرهنگی را در جامعه تقویت کرد؟
نگاهی به تاریخ نشان میدهد که هیچ فرهنگی با اجبار ماندگار نشده است. تجربه سالهای گذشته در ایران نیز این حقیقت را آشکار ساخته است که برخورد قهری و امنیتی با مسائل فرهنگی، نهتنها نتیجهبخش نیست، بلکه شکاف میان مردم و حاکمیت را بیشتر میکند. جامعهای که به دلایل مختلف تحت فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد، چگونه میتواند با قانونی کنار بیاید که به گفته بسیاری از کارشناسان، حتی در مرحله اجرا با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد؟
رئیسجمهور، بهعنوان مجری قانون، به صراحت اعلام کرده که این قانون میتواند به بحرانهای جدی منجر شود. اما آیا هشدارهای وی و بسیاری دیگر از صاحبنظران شنیده خواهد شد؟ یا باید منتظر روزهایی پرتنشتر در جامعه باشیم؟
یکی از مهمترین پرسشها در این میان، نقش نمایندگان مجلس و بهویژه نمایندگان استان بوشهر است. آیا این نمایندگان واقعاً صدای مردم حوزه انتخابیه خود هستند؟ یا تنها نقش تاییدکنندگان تصمیمات پشت پرده را ایفا میکنند؟
نمایندگان بوشهر باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا موافق این قانون هستند یا مخالف آن؟ اگر موافقاند، چگونه میتوانند از چنین قانونی که با مخالفت گسترده مردم و کارشناسان مواجه شده است، دفاع کنند؟ اگر مخالفاند، چرا در برابر آن موضع نگرفته و اقدامی برای توقف ابلاغ و اجرای آن انجام ندادهاند؟
سکوت نمایندگان در چنین شرایط حساسی، به معنای پشت کردن به خواستههای موکلانشان است. مردمی که با فرهنگی غنی و نگاهی عقلانی همواره در مسائل اجتماعی و فرهنگی از تعادل حمایت کردهاند، انتظار دارند نمایندگانشان بهجای همراهی با اقلیتی تندرو، صدای واقعی آنها باشند.
این قانون نهتنها باعث تشدید نارضایتی عمومی خواهد شد، بلکه پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، و حتی امنیتی قابل توجهی به همراه خواهد داشت. وقتی مردم احساس کنند که صدایشان شنیده نمیشود و تصمیمات بدون توجه به نیازها و مطالباتشان اتخاذ میشود، اعتماد عمومی به نهادهای قانونگذاری و اجرایی بهشدت آسیب میبیند.
جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند تعامل، گفتوگو و کاهش تنش است. تصویب قوانینی که جز محدودیت و فشار بیشتر چیزی به همراه ندارد، تنها به شکافهای عمیقتر در جامعه دامن خواهد زد.
نمایندگان محترم بوشهر؛ اکنون زمان آن است که تصمیم بگیرید: آیا حاضر هستید بهصورت شفاف و علنی موضع خود را در قبال این قانون اعلام کنید؟ آیا میتوانید به مردم حوزه انتخابیه خود اطمینان دهید که صدای آنها را شنیدهاید و از حقوقشان دفاع میکنید؟
سکوت در برابر چنین موضوعی، نهتنها از سوی مردم بوشهر، بلکه از سوی تاریخ نیز قضاوت خواهد شد. شما امروز مسئولیتی سنگین بر دوش دارید: دفاع از آرامش، امنیت روانی و خواستههای مردمی که شما را بهعنوان نماینده خود انتخاب کردهاند. آیا این مسئولیت را بهدرستی انجام خواهید داد؟
در این زمینه