قاضی

خلیج فارس: کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: تصمیم قطعی من حضور جدی در انتخابات تا پایان و رقابت با همه نامزدهاست چراکه معتقدم نسخه‌ای که ارائه می‌کنم نزد نامزد دیگری نیست.

به گزارش خلیج فارس؛ سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی شامگاه چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ در برنامه «بدون تعارف» در پاسخ به این پرسش که چرا وارد عرصه رقابت انتخاباتی شده است؟ گفت: باور این که باید انتخابات ریاست جمهوری، میان دوره برگزار شود برایمان سخت است. تا ۲ ساعت مانده به اتمام ثبت نام انتخابات صبر کردم تا افرادی که برایم محترم هستند ثبت نام کنند. اما چون افراد مورد انتظار من ثبت نام نکردند لاجرم به میدان آمدم. عدم غنیمت شمردن زمان انتقادی است که به عملکرد خود در سال‌های گذشته داشته‌ام و شهید رئیسی نیز مدام این تذکر را در جلسات کابینه به ما می‌دادند.

وی ادامه داد: دولت شهید رئیسی دولت تحول و مبارزه با فساد بود. این موارد قطعا نارضایتی‌هایی برای مدیران خسته اداری بوجود خواهد آورد. مبارزه با فساد پروژه بگیران را با مشکل مواجه می‌کند و علیه ما موضع می‌گیرند. تغییر سازوکارهای حکمرانی کشور مبنای دولت “مردم و خانواده” است.

قاضی‌زاده درباره زندگی شخصی خود گفت: منزل من در میدان شهداست. خودم جراحم و همسرم هم جراح است. آپارتمانم ۲۰ سال ساخت است. امکان زندگی اشرافی را داشتم اما جوری تربیت شدم که دنیا را مسیر سعادت اخروی دانسته‌ام. ماشین بنده سوزوکی است. یک پسر دانش آموز و یک دختر دارم که دانشجوی برق دانشگاه شریف است. بنیاد شهید ۲۰ سال بود که باید از بنگاه‌داری خارج می‌شد و در سه سال گذشته این کار را انجام دادیم. سازمان اقتصادی کوثر از بنگاهداری بنیاد شهید خارج شد. اگر همه مدیران تصمیم بگیرند آنچه را که باید انجام دهند، مشکلی ایجاد نخواهد شد. تلاش کردم بی حساب حرف نزنم و مبتنی بر کارشناسی حرف بزنم. همیشه سعی کردم اخلاق را رعایت کنم و زندگی آرامی داشته باشم.

این نامزد انتخاباتی در پایان عنوان کرد: وعده من مبنی بر اصلاح سه روزه بورس باعث سوء تفاهم شد. اعتماد مردم به بازار سرمایه مانند ۱۴۰۰ نیست. به همین دلیل این وعده در این زمان سه روزه قابل حل نیست. این که می‌گویند نامزد پوششی هستم اشتباه است. چون رئیس‌جمهوری با معاون اول خود کاندیدا شد این فکر غلط میان مردم اجرا شد. در دوره قبل هم تا آخر ماندم. تصمیم قطعی من حضور جدی در انتخابات تا پایان است و رقابت با همه نامزدهاست. چرا که معتقدم نسخه‌ای که ارائه می‌کنم نزد نامزد دیگری نیست. امیدوارم کارم به بازنشستگی نرسد و شهید شوم. بعضی‌ها خود را رییس‌جمهور آمریکا و روسیه می‌دانند. ریاست‌جمهوری در ایران مقام دوم کشوری است. شهید رئیسی نقش اجرایی را پذیرفته بود اما روسای جمهور دیگر در جایگاه ایدئولوژ قرار گرفتند. منتقدان اصلاح را در نظر بگیرند و اصلح را انتخاب کنند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

خلیج فارس: داماد ورشکسته که متهم است به خاطر تصاحب اموال خانواده همسرش با پرداخت ۴ و نیم میلیارد تومان سه نفر را اجیر کرده تا مادر و خواهرزنش را به قتل برسانند، بزودی پای میز محاکمه خواهد ایستاد.

به گزارش خلیج فارس؛ صبح روز یکشنبه 15 بهمن سال 1402 مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و درخواست کمک کرد. وقتی مأموران کلانتری 140 باغ فیض به محلی که مرد جوان گفته بود رفتند، وی گفت: اینجا خانه نامزدم است؛ او با مادرش زندگی می‌کند. ما همکار هستیم اما وقتی امروز سر کار نیامد و تلفنش را هم جواب نداد، نگرانش شدم.

به خانه‌شان آمدم که ناگهان دیدم همان موقع دو مرد که ماسک بر صورت داشتند، از خانه بیرون دویدند. من یکی از آنها را گرفتم و پرسیدم اینجا چه کار داشتید که گفت برای تعمیر آبگرمکن آمده بودیم. من که می‌دانستم خانه مادرزنم آبگرمکن ندارد، بیشتر مشکوک شدم اما ناگهان یکی از آنها چاقویی را از جیبش بیرون آورد و با تهدید و زور از دستم فرار کردند.

در ادامه مأموران با دستور قضایی وارد خانه شدند و در آشپزخانه با جسد مریم 31 ساله و در پذیرایی با جنازه مادر 51 ساله‌اش مواجه شدند. دور گردن هر دوی آنها روسری پیچیده شده بود و نشان می‌داد که هر دو قربانی بر اثر خفگی جان باخته‌اند.

اجساد با دستور قاضی کشیک به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عاملان جنایت را در دستور کارشان قرار دادند.

بازبینی دوربین مداربسته

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در ادامه تحقیقات به بازبینی 20 دوربین مداربسته اطراف محل جنایت پرداختند. دوربین‌ها نشان می‌داد که دو مرد ناشناس از یک خودروی سواری پیاده شده و به خانه قربانیان رفته‌اند. از آنجا که غیر از دو گوشی تلفن همراه هیچ سرقت دیگری رخ نداده بود، فرضیه قتل به خاطر انتقام‌جویی قوت گرفت.

در ادامه تحقیقات مشخص شد که پدر مریم مرد ثروتمندی بوده و میلیاردها تومان ملک و املاک برای دو دخترش به ارث گذاشته و در ماه حدود 500 میلیون تومان اجاره مغازه‌ها و املاک دریافت می‌کردند. از آنجا که بعد از مرگ این مادر و دختر همه ارثیه به مونا دختر بزرگ خانواده می‌رسید و همچنین مشخص شد که مونا با وجود مخالفت شدید خانواده‌اش با نادر ازدواج کرده بود، این احتمال مطرح شد که شوهرش در این ماجرا نقش داشته باشد.

در ادامه با زیر نظر گرفتن نادر، مشخص شد او قبلاً رستوران داشته اما ورشکست شده و در کار خرید و فروش ملک است و نکته مهم اینکه همزمان با جنایت، مبلغ 4 و نیم میلیارد تومان به حساب مردی به نام اکبر که او نیز رستوران دارد، واریز کرده است .

با رصد گردش مالی نادر و اکبر معلوم شد اکبر نیز دو میلیارد تومان به حساب دو مرد جوان به نام‌های شهرام و شاهرخ واریز کرده است. شهرام کارگر رستوران اکبر و شاهرخ، کارگر یک مغازه جگرکی بود.

با تجمیع اطلاعات، فرضیه دخالت آنها در قتل قوت گرفت و کارآگاهان هر چهار نفر را در عملیات همزمان و جداگانه دستگیر کردند. در حالی که همگی به دست داشتن در این دو جنایت اعتراف کرده بودند، نادر گفت: من قصد نداشتم مادر و خواهرزنم را بکشم اما چون بعد از فوت پدر همسرم با آنها بر سر تقسیم ارث و میراث همسرم اختلاف داشتیم، می‌خواستم آنها را بترسانم اما به جنایت ختم شد.

من از اکبر خواستم دو نفر را پیدا کند تا مادر و خواهرزنم را بترسانند اما آنها بعد از ورود به خانه، هر دو را خفه کردند و به قتل رساندند.

با پایان تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهمان بزودی پای میز محاکمه می‌ایستند.

منبع: روزنامه ایران

خلیج فارس: پسر جوانی که متهم است در یک درگیری مسلحانه پسرعمه‌اش را با اسلحه کلاشینکف به قتل رسانده در حالی برای دومین بار محاکمه شد که مدعی است عموی مقتول عامل جنایت است.

آبان سال 1400 گزارش یک درگیری مسلحانه در منطقه دره فرحزاد به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و با بررسی‌های اولیه مشخص شد درگیری میان چند مرد جوان رخ داده و در جریان آن مرد ۲۹ ساله‌ای به نام اکبر با شلیک گلوله بشدت مجروح شده و پسردایی او به نام کریم نیز از ناحیه پا جراحت شدیدی برداشته است. اکبر به بیمارستان منتقل شد اما به علت شدت جراحات وارده و خونریزی تسلیم مرگ شد.

با مرگ اکبر شناسایی عاملان قتل در دستور کار مأموران قرار گرفت و تحقیقات میدانی نشان داد کریم که بعد از بهبودی نسبی از بیمارستان ترخیص شده اصلی‌ترین مظنون به قتل است بنابراین مورد بازجویی قرار گرفت و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: مقتول پسر عمه‌ام بود اما از مدت‌ها قبل با عموی او اختلاف داشتم شب حادثه در حال صحبت با اکبر بودم که همان موقع عموی او سهراب و چند نفر از دوستانش سر رسیدند و درگیری شروع شد. من عامل شلیک نبودم و در قتل بی‌گناهم.

در ادامه مأموران به سراغ شاهدان درگیری رفتند که همگی به اتفاق کریم را به عنوان عامل قتل معرفی کردند.

به این ترتیب برای پسر جوان به اتهام قتل عمدی پسرعمه‌اش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

نخستین جلسه دادگاه

در آن جلسه پدر و مادر مقتول برای کریم درخواست حکم قصاص کردند.

در ادامه متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهامش گفت: تاکنون چندین بار بازجویی شده‌ام و هربار هم گفته‌ام که نقشی در قتل نداشته ام. درگیری من با سهراب عموی اکبر بود و چند ماهی به خاطر اختلاف مالی باهم مشکل داشتیم و حتی چندباری هم درگیر شده بودیم. شب حادثه در دره فرحزاد من و اکبر باهم صحبت می‌کردیم که سهراب و دوستانش آمدند و بدون مقدمه درگیری مسلحانه را شروع و به من تیراندازی کردند. از ترسم فرار کردم اما یکی از گلوله‌ها به پایم خورد و مجروح شدم. درست در همان موقعی که من به فکر جانم بودم صدای فریاد اکبر را شنیدم و متوجه شدم او هم تیر خورده است. فکر می‌کنم سهراب قصد داشته من را با گلوله بزند و اشتباهی برادرزاده‌اش را زده است.

وی در پاسخ به سؤال قاضی که آیا در آن درگیری شما هم اسلحه داشتی گفت: من اسلحه نداشتم و در زمان دستگیری هم به پلیس گفتم که اسلحه نداشتم و بی‌دلیل بازداشت شدم.

با پایان دفاعیات متهم قضات پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا برگرداندند.

با تکمیل تحقیقات پلیسی پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در این جلسه نیز پدر مقتول به عنوان قیم دو فرزند مقتول درخواست قصاص کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی و نخستین جلسه رسیدگی اتهامش را رد کرد.

در ادامه قاضی از متهم پرسید اگر در زمان درگیری صدای کمک خواهی پسر عمه ات را شنیدی چرا به کمکش نرفتی؟ متهم گفت: سهراب و دوستانش آنقدر غافلگیرم کرده بودند که نمی‌توانستم به سمت اکبر بروم. وقتی گلوله خوردم و دیدم آنها بدون هیچ ملاحظه‌ای شلیک می‌کنند فقط به دنبال نجات جان خودم بودم حتی برای اینکه فرار کنم با یکی از مهاجمان درگیر شدم و او را زدم که در دادگاه به پرداخت دیه و شش ماه حبس محکوم شدم.

قاضی به متهم گفت: طبق بررسی کارشناسان پزشکی قانونی و اسلحه‌شناسی مقتول با گلوله کلاشینکف به قتل رسیده و شاهدان درگیری هم گفته‌اند شما در روز درگیری اسلحه کلاشینکف در دست داشتی. برای این موضوع آیا دفاعی دارید؟

متهم جواب داد: من نه اسلحه داشتم و نه اظهارات شاهدان را قبول دارم. فقط می‌دانم که سهراب او را کشته است. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

خلیج فارس: نخستین جلسه رسیدگی به اتهامات امیرحسین مقصودلو ملقب به «تتلو» به ریاست قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی با حضور مستشار دادگاه، وکیل متهم و نماینده دادستان صبح دیروز دوشنبه (۱۴ اسفند۱۴۰۲) برگزار شد.

به گزارش خلیج فارس؛ یکی از موارد که در تصاویر دادگاه امروز امیرحسین مقصودلو ملقب به «تتلو» جلب توجه می کرد، ظاهر او و نیز پیرسینگ هایش بود که همچنان بر سر و صورتش دیده می شد.

در این میان چه بسا خاص ترین تصویر آن بود که این متهم جنجالی و پرحاشیه را در برابر قاضی نشان می داد.

منبع: همشهری‌آنلاین