خلیج فارس: اگر برنامه فوتبال برتر دوشنبه شب پخش میشد ولی مجری آن – محمد حسین میثاقی- به خاطر سوگ مادر غایب بود و موقتا دیگری با اشاره به همین موضوع اجرا و مدیریت میکرد طبیعی بود اما این که به سبب غیبت او کل برنامه پخش نشود امری غیر متعارف در دنیای رسانه است و به همین خاطر جای درنگ دارد.
روابط عمومی شبکه سه البته قبل از آن اعلام کرده بود: «به اطلاع مخاطبان گرامی و هواداران عزیز فوتبال میرسانیم برنامه دوشنبه شب «فوتبال برتر» این هفته روی آنتن نمیرود».
این روابط عمومی به صراحت اعلام نکرد چون مجری عزادار است کل برنامه پخش نمیشود بلکه ازهمدردی جامعه ورزش ایران به خصوص فوتبال و رسانه با محمد حسین میثاقی قدردانی کرد. در این اطلاعیه حتی نیامده هفته بعد پخش میشود یا نه بلکه یادآور شده اطلاعرسانی میکنند. این غیبت بیشتر به این خاطر به چشم آمد که اولین برنامه بعد از دربی پرحاشیه پنج شنبه 23 آذر و احتمالا پرسوژه بوده و از آگهی خوبی هم برخوردار.
اولین حدس این است که بعد از حذف عادل فردوسیپور و تعطیل پربینندهترین برنامه تلویزیون که از هنرهای علی فروغی رییس جوان شبکه سه بود یکی از نیروها و دستپروردههای او را به جای عادل نشاندند تا کاملا در «مدار» حرکت کند ولی ظاهرا هنوز فرد دیگری را نیافتهاند که کاملا در مدار باشد و در غیاب میثاقی ولو موقتا جای او را بگیرد و دارند میگردند و لابد اگر پیدا کنند و مجری اصلی هم نگران جایگاه خود نشود پخش میکنند.
این امر به معنی آن است که حتی به محمد رضا احمدی گزارشگر هم اطمینان کامل ندارند. نقدی بر مجری وارد نیست چون بعد از درگذشت مادر دل و دماغ نداشته و اگر مثل سابق به حواشی گیر میداد و سراغ جزییات میرفت مخاطبان میگفتند چه ساده و سرد با مرگ مادر مواجه شده و اگر از خندهها و شیطنتهای همیشگی خبری نبود باز نقد میشد که چه اصراری است که در عین سوگواری حاضر شوی؟
پس نیامدن طبیعی بود و نمیتوان خرده گرفت چرا مثل فلان مجری دیگر به رغم سوگ پدر حاضر نشد چون روحیات عاطفی آدمها متفاوت است و از رفتارهای کودکانه میثاقی هم مشخص است تا چه وابستگی عاطفی داشته و واقعا قادر به اجرا نبوده است.
وقتی گاندی رهبر استقلال هند ترور و کشته شد نهرو اولین نخستوزیر نوشت دنیا تاریک شده و و این حسی است که مادر از دست دادهها هم نقل میکنند و دنیا برای آنان تیره و تار میشود و در این تیرگی سراغ این امر رفتن که فلان مورد پنالتی بود یا نبود مضحک است.
منتها توجیهی برای پخش نشدن برنامه نیست. بر فردوسیپور خرده میگرفتند چرا برنامه ۹۰ تا این حد به او وابسته است که بدون او متصور نیست و حالا خودشان «فوتبال برتر» را در غیاب جانشین او پخش نمیکنند.
تازه وقتی فردوسیپور به تورنمتی رفته بود مزدک میرزایی جای او نشست و حالا مشخص نیست میثاقی از تجربه خودش در مقابل «استاد» سابق عبرت گرفته و کسی را نپرورانده تا مثل او شود یا یا سازمان به دیگری اعتماد نکرده است؟
این که در سازمانی با ۴۰ هزار پرسنل یکی را نداشته باشند جلوی دوربین بنشانند هم نشان میدهد در انقلاب پیمان جبلی و وحید جلیلی در حذف چهرههای موثر چه اتفاق ژرف و شگرفی در صدا و سیما رخ داده است. حس این دو در فتح جام جم را شاید کاسترو و چه گوارا هم بعد از آن که از کوه پایین آمدند نداشتند!
کافی است با ابتدای انقلاب مقایسه کنیم که مدیریت گروه ورزش با مهندس جواد متقی بود که تجربه زیاد رسانهای هم نداشت و در المپیک مسکو خود مقابل دوربین نشست.
برنامه “ورزش و مردم” هم در اختیار مجید وارث و جهانگیر جهانگیری بود و وقتی این دو به استرالیا مهاجرت کردند بهرام شفیع جای وارث نشست و آن قدر مستقر شد و مستمر بود که بعد از درگذشت ناگهانی او در 5 سال قبل برخی به طعنه میگفتند آقای شفیع از آن دنیا برمیگردد و ورزش و مردم را اجرا میکند و برمیگردد! این برنامه هم تعطیل نشد و حالا پیمان یوسفی -با یاری علی مغانی- اجرا میکند.
البته در ماههای آخر به مرحوم شفیع هم گیر داده بودند ولی نسبت نزدیک با خانواده امام خمینی و این که چنین نسبتی موجب ارتقای او در سازمان نشده بود و از ابتدا تا انتها در همان ورزش و مردم ماند و با آزمون هم وارد شده بود مانع حذف او میشد.
حالا تصور کنید علی فروغی می خواست جای میثاقی بنشیند. بنده خدا چه بگوید؟ این جماعت بیشتر کار سلبی بلدند و به خاطر همین در کارهای ایجابی درمیمانند.
کار سلبی و ایراد گرفتن آسان است و مهم ترین تخصص نواصولگرایی ایرانی است. یکی کتاب بنویسد یا فیلم بسازد و اینها ذرهبین بردارند و کلمهای و صحنهای خلاف میل خود بیابند. اما این که خودشان بخواهند کاری انجام دهند نه.
به همین خاطر برنامه فوتبال برتر جایی نیست که مثلا آن بنده خدا شهبازی را بیاوری که مزه سیاسی بریزد و همین میثاقی هم درتیم عادل رشد کرد. وجه دیگر قضیه این است که تلویزیون مخاطب محور نیست. هر که برای بالادستی کار میکند و گرنه کدام روزنامه و رسانه را دیدهاید بنویسد چون سردبیر یا مدیر مسوول عزادار است منتشر نمیشویم؟
اگر کرکره مغازه را در سوگ پایین میکشند به خاطر آن است که شخصی است. صاحب مغازه یا یکی از بستگان درجه اول او فوت کرده و تعطیل می شود ولی اینها که صاحب برنامه نیستند.
درست است که به خاطر بودجههای کلان و آگهی و درآمد هر برنامه برای خود مغازهای است اما کرکره آن را نمیتوانند پایین بکشند کما اینکه وقتی طالبی مجری برنامه طبیب هم که رفته بود درد کمر خود را مداوا کند یکی دیگر جای او نشست و در واقع ایستاد چون مد شده مثل شبکههای خارجی ایستاده اجرا کنند و بعید نیست دلیل کمر درد مجریان نیز مثل آرایشگران و سربازان همین ایستادن زیاد باشد!
غیبت مجری در سوگ مادر قابل انتظار بود اما این که برنامه پخش نشد نشان داد حلقه رسانۀ رسمی با سیاست های جدید چقدر تنگ شده و تا چه اندازه از سپردن آنتن زنده به غیر خودی و خارج از مدار بیم دارند.
یک وجه دیگر را هم نشان میدهد: این که هر جا بحث تخصص باشد کم میآورند. در این فقره نمیتوانند هر که را بیاورند چون نیاز به اطلاعات تخصصی دارد و با حرفهای نامربوط و کلیشهای و هزار بار گفته شده حق مطلب ادا نمیشود.
سیاست نیست که طرف بگوید تهدید را به فرصت و فرصت را به ظرفیت تبدیل میکنیم و دو تا فحش به استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل حواله کند و مشکلات را گردن دولت قبل بیندازد و خاطرش آسوده باشد بوروکراسی کار خود را میکند و او پز مدیریت بدهد و کت و شلوار بپوشد و ریش خود را کمی مرتبتر کند و اگر کسی تماس گرفت بگویند جلسه است و خلاص.
منبع: عصر ایران؛ سروش بامداد