الهام بهروزی
تشکیل پرونده «دیر؛ شهر ملی صدف» خبری است که در روزهای اخیر موجی از نگرانی را در میان دوستداران و اهالی محیط زیست استان ایجاد کرده است؛ تصمیمی که شاید در نگاه اول بهشت موعود را برای صنعتگران صنایع دریایی بهویژه صدفسازی تداعی کند اما در ورای این تصمیم، هشداری نهفته است که اگر بدون درنظر گرفتن و لحاظ شدن پیوستهای محیطزیستی و توجه به چرخه طبیعی اکوسیستم دریا و ساحل عینیت پیدا کند، چه بسا در آیندهای نزدیک بهدلیل برداشت بیرویه صدفها از ساحل دیر، طبیعت بکر و حیات سایر زیستمندانی که حیاتشان به وجود صدفها گره خورده، در این ساحل به مخاطره بیفتد.
هرچند در این میان، متولیان صنایع دستی و مسوولان امر مدعی هستند که از اکوسیستم ساحل و حفاظت از صدفها غافل نیستند و قرار است حوضچههای پرورش صدفهای زینتی در دیر راهاندازی شود و در حال حاضر صنعتگران این شهر هم با صدفهای وارداتی از چین، در حال تولید محصولات صدفی هستند! بنا بر این گفته، اگر هنر صدفسازی در این شهر صرفا با استفاده از صدفهای وارداتی جان گرفته، آیا نام شهر ملی صدف بر این بندر صدق میکند! بنا بر تجربه نگارنده، معمولا شهر ملی یک صنعت به نقطه یا مکانی اطلاق میشود که آن هنر با استفاده از مواد اولیه و هنرمندی اهالی آن منطقه بهصورت اجدادی سالیان سال تولید شده و میشود. بنابراین این معنا نمیدهد که دیر به کمک صدفهای چینی به عنوان شهری ملی صدف دست یازد!
متاسفانه برخی از گزارشهای مردمی در این سالها حکایت از برداشت بیرویه بومیان و مسافران از صدفهای ساحل شهرستان دیر دارد. این در حالی است که به عقیده کارشناسان محیط زیست، صدفها به طرز شگفتانگیزی عضو مهمی در اکوسیستمهای ساحلی هستند. همراه با پایدارسازی ساحل، آنها مصالح ساختمانی برای لانه پرندگان و خانه یا سطح اتصال را برای موجودات دریایی مختلف از جمله جلبکها، علفهای دریایی، اسفنجها و سختپوستان فراهم میکنند. آنها همچنین منبع کربنات کلسیم هستند که میتوانند در آب دریا حل شوند و دوباره به چرخه اقیانوس بازگردند.
با این اوصاف، تشکیل پرونده شهر ملی صدف برای دیر، در شرایط کنونی که نه حوضچه صدف زینتی دایر شده و نه هنرمندان صنایع دستی مجاز به برداشت صدف از سواحل بینظیر این بندر هستند، نیاز به زمان، تدبیر و اخذ پیوستهای محیطزیستی دارد تا ضمن ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای جوانان این شهر (حوضچه پرورش صدف)، به تجاریسازی صنعت صدفسازی و پویاسازی کسب و کار صنعتگران دیری منجر شود. در این صورت است که عنوان شهر ملی صدف و فعال شدن دبیرخانه آن در دیر معنا میدهد و برای توسعه پایدار این منطقه اثربخش خواهد بود.
بیشک، در شرایطی که برداشت صدف از سواحل دیر مجاز نیست، طبیعی است که کارشناسان و فعالان محیط زیست نسبت به تشکیل چنین پروندهای واکنش نشان بدهند؛ چون صدفها در اکوسیستم طبیعی دریا، بسیار زندگیبخش و مهم هستند.
شهر ملی صدف؛ تصمیمی با پیامدهای محیط زیستی برای دیر
یک کارشناس محیطزیست در این باره به بامداد جنوب گفت: انتخاب شهرستان دیر به عنوان «شهر ملی صدف» تصمیمی است که بدون در نظر گرفتن پیامدهای محیطزیستی آن گرفته شده است. آیا مسوولان محترم شهرستان دیر و مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر به تأثیر بلندمدت این رویکرد بر اکوسیستمهای ساحلی توجه داشتهاند؟ تمرکز صرف بر صنعت تولید صنایع دستی از صدف بدون توجه به پایداری محیط زیست، تنها به تخریب تدریجی زیستبومهای ساحلی منجر خواهد شد.
مهران فقیه در ادامه با تاکید بر اینکه صدفها در طبیعت تنها به عنوان ماده اولیه برای صنایع دستی نیستند؛ آنها نقش حیاتی در تثبیت رسوبات، تصفیه آب و ایجاد زیستگاه برای گونههای مختلف دریایی دارند، افزود: برداشت بیرویه صدفها برای تولید صنایع دستی، تنها به کاهش تنوع زیستی و تخریب زیستگاهها میانجامد. آیا مسوولان آمادگی دارند که با این سیاستها، آینده محیط زیست و معیشت جامعه محلی را به خطر بیندازند؟
وی در ادامه راههای بهتری را برای توسعه این بندر برشمرد که از نگاه مسوولان امر تاکنون مغفول مانده است و در این باره بیان کرد: دیر با داشتن طبیعت زیبا، سواحل بکر و فرهنگ غنی، ظرفیتهای فوقالعادهای در زمینه توسعه گردشگری پایدار دارد. ایجاد موزههای محلی، برگزاری جشنوارههای فرهنگی و توسعه اکوتوریسم فرصتهایی هستند که میتوانند با جلب گردشگران هم به حفظ فرهنگ محلی کمک کنند و هم به پایداری محیط زیست احترام بگذارند. به جای توسعه نامتعادل صنایع دستی، افزایش فشارهای زیستمحیطی و تمرکز بر رونق کوتاهمدت اقتصادی از طریق تخریب اکوسیستم، به سوی برنامههایی گام بردارید که حفاظت از منابع طبیعی و پایداری محیط زیست را در اولویت قرار دهد.
این کارشناس محیط زیست در ادامه آشنایی جوامع محلی را با اهمیت صدفها در چرخه طبیعی سواحل و دریا ضروری دانست و در این باره تاکید کرد: آموزش و آگاهیرسانی جامع به جوامع محلی، تولیدکنندگان، صیادان و سرمایهگذاران در خصوص اهمیت اکولوژیک صدفها در اکوسیستم ساحلی دیر، گامی ضروری در راستای حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار منطقه محسوب میشود. برگزاری کارگاههای آموزشی تخصصی برای تولیدکنندگان صنایع دستی، صیادان و سرمایهگذاران میتواند درک عمیقتری از نقش حیاتی صدفها در حفظ تعادل اکوسیستم دریایی ایجاد کرده و منجر به مشارکت فعال آنها در حفاظت از این منابع ارزشمند شود.
به عقیده وی، سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی به عنوان بازیگران اصلی در حوزه آموزش و آگاهیرسانی میتوانند با برگزاری دورههای آموزشی متنوع، نمایشگاهها، کمپینهای اطلاعرسانی و تولید محتوای آموزشی جذاب، اهمیت صدفها را به جامعه محلی منتقل کنند. همچنین، معرفی و ترویج استفاده از مواد جایگزین در تولید صنایع دستی میتواند به کاهش فشار بر ذخایر طبیعی صدف کمک شایانی کند. از سوی دیگر، آموزش سرمایهگذاران در خصوص فرصتهای سرمایهگذاری پایدار مانند اکوتوریسم، گردشگری فرهنگی و توسعه صنایع دستی سازگار با محیط زیست، میتواند به ایجاد کسبوکارهای پایدار و رونق اقتصادی منطقه کمک کند.
فقیه یادآور شد: برای دستیابی به موفقیت در اجرای برنامههای آموزشی، همکاری تنگاتنگ میان سازمانهای مختلف از جمله میراث فرهنگی، حفاظت محیط زیست، شیلات، بخشداری و شهرداری ضروری است. تدوین برنامههای آموزشی جامع و مشخص با مشارکت همه ذینفعان، میتواند به ایجاد هماهنگی و افزایش اثربخشی این برنامهها کمک کند.
بدیهی است، صدفسازی یکی از هنرهای بومی و کهن منطقه جنوب است که از دیرباز در بندرهای استان بوشهر از جمله دیر رواج داشته است. این هنر راهی برای امرار معاش و کسب روزی حلال برای برخی از اهالی این بندر به شمار میرود. در گذشته بسیاری از فعالان این حوزه به دلیل ضعف شناختی از دنیای صدفها و بیاطلاعی از نقش سازنده آنها در اکوسیستم سواحل، به طور مرتب اقدام به جمعآوری این موجودات مفید و زیبا میکردند و با عجین کردن آنها با هنر و خلاقیت، صنایع دستی چشمنوازی چون مجسمه، تابلو، گل سر، دستبند و سایر وسایل زینتی اقدام میکردند اما امروزه با توسعه دانش دریایی و ورود کارشناسان محیطزیستی و سمنها به این بخش، دیدگاهها و رفتارهای سنتی هنرمندانی که در حوزه صدفسازی مشغول به فعالیت بودند، زیر سوال رفته؛ چراکه به عقیده علم امروز، صدفها هرگز نباید از ساحل حذف شوند! چون حذف تدریجی آنها حیات دریا و ساحل و زیستمندانش را به مخاطره میاندازد.
اما چه باید کرد که نه هنر صدفسازی که یک هنر بومی قدیمی و موثر در توسعه گردشگری است، فراموش شود! آن هم در حالی که صدفسازی امروزه در بسیاری از کشورها به صنعتی تجاری و پولساز مبدل شده است و نه صدفها و اکوسیستم سواحل بکر به خطر بیفتند؟!
نگذاریم دیر، جزیره هرمز دوم شود!
یک پژوهشگر حوزه گردشگری و مدرس دانشگاه در این باره به بامداد جنوب گفت: نگاه به هنر صنعت صدفسازی به شکل تجاریسازی شده و پایدار بر اساس پیوستهای محیطزیستی زمانی محقق میشود که اقتصاد بومی و محلی را با رعایت قوانین سفت و سخت در حوزه توجه به منابعطبیعی توسعه داد. البته الزامات این حوزه در تخصص این جانب نیست و کارشناسان محترم محیطزیست بیشتر میتوانند در این حوزه پاسخگو باشند ولی بر اساس مطالعاتم میتوانم بگویم دخالت در چرخه محیطزیست هرچند اندک، در گذر زمان لطمات جبرانناپذیری را به اکوسیستم وارد میکند، دستدرازی به اکوسیستم ساحلی بهویژه برداشتن و حذف تدریجی صدفها از سواحل، از زیبایی آن جاذبهها میکاهد و بعد از گذشت چند سال، دیگر آن ساحلی که روزی یکی از زیباترین سواحل کشور بود، شاید جذابیتی برای گردشگران نخواهد داشت.
حسین مظفری سپس با تاکید بر اینکه یکی از راههای توسعه هنرصنعت صدفسازی ایجاد مزارع و حوضچههای پرورش صدف است که در آسیای جنوب شرقی در مزارع بسیار وسیع رواج دارد و دیگر آسیبی نیز به سواحل وارد نمیکند، بیان کرد: البته این حوضچهها بایستی بر اساس پیوستهای محیطزیستی و توجه به پروتکلهای استاندارد، راهاندازی و بهرهبرداری شوند که با آموزش اصولی جوامع محلی، باعث ایجاد ظرفیت اشتغال و رشد و توسعه اقتصادی در زمینه صنایعدستی منطقه نیز میشود.
وی سپس با اشاره به اهمیت زیستبوم ساحلی و صدفها در جهان امروز که محیط زیست بهشدت تحت تاثیر دخل و تصرف آدمها در تهدید جدی قرار گرفته، گفت: زیستبوم ساحلی در اقصینقاط جهان مورد توجه ویژه مسوولان محلی قرار دارد. صدفها نقش حیاتی در تثبیت رسوبات، تصفیه آب و ایجاد زیستگاه برای گونههای مختلف دریایی دارند و صدفسازی که در کشور ما چند سالی است به صورت یک صنعت درآمده، تهدیدی برای اکوسیستم ساحلی بهشمار میرود. در کشورهای آسیای جنوب شرقی هنر صدفسازی بیش از دیگر نقاط جهان مورد توجه است اما توجه به منابع زیستی و پایداری تولیدات صنایعدستی بیش از پیش مورد توجه آنها است.
این استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه گردشگری با تاکید بر اینکه اگر پیوستهای محیطزیستی در طرح و تصویب شهر ملی صدف – که بندر دیر مدنظر است – مورد توجه قرار نگرفته باشد، قطعا این طرح وجاهت قانونی نخواهد داشت، افزود: این طرح با این شرایط باعث آسیبهای جبرانناپذیر به تنوع زیستی و تخریب زیستگاههای ساحلی بندر دیر خواهد شد.
مظفری در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آموزش جوامع محلی برای آگاهی از اهمیت صدفها در اکوسیستم سواحل خلیجفارس چقدر میتواند در حفظ آنها در گستره طبیعت مؤثر واقع شود؟، گفت: بیشک مهمترین نوع حفاظت از اکوسیستم، نه فقط در سواحل؛ بلکه در تمامی محیط زندگی، آموزش، تسهیلگری و همافزایی جوامع محلی است. آگاه شدن جوامع محلی در ارتباط با بوم، اقلیم و داراییهای طبیعی مانند آب، گیاهان و جانوران کمک بسیار بزرگی در حفظ و ایجاد چرخه متعادل زیستی در هر جامعه و اکوسیستم دارد. حفاظت از صدفهای سواحل نیز یکی از وظایفی است که بر عهده همه ما است. من به عنوان یک گردشگر باید بدانم این صدفهایی که در سواحل خلیجفارس میبینم، در اینجا زیباتر است تا اینکه آنها را بردارم و در دکور اتاقم قرار دهم یا به دیگری هدیه دهم. اگر بومیان ما به این مهم توجه داشته باشند، حتی به گردشگرانی که در سواحل حضور پیدا میکنند نیز اجازه برداشتن حلزونها و صدفها را نخواهند داد.
این کارشناس حوزه گردشگری در پاسخ به سوال دیگری که چه زمانی گسترش هنر صدفسازی میتواند به نحو مطلوبی گردشگری ما را رونق بدهد، تصریح کرد: صنایعدستی خواهر گردشگری است! اغلب گردشگران برای یادگاری یا سوغات از صنایعدستی هر منطقه خریداری میکنند و به دیار خود میبرند. قطعا صنایعدستی یکی از جاذبههای هر دیار است و به نوعی یک از مؤلفههای وفاداری هر گردشگر نسبت به هر مقصد است.
آورده اقتصادی صنایعدستی نیز برای هر مقصد بسیار بالاست؛ ولی زمانی این آورده میتواند ماندگار باشد و بماند که بهصورت پایدار دیده شود. به این معنی که تمامی ارکان توسعه، از جامعه محلی گرفته تا ارزشهای فرهنگی تا محیطزیست و همه بازیگران این عرصه در این توسعه دیده شوند. هنر صدفسازی نیز زمانی میتواند رونق مطلوبی در گردشگری ما ایجاد کند که پیوستهای محیطزیستی را ببیند و رعایت کند وگرنه حال و روز بندر دیر و روستاهای ساحلی این شهرستان نیز مانند جزیره هرمز خواهد شد که استفاده بیرویه از خاک سرخش، آنچنان زیاد شد که صنعت گردشگری در این جزیره ارزشمند را دچار خدشههای اساسی کرده است.
منبع: هامون ایران