مصطفی ارجمند
پنج شنبه گذشته ۳ معاون کلیدی استانداری بوشهر معارفه شدند. یکی از منصوبین شاپور رجایی است که به عنوان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری بوشهر جایگزین محمدهادی رستمیان شد.
آشناییام با شاپور رجایی به حضورش در جلسات مرتبط با آب در فرمانداری جم بازمیگردد؛ لپ تاپ به دست وارد جلسات میشد و برای هر حرف و تصمیمش نموداری از اعداد و ارقام محاسبه شده را ارائه میکرد.
به قدری مستدل و دقیق طرح بحث میکرد که کمتر کسی را در جلسات یارای تقابل با او بود؛ عمق فاجعهی وضعیت آب در دشتهای استان بوشهر را میشد از روی لپ تاپش هم حس کرد حتی نیازی به دیدن نمودار سطح رو به کاهش ایستابی آب سفرههای زیرزمینی استان نبود!
رجایی سالها در حوزه آب کشور مدیریت کرده و زیر و بم بحران را درک میکند شاید اگر به هشدارهایش توجهی میشد امروز حال و روز استان، این نبود مخصوصا وقتی از عدم تناسب میزان برداشت آب شرب و میزان نیاز واقعی میگفت و اعداد از هدررفت حدود ۵۰ درصدی حکایت داشت و دارد.
معتقدم شاپور رجایی انتخاب معقولی برای ساماندهی حوزه عمرانی استان است دلایلش این است:
اول: شاپور رجایی عدد میفهمد و می داند نباید با عددسازی، امید واهی دهد! به پژوهش و کار کارشناسی معتقد است و خود را نیز به تبعیت از نتایج ملزم میداند البته که طی سالیان او هم دانسته که گاهی سیاست بر عقلانیت میچربد و اعداد زیر چرخ سیاستهای غلط، له میشوند!
دوم: تازه منصوبِ استانداری بوشهر با تکنولوژی بیگانه نیست و لپ تاپ و پاورپوینتهایش در جلسات گواهی بر این مدعاست. در روزگاری که بخشی از مدیران حتی از مدیریت کارتابل اداری روی ویندوز کامپیوترشان عاجزند اینکه مدیری با سابقهی شاپور رجایی بدون لپ تاپش به جلسات نمیرود امیدبخش است؛ چه آنکه هر که با کامپیوتر مانوس است مدیریتش هم بروزتر و کارآمدتر است و افکارش هم بوی کهنگی و تکرار نمیدهد!
سوم: ابربحران ایران و استان بوشهر، موضوع آب است؛ از این منظر هم شاپور رجایی مطلوبترین گزینه برای معاونت عمرانی استانداری است.
او با پیشینهی مدیریتش در آب منطقه ای، هم توان اقناع مدیران بالادستی برای جذب اعتبارات ملی دارد و هم میداند برای کاهش بحران فزایندهی آب چه باید کرد به خصوص که از هماکنون، میتوان تابستان بیآب و برق را پیشبینی کرد.
چهارم: در اجرای قانون، هیچ نسبت سببی و نسبی را بر نمیتابد؛ این را نزدیکانی که از او تقاضای مجوز حفر چاه در دشتهای ممنوعه داشتهاند بهتر از من میدانند.
برایش سخت نیست که در جلسهای که همه برای دور زدن قانون تلاش میکنند او از لزوم اجرای قانون و تبعات بیقانونی بگوید و تا آنجا که فرمانی فراتر نباشد از استانداردها عدول کند!
پنجم: به حوزه کاریاش مسلط است؛ کمتر مدیری را به اندازه شاپور رجایی مسلط به حوزه وظایف و اختیارات دیدهام و باور دارم اگر معاونت عمرانی استانداری را پذیرفته قطعا توان حکمرانی در این حوزه را نیز به تمامه در خود دیده است.
ششم: مدیر اجارهای نیست که برای رسیدن به معاونت عمرانی استانداری بوشهر، لَه لَه بزند و به دامن هر کس و ناکس بیفتد تا سفارشش را کنند. امیدوارم اغراق نباشد اگر بگویم شاپور رجایی برای بزرگ بودن و بزرگ شدن نیازی به معاونت عمرانی استانداری ندارد بلکه این معاونت عمرانی استانداری است که با رجایی می تواند وزن از دست رفته را باز یابد و معتقدم دو کاربلد و کارآزموده در استانداری بوشهر به عنوان استاندار و معاونش میتوانند در این شرایط سخت، گرهگشای بخشی از بحرانهای جاری استان باشند.
توصیهای هم دارم: بخشی از مدیران حوزههای عمرانی استان و معاونین عمرانی فرمانداریها فرسودهتر از آنند که بتوانند تحولی بسازند یا حتی عدد و رقم بشناسند!
در انتصاب مدیران عمرانی استان حتما شاخصهای مطلوب را تعریف و از آن کوتاه نیایید چه آنکه مدیر ناتوان، هم خودش را خراب میکند، هم آبروی معاونت عمرانی استانداری را میبرد و هم برای دولت و نظام هزینه خواهد ساخت.