خلیج فارس:این روزها موضوع سوخت مازوت و تاثیر آن بر سلامت عمومی باز هم در مرکز توجه قرار گرفته.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛این روزها موضوع سوخت مازوت و تاثیر آن بر سلامت عمومی باز هم در مرکز توجه قرار گرفته. توییت اخیر فاطمه مهاجرانی (سخنگوی دولت) ابعاد تازهای به این مسئله بخشیده است. او نوشته: “شرط عدالت نیست که برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیسجمهور، مازوتسوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، «خاموشی منظم» را جایگزین «تولید سم» برای عموم شهروندان کرد.” این توییت که با واکنشهای گوناگونی روبهرو شده، به معنای ورود دولت به مرحلهای جدید در برخورد با بحران آلودگی و انرژی است.
به نظر میرسد برخی از مردم و کارشناسان این تصمیم را به عنوان یک اقدام در راستای عدالت و حفظ سلامت عمومی میپذیرند و تحسین میکنند. در این میان، برخی چهرهها این گام را به عنوان محافظت از سلامت میلیونها شهروند تلقی کرده و آن را نقطهای مثبت و جبران کمکاریهای چند سال اخیر میدانند. این گروه بر این باورند که توقف مازوتسوزی در این سه نیروگاه گامی واقعی برای کاهش آلودگی هوا و حمایت از سلامت عمومی است.
اما از سوی دیگر، برخی تحلیلگران به این تصمیم با تردید مینگرند و آن را بیشتر به عنوان مقدمهای برای «خاموشیهای منظم و گسترده» میبینند. برای مثال، مریم شکرانی (روزنامهنگار) معتقد است که در واقع علت توقف مازوتسوزی تنها بهانهای است برای توجیه خاموشیهای برنامهریزیشده و گسترده که ممکن است در آینده در قالبی مستمر به اجرا درآید. این تردید بر اساس این تحلیل است که در سالهای اخیر، مسئولان از اصطلاح «ناترازی» بهعنوان یک تعبیر دیپلماتیک از کمبود برق و انرژی استفاده کردهاند و احتمالاً این تصمیم نیز در راستای همین رویکرد است تا مردم به خاموشیهای منظم عادت کنند. این نگرانیها به این سوال دامن میزند که آیا با شرایط موجود، سبک زندگی مردم در آینده به سمت عادیسازی قطعیهای برق و محدودیتهای انرژی خواهد رفت یا خیر.
همزمان با این مسئله، سیاستهای دیگر دولت نیز تحت فشار و نظارت افکار عمومی قرار گرفته است. از جمله، بحثهای مربوط به رفع فیلترینگ و مسائل ارتباط با کشورهای غربی که باعث شده است تا دولت با مجموعهای از چالشهای اساسی در مواجهه با مردم روبهرو شود. این مشکلات، وضعیت را پیچیدهتر میکنند و برخی معتقدند که این روزها کشور به مرحلهای حساس رسیده که واقعا هملان “مرحله حساس کنونی” هست که تنها با یک سیاست مدبرانه و کارآمد میتواند به سمت یک سبک زندگی پایدار و عادی پیش برود.
به طور خلاصه، آنچه از شرایط فعلی و تصمیمات دولت برداشت میشود، این است که مسئله مازوتسوزی تنها بخش کوچکی از معضل گستردهتری است که کشور را دربرگرفته است. شرایطی که از یک سو نیازمند پاسخگویی به نیازهای انرژی کشور است و از سوی دیگر، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان را به مخاطره میاندازد. آیا تصمیم دولت برای جلوگیری از مازوتسوزی در این سه نیروگاه، شروعی برای توقف کامل استفاده از این سوخت و جستجوی منابع جایگزین خواهد بود؟ یا این تصمیم تنها مقدمهای است برای خاموشیهای منظم و آموزش تدریجی جامعه برای زندگی با محدودیتهای جدید؟
این پرسشها ذهن جامعه و تحلیلگران را به خود مشغول کرده است. در حالی که برخی به بهبود وضعیت امیدوارند، گروهی دیگر نگرانند که کشور بهتدریج به سوی الگوی مصرفی مشابه کشورهایی مانند کوبا برود، جایی که قطعیهای برق به بخشی عادی از زندگی روزمره تبدیل شده است. آنچه که از این تحلیلها و نگرانیها برمیآید، نیاز شدید کشور به یک «معجزه» یا دستکم به یک سیاستگذاری حسابشده و آیندهنگرانه است که نهتنها نیازهای کوتاهمدت انرژی کشور را تامین کند، بلکه به بلندمدت نیز برای کشور یک زیرساخت پایدار و قابل اتکا در حوزه انرژی ایجاد کند.
در نهایت، پرسش اصلی این است که آیا دولت پزشکیان میتواند با تدابیر ویژه و سیاستهای مبتکرانه، این بحران را به شیوهای مدیریت کند که هم به سلامت مردم احترام بگذارد و هم از تکرار خاموشیهای مکرر جلوگیری کند؟