مهدی جعفری زاده
حذف یارانه دولت از کالاهای اساسی و ارز حمایتی در سال گذشته فشارهای زیادی را بر مردم به ویژه بر اقشار ضعیف و متوسط جامعه وارد کرد، به طوری که به دنبال آن قیمت همه کالاها و خدمات چندین برابر افزایش یافت و مردم در شرایط بسیار سخت تری نسبت به سالهای قبل قرار گرفتند.
آنچه روز گذشته رئیس سازمان برنامه و بودجه اعتراف و اقرار کرده و گفته: «سال گذشته به علت حذف ارز حمایتی، فشار اقتصادی زیادی بر مردم تحمیل شد که پیرو آن امسال سیاست کنترل تورم و مدیریت اثرات ناشی از افزایش نرخ ارز اجرا شد که البته هنوز نتایج رضایت بخشی را به دنبال نداشته است»
این سخن از همان ابتدای حذف ارز حمایتی، توسط دلسوزان و متخصصان بارها بیان شد و همه تاکید کردند که عواقب این اقدام، همه جامعه را به رنج و سختی مضاعف خواهد انداخت اما ظاهرا گوش شنوایی نبود تا امروز که رئیس سازمان برنامه و بودجه به این «فشار زیاد تحمیلی» اقرار کرده است.
البته این قدم خوبی است که مسئولان مشکل به وجود آمده را بپذیرند چون قدم اول برای حل هر مشکل پذیرفتن وجود مشکل است. در این مرحله باید مشکل را همانطور که هست شناخت و پذیرفت و علل و آثار آن را نیز شناخت و قبول کرد.
اما قدم دوم که بسیار مهم تر است «ارائه و اجرای راهکار و راه حل» آن مشکل است.
اگر راهکار و راه حل دقیق و صحیحی ارائه و اجرا نشود، مشکل همچنان باقی خواهد ماند. باقی ماندن مشکل و حل نشدن آن همچون استخوان لای زخم است و مردم را آزار می دهد.
این فشار و فشار نورم و عدم دسترسی مردم به کالاها و خدمات و مایحتاج زندگی آنها توان و انرژی را از آنها سلب کرده و نقش آنان را در توسعه کشور متزلزل می کند. پس باید هرچه زودتر فکری برای انبوه مشکلات مردم کرد و شرایط را به نفع جامعه تغییر داد.