ذهن

1.منفک‌شدن از محیط کار

نخستین کار فاصله‌ گرفتن از کار است. بعد از یک روز شلوغ کاری و تصمیم‌گیری‌های مهم، وقتش رسیده که مرز سالم و مشخصی بین کار و زندگی تعیین کرد. فاصله انداختن بین کار و زندگی معنایش دوست نداشتن کار نیست بلکه یعنی افراد موفق معنای تعادل را درک می‌کنند.

با رسیدن ساعت به زمان مشخص همه چیز مربوط به کار تعطیل می‌شود.

نکته کابردی: یک ساعت مشخص برای تمام شدن کار در نظر بگیرید و نشانه‌هایی مثل خاموش کردن کامپیوتر، بستن اپلیکیشن‌های شغل و تمیز کردن میز را برای فاصله انداختن بین کار و زندگی در نظر بگیرید.

2.سرگرمی یا دلمشغولی عصرگاهی

تاکنون فکر کرده‌اید که چرا آدم‌های موفق شور زندگی دارند؟ دلیلش آن است که برای چیزهایی که عاشقشان هستند وقت اختصاص می‌دهند.

می‌تواند کتاب‌خواندن، نواختن ساز، نقاشی، باغبانی یا حتی آشپزی باشد. این فعالیت‌ها علاوه بر آنکه دلمشغولی عصرگاهی محسوب می‌شوند، رضایت و خوشحالی را هم به همراه دارند.

این فعالیت‌ها خلاقیت و ایده‌پردازی را نیز سبب می‌شوند. یادتان باشد که در برنامه عصرگاهی زمانی را به یک سرگرمی یا دلمشغولی شخصی اختصاص دهید.

نکته کاربردی: برای دلمشغولی عصرگاهی برنامه‌ریزی کنید. فضایی را برای گردآوری وسایل مربوط به دلمشغولی‌تان اختصاص دهید تا بدون معطلی کارتان را شروع کنید.

3.فعالیت بدنی

ورزش بعدازظهر آن هم بعد از یک روز طولانی کاری؟ بله دقیقا همینطور است. بعد از یک روز کاری سخت که پشت میز کارتان خم شده‌اید، مثلا حرکات یوگا، می‌تواند داستان را تغییر دهد.

روز بعد انرژی بهتری احساس می‌کنید و خواب شبانه بهتری دارید. اغلب آدم‌های موفق این کار را می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که فعالیت بدنی فقط برای بدن خوب نیست بلکه برای ذهن و کاهش استرس نیز مفید است.

پیاده‌روی تند، رقص یا حرکات کششی همگی خوب هستند.

نکته کاربردی: عصرها یک‌ساعتی را به یک فعالیت بدنی نشاط‌آور اختصاص دهید. آن را تبدیل به عادت کنید و به این عادت وفادار بمانید.

4.برنامه‌ریزی برای فردا

چند دقیقه از شب را به برنامه‌ریزی برای فردا اختصاص می‌دهند. مطالعات نشان می‌دهند که افرادی که از شب قبل برای صبح روز بعد برنامه‌ریزی می‌کنند کنترل بیش‌تری روی احساسات‌شان دارند، استرس کم‌تری تجربه می‌کنند و در مقایسه با اهمکال‌کاری احساسات مثبت، سلامتی و دستاوردهای بهتری دارند.

نکته کاربردی: چند دقیقه قبل از خواب برنامه فردا را مرور کنید. الویت‌ها و وظایف فردا را یادداشت کنید و براساس برنامه فردا ساعت بیداری‌تان را تنظیم کنید.

5.وقت‌ باکیفیتی را با عزیزان‌شان سپری می‌کنند

در شلوغی روزهای کاری و دنبال کردن موفقیت، خیلی راحت می‌توان عزیزان را فراموش کرد. اما آدم‌های موفق درک می‌کنند که دستاوردهای‌شان بدون عزیزان‌شان ارزش کمی دارد و این دستاوردها را با آن‌ها به اشتراک می‌گذارند.

یک شام ساده با همدیگر، نشستن پای برنامه مورد علاقه، صرفا حرف زدن و خندیدن به اتفاقات روز می‌تواند سطح ارتباط شما را با اطرافیان عمیق کند.

موفقیت فقط پول و کار نیست بلکه موفقیت یعنی عشق ورزیدن و رابطه سالم داشتن.

نکته کاربردی: برنامه خاص عصرگاهی برای دوستان و خانواده داشته باشید. این برنامه می‌تواند هفتگی و ماهانه هم باشد.

6.بازاندیشی درباره روزی که گذشت

هر روز چند دقیقه‌ای به چگونگی روزی که گذشت فکر کنید. چه چیزی خوب بود، چه چیزی بر اساس میل‌تان نبود و چه چیزی یاد گرفتید؟ بازاندیشی به شما کمک می‌کند تا بردهای روزانه را تحسین کنید، از خطاها یاد بگیرید و راه‌های تازه برای ارتقا و پیشرفت پیدا کنید.

آدم‌های موفق می‌دانند که موفقیت روز به روز ساخته می‌شود. از دقایقی از عصرگاه برای رشدتان استفاده کنید.

نکته کاربردی: یک دفتریادداشت فیزیکی یا دیجیتال داشته باشید و همه افکار روزمره را روی آن بنویسید. هر چیزی از بهترین‌ها تا بدترین‌ها را یادداشت کنید.

7.خواب کافی

هیچ تردیدی نیست که ما در جوامع محروم از خواب زندگی می‌کنیم. فرسودگی شغلی واقعی است و برای موفقیت و سلامتی خطری جدی محسوب می‌شود.

وقتی دچار فرسودگی می‌شوید مهم نیست چند فنجان قهوه بخورید، همیشه خسته و خواب‌آلود هستید. آدم‌های موفق می‌دانند خواب را باید در الویت بگذارند چون بدون خواب خوب فردا نمی‌توانند بهره‌وری و عملکرد عالی داشته باشند.

آن‌ها تا دیروقت بیدار نیستند. فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها را پشت‌سر‌هم نگاه نمی‌کنند یا تا 2صبح در شبکه‌های اجتماعی ول نمی‌چرخند.  موفقیت بستگی زیادی به کیفیت خواب دارد.

نکته کاربردی: راس ساعت مناسبی به رختخواب بروید. از شبکه‌های اجتماعی، صفحات نمایش، قهوه در ساعات پایانی روز اجتناب کنید و مطمئن شوید که محیط آرام و مناسبی برای استراحت دارید.

8.شکرگزاری

می‌دانستید شکرگزاری برای سلامت روان خوب است؟ مطالعه‌ای که به روی 300بزرگسال مشغول به تحصیل در کالج انجام گرفته اثر نوشتن نامه‌های شکرگزاری را در مقایسه با دریافت مشاوره یا نوشتن تجربه‌ها منفی، روی سلامت روانی بررسی کرده است.

یافته‌ها نشان داد افرادی که نامه‌های شکرگزاری می‌نوشتند، 4 و 12هفته بعد از این تمرین سلامت روانی بهتری در مقایسه با کسانی داشتند که نامه نمی‌نوشتند یا صرفا از مشاورات روان‌شناسی استفاده کرده یا فقط تجربه‌های منفی را نوشته بودند.

آدم‌های موفق به خاطر شغلی که دارند، بهره‌وری شغلی، دوستان حامی، خانواده خوب، غذای خوشمزه و آرامش شکرگزاری می‌کنند.

نکته کاربردی: یک دفتر یادداشت داشته باشید که قبل از خواب همه چیزهایی که هر روز به خاطرش شکرگزار هستید را را یادداشت کنید.

9.مطالعه می‌کنند

کتاب‌خوانی یکی از آن عادت‌هایی است که در رشد و توسعه فردی شما اثر بسزایی دارد. بسیاری از افراد موفق کتاب‌خوان‌های قهار هستند.

آن‌ها بخشی از اوقات عصرگاهی را به خواندن اختصاص می‌دهند تا خرد و دانش خود را توسعه دهند و الهام بگیرند.

خواندن سوخت خلاقیت و دیدن جهان از زوایای مختلف را فراهم می‌کند. هر کتابی از رمان عاشقانه، تا علمی و تخصص یا مجموعه‌ای از نقل‌قول‌های الهام‌بخش مفید است.

نکته کاربردی: 15 تا 30دقیقه از زمان قبل از خواب را کتاب بخوانید.

10.مدیتیشن می‌کنند

موفقیت استرس‌زاست. فشار، انتظارات و صداهای بلند در موفقیت وجود دارند. پس باید خودتان را هم نوازش کنید. راز آدم‌های موفق مدیتیشن است. یعنی خلوت کردن، خاموش کردن، سکوت کردن و توجه به تنفس و زمان حال.

نیازی به مانترا یا تکنیک خاصی نیست، فقط سکوت و تنفس عمیق.

نکته کاربردی: با جلسات کوتاه مدیتیشن شوع کنید تا ذهن‌تان را خالی و استرس‌تان را کم کنید. اپلیکیشن‌های زیادی هستند که می‌توانید از آن‌ها کمک بگیرید.

11.نه می‌گویند

آدم‌ها موفق زیاد «نه» می‌گویند. نه به ایمیل‌های آخر شبی، نه به حواس‌پرتی‌ها به تعهدات غیرضروری.

آن‌ها می‌دانند زمان چقدر باارزش است و باید از آن با شدت محافظت کرد. آن‌ها الویت‌های‌شان را دارند و بقیه چیزها را رها می‌کنند. یادتان باشد با هر بله‌ای که به چیزی می‌گویید، درواقع به چیزهای دیگر نه می‌گویید. بنابراین بدانید که نه گفتن هیچ ایرادی ندارد.

نکته کاربردی: قاطعیت و الویت‌بندی تعهدات را یاد بگیرید. قبل از اعلام موافقت برای هر کاری در عصر، لحظه‌ای اندیشه کنید و آن کار را ارزیابی کنید. اگر آن کار در راستای اهداف و ارزش‌های‌تان بود بلکه بگویید.

منبع: برترین ها

به گزارش خلیج فارس؛‌ بر این اساس با توجه به میزان مراجعات به این مراکز، معرفی و فرهنگسازی در ارتباط با اختلالات و مشکلات مختلف و آگاهی بخشی در ارتباط با روش‌های رفع این مشکلات قبل از اینکه به مراحل خاص برسد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ در این راستا کارشناس مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان به معرفی ۱۰ اختلال شخصیت پرداخته است.

فاطمه تیموری با اشاره به اینکه این ۱۰ نوع اختلال در مواردی مانند شکاک یا پارانوئید، منزوی یا اسکیزوئید، عجیب و غریب و اسکیزوتایپال، ضد اجتماعی یا آنتی سوشیال، طوفانی یا بردرلاین، نمایشی یا هیستریونیک، خودشیفته یا نارسیستیک، هراسان یا اوویدنت، وابسته یا دیپندنت و وسواسی یا کامپالسیو خلاصه می‌شود، درباره هر یک از این موارد به شرح زیر توضیحاتی می‌دهد:

۱) اختلال شخصیت شکاک یا پارانوئید

این اختلال خطرناک مدام احساس می‌کند که فردی میخواهد به او صدمه بزند، از او استفاده کند یا فریبش دهد. همیشه به این فکر می‌کند که آیا همسرش به او وفادار است؟، دائم احساس میکند همسرش به او خیانت خواهد کرد؛ همیشه احساس می‌کند که مورد حمله واقع شده است و به سرعت باخشم و پرخاشگری بادیگران برخورد می‌کند.

۲) منزوی یا اسکیزوئید

این افراد به ظاهر آرام، کنار آمدن باتن‌هایی را از همان دوران اولیه کودکی آموخته اند و بیشتر اوقات در داخل خانه و به دور از تعامل بابچه‌های هم سن و سالشان زندگی کرده اندو به همین دلیل در بزرگسالی هم به روابط نزدیک با دیگران علاقه ندارند و از آن هیچ لذتی نمی‌برند و به غیر از اعضای خانواده هیچکس به آن‌ها نزدیک وصمیمی نیست.

۳) عجیب و غریب و اسکیزوتایپال

این دسته از افراد در ابتدای آشنایی فردی جالب و منحصر به فرد به نظر می‌آیند، اما با گذشت زمان متوجه می‌شوید که بافردی کاملا عجیب و غیر عادی رابطه عاطفی برقرار کرده اید؛ حوادث و اتفاقات برای او معنای خاصی پیدا میکند. غالبا ظاهر عجیب و غریبی دارد. دوستان صمیمی و معدودی دارد و در موقعیت‌های اجتماعی به شدت احساس ناراحتی می‌کنند، چون دیگران با رفتار عجیب و غریب آن‌ها رفتار مناسبی نمی‌کنند.

۴) ضد اجتماعی یا آنتی سوشیال

فرد ضد اجتماعی، فردی خودخواه و فاقد توانایی همدلی بادیگران و معمولا به نیاز‌های دیگران از جمله همسر و فرزندان خود بی اعتنا است؛ این افراد سوءاستفاده گر، دروغ گو و فریب کار هستند که برای رسیدن به خواسته خود هرکاری انجام می‌دهند؛ این افراد معمولا سابقه بازداشت و مشکلات قانونی دارند؛ چون از درک عواقب کار‌هایی که انجام می‌دهند ناتوان هستند.

۵) طوفانی یا بردرلاین

اگر فرد مورد علاقه شما دارای رفتار‌های انفجاری و غیر قابل پیش بینی است، اگر رابطه شما بااو بار‌ها دستخوش آشوب و آشفتگی و قطع ووصل بسیار می‌گردد و شما همواره به این فکر میکنید که چگونه بحران‌های هیجانی محبوب خود را مهار کنید، باید گفت شما با یک فرد طوفانی یا به اصطلاح شخصیت مرزی ارتباط دارید.

۶) نمایشی یا هیستریونیک

بایداعتراف کرد که یک شخصیت نمایشی به دلیل ویژگی‌های سرگرم کننده‌ای که دارد برای همه جذاب است؛ کیفیت اوایل آشنایی بایک فرد نمایشی هرچه که باشد، درنهایت توجه طلبی بی پایان، هیجانات شدید، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی نبودن او شما را به ستوه خواهدآورد و در زندگی با او همیشه احساس تنهایی خواهید کرد.

۷) خودشیفته یا نارسیستیک

یک فرد خود شیفته واقعی آنقدر ذهنش به خودش مشغول است که به سختی میتواند جایی را در دنیای خودش به فرد دیگری ازجمله شمااختصاص دهد. درارتباط بایک فرد خودشیفته به طور مداوم باید احساس خودبزرگ بینی اورا تحسین و تمجید کنید. آن‌ها معمولا فاقد حس همدلی بادیگران هستند و به احساسات و نیاز‌های دیگران توجهی ندارند.

۸) هراسان یا اوویدنت

اگر چه افراد اختلال شخصیت اجتنابی یاهمان هراسان افراد بدجنس و خطرناکی نیستند، اما زندگی با آن‌ها بسیار خسته کننده است. از آنجایی که یک فرد اجتنابی، کمرو، کم حرف و دارای احساس بی ارزشی و عدم کفایت و هراسان از طرد شدن توسط دیگران است، قبل از کسب احساس اعتماد و اطمینان لازم از تایید شدن توسط شما، از ورود به یک رابطه صمیمانه باشما اجتناب می‌کنند.

۹) وابسته یا دیپندنت

چنین فردی به شریک زندگی خود بسیار وابسته می‌شود و تقاضا‌های فراوانی در جهت حمایت و مراقبت از خویش خواهد داشت. رابطه عاطفی با فرد وابسته پس از مدتی از حالت معمول خارج شده و به حالت والد – فرزندی در خواهد آمد و در نهایت رابطه‌ای که روزی خوشایند به نظر می‌رسید، حالت خسته کننده و توان فرسایی به خود خواهد گرفت.

۱۰) وسواسی یا کامپالسیو

ذهن این افراد چنان مشغول جزئیات، قوانین ومقررات می‌شود که اجازه هرگونه تفریحی را به خود می‌بندد؛ آن چنان کمال گرا هستند که به گونه‌های افراطی خود را وقف کار می‌کنند.

منبع: برترین ها

منبع: موبنا

به گزارش خلیج فارس؛ 10 اردیبهشت امسال بود که نکوداشت این هنرمند هم‌زمان با زادروز او برگزار شد و هنرمندان مختلفی از نسل‌های مختلف درباره او صحبت کردند.

به گزارش خلیج فارس؛ وی که با مادرش به پلیس آگاهی رفته بود، در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من به یک آموزشگاه خصوصی می‌رفتم.مربی ما خانمی ۴۰ ساله بود که یک روز درباره بحث آرامش روح و پاک کردن ذهن و روح از شیاطین صحبت می‌کرد، بعد هم وقتی اشتیاق مرا برای ادامه این بحث دید گفت که یک کارگردان سرشناس را می‌شناسد که می‌تواند روح انسان‌ها را از شر شیاطین پاک کند. من تحت‌تأثیر حرف‌های خانم مربی قرار گرفتم و به او اعتماد کردم و خواستم من را به آن کارگردان معرفی کند.

دو روز بعد با من تماس گرفت و گفت به سختی توانستم برایت وقت ملاقات بگیرم و باید به خانه آقای کارگردان در شمال تهران برویم. من هم روز قرار با ذوق و شوق به خانه ویلایی کارگردان ۴۵ ساله رفتم. خانم مربی هم آنجا بود. کارگردان مورد نظر از همان ابتدا با دیدن من حرف‌های عجیبی زد. از خودش تعریف کرد که ارتباطات ماورایی دارد و بعد هم مدعی شد شیاطین مرا احاطه کرده‌اند اما گفت نگران نباش چون هنوز دختری نوجوان هستی و روحت پاک است، بزودی از دست آنها رها می‌شوی و به همه خواسته‌هایت می‌رسی.

به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرادید، ابراز عشق تاریخ و جغرافیا نمی‌شناسد؛ در همۀ زمان‌ها و همۀ مکان‌هایی که انسان زیسته، عشق هم وجود داشته و به شیوه‌های گوناگون ابراز شده است. شاید امروز با پیشرفت فناوری‌های ارتباطی دیگر نامه نوشتن از رونق افتاده باشد، اما در گذشته، «عشق‌ورزی» پیوندی تمام و کمال با «نامه‌نگاری» داشت.

متن نامه:

قربانت شوم؛

رسید نامه‌ات ای دوست دیده شد روشن

به طوطیای قلم بود دیده‌ام محتاج

رقیمۀ کریمۀ عبرشمیم سرکار در وقتی رسید که قریب یک ماه بود مریانج بودیم و جای شما بسیار خالی بود زیاده از حد؛

افسوس بر زمان گذشته و دورانی از فیض حضور خوردم که چرا قدر زمان وصال را ندانستم؛

همه روزه عکس جمال مبارکت را زیارت می‌کنم و به یاد شما دل به او خوش می‌دارم، نمی‌دانم ما را [تا کی] به فراق خودت مبتلا داری؛

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

من که به جز شما با کسی انس ندارم، شما هم که از دست من رفتید، انشاءالله مراجعت کنید صحیحاً سالماً بار دیگر در عمارت فقیره با هم عیش‌ها بکنیم؛

انشاءالله رفیق و هم‌صحبت در راه پیدا کرده‌اید از طهران تا عیش شما تمام شود. تمام همراهان را دعاگو هستم، به خصوص عیسی بیک را، چشمهایش را شما عوض من ببوسید، محمد [هم] عرض سلام می‌رساند.

تصویر نامه

روزنامه شرق نوشت: شاید این دستور حتی از آن دستور قبلی هم عجیب‌تر و دور از ذهن‌تر باشد، چگونه می‌توان پزشکان را در محل‌های درمانی از نظر جنسیت تفکیک کرد؟ فایده این کار چی ست؟ فی‌ذاته توهینی که به گروهی مرد و زن میاسال که چیزی جز درمان در نظرگاهشان نیست به‌شمار نمی‌رود؟ در شرایط اورژانس و لحظات خطیری که تنها جان بیمار مورد نظر تیم پزشکی است، چگونه می‌توان چنین ملاحظات حقیری را هم بدون درخطرانداختن بیمار رعایت کرد؟

گویا یک نفر به‌جد می‌خواهد تعابیر و مصداق‌های مختلف سوگند پزشکان در درمان فارغ از جنس و سایر خصوصیات بیمار را یک بار دیگر تعریف کرده و میزان پایبندی پزشکان را به آنها بیازماید. اما تردید نمی‌توان داشت نوع واکنش جامعه پزشکی در برابر این‌گونه دستورات در چنین پیشرفت‌های مشعشعانه‌ای بی‌تأثیر نبوده است.

جامعه پزشکی در چنین مواردی در انزوای کامل از عرصه عمومی قرار دارد. اگرچه بیشترین تأثیر چنین دستورات خلق‌الساعه‌ای بر سلامت مردم است اما در سکوت عرصه عمومی هم جامعه پزشکی نمی‌تواند نسبت به آنچه مسئولیت اجتماعی اوست، بی‌تفاوت بماند.

بی‌تردید به این زودی‌ها نه اجبار همه بیماران به حجاب امکان‌پذیر است و نه تفکیک جنسیتی بخش‌ها و پزشکان. اما آنچه بدیهی است، اینکه صادرکنندگان چنین دستوراتی هیچ‌گاه آمال برآورده‌نشدنی خود را فراموش نکرده پس از چندی تا نیل به درجاتی از آن را به هر دلیل دنبال می‌کنند. فراموش‌کاری و تسامح خصیصه جامعه پزشکی است که تا دستور بعدی یا به دستورات قبلی خود را عادت داده است، یا اساسا دیگر اینجا نیست که موظف به واکنشی باشد.

مرد جوان ادامه داد: پس از ورود به خانه یک دوربین در آنجا نصب کردم تا متوجه شوم همسرم در این خانه چکار می‌کند. بعد از چند روز وقتی فیلم دوربین‌ها را دیدم شوکه شدم چون همسرم در آن خانه با مردان غریبه ملاقات داشت که یکی از آنها، یک مربی دوچرخه‌سواری بود و او را می‌شناختم.با این شکایت، زن ورزشکار به دستور قاضی بازداشت اما در بازجویی‌ها منکر رابطه پنهانی شد.

بدین ترتیب پرونده برای تحقیق و رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در نخستین جلسه رسیدگی زن ورزشکار در حالی که ادعای شوهرش را مبنی بر روابط پنهانی رد می‌کرد، گفت: شوهرم مرد شکاکی است و همیشه سر این موضوع با هم مشکل داشتیم. او همیشه به من بدبین بود و مدام مرا تعقیب می‌کرد. ماجرای خانه مجردی هم ساخته ذهن خودش است. من به خاطر کارم یک دفتر اجاره کرده‌ام و از آنجا که رشته ورزشی که در آن فعالیت می‌کنم یک رشته غیررسمی است برای ملاقات‌ با شاگردانم و دیگر مربیان نیاز به یک دفتر کار داشتم تا با هم جلساتی برگزار کنیم. همه کسانی که به آن محل مراجعه کرده‌اند مربی، ورزشکار و شاگردانم هستند و من با هیچ‌یک از آنها رابطه پنهانی نداشته‌ام. رابطه ما در حد مربی و شاگردی بوده و هیچ‌کدام از ادعاهای همسرم را قبول ندارم. او می‌خواهد با دروغگویی مرا بی‌آبرو کند چون به موفقیت‌های من حسودی می‌کند، اما در ادامه جلسه، همسر این زن فیلم‌های دوربین مدار بسته را به قضات ارائه کرد و از آنها خواست پس از بازبینی فیلم‌ها خودشان قضاوت کنند.

به این ترتیب قضات نیز پس از بررسی فیلم‌ها دستور تحقیقات بیشتر را صادر کردند و قرار شد افرادی که در فیلم حضور داشته‌اند برای تحقیق و بازجویی به دادگاه احضار شوند.

منبع: ایران