دادسرای جنایی

خلیج فارس:روزنامه اعتماد مهم‌ترین جرم و جنایات هفته آخر بهمن‌ماه ۱۴۰۳ را بررسی کرده است.

این روزنامه نوشت: «مردم تا به حال در روزنامه‌ها این همه خبر قتل را با هم یک جا نخوانده‌اند. شاید آنها وقتی این گزارش‌ها را می‌خوانند با ناامیدی بگویند: «چرا؟» سوال‌شان را خوب می‌فهمم، اما دانستن پاسخ سوالات آنها دردی را دوا نمی‌کند.» افزایش وقوع رفتارهای خشونت بار و مجرمانه در سال‌های اخیر به یکی از دغدغه‌های جهانی تبدیل شده است، اما رشد جرم و جنایت در ایران در چندسال اخیر رو به رشد بوده‌است.

هفته گذشته جنایات مهمی در کشور رخ داده است؛ تا جایی که در دو مورد از این جنایات دانشجویان دانشگاه تهران و برخی شهروندان سمنان اعتراض کرده‌اند؛ سارقان در تهران و در کوی دانشگاه، گوشی و لپ‌تاپ دانشجوی نخبه را سرقت کرده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده‌اند. در سمنان نیز دو، سه نفر از اتباع یک جوان را ربوده و او را به قتل رسانده‌ا ند .

حالا در این گزارش به حوادثی که طی هفته آخر بهمن ‌ماه رخ داده پرداخته‌ایم.

قتل دانشجوی نخبه در کوی دانشگاه

حدود ساعت ۹ و نیم شب ۲۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۳، فردی با پلیس و اورژانس تماس گرفته و عنوان کرده که پسر جوانی غرق در خون حوالی کوی دانشگاه مقابل دانشکده مدیریت روی زمین افتاده است. پس از تماس این فرد امدادگران اورژانس و ماموران کلانتری در صحنه حضور پیدا کرده و «امیرمحمد خالقی» دانشجوی نخبه را به بیمارستان شریعتی رسانده‌اند، اما او بر اثر شدت جراحات در بیمارستان جان خود را از دست داده است. گزارش این حادثه به بازپرس کشیک قتل و تیم بررسی صحنه جرم اعلام می‌شود و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را آغاز می‌کنند. کارآگاهان در ابتدا به بازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته اطراف محل جرم می‌پردازند و پی می‌برند امیرمحمد در حالی که کوله‌پشتی بر دوش داشته و در نزدیکی ورودی خوابگاه بوده ناگهان دو مرد سوار بر موتور‌سیکلت به سمت او رفته و وقتی با مقاومت امیرمحمد مواجه شده‌اند یکی از آن دو از موتور پیاده شده و به سمت این جوان حمله کرده است، اما وقتی امیرمحمد کوله‌پشتی را از آنها گرفته، آنها با چاقو به او ضربه وارد کرده و سپس از محل جرم گریخته‌اند. در بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته آن طور که مشخص است سارقان پلاک موتورسیکلت و صورت خود را پوشانده تا هیچ ردی از آنها به جا نماند. با این حال شش روز بعد در ۳۰ بهمن‌ماه امسال دو سارق که یکی از آنها امیرمحمد خالقی را به قتل رسانده، دستگیر می‌شوند. سارق قاتل در اظهارات خود عنوان کرده: «همدستم او را شناسایی کرد و گفت صددرصد دانشجو است و در کوله‌اش لپ‌تاپ وجود دارد. رفتیم و تا من پیاده شدم او فرار کرد. همدستم با موتور دنبال او رفت و از پشت لباس دانشجو را گرفت. من به آنها رسیدم. دانشجو گفت کیفم را بده و گوشی‌ام را ببر. گفتم عیب ندارد گوشی را بده کیف را بگیر! همدستم رو به دانشجو گفت کیفت را بده. دانشجو به صورت من و همدستم زد. بعد همدستم به من گفت با چاقو او را بزن و من هم با چاقو دانشجو را زدم.» سارق دیگر نیز گفته: «وقتی فهمیدم این دانشجو کشته شده لپ‌تاپش را نگه داشتم، اما گوشی او را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فروختم.» سارقان دو اسفند‌ماه جاری تحت تدابیر امنیتی به محل وقوع جرم رفته و صحنه جرم را بازسازی کرده‌اند.
آتش زدن عمدی خودرو و قتل همسر

۲۸ بهمن ماه امسال، مردی در شهرستان رضوانشهر استان گیلان همسر ۴۰ ساله خود را با هویت «نجیبه حسن‌خانی» داخل ماشین به آتش کشیده است. این زن پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. «حامد شادبهر» فرمانده انتظامی شهرستان رضوانشهر در مورد این حادثه اعلام کرده است: « در پی اعلام فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر آتش‌سوزی خودرو سواری در یکی از محله‌های رضوانشهر، بررسی موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت. با حضور پلیس در محل، مشخص شد زنی حدودا ۴۰ساله به علت سوختگی شدید ناشی از حریق خودرو توسط عوامل اورژانس به مرکز درمانی منتقل شده است، اما با وجود تلاش کادر درمان مصدوم در بیمارستان جان‌باخته است. در تحقیقات اولیه ماموران به شوهر این زن مشکوک شده و او را با هماهنگی مرجع قضایی دستگیر کردند. متهم ۴۵ساله در تحقیقات پلیس به آتش زدن عمدی خودرو و قتل همسرش به علت اختلافات خانوادگی اعتراف کرد.»
قتل دختر کرمانشاهی به دست پدر

۲۹ بهمن ماه سال جاری، «علی کرمی» رییس پلیس آگاهی کرمانشاه گفت: «به دنبال وقوع قتل دختر جوانی در کرمانشاه، رسیدگی به موضوع در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت. در تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی کرمانشاه مشخص شد دختر جوان به دست پدر خود و با ضربات چاقو به قتل رسیده و فرد قاتل نیز پس از ارتکاب جرم متواری شده است. با دریافت این اطلاعات، تحقیقات گسترده پلیس برای شناسایی مخفیگاه متهم متواری آغاز شد و کارآگاهان توانستند متهم را دستگیر کنند.» همچنین «بهزاد شهبازی» مدیرکل بهزیستی کرمانشاه نیز در مورد جزییات بیشتر این خبر گفت: «دختری که در کرمانشاه به دست پدرش کشته شده، مطلقه بوده و حدود ۲۳ سال سن داشته است. خواهر ۱۷‌ساله مقتول وقتی از مدرسه بازمی‌گردد، متوجه می‌شود که این اتفاق افتاده و پدرش، یکی از خواهرانش را کشته است. ماجرا این‌گونه بوده که دختر خانمی با ما تماس گرفته و گفته که پدرم، خواهرم را کشته و یک خواهر کوچک ۱۷‌ساله دارم که در خانه است. در زمان ورود ما به خانه، دختر کشته شده بود و پدر نیز متواری بوده است. خانواده به نیروهای ما اعلام کرده‌اند که پدر خانواده به‌دلیل اینکه دختر در یک‌ماه گذشته طلاق گرفته پدرشان او را کشته است.»
قتل برادر ناتنی در بازار تهران

مرد جوانی که در اقدامی هولناک برادر ناتنی خود را به قتل رسانده بود، دستگیر شد. حوالی ساعت ۱۳ روز ۳۰ بهمن‌ماه امسال، ماموران کلانتری ۱۱۳ بازار از طریق تماس تلفنی با صادق تبریزی؛ قاضی ویژه قتل شعبه هشتم دادسرای امور جنایی، مرگ مشکوک مرد جوانی را روی تخت بیمارستان بازرگانان گزارش کردند. با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به‌همراه بازپرس جنایی راهی سردخانه بیمارستان شدند و جسد مرد جوانی را مشاهده کردند که از ناحیه قفسه سینه هدف ضربه جسمی نوک‌تیز قرار گرفته بود؛ بررسی‌های اولیه هم نشان می‌داد که مقتول توسط برادر ناتنی خود در یک کارگاه خیاطی قربانی جنایت شده است. به این ترتیب کارآگاهان اداره دهم راهی صحنه جرم شدند و مردی را که هنوز نمی‌دانست برادر ناتنی‌‌اش به کام مرگ فرو رفته است، به‌اتهام مباشرت در قتل عمدی دستگیر کردند. متهم ماجرای جنایت را این‌طور توضیح داد: «چندی سال پیش به‌همراه برادر ناتنی‌ام به ایران آمدیم و این کارگاه را تأسیس کردیم، اما این اواخر به‌خاطر اختلافات مالی با یکدیگر دچار مشکل شدیم که ساعتی پیش به‌خاطر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و در یک لحظه با قیچی بزرگی که روی میز قرار داشت یک ضربه به قفسه سینه‌اش وارد کردم، نمی‌دانستم ضربه‌ام مرگبار است و فکر می‌کردم که او هنوز زنده باشد ولی به‌جرم ارتکاب جنایت دستگیر شدم.» پس از پایان تحقیقات میدانی در بیمارستان و صحنه جرم، کارآگاهان اداره دهم ماموریت یافتند با اقدامات اطلاعاتی، تحقیقات خود را در رابطه با این پرونده ادامه بدهند. با دستور قاضی تبریزی از شعبه هشتم دادسرای جنایی، جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
قتل با اسلحه وینچستر

روز سه‌شنبه ٣٠ بهمن‌ماه امسال، حدود ساعت یک بامداد، یک زن و شوهر جوان که به خانه خود در روستای اسماعیل‌آباد در حومه مشهد بازگشتند هنگام ورود به حیاط، زن جوان در حال باز کردن در بود که ناگهان صدای شلیک گلوله به گوش رسید. مردی از بستگان و همسایگان آنها با اسلحه وینجستر به طرف آنها شلیک کرد و هر دو نفر را هدف گلوله‌هاى ساچمه‌ای قرار داد. خواهر مرد جوان که در ساختمان مجاور بود با شنیدن صداها، از پنجره فریاد زد. مهاجم مسلح، اسلحه خود را به سمت ساختمان گرفت وگلوله دیگری شلیک کرد که به در و دیوار برخورد کرد. پس از فرار مهاجم، اطرافیان زوج مجروح آنها را به بیمارستان هاشمی‌نژاد منتقل کردند، اما مرد ۳۶ ساله با وجود تلاش‌های کادر درمان جان باخت. تحقیقات پلیس پس از وقوع این حادثه آغاز شد و قاضی ویژه قتل عمد برای بررسی ابعاد جرم به محل حادثه اعزام شد. در جریان تحقیقات مشخص شد که این جنایت به دلیل اختلافات خانوادگی و مشکلات ساخت وساز در محله رخ داده است. همزمان با تحقیقات، آتش‌سوزی‌هایی در خانه‌های نزدیک به محل حادثه رخ داد که پلیس آنها را با جنایت مرتبط می‌داند. تحقیقات ادامه دارد و کارآگاهان در حال پیگیری عامل جنایت برای دستگیری او هستند.
قتل یک جوان در سمنان

همزمان با قتل جوان مهدی‌شهری در سمنان و اعتراض مردم در این شهرستان، حکم اخراج بیش از دو هزار و ۵۰۰ تبعه خارجی غیرمجاز صادر شد. خبرگزاری مهر ۳۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در مورد این حادثه نوشت: «همزمان با ربوده شدن و سپس قتل مازیار تورانیان و اعتراض مردم مهدیشهری به این موضوع، دادگستری، نیروی انتظامی و همچنین شورای تأمین شهرستان مهدیشهر به موضوع ورود کردند. در نخستین واکنش به قتل جوان مهدی‌شهری، فرمانداری شهرستان مهدیشهر در اطلاعیه‌ای تاکید کرد: «اخراج اتباع خارجی از این شهرستان مصوب شده است. در اطلاعیه فرمانداری مهدی‌شهر ذکر شده است که بر اساس مصوبه جلسه فوق‌العاده شماره ٣۴ شورای تأمین شهرستان مهدی‌شهر مصوب شد که از ابتدای اسفندماه ١۴٠٣، تعداد دو هزار و ۵۹۵ نفر از اتباع خارجی مشمول طرح بازشماری و سرشماری، ساکن در شهرستان، با هماهنگی دستگاه‌های قضایی، انتظامی و اداره کل اتباع و مهاجران امور خارجی از شهرستان مهدیشهر به کشورشان طرد شوند.» فرماندهی انتظامی استان سمنان واکنش جدی به ماجرای قتل جوان مهدی‌شهری داشت و در اطلاعیه‌ای فوری نوشت: « با تلاش پلیس آگاهی و شهرستان مهدی‌شهر سرانجام پرونده مفقودی جوان مهدی‌شهری به نتیجه رسید و افرادی در رابطه با این پرونده دستگیر شدند و تحقیقات علمی پلیس تا روشن شدن تمامی ابعاد این پرونده ادامه دارد.» صبح روز سه‌شنبه دادگستری استان سمنان نیز دستگیری قاتلان جوان مهدیشهری را تایید کرد، اما ذکری از نام اتباع خارجی نکرد. رییس کل دادگستری استان سمنان گفت: «پس از اقدامات قضایی و انتظامی لازم در نهایت مشخص شد، فرد مفقودی توسط مظنونان دستگیر شده به قتل رسیده است.» صادق اکبری با بیان اینکه متهمان به ارتکاب قتل اقرار کردند و همچنین جسد متوفی نیز کشف شده است، گفت: «جسد نامبرده برای سیر مراحل قانونی، تحویل پزشکی قانونی شده و متهمان با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.» مردم مهدی‌شهر ۳۰ بهمن‌ماه امسال در پی قتل این جوان در مقابل فرمانداری تجمع و خواستار اخراج اتباع خارجی از شهرستان شدند و مسوولان شهرستان هم به مردم اطمینان دادند که به صورت ویژه به این پرونده رسیدگی خواهند کرد. رییس کل دادگستری استان سمنان نیز در این خصوص اعلام کرد: «از آنجایی که این حادثه سبب جریحه‌دار شدن خاطر شهروندان مهدی‌شهر شده است، این اطمینان خاطر وجود داشته باشد که عاملان این جنایت بسزای اعمال خویش خواهند رسید.» به‌رغم اینکه هیچ مقامی در بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های خود تایید نکرده که هویت قاتلان این جوان مهدی‌شهری از اتباع است، اما از مصوبه شورای تأمین فرمانداری می‌توان دریافت که این اتفاق توسط اتباع خارجی رخ داده است.

خلیج فارس: خواستگار کینه جو وقتی از دختر مورد علاقه اش جواب منفی شنید، ‌ وی را ربود تا جانش را بگیرد اما نقشه جنایت او ناکام ماند.

به گزارش«خلیج فارس»؛چند شب قبل پیکر نیمه‌جان دختری جوان در یک جاده فرعی در جنوب غرب تهران پیدا و توسط شاهدان به بیمارستان منتقل شد. دور پیکر این دختر ملحفه‌ای پیچیده شده بود و وی به سختی نفس می‌کشید. با انتقال دختر جوان به بیمارستان، وی از خطر مرگ نجات یافت و پس از درمان اولیه، اسرار گروگانگیری هولناکی را فاش کرد. او به ماموران گفت: گروگانگیر فردی به نام میلاداست. او در همسایگی ما زندگی می‌کرد و مدتی قبل از من خواستگاری کرد اما به او جواب منفی دادم. چون هیچ علاقه‌ای به او نداشتم اما میلاد دست بردار نبود.

دختر جوان ادامه داد: مزاحمت‌های میلاد ادامه داشت تا اینکه شب حادثه وقتی از محل کارم خارج شدم تا به خانه بروم، میلاد سد راهم شد. او نقاب به صورت زده بود و چاقویی روی پهلویم قرار داد و با تهدید مرا سوار ماشینش کرد و راه افتاد. میلاد مرا به خانه‌ای در جنوب غرب تهران برد و در آنجا به شدت با مشت و لگد به جانم افتاد. او می‌خواست به زور جواب بله بگیرد و دور از چشم پدر و مادرم، مرا به عقد خود در بیاورد اما وقتی مخالفت کردم، گفت که جانم را می‌گیرد.

شاکی ادامه داد: میلاد آنقدر مرا شکنجه کرد که از هوش رفتم. چشمانم را که باز کردم روی تخت بیمارستان بودم. ظاهرا میلاد به گمان اینکه مرا به قتل رسانده، پیکرم را لای ملاحفه ای پیچیده و کنار خیابان رهایم کرده بود. اما بخت با من یار بود که خانواده‌ای که از آنجا می‌گذشتند، مرا دیدند و اورژانس را خبر کردند و جانم را نجات دادند. حالا هم من از میلاد شکایت دارم، چرا که قصد داشته مرا به قتل برساند اما موفق نشده است.

با شکایت این دختر، پرونده ای در دادسرای جنایی تشکیل شده و گروهی از ماموران زیر نظر قاضی کیاستی نیا بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات خود را برای دستگیری خواستگار کینه جوی دختر جوان آغاز کرده اند.

منبع:همشهری آنلاین

خلیج فارس:روزنامه اعتماد نوشت: روز اول فروردین ۱۴۰۳ یکتا ناصر، بازیگر سینما و تلویزیون پستی را در اینستاگرام خود منتشر کرد مبنی بر اینکه منوچهر هادی، همسر سابق او فرزند مشترک‌شان را ربوده است. انتشار این پست واکنش‌های منفی از سوی اذهان عمومی به دنبال داشت تا جایی که باعث شد مجدد بحث حضانت فرزند و ایراداتی که در قانون کشور ما برای این موضوع وجود دارد، مطرح شود و برخی افراد به آن خرده بگیرند. پس از انتشار پست اینستاگرامی یکتا ناصر و اظهار ناراحتی او نسبت به عدم استرداد فرزند مشترک‌شان، منوچهر هادی در یک پست اینستاگرامی اعلام کرد که بعد از چهارم فروردین بچه به مادر تحویل داده می‌شود.

پس از این اتفاقات یکتا ناصر و منوچهر هادی به دادسرای جنایی فرا خوانده شدند. پس از حضور این زوج در دادسرای جنایی؛ محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در پست اینستاگرامی خود نوشت: «این دو هنرمند عزیز (یکتا ناصر و منوچهر هادی زوج سابق) با حضور در دادسرای جنایی مشکل ایجاد شده در خصوص فرزند مشترک خود را حل و فصل کردند و با صحبت‌هایی که با آنان شد به توافقی دست یافتند تا تلاش بیشتری جهت آرامش و پیشرفت فرزند مشترک خود سوفیا کنند. پست‌های اینستاگرام جنجالی اخیر را پاک کردند و آرامش را به خود و فرزند مشترک‌شان بازگرداندند.» حضور این زوج سابق در دادسرای جنایی این سوال را در ذهن افکار عمومی ایجاد کرد که چرا شکایت یکتا ناصر علیه منوچهر هادی بابت حضانت فرزند مشترک شان باعث شد پای آن‌ها به دادسرای جنایی باز شود؟! حالا «اعتماد» در همین راستا با وکیل یکتا ناصر مصاحبه کرده است.
قاضی کشیک با آقای هادی تماس گرفت، اما او پاسخگو نبود

«توحید بختیاری» وکیل پایه یک دادگستری در مورد اتفاقاتی که در تعطیلات نوروز برای یکتا ناصر رخ داده به «اعتماد» می‌گوید: «پرونده بر این اساس بود که موکل بنده تا ۷ سالگی حضانت تنها فرزند مشترک خود و آقای منوچهر هادی را بر عهده داشته باشد. آذر ماه ۱۴۰۲ فرزند مشترک آن‌ها ۷ ساله شد و آقای هادی دادخواستی را جهت اخذ حضانت علیه موکلم مطرح کرد که دادگاه مربوطه نیز در ۱۴ اسفندماه ۱۴۰۲ برگزار شد. قاضی پرونده دستور موقتی مبنی بر ملاقات طفل توسط آقای هادی برای یک روز در هفته صادر کرد البته تا زمانی که پرونده طبق بررسی‌های لازم و صلاحیت طرفین، از سوی دادگاه خانواده تعیین تکلیف شود. بر اساس همین دستور صادره روز دوشنبه ۲۸ اسفند ماه فرزند مشترک تحویل آقای هادی شد. قرار بود ۲۹ اسفند ماه فرزند به موکل بنده بازگردانده شود، اما آقای هادی ساعت ۲ ظهر روز ۲۹ اسفند اعلام کرد که قصد بازگرداندن فرزندشان را ندارد. همین مساله باعث شد موکل بنده ابتدا به کلانتری مراجعه و شکایتی را تنظیم کند.

بعد از ثبت شکایت، فرزند مشترک با موکل بنده تماس گرفت و اظهار ناراحتی کرد و گفت دوست دارد به خانه برگردد. موکل بنده هم، چون مادر است، تحت تاثیر قرار می‌گیرد و به خانه آقای هادی مراجعه می‌کند، اما آقای هادی فرزند را تحویل خانم ناصر نمی‌دهد. به همین خاطر موکل بنده با پلیس ۱۱۰ تماس می‌گیرد. با حضور پلیس، خانم ناصر به همراه بنده و آقای هادی به کلانتری ولنجک مراجعه می‌کنیم. در کلانتری ولنجک طرفین ارشاد می‌شوند و به آقای هادی گفته می‌شود اگر امکان دارد فرزند را تحویل مادر بدهد، اما آقای هادی قبول نمی‌کند.

در نهایت ساعت ۱۱ شب ما شکایتی را علیه ایشان بابت این موضوع و اتهامات دیگر که محرمانه است، مطرح کردیم. در کلانتری به موکل بنده گفته شد که تا تعطیلات تمام نشود نمی‌توانند کاری کنند و باید دادگاه خانواده و قاضی پرونده بعد از تعطیلات دستور بدهد که فرزند مشترک به مادر مسترد شود. برای همین بامداد ۱ فروردین موکل بنده پستی را منتشر می‌کند و از تمام مادران استمداد می‌کند و با اشاره به سفره هفت سینی که با دخترش چیده بود، می‌گوید؛ قرار بوده کنار دخترش باشد، اما متاسفانه آقای هادی سوفیا را برده و نیاورده است.

یک روز بعد از انتشار این پست از قوه قضاییه با ما تماس گرفتند و گفتند شما می‌توانید به قاضی کشیک مراجعه کنید که در ایام تعطیلات نیز به شکایات رسیدگی می‌کنند. ما به قاضی کشیک مراجعه کردیم. قاضی کشیک از ما خواست تا دستور موقت را ارائه بدهیم، اما متاسفانه به جهت تعطیلی شعبه خانواده و اینکه دستور موقت به ما ابلاغ نشده بود به آن دسترسی نداشتیم. برای همین قاضی کشیک هم امکان مداخله و صدور دستور استرداد طفل را پیدا نکرد. البته با آقای هادی تماس گرفته شد، اما آقای هادی پاسخگو نبود. در نهایت فشار افکار عمومی باعث شد آقای هادی در صفحه اینستاگرام خود پستی را منتشر و عنوان کند که هیچ اتفاقی نیفتاده و فقط خواسته چند روز اول عید را با دخترش باشد و مسافرت برود و چهارم بچه را به مادرش تحویل می‌دهد.»
ششم فروردین به دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت مراجعه کردیم

وکیل یکتا ناصر درباره حضور در دادسرای جنایی می‌گوید: «بعد از این پست موکل بنده امیدوار شد که بعد از تعطیلات چهار روزه فرزند مشترک حتما تحویل‌شان می‌شود، اما روز چهارم از دفتر قاضی شهریاری با ما تماس گرفتند که پنجم فروردین ساعت ۱۲ ظهر در دادسرای جنایی حضور پیدا کنیم. به ما گفته شد قرار است آقای هادی هم حضور داشته باشد و طفل را تحویل مادر بدهد. روز پنجم فروردین بنده به همراه موکل و پدر ایشان به دادسرای جنایی مراجعه کردیم. آقای هادی نیز به دادسرای جنایی آمد، اما متاسفانه فرزند مشترک را نیاورده بود. در دادسرای جنایی یک سری پیش شرط‌هایی برای موکل بنده مطرح شد مبنی بر اینکه باید پستی که منتشر شده برداشته و تعهد داده شود هر هفته فرزند مشترک را تحویل آقای هادی بدهند.

موکل بنده آنجا اعلام کرد که موضوع مطرح شده مبنی بر ملاقات هفتگی، دستور موقت قاضی بوده و نیازی به امضا و تعهد مجدد ندارد و در ضمن آقای هادی تخلف کرده و بچه را پس نداده است، بنابراین مطابق قانون حمایت از خانواده امکان دارد به دستور قاضی ملاقات لغو یا محدود شود. موکل بنده همچنین در مورد پستی که منتشر کرده بود، توضیح داد که این پست خطاب به مادران این سرزمین منتشر شده و آقای هادی هم جواب او را با یک پست داده است پس چرا فقط او باید پست را حذف کند؟! ضمنا موکل بنده عنوان کرد که موضوعات مطرح شده ارتباطی با استرداد طفل ندارد، اما خب متاسفانه موکلم را مجبور کردند که هر دو تعهدنامه را امضا کند.

در نهایت هم پس از یک جلسه سه، چهار ساعته بنده و موکلم به همراه پدرشان به خانه مادر آقای هادی مراجعه کردیم؛ جایی که روز اول سوفیا اعلام کرده بود آنجاست. ما ساعت ۵ بعدازظهر روز پنجم فروردین ماه فرزند مشترک را تحویل گرفتیم. صحنه دردناکی بود. چون مادر و دختر تعلق خاطر داشتند و گریه می‌کردند. همان جا مجددا از موکل بنده امضای صورت جلسه تحویل بچه را گرفتند. جالب آنکه همان روزی که ما بچه را تحویل گرفتیم از دادسرای فرهنگ و رسانه با ما تماس گرفتند و گفتند پرونده شکایت شما علیه آقای هادی به ما ارجاع شده است و نمی‌دانیم چرا شما به دادسرای جنایی رفتید! مراجعه ما به دادسرای جنایی طبق هیچ گونه دستور و ابلاغیه‌ای صورت نگرفته بود و ما اصلا نمی‌دانیم چرا پرونده به دادسرای جنایی کشیده شد! و چرا ما تلفنی به آنجا دعوت شده بودیم و بر چه اساسی از موکل بنده تعهداتی گرفته شد؟

ساعاتی بعد از اتمام جلسه هم آقای شهریاری پستی در اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت؛ جلسه‌ای که با این دو هنرمند و زوج سابق داشتیم به مصالحه ختم شد و فرزند تحویل مادر شد. در صورتی که ما در این جلسه به هیچ مصالحه‌ای نرسیدیم. جلسه بسیار طولانی و پر فشار بود که در نهایت موکل بنده جهت گرفتن فرزند به ناچار صورت جلساتی را امضا کرد. پس از این ماجراها، خانم ناصر نیز در واکنش به پست آقای شهریاری پستی منتشر کرد و هرگونه مصالحه با آقای هادی را تکذیب کرد. ما همچنین روز ششم فروردین ماه به دستور دادسرای فرهنگ و رسانه به پلیس امنیت تهران بزرگ مراجعه کردیم و اظهارات و شکایت‌مان علیه آقای هادی که قبلا در کلانتری ولنجک ثبت شده بود را مجدد ثبت کردیم و قرار شد در روز پانزدهم فروردین ماه مدارک لازم را در اختیار ضابط قضایی قرار بدهیم تا پرونده به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شود که در خصوص عدم استرداد طفل و سایر موضوعاتی که طی چند ماه اخیر رخ داده و موکل بنده از آقای هادی شکایت مطرح کرده، در آنجا رسیدگی شود.

پرونده حضانت فرزند مشترک نیز در شعبه دادگاه خانواده ۲ تهران مفتوح بوده و مقرر شده بعد از تعطیلات نوروزی پرونده به مشاور خانواده جهت بررسی صلاح طفل و صلاحیت پدر و مادر ارجاع شود. موضوع حضانت و ملاقات فرزند مشترک موکلم و آقای هادی که می‌توانست مثل خیلی از موارد مشابه بدون هرگونه تنش و ناراحتی مدیریت شود، به دلایلی که امکان طرح آن وجود ندارد، بسیار بغرنج و آزار‌دهنده شده است و مثل تمام پرونده‌های مشابه آسیب اصلی را در این بین فرزند مشترک می‌بیند. امیدواریم قاضی پرونده با درنظر گرفتن صلاح فرزند مشترک، حضانت دختر ۷ ساله موکل را به مادر واگذار کند و همچنین تمهیداتی را برای احتمال عدم استرداد طفل به موکل در رای خود پیش‌بینی کند.»

خلیج فارس:‌یکتا ناصر و منوچهر هادی دیروز با حضور در دادسرای جنایی به اختلافات چند روز گذشته خود بر سر نگهداری از دخترشان پایان دادند.

تیپ عجیب منوچهر هادی در مقابل یکتا ناصر در دادسرای جنایی مورد توجه کاربران قرار گرفت.

کتابشاه، یکی از کاربران نوشت: یکتا ناصر و منوچهر هادی رفتند دادسرای جنایی برای حل مشکلشون، ولی تیپ منوچهر هادی یه جوریه انگار به جرم کیف‌قاپی گرفتنش

بیگانه نوشت: منوچهر هادی وایب خلافکارای سطح ۳ می‌ده که دلش می‌خواست سطح ۱ باشه ولی همیشه نوچه مونده.

فراز هم اینطور واکنش نشان داد: ناموسا نگاه کنید تیپ و سر و وضع و شلوار پلنگی که منوچهر هادی تن کرده رفته دادسرا واقعا حیف و صد حیف از یکتا ناصر

فرانک هم در انتها عکس زیر را منتشر کرد و نوشت:

 خلافکارای تهران: ۱

منوچهر هادی: ۰