اکبر شکوه
فصل برداشت محصول خرما در اهرم به اتمام رسید و کشاورزان (نخلداران) محصولشان را بستهبندی شده، در خانه نگهداری می کنند!
پس از یک سال کاری که کشاورز با سختی و هزینههای گزاف پشت سر گذاشته و محصول خود را برداشت و بستهبندی می کند، تازه وارد مرحلهی بازاریابی میشود که این مرحله داستان خاص خود را دارد.
انتقاد پررنگی که به مدیران حوزه کشاورزی در استان بوشهر وارد است، عدم تهیه و تقویت بازار فروش محصول نخل میباشد، به طوری که تعداد زیادی از کشاورزان برای فروش خرمایشان، مجبورند ماهها برای یافتن مشتری مناسب در تکاپو باشند و یا اینکه پس از فروش، در انتظار نقد شدن چک خریدار باشند.
با توجه به اهمیت و ارزش غذایی «خرما» و اینکه این محصول به همراه «گوجه» خارج از فصل دو محصول مهم استان بوشهر محسوب میشوند، اینکه همچنان مقامات استان در بازاریابی این دو محصول اقدام موثری نداشتهاند، جای سوال دارد.
اضافه کنم که «خرمای کبکاب تنگستان» دارای برند ملی جغرافیاییست و از نظر کیفیت، یک محصول خاص در سطح کشور و حتی دنیا محسوب میشود.
نکتهی دیگری که میتوان نتایجی از آن حاصل کرد، شیوهی کار نخلداری در تنگستان بوده که همچنان به سبک و سیاق گذشته انجام میشود. امروزه در شهرستان تنگستان و شهر اهرم، بعنوان یکی از قطب های رطب و خرما در استان بوشهر و کشور، مراحل مختلف نخلداری تفاوت چندانی با روشهای مثلا پنجاه سال پیش ندارد. اینکه کشاورزان این منطقه سنت و فرهنگ اصیل نخلداری را حفظ کردهاند یک بحث بوده و اینکه دولت با توجه به پیشرفت و توسعه حوزه کشاورزی در بخش تجهیزات و ادوات کار، چرا نتوانسته نخلداران این منطقه را به روز کند، بحث دیگریست و کارشناسان این حوزه باید این مهم را مورد بررسی قرار دهند که چگونه نتوانستهاند کشاورزان تنگستانی را به موازات توسعه کمی نخیلاتشان، در توسعه سختافزاری کارشان حمایت و هدایت کنند.
متاسفانه «نخل» و «خرما» جایگاه خاصی در بین گفتمان (جریان) رسمی استان بوشهر ندارد، تا جایی که بر خلاف استانهای دیگر که برای محصول اول منطقه خود، در طول سال برنامههای متعددی اجرا می کنند، هیچ رویدادی فرهنگی با معرفی محصول نخل در استان بوشهر وجود ندارد!
صرفا یک نمایشگاه با رویکرد تجاری و با حضور چند تاجر استان در بوشهر برگزار میشود که عملا نخلداران استان حضوری در این نمایشگاه ندارند.
خاطرم هست که دو سال پیش برای دریافت جایزه و تقدیر در «جشنواره ملی عکس برداشت محصول» به ادارهکل جهاد کشاورزی دعوت شده بودم و در حضور مدیرکل و معاونین جهاد کشاورزی استان و همچنین مدیران جهاد کشاورزی شهرستانهای استان، فرصت را مناسب دیدم و این نقد را در آن جلسه مطرح و این پیشنهاد و ایده را در ذهن مدیران نهادم که جهاد کشاورزی میتواند با همکاری و مشارکت نهادهای فرهنگی مانند ادارهکل فرهنگ و ارشاد و انجمن سینمای جوان، رویدادهایی مانند جشنواره ملی عکس به میزبانی بوشهر برگزار کند که مورد استقبال مدیرکل وقت قرار گرفت؛ هرچند می دانستم که این موضوع نیاز به پیگیری مدیران فرهنگی نیز دارد، اما مطالبه خود را مطرح کردم تا حداقل کاری که میتوانستم را انجام دهم.
استان بوشهر در حوزههای «رسانه» و «فرهنگ و هنر»، از دیرباز در سطح کشور حرف برای گفتن داشته و تاریخ مطبوعات این استان و شخصیتهای متعدد ملی و بینالمللی در مقولههای نویسندگی و بخشهای مختلف هنری در این استان، گواه این ادعاست؛ پس چرا مقامات استان از این ظرفیت برای معرفی بیشتر و بهتر این محصول ویژه بهره نبرده و اقدامی نمی کنند؟!
البته این مشخصهی منفی کماهمیت جلوه دادن و نپرداختن به ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و اقلیمی استان بوشهر، که در توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این استان موثر است، در سطوح مختلف مدیریتی این استان دیده میشود.
به هر روی، کشاورزی که در سالهای نه چندان دور، با فروش محصول نخلیلاتش، هزینههای معیشتی خود و خانوادهش را تامین و بخشی از سود خود را نیز پسانداز میکرد، اکنون با توجه به شرایط اقتصادی حاکم، بالا رفتن هزینههای نخلداری (در تمامی مراحل کاشت، داشت و برداشت) و همچنین عدم بازار فروش مناسب، در شرایط سختی قرار گرفته است. در این وضعیت، تنها کاری که مقامات وزارت جهاد کشاورزی برای حمایت از کشاورزانی که محصولشان روی دستشان مانده، میتوانند انجام دهند این است که با تهیه و تقویت بازار خرید و فروش خرما، با قیمتی که برای کشاورز به صرفه باشد، امید و انگیزهی ادامهی این پیشهی مشقتبار را برایشان بازگردانند.