حسن محدث زاده | روزنامه نگار و فرهنگی
رئیس جمهور در لیست پیشنهادی کابینه خود به مجلس، علیرضا کاظمی را برای وزارت آموزش و پرورش معرفی کرده است. به این بهانه چند نکته طرح می شود:
۱- آموزش و پرورشی که حتی آمار دقیقی از دانشآموزان و معلمانش ندارد و با کلان مسالههایی همچون کیفیت آموزش، کمبود فضای آموزشی، کمبود نیروی انسانی، سازماندهی نیروی انسانی، آموزش رایگان در مدارس دولتی بدون اختصاص بودجه، دستمزد نازل کارکنان، سرگردانی تصمیمگیری در مورد مواجهه با مدارس غیردولتی، تیزهوشان، نمونه و… روبه رو است که حل نشدهاند. رفت و آمد یک شخص به عنوان وزیر توفیر و توفیق خاصی ندارد مگر اینکه شخص وزیر دارای رابطه بسیار قوی با رئیس دولت باشد تا شاید بتواند گرهای کوچک را بگشاید که ظاهرا بین پزشکیان-کاظمی چنین علاقه و علقهای وجود ندارد.
۲- هیچ وزارتخانهای به اندازه آموزش و پرورش دارای پستهای مدیریتی نیست حتی وزارت کشور. به طور مثال در استان بوشهر حدود ۲ هزار نفر مدیر مدرسه هستند و تقریبا حدود ۱۲۰ نفر دارای پست مدیریت یا معاونت ستادی در اداره کل یا شهرستانها.
این تکثر سبب دخالت همواره نمایندگان مجلس در فرآیند عزل و نصبها برای کسب رضایت هوادارانشان شده است. به همین دلیل وزیر آموزش و پرورش باید بین مجلس و وزارتخانه برای رتق و فتق درخواستهای عزل و نصبی نمایندگان باشد تا از خطر استیضاح برهد.
فراموش نکنیم در ۴۵ سال گذشته این وزارتخانه، بیست وزیر را به خود دیده است. به طور مثال در هشت سال دولت روحانی کلید وزارت کشور در دست یک نفر بود اما در همین هشت سال، آموزش و پرورش سه وزیر و یک سرپرست را به خود دید. یا ایضا در دولت سیزدهم که طی سه سال، شاهد یک سرپرست و دو وزیر بودیم.
۳. بانوان حدود هفتاد درصد از بدنه کارکنان آموزش و پرورش را تشکیل میدهند که بسیاری از آنها دارای تجربه مدیریتی هستند. جدای مدیران مدارس، به طور مثال در حال حاضر در استان بوشهر حدود ۲۰ بانو به عنوان رئیس یا معاون اداره مشغول فعالیت هستند. آیا در بین چنین ظرفیت بزرگی یک بانوی توانمند برای تمشیت وزارتخانهای از جنس تربیت پیدا نمی شود که باز هم یک مرد برای این مجموعه معرفی و پیشنهاد شده است؟
۴. علیرضا کاظمی در دولت روحانی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارتخانه بود. او مدیری منظم و مقید به رعايت زمان است. سال ۹۸ در سفر بوشهر، پنج دقیقه قبل از شروع همایش، زودتر از خیلیها وارد سالن شد تا همایش رأس ساعت اعلامی و بدون تاخیر شروع شود. او را مدیری پیگیر میدانم تا ایدهپرداز با نگاه جامع علمی.
زمانی که معاون پرورشی وزیر بود در جلسهای که با معاونان پرورشی استانها در بوشهر داشت و من هم به عنوان خبرنگار در جلسه حضور داشتم، بخش عمدهای از وقتش را به خواندن آیات قرآنی و احادیث گذراند و جالب اینکه برخی از معاونان استانها نیز همین خطابه را یادداشت میکردند تا در استانهایشان تکرار کنند.
یا در سفر سال گذشته به بوشهر در قامت قائم مقام ستاد مبارزه با مواد مخدر، باز هم صحبتهای کلی و تربیتی داشت تا علمی و فنی. در دوران سرپرستی وزارت خانه هم هر هفته به صورت غیرحضوری در جلسات شورای معاونان وزارتخانه با استانها شرکت میکردیم، او را مدیری قاطع و بدون رو در بایستی یافتم که به خوبی تناقضات گفتاری و آماری مدیران کل یا معاونان وزارت را کشف میکرد و تذکر میداد. البته این را هم بگویم که در هر سخنراني بارها از عبارت “حضرت آیةالله دکتر رئیسی” استفاده میکرد که بسیار به ذوق میزد هر چند این تکرارگویی یه کارش نیامد و به عنوان وزیر معرفی نشد.
۵. کاظمی بعد از سرپرستی وزارت، به ستاد مبارزه با مواد مخدر رفت تا به عنوان جانشین اسکندر مومنی خدمت کند. حالا هر دو نفر بعد از سه سال به عنوان وزیر کابینه چهاردهم به مجلس معرفی شدهاند. مومنی به عنوان وزیر کشور و کاظمی وزارت آموزش و پرورش. اگر هر دو نفر رای بیاورند، احتمالا شاهد رابطه بسیار خوبی بین استانداران و فرمانداران با دستگاه تعلیم و تربیت باشیم، موضوعی که بارها سابقه چالش هایش را از جمله در استان بوشهر طی ادوار گذشته داشته ایم.
۶- کاظمی در دوران سرپرستی وزارت در ابتدای دولت رییسی، اولین تغییر مدیران کل آموزش وپرورش را از بوشهر استارت زد و علی موحدی را از معاونت پرورشی و فرهنگی به سمت مدیرکلی گماشت. در آن روزها مخالفان مدیرکل جدید معتقد بودند که سرپرست وزارت حق نصب به عنوان مدیرکل ندارد و فقط میتواند ابلاغ سرپرستی صادر کند. استدلالی که به نظر میرسید فاقد پشتوانه قانونی باشد.
اگر وزیر پیشنهادی بتواند رای اعتماد از پارلمان بگیرد، با توجه به رابطه خوب کاظمی و موحدی، ممکن است این بار بوشهر در ته لیست تغییرات جا خوش کند.
۷. برخی از منتقدان، کاظمی را با توجه به سابقه و عملکرد دوران معاونت، فردی میدانند که در صورت نشستن بر کرسی وزارت، وجه پرورشی را بر آموزشی مرجح میداند و بیشتر تخم مرغها را در سبد پرورشی قرار می دهد.
واقعیت این است که اولویت قرار گرفتن فعالیتهای پرورشی بر آموزشی، ارتباطی به شخص کاظمی ندارد بلکه ساختار این وزارتخانه در طول سالیان مختلف به سمتی حرکت کرده است که اکثریت فعالیتهای این مجموعه در حوزه پرورشی تعریف و اجرا میشود.
از زبان معاون پرورشی یکی از استانها شنیدم که از ۵ هزار فعالیت و برنامه کلی تعریف شده در دستگاه تعلیم وتربیت، حدود ۳ هزار فعالیت در بخش پرورشی گنجانده شده و ۴۰ درصد مابقی بین معاونتهای آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه، تربیتبدنی و سلامت، پیشتیبانی و سوادآموزی توزیع شده است. فارغ از صحت و سقم این رقم اعلامی، تجربه کاری چندین ساله من به عنوان کارشناس روابطعمومی اداره کل که با حدود ۲۰ معاون مستقیم در ارتباط بودهام، نیز موید این ادعاست.
در چنین شرایطی هر شخصی که وزیر آموزش و پرورش باشد لاجرم موظف است که به سمت فعالیتهای پرورشی سوق پیدا کند البته ناگفته پیداست در دوران وزارت کسی که خودش از جنس پرورشی باشد، این برنامهها پررنگ تر اجرا میشود.