خلیج فارس:عکسی از مجید یاسر بازیگر «جوکر» به همراه دخترش در سفر منتشر کرده است.
منبع:فرارو
خلیج فارس:در سه قسمتی که تا کنون از جوکر زنان پخش شده، مشخص است که این برنامه بازتاب زیادی در میان افکار عمومی داشته.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ در سه قسمتی که تا کنون از جوکر زنان پخش شده، مشخص است که این برنامه بازتاب زیادی در میان افکار عمومی داشته. تک تک بازیگرانی که در جوکر زنان مشارکت داشتهاند تقریبا توانستهاند نظر مخاطب را به خودشان جلب کنند.
الیکا عبدالرزاقی با آن میمیک خاص صورتش، ژاله صامتی با سابقه ذهنیای که مخاطب از او دارد و البته با جسارتش، سوسن پرور با قدرت بداههپردازی و خلاقیتش و حتی کسی مثل ناهید مسلمی با حضور غافلگیرکنندهاش که موفق شده و موفق شدهاند مخاطب را با خودشان همراه کنند. به همین بهانه به سراغ مردم در میدان پالیزی رفتیم و از آنها پرسیدیم که کدام یک از بازیگران جوکر زنان را بیشتر پسندیدهاند، پاسخها جالب است و کمی غیرمنتظره، این گزارش کوتاه را ببینید.
خلیج فارس:نرگس محمدی را بیشتر با سریال ستایش میشناسیم، سهگانهای که حتی هنوز در بازپخشهایش هم پرطرفدار است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ نرگس محمدی را بیشتر با سریال ستایش میشناسیم، سهگانهای که حتی هنوز در بازپخشهایش هم پرطرفدار است. او البته در سالهای اخیر در بسیاری از کارهایی که علی اوجی به عنوان تهیهکننده حضور داشته، نقشی را به عهده گرفته، مثل خائنکشیِ کیمیایی.
با تمام این اوصاف کارنامه بازیگری او عملا وزن چندانی ندارد.اما این روزها او به واسطه جوکر زنان محبوبیت غیرمنتظرهای پیدا کرده، او نه به مانند ناهید مسلمی باتجربه و خویشتندار است و نه مثل سوسن پرور خلاقیت دارد و بداههپرداز است، او حتی زیبایی ژاله صامتی را هم ندارد اما نوعی از به اصطلاح بلاهت را دارد که توی چشم آمده، آن شمایل دختر خنگ جذاب را برای مخاطبان جوکر زنده کرده.
البته رفتارهای احسان علیخانی هم به ساخت این شمایل کمک کرده، وقتی نرگس محمدی دائما کارکرد رنگها را قاطی میکند و نمیداند هر رنگ در قوانین جوکر چه معنایی دارد، به پرداخت آن شمایلی که در سطور بالا اشاره شد، کمک میشود. در هر صورت نرگس محمدی به شکلی غافلگیرکننده توانسته برای خودش محبوبیت ایجاد کند، مثلا این موقعیت را میشود با آن موقعیتی که عباس جمشیدیفر در جوکرهای پیشین به آن دست پیدا کرد، مقایسه کنیم.
بازیگرانی که با رئالیتیشوها و با آنِ موجود در شخصیت خودشان چهره میشوند. این شمایلی که برای نرگس محمدی ایجاد شده البته میتواند کارنامه کاری او را هم دچار تغییر مسیر کند، شاید از این به بعد او را کمتر در ملودرامهای سوزناک ببینیم و او رل دختر بانمک را بردارد، چیزی که در جوکر دیدیم و خیلی هم به او میآید.
در ادامه چند نظر از کاربرانی که مخاطب جوکر بودهاند را اینجا آوردهایم:
کاربری به نام هادی نوشت: من هروقت تو جمع ۵ تا خاله ام و مامانم هستم واقعا منفجر میشم از خنده بس که بامزه ان. جوکر خانوما هم با همه ضعفایی که داره تقریبا همون وایب رو بهم میده و بامزه اس. منفجر نمیشم ولی بامزه اس پ.ن: نرگس محمدی هم واقعااااا خوبه و بامزهترینشونه.
اکانت توئیتری «گردوخانم» هم کنایه زده است: دارم جوکر ۲ قسمت بانوان میبینم، این نرگس محمدی واقعا خنگه یا خودشو میزنه به خنگی؟؟؟
میثم هم که خود را دانشجوی رشته کارگردانی معرفی کرده است، توئیت زد: فصل دوم جوکر در قسمت آقایان پُر بود از شوخیهای جنسی؛ برخلاف فصل یک که میگفتن کودکان هم تماشا میکنن و اکثرا رعایت میکردن اینبار هیچ مراقبتی در کار نبود؛ اما جوکر بانوان مخصوصا قسمت سوم از بابت تفریح و خنده ارزش دیدن داشت؛ نرگس محمدی و الیکا عبدالرزاقی هم که اصلا دیگه نگو.
خاطره هم درباره جوکر بانوان گفت: سلام میکنم به گوگولی ترین بازیگر ایران. نمیدونم این بشر واقعا همینقدر خنگول و گوگولیه یا مارو ایسگا کرده بود.
نوشین اما نظر دیگری دارد و مینویسد: کاش مثل نرگس محمدی خنگ بودم.حسودی ام میشه به مغز آکبندش.همش برام سواله چطوری تا این سطح خودشو تونسته بالا بکشه.بعد حتی زن علی اوجی بشه زنهای بازیگر دیگه تو جوکر هواش و حتی داشته باشن.
حساب کاربری دلفین هم نظر داد: اگر شان و شخصیتم رو لگدمال نمیکنین باید بگم که سر جوکر خانمها من خیلی خندیدم. مخصوصا سر خنگی نرگس محمدی.
رضا هم با گلایه تلویحی از فصل جدید جوکر نوشت: این قسمت از جوکر بانوان واقعا خوب بود فقط کاش این نرگس محمدی حذف بشه دیگه زیادی ادای خنگارو در میاره!
خلیج فارس:این روزها سری جدید «جوکر» از فیلیمو در حال پخش است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛این روزها که سری جدید «جوکر» تحت فشار برای ممنوعیت پخش است، یک رسانه (روزنامه فرهیختگان) به جای همراهی با احسان علیخانی، به انتقاد از او و برنامهاش پرداخته است:
ما اکنون در دنیایی به سر میبریم که دسترسی به هر محتوایی به راحتی آب خوردن است. مردم دیگر در بند تصمیم غولهای رسانهای نیستند تا آنها برایشان تصمیم بگیرند که به تماشای چه چیزی بنشینند و از دیدن چه برنامههایی صرفنظر کنند. ایدههای فراوانی وجود دارد که افراد و برنامهسازان میتوانند با کمترین میزان از ممیزی و سانسور اجرایش کنند و منتظر تایید این و آن هم نباشند.
در ایران وظیفه سرگرم کردن ملت به عهده صداوسیماست و هیچ رسانهای در کشور ما یارای رقابت با این رسانه را از حیث امکانات نرمافزاری و سختافزاری ندارد، اما با ایجاد فضای رقابت برای VODها و کاهش کیفیت برنامههای سرگرمکننده و همینطور کوچ بسیاری از هنرمندان و برنامهسازان از تلویزیون در پی اختلاف نظر با گردانندگان رسانه ملی فرصت عرض اندام برای دیگر رسانهها هم فراهم شد تا با آسایش خاطر بیشتری به تولید ایدههای خود بپردازند و مردم را برای تماشای برنامههای گوناگون فرابخوانند. «جوکر» یکی از همین برنامهها بود که در همان ابتدای شکلگیریاش هدفی جز خنداندن و سرگرم کردن ملت نداشت.
این برنامه با محوریت احسان علیخانی، یکی از چهرههای پرطرفدار تلویزیون رسمی کشور منتشر شد و در اختیار کاربران قرار گرفت. نکته مثبت و مهمی که جوکر در همان ابتدا نگاه مردم را به خود معطوف میکرد این بود که در چینش شرکتکنندگان برنامه حساسیت زیادی وجود داشت و گردانندگان آن بهخوبی این مهم را درک میکردند. آیتمهای بامزه و خندهداری در فصل اول جوکر با حضور چهرههای شاخص سینمایی و تلویزیونی طراحی شده بود که حسابی کیف بیننده را کوک میکرد و همین مساله نیز باعث شد تا با پایان این فصل مردم خبر ساخت و پخش فصل جدید جوکر را از علیخانی و تیم سازنده طلب کنند. جوکر بهتنهایی جور تلویزیون را در فصل اولش کشید و حسابی در فضای واقعی و مجازی مطرح شد. رئالیتیشوی جوکر (فصل اول) به گواه آمار رسمی توانست در ۱۶ ساعت اولیه پخش خود به رکورد ۱۰ میلیون دقیقه تماشا برسد و معادل تماشای یک سریال در نمایش خانگی دیده شود. البته حضور سیامک انصاری بهعنوان میزبان این برنامه هم در تماشای جوکر بیتاثیر نبود ولی این مجموعه در آن دوره به هر موفقیتی که فکرش را میکنید دست پیدا کرد و حتی بسیاری از چهرههای نسبتا فراموششده عرصه نمایش نظیر غلامرضا نیکخواه، رضا شفیعیجم و سیروس میمنت را از حاشیه به متن آورد و دوباره مطرحشان کرد. فصل دوم جوکر در خردادماه امسال عرضه شد و حتی در گام نخست رکورد تماشای فصل نخست را هم شکست و تقریبا به هر آن چیزی که میخواست دست یافت. این برنامه با ثبت رکورد ۴۰ میلیون دقیقه تماشا در ۱۶ ساعت اول حتی موفقتر از فصل اول عمل کرد و به موقعیت کمنظیری دست یافت. فصل دوم ولی با یک تغییر اساسی همراه بود؛ سیامک انصاری جایش در مقام داور را به گرداننده اصلی این شو، یعنی احسان علیخانی داد. سیامک انصاری با وجود اینکه سابقهای در مجریگری نداشت ولی به دلیل فهم درستی که نسبت به کمدی داشت و فضای موجود در این کارها را بهخوبی درک میکرد و نشاط خیلی خوبی هم به جوکر میداد به بیشتر دیده شدن این برنامه کمک میکرد. در واقع حضور انصاری در کانون توجه مخاطب بدون اینکه مزاحمتی برای ایشان به وجود بیاورد دلچسب بود و هیچ خللی در کار شرکتکنندگان به وجود نمیآورد. اما علیخانی علیرغم اینکه فهم رسانهای خوبی در جذب نگاه مخاطب نسبت به خودش دارد بدون هیچ تجربهای در سبک و سیاق کارهای کمدی جای سیامک انصاری را پر کرد و متاسفانه به پاشنه آشیل جوکر ۲ هم تبدیل شد. علیخانی مدام خودش را در طول برنامه به رخ شرکتکنندگان میکشید و این اتفاقی نبود که بینندگان از بروز آن خشنود بهنظر برسند. اما مشکل اصلی آنجا رقم خورد که تیم نویسندگان و اتاق فکر جوکر ۲ به این نتیجه رسیدند که ایدههایشان ته کشیده است و برای خوشامد هرچه بیشتر مردم پا روی خط قرمزها بگذارند و در بخش جوکر آقایان راه را برای شوخیهای جنسی باز کنند. اجرایی کردن این ایده از اساس غلط بود، زیرا در فوتبال مثلی هست که میگوید: «نباید به ترکیب تیم برنده دست زد» ولی این حرف بدرقه راه سازندگان این رئالیتیشو نشد و آنها شیوه کار را در جوکر۲ تغییر دادند و با هموار کردن راه برای طرح شوخیهای جنسی حتی حساسیت ساترا را برانگیختند.
روالی که علیخانی و تیمش در فصل اول دنبال میکردند مگر چه ایرادی داشت که فکر کردند برای خنده بیشتر خلقالله باید از شوخیهای جنسی کمک بگیرند؟ حجم تولید محتوای مبتذل در میکرورسانهها و شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و توییتر آنقدر زیاد است که باید این حق را برای مخاطب قائل شد که در یک فضای سالم و خانوادگی بدون هیچ نگرانی به پای برنامهای همچون جوکر بنشیند و اوقات فراغتش را پر کند. برنامهساز اینطور فکر میکند که با انحراف ایده محوری به جادهخاکی شوخیهای جنسی اشتیاق بیشتری در دل بیننده برای دیدن پدید میآید. این اتفاق شاید در کوتاهمدت باعث شود تا تعداد بیشتری پای تماشای برنامههایی نظیر جوکر ۲ بنشینند ولی چنین طرز فکری در بلندمدت آسیبزننده است و برنامه را با قهر یا جدی نگرفتن مخاطب مواجه میکند. سطح زنندگی شوخیهای جنسی در میان بلاگرها و واینرهای اینستاگرامی بهمراتب بیشتر از برنامهای همچون جوکر ۲ است و آنها چون تابعی از نظر کاربران و دنبالکنندگان خویش هستند مدام سطح شوخیها را رکیکتر میکنند و خنده لحظهای و فستفودی که میخواهند را از کاربران میگیرند ولی برنامههایی همچون جوکر که زیر ذرهبین نهادهای نظارتی هستند و برای خانواده تولید میشوند نمیتوانند دست به چنین اقدامی بزنند چون درنهایت جلوی آنها برای پیاده کردن ایدههایشان گرفته میشود و این مسیر مسیری نیست که عاقبت جوکر را به سمت راه درستی هدایت کند. خنده و سرگرمی حق مردم ماست و این مهم را کسانی همچون احسان علیخانی با سالها فعالیت در وادی رسانه بسیار خوب درک میکنند و نباید امکان خوبی که بهواسطه جوکر۱ برای تماشای یک برنامه سرگرمکننده پدید آمد محدود به تعداد معدودی شوخیهای کلامی یکبار مصرف و غیراخلاقی شود و این برنامه را از سبد کالای فرهنگی خانوادهها حذف کند.
فصل دوم جوکر اما یک حسن اساسی دارد و آن هم حضور خانمها در این برنامه است. احسان علیخانی در زمان تولید فصل اول این برنامه به مخاطبانش قول داد که از حضور بانوان نیز در این برنامه استفاده میکند. این اتفاق پس از مدتی رخ داد و علیخانی به قولش عمل کرد. حساسیت درخصوص شرکتکنندگان زن در برنامهای به این سبک و سیاق بالا بود و طبیعتا نگاههای زیادی را نسبت به خود برمیانگیخت اما عملکرد تیم سازنده برخلاف قسمتهای مربوط به آقایان کماشکال بود و از چند فرسخی خطوط قرمز هم رد نشد. جوکر در این زمینه نمره قبولی گرفت و در راستای برقراری عدالت جنسیتی گام برداشت. جوکر خانمها در مقایسه با بخش مربوط به آقایان نظرات منفی زیادی در پی نداشت و موفق شد نگاه بانوان بهعنوان نیمی از حاضران در جامعه را به خود جلب کند. شاید بعضی این فکر را در سر بپرورانند که مقبولیت برنامهای مثل جوکر در گرو شوخیهای جنسی است و اگر این اتفاق نیفتد برنامه به بنبست میرسد و بیمزه جلوه میکند ولی اینگونه نیست. در دنیای سرگرمی هم آن دسته از آثار که با استفاده از شوخیهای جنسی برای خودشان مخاطبی دست و پا میکنند هیچ حرفی برای گفتن در برابر فیلمها و سریالهایی که در ایده محوری آنها خبری از شوخیهای جنسی نیست ندارند و فراموش میشوند. این فقط نحوه توزیع این آثار است که میتواند برای مدت کوتاهی مخاطب را سرگرم کند ولی در بلندمدت بهرهمندی از یک ایده درخشان ابتدایی است که تبدیل به مانایی و ماندگاری یک فیلم یا سریال کمدی میشود. رئالیتیشوی جوکر هرچند در قسمت آقایان تاکنون بهوسیله استفاده از شوخیهای جنسی با پسرفت مواجه شده ولی در قسمت مربوط به خانمها به دلیل «اولین بودنش» هنوز جای کار دارد و میتواند بهتر شود، آن هم بدون اینکه بخواهد با خط قرمزها بازی کند.
خلیج فارس: بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان جوکرِ زنان به پخش رسید، به هر حال آنها که با شرایط بیشتر آشنا هستند میدانند که جوکر زنانه چه کار دشواری بوده، از لایه رویی ماجرا که مربوط به اخذ مجوز پخش میشود تا لایه زیرین که اصلا با زنان در این چارچوبها چه شوخیهایی میشود ساخت که به کسی برنخورد و در عین حال خنده هم ایجاد کند. به هر حال جوکر زنان با ورود ناهید مسلمی شروع شد، ورود او و آن پفک خوردنش که هم فانتزی ایجاد کرد و هم به نوعی اشاره نوستالژیک داشت، شروع قابل توجهی بود، حضور یک عروسک بزرگ، تمهید خلاقانهای بود که آن بعد کودکانه مهمانان برنامه را نمایش میداد، هم گریزی از خط قرمزها بوذ و هم حاضرینِ جوکر را نرم میکرد.
بعدتر آن ورود بامزه متین ستوده که با شوخی بداهه رویا میرعلمی و خاطرهسازی با سریال لیسانسهها همراه شد، نشان داد که جوکر زنان قرار نیست تخت وکسلکننده باشد و اتفاقا در همین قسمت اول نشان داد که به نسبت جوکرهای قبلی با دست پرتر عرضه شده است. مثلا نگاه کنید به آن کیهان ورزشی که ناهید مسلمی دستش گرفت و این را در کنار لباس دبیرستان خضرای ژاله صامتی بگذارید، آن پفک را هم اضافه کنید، همه اینها از فکر واحد و منسجمی حکایت میکند که پشت این قسمت جوکر قرار دارد و صرفا به حضور زنان اکتفا نکرده و نخواسته زنان این روایت، یک مساله جنسیتی صرف باشند. این شاید پاسخ روشنی باشد به همه نگرانیهایی که قبل پخش برنامه بود و حالا نشان میدهد که نگرانیهای بیموردی بوده است.
البته از حیث خلق شوخی هم این جوکر واقعا در سطح بالایی قرار دارد، شروع شوخیها با حضور قدرتمند ناهید مسلمی همراه بود، زنی در آن سن و سال میگوید مصدوم شده و خودش را عضو تیم پیشکسوتان فوتبال معرفی میکند، خب انصافا غافلگیرکننده و بامزه است، او در ادامه میگوید پستش در تیم فوتبال «آفساید» است! بعدتر میگوید مینیسک پایش پاره شده! متین ستوده شوخی را ادامه میدهد و میگوید، مینیسک برادر خواکین فینیکس است. نخندیدن در این لحظات جوکر خیلی دشوار است، الیکا عبدالرزاقی به سختی خودش را کنترل میکند، ناهید مسلمی میگوید چرا دهنت کج شده؟ شوخیهای مسلسلوار ادامه پیدا میکند. به شکل ویرانکنندهای سوسن پرور پت خانگیاش را رو میکند، بستر کلی شوخی ریز و درشت دیگر را میسازد، در واقع پس از مدتها شرکتکنندگان جوکر برای خلق شوخی نیاز به زورزدن ندارند و آنقدر فضا پویا و زنده است که جوکر خودش جلو میرود، حالا در این بین آن شوخیهای رندانه سوسن پرور و سس و ماجراهای بعدش هم در بستر برنامه جای میگیرد و توی ذوق نمیزند.
به هر حال کار خوب را باید دید و جوکر، این بار مصداق آن کار خوب و دشواری است که طبیعتا در روزهای پیش رو دیده خواهد شد.
منبع: برترین ها
خلیج فارس: سرانجام و با گذشت سه سال از شروع پخش برنامه «جوکر» اولین اپیزود این برنامه با حضور زنان پخش خواهد شد.
به گزارش سینمادیلی، این برنامه که از ابتدای پخش بخاطر مردانه بودن مورد انتقاد بود حالا در این فصل از شرکتکنندگان خانم برای حضور در این رئالیتی شو دعوت کرده و بر اساس تصویر منتشر شده از سوی شرکتگنندگان؛ ژاله صامتی، ناهید مسلمی، سوسن پرور، نرگس محمدی، الیکا عبدالرزاقی، رویا میرعلمی، گیتی قاسمی و متین ستوده شرکتکنندگان تازه این برنامه خواهند بود.
احسان علیخانی در پایان فصل اول «جوکر» درباره دلیل غیبت زنان در این برنامه گفته بود: «اگر شرایطش فراهم باشد و اجازهاش صادر بشود کاملا آمادگی این کار را داریم. موانع و محدودیت ها زیاد هست و فضا پر از سوتفاهمهایی است که هیچکدام از ما به آنها فکر نکردیم.
اگر مخاطب بداند چقدر چهارچوبهای ما محدود است ما را میبپذیرد. یک کم چهارچوبها را باز کنند خیلی کارها میشود کرد.»باید منتظر بود که اپیزود دوم جوکر چه زمان و به چه صورت پخش خواهد شد؟
خلیج فارس: حتما ویدئوهای رئالیتیشوی جوکر که این روزها با سروشکلی جدید به نمایش خانگی بازگشته را در اکسپلورتان دیدهای. خب این بازگشت با یک مورد ویژه همراه است. نصرالله رادش؛ مردی که احتمالا مزه سوپراستار بودن را در دهه هفتاد چشیده است.
سال 73، سالی که در آن «ساعت خوش»، خوشحالترین لحظهها را برای مردم خلق کرد. چهرهای تازهای که با «پرواز 57» مقابل دوربین قرار گرفته بود و حالا وقت پرواز بود. چهرهای که اگر زندگی با او مهربانتر بود شاید امروز هم ستون طنز ایران بود.
در این میان کاربری به نام مهدی در توئیتر درباره رادش نوشته: “امروز یخورده درباره رادش خوندم؛ سوپراستار دهه 70 که چندین ساله درگیر مشکلات روحی شدیدی شده تا جایی که حتی بستری شد. اما نمیدونم شما هم متوجه شدید یا نه ولی وقتی جوکر میدیدم قشنگ معلوم بود که نسبت به بقیه تو یه ساید دیگهست ، خلاصه افسردگی ناراحتکننده رادش برای من خیلی واضح بود.”
این توئیت منجر به آغاز بحث داغی در توئیتر پیرامون دوران حرفهای نصرالله رادش شده. در این میان چند نکته خواندنی هم هست. با ما همراه باشید.
حامی: تو هر برنامه ای که بوده کاملا مشخصه که مشکلات روحی اذیتش میکنه و ناراحتکنندهست واقعا خونواده و اطرافیان دوران کودکی میتونن خیلی توی آینده تاثیر داشته باشن.
خنثی: تو یه قسمتی از برنامههای دیگهش مصاحبه کرده بود میگفت که من به این هدف بازیگر شدم که ملت من رو ببینن چون انقدر زشت بودم که کسی منو نمیدید درصورتی که من عکسهای جوونیشم دیدم قیافهی بدی نداشته. اینکه این حرفها رو زده بود واقعا ناراحت شدم.
رضا: رادش سال ۷۲ تا ۷۴ خیلی محبوبیت داشت. تمام عکسهاش بین نوجوونا دست به دست میشد. حتی تو مدرسهها. یک مصاحبه همون سال از همسرش تیتر شده بود که گفت رادش، بت نیست که بپرستنش. به معنای واقعی ستاره بود.
میرفندرسکی: شما به اون قسمتی که تو خندوانه همبازی حامد آهنگی بود دقت کن. تیم مقابلشون گروه پالت بودن. سر مسائل کوچیک و مسخره جلوی دوربین با آهنگی دعوا میکرد و خیلی سریع عصبی میشد حتی نزدیک بود قهر بکنه و بره.
نیکولا کاملا مخالف نظر میرفندرسکیست : از نزدیک ایشونو ندیدین احتمالا. ایشون یکی از مهربونترین و خوشبرخوردترین سلبریتیهای ایران هستند. براشون آرزوی سلامتی دارم.
ماری: من یه تیکه مصاحبه ازش دیدم تو اینستا که داشت از علیمردانی تعریف میکرد و حین صحبت گریه میکرد که چه شخصیتی داره و اینا. تو کامنتها همه گفته بودن گریه برای چیه و این داستانا، که یه نفر توضیح داده بود افسردگی شدید داشته و بستری بوده و الی اخر و واقعا براش ناراحتم.
مهدی: بخاطر اینکه از بقیه همکاراش روراستتره . اینایی که توی جوکر کنارش هستن رو نمیگم، منظورم کلا قشر بازیگره. آدمی که خوب باشه توی این زمونه نابود میشه. از مصاحبههای آخرش هم میتونی بفهمی که چقدر از همکاراش بدش میاد چون اذیت شده. کلا رادش رو دوست دارم.
گارفیلد: همسایه طبقه بالایی دختر خالم هستش میگه اون قدر مهربان و باشخصیت هستش که نگو. قسمت بزرگی از افسردگیش هم تقصیر همسر قبلیش بوده ولی درکل از جزئیات ماجرا خبر ندارم.
سامان: چند وقت پیش یک کلیپ از همسرش توی اینستاگرام دیدم. اون هم ظاهرا وضعیت روحی مناسبی نداشت و به شدت ناراحت به نظر میرسید. همون ناراحتی، رادش رو از بین برده یا حال و احوال خرابِ رادش اون رو هم به این وضعیت گرفتار کرده؟ کاش هر دوشون خوب بشن.
خاطره مشترک محمد با رادش: ابتدای دهه شصت در شهر بهبهان هر دو مهاجر جنگی بودیم و بخاطر شرایط جنگی در چادر و بعد کپری که با همکاری دانشآموزان و معلمان برپا کردیم به صورت اشتراکی روی یک دست کتاب در سال سوم راهنمایی درس میخواندیم. عالمی با هم داشتیم و یادم میاد به اصرار او بود به هنرستان رفتم.
سمیه: یادمه سر ساعت خوش نوجوونها حتی شماره فامیلهای رادش که اون موقع میگفتن اونجا بوده رو پیدا کرده بودن. هر روز زنگ میزدن، واقعا ترکونده بود. به نظرم گلزارش هم این تجربه رو نداره که انقدر پیگیرش باشن که تا شماره دوست و فامیلهاش رو پیدا کنن. الانش هم به نظرم بامزهست.
همراز: انگار بازیگران ساعت خوش، تقریبا اکثرشون دچار یک سرنوشت محتوم شدن. اکثرا افسردگی. احتمالا به خاطر بیمهریها و جفاهایی که در حقشون شد. اونها، آدمهای درست توی زمان اشتباهی بودند.
مرتضی: رادش رو انگار از پنتهاوس یه برج شیک پرت کردن پایین. همین آدمهای دور و برش اعتراف کردن که چقدر به همهشون کمک میکرد، جواد رضویان میگفت: “نوشتههای من تایید نمیشد، نصرالله میگفت با اسم من تحویل بده، تایید میشه و پولش رو میدم بهت و اگه نصرالله نبود قطعا خودکشی میکردم.” ولی واقعا خودش تنها موند.
و تنها: حس میکنم همهمون یه «رادشِ درون» داریم.
منبع: برترین ها