خلیج فارس: مهرداد خدیر- روزنامۀ دولت که تا پیش از اعلام خبر صدور حکم سه سال زندان برای وزیر سابق جهاد کشاورزی دولت متبوع، حتی یک کلمه علیه سید جواد ساداتی نژاد ننوشته بود برای این که از قافله عقب نماند نوشته است:
«برخلاف موارد مشابه فساد در گذشته، که از ابتدا تا آخر قوه قضائیه یا نهادهای نظارتی بیرون از دولت به پروندههای فساد ورود کرده و در اغلب موارد با ایستادگی دولت وقت هم مواجه میشدند، در این دولت رویه کاملاً برعکس بود. ابتدا خود دولت سیزدهم این فساد را کشف کرد و در ادامه برای بررسیهای دقیقتر به قوهقضائیه سپرده شد.»
این در حالی است که هیات های اجرایی همین دولت صلاحیت(!) این فرد را برای کاندیداتوری انتخابات اخیر مجلس تأیید کرده بودند و خود کناره گرفت چرا که پرونده در مراحل نهایی و در آستانۀ صدور رأی بود.
فرار به جلوی ارگان رسانه ای دولت در حالی است که سال پیش اعلام شد «او استعفا داده و استعفای او پذیرفته شده و نباید به شایعات توجه کرد و مدیریت غذایی او قابل تقدیر است اما اهمیت موضوع ایجاب می کرد تغییراتی داده شود».
بعد از ادعای ابراهیم رییسی درباره برکناری 60 نفر در ماجرای چای دبش هم رییس قوه قضاییه در دیدار دانشجویی 16 آذر گفت هنوز هیچ مدیر متخلف دولتی به ما معرفی نشده است.
با این اوصاف چند پرسش قابل طرح است:
1. حکم سه سال حبس تعزیری ساداتی نژاد مربوط به پرونده نهاده های دامی است یا چای دبش را هم دربرمی گیرد؟ به نظر می رسد هنوز رأی نهایی چای دبش صادر نشده و در آن قضیه پای یک وزیر سابق دیگر هم گیر باشد. بنا بر این اگر می خواهند بگویند خودمان زودتر گفتیم بجنبند و منتظر اعلام حکم نمانند.
2. اگر برکنار شده بود چرا گفتند استعفا و اگر استعفا کرد چرا میگویند خودمان به دستگاه قضایی معرفی کردیم و اگر معرفی شده بود چرا صلاحیت او را دستگاه اجرایی تأیید کرد؟ صلاحیت هزاران نفر را به خاطر اظهار نظر رد می کنند و صلاحیت آدم پرونده دار تأیید می شود لابد به خاطر آن که در انتخابات 96 حامی پر وپا قرص رییسی بود و می گفت روحانی را بدرقه می کنیم چون در آن 4 سال کارهای غیر اخلاقی انجام داده بود! ماشاءالله به اخلاقت سید جواد!
3. اگر دولت پی گیر این فساد بوده چرا دنبال اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری اند که چنانچه رییس قوه قضاییه رأی را خلاف شرع بیّن تشخیص دهد با تجویز اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور ارسال می کند و حسب اظهارات رییس قوه قضاییه چنین درخواستی شده است.
4. از 1403 چند سال به عقب برگردیم. وقتی که حسن روحانی رییس جمهوری است و ابراهیم رییسی رییس قوه قضاییه. آیا برخورد آقای رییسی با پرونده فساد یک وزیر و مثلا جهاد کشاورزی مانند امروز می بود یا تا از آن سلطان سکه درنمی آمد رها نمی کردند؟
5. سید جواد ساداتی نژاد که هنوز ه زندان نرفته چرا یک کنفرانس خبری برگزار نمی کند؟ چرا از خودش دفاع نمی کند؟ بلبل زبانی های اینها تنها برای تخطئۀ دیگران است؟
6. می توانستند خبر برکناری او را به عنوان کاری از گشت ارشاد مدیران معرفی کنند ولی توجه شان به دختران و زنان بود نه وزیر خودشان. این ادعا که برکنار شد در حالی است که خبر به صورت استعفا اعلام شده بود.
7. سید جواد قیافۀ ظاهر الصلاح و مظلومی دارد. وقت آن نرسیده که این ظاهر سازی ها تمام شود و از افرادی که مثل اکثر مردم هستند استفاده کنند؟
8. با توجه به این که چنین فسادی در سطح وزیر در جمهوری اسلامی سابقه ندارد ( مورد وزیر رفاه احمدینژاد هم مالی بود ولی به این شکل سابقه ندارد و به دوران بانک سرمایه مربوط بود نه وزارت) چرا رییس جمهور سخن نمی گوید؟ اگر آن دو نفر مجری سفارشی قرار است باز هم یک ماه دیگر مثلا مصاحبه کنند اجازه بگیرند این مورد را هم طرح کنند چون بقیه را حدس میزنیم و به صورت مشخص این که 1000 واحد کارخانه دیگر از آن برنامه تلویزیونی تا این یکی احیا شده.
رییس مجلس هم دو کلمه بگوید بد نیست. آخر در مجلس تحت ریاست و متشکل از هم فکران او 253 نماینده این جناب را شایسته وزارت تشخیص دادند.
9. با توجه به این که هیچ یک از موارد ادعایی در روز رأی اعتماد را اجرا نکرده آیا بهتر نیست این انشانویسی های اجرا نشدنی متوقف شود و اگر جدی است آیا ترک فعل نکرده است؟ شخص رییس جمهور و دولت او به این اصطلاح ترک فعل خیلی علاقه دارند تا پیشینیان را به خاطر کارهای نکرده محکوم و متهم کنند. یک بار دیگر سرفصل برنامه های استاد را مرور می کنیم:
فساد ستیزی،جلوگیری از انحصار ،به میدان آوردن تعاونیها ، بها دادن به تشکلهای صنفی ،مردمی سازی وزارتخانه ،جلوگیری از زمین خواری. سامانۀ سوتزنی برای گزارش فساد در وارت جهاد کشاورزی وصاحب سند کردن تمام زمینهای کشاورزی و برگزاری جشن آن.
10. تشکل های مستقل کشاورزی و صاحب نظران درباره او چه نظری دارند؟
نقل می کنند که دولت موقت مهندس بازرگان و امام خمینی به عنوان نصب کننده رییس دولت توافق کردند وزرا سه ویژگی داشته باشند: از 42 به بعد مقام دولتی در رژیم شاه نداشته باشند، واجبات دینی را انجام دهند یا نقیض آن مطرح نشده باشد و سوم: در وزارتخانه مورد نظر مقبول باشند.
به همین خاطر دکتر شکوهی وزیر آموزش و پرورش شد که یک شخصیت بسیار برجسته در تعلیم و تربیت بود. یا مهندس سحابی رییس سازمان برنامه و بودجه شد که اوایل دهه40 در اصلاحات ضد فساد دولت دکتر امینی به عنوان کارشناس سازمان برنامه شناخته می شد. دکتر سامی هم در حالی وزیر بهداری شد که به عنوان یک طبیب دل سوز شهرت داشت. این بنده خدا را مجموعه وزارت کشاورزی قبول داشته یا نه. می دانیم اکثریت مردم و اکثریت کارمندان به آقای رییسی رأی ندادند اما آیا اقتضای دولت مردمی استفاده از نیروهای درون مجموعه نیست؟
فقط یک لحظه تصور کنید به جای این فرد یک چهرۀ جهانی کشاورزی ایران که در مجامع بین المللی صاحب کرسی و شناخته شده باشد وزیر بود و آن سه میلیارد دلار را نه به چای دبش که به سندیکای چای شمال با 100 عضو اختصاص داده بود اکنون چه اتفاقی رخ داده بود؟
منبع: عصر ایران