خلیج فارس:نیکی هیلی از نامزدهای جمهوری خواه با انتشار پستی در شبکه اینستاگرامی ایکس جو بایدن و دونالد را مورد تمسخر قرار داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، نیکی هیلی با عنوان رقابت مجددی که هیچ کس آن را نمیخواهد نوشت: پیرمردهای عنق!
خلیج فارس: «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا مدعی شده که چندین تن از رهبران جهان به وی عنوان کردهاند که از بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید نگران هستند و میترسند.
به گزارش خلیج فارس؛ بایدن در جریان یک سخنرانی در کلیسایی در کارولینای جنوبی عنوان کرد: من مدتها در عرصه سیاست خارجی فعال بوده ام و مدت زیادی است که سران کشورهای خارجی را میشناسم. در هر جلسهای که در سطح بینالمللی میروم در هنگام خروج، رهبران کشورهای مختلف من را به کنار میکشند و به من میگویند: تو باید برنده انتخابات شوی.
بایدن به حاضران در این سخنرانی هشدار داد که نباید اجازه بازگشت ترامپ را به کاخ سفید بدهیم و به این موضوع نیز اشاره کرد که ترامپ تدارکات زیادی برای کمپین انتخاباتی اش در نظر گرفته است.
بایدن بار دیگر این هشدار را مطرح کرد که آینده دموکراسی در آمریکا به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ بستگی دارد. وی در جریان سخنرانی که در آن بر نگرانی رهبران جهانی از بازگشت دوباره ترامپ تاکید کرد، نام هیچ یک از این رهبران را عنوان نکرد.
اظهارات بایدن در حالی مطرح شده است که هفته گذشته نخست وزیر کانادا عنوان کرد که دولت این کشور در حال آماده شدن برای دومین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ است.
نگرانیها از شکست بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا در حالی رو به افزایش است که میزان محبوبیت دونالد ترامپ به عنوان نامزد احتمالی حزب جمهوریخواه در این رقابتها در حال افزایش و نسبت به بایدن بیشتر است.
منبع: فارس
خلیج فارس: رهبر جمهوریخواهان سنای آمریکا با تکرار برخی یاوهسراییهای ضدایرانی، خواستار اقدام جدی کشورش علیه تهران شد.
به گزارش خلیج فارس؛ «میچ مک کانل» رهبر جمهوریخواهان سنای آمریکا با تکرار برخی یاوهسراییهای ضدایرانی، خواستار اقدام جدی کشورش علیه تهران شد.
وی که در نشست سنا سخنرانی میکرد، با انتقاد از رویکردهای دولت «جو بایدن» رئیسجمهوری آمریکا در قبال ایران مدعی شد: «تهران بعد از روی کار آمدن دولت دموکرات آمریکا «جسورتر» شده است و این تصور را دارد که میتواند با استفاده از نیروهای نیابتی خود علیه واشنگتن اقدام کرده و خود در امان باشد. دولت بایدن نیز در این میان، با ارسال پیام ترش از تشدید تنشها، سیگنال اشتباهی به ایران و سایر دشمنان ایالات متحده میفرستد».
مککانل همچنین از دولت بایدن خواست اقدامهای لازم را برای بازدارندگی ایران انجام داده و درباره وضعیت فعلی خاورمیانه به سنا گزارش دهد.
منبع: ایلنا
خلیج فارس: در پی حمله پهپادی به پایگاه برج ۲۲ امریکا در اردن، مقامی در کاخ سفید و منبعی آگاه از جلسات دولت بایدن به سیانان گفتند که بایدن و دیگر مقامات ارشد امریکایی روز یکشنبه درباره «پاسخ نظامی قابل توجه» علیه گروههای مقاومت در عراق گفتگو کردند. مقاومت اسلامی عراق یکشنبه حمله پهپادی مرگباری را علیه نیروهای امریکایی در نزدیکی مرز اردن و سوریه ترتیب داد که منجر به کشته شدن سه سرباز امریکایی و زخمی شدن دهها نفر دیگر شد. حال گزارشات حاکی از آن است که کاخ سفید و پنتاگون امیدوارند اقدامات تلافیجویانه خود را به گونهای تنظیم کنند که خطر فزاینده جنگ منطقهای افزایش نیابد.
اعتماد نوشت: اما آنگونه که سیانان و نیویورکتایمز مدعیاند، فشار به دولت بایدن برای اقدامات بیشتر در کنگره امریکا در حال افزایش است و شاهینها خواستار حملات ادعایی به ایران هستند. در همین رابطه، پنتاگون روز دوشنبه سه سرباز امریکایی را که در حمله به برج ۲۲ کشته شدند، شناسایی کرد. سابرینا سینگ، معاون سخنگوی پنتاگون، روز دوشنبه در نشستی مطبوعاتی اذعان داشت که تخمین زده میشود بیش از ۴۰ نیروی نظامی در این حمله مجروح شدهاند و هشدار داد که ممکن است تعداد آنها افزایش یابد. مقام امریکایی عصر یکشنبه به اکسیوس گفت که ایالاتمتحده به دنبال جنگ نیست، اما کسانی که پشت این حمله هستند باید پاسخ کوبندهای را دریافت کنند.
پشت پرده نشست محرمانه
بایدن یکشنبه شب در جریان مراسمی در کارولینای جنوبی گفت که ایالات متحده به این حمله مرگبار پاسخ خواهد داد. از سوی دیگر، لوید آستین، وزیر دفاع ایالاتمتحده روز دوشنبه، ضمن تکرار ادعای خود مبنی بر اینکه ایران پشت این حمله بوده است، متعهد شد که «همه اقدامات لازم» را برای دفاع از نیروهای خود انجام خواهد داد. او البته تاکید کرد که به دنبال جنگ با ایران نیست. کاخ سفید نیز اعلام کرد، بایدن روز دوشنبه با تیم امنیت ملی خود در اتاق وضعیت کاخ سفید ملاقات کرده است. کربی روز دوشنبه در نشستی مطبوعاتی اعلام کرد که رییسجمهور در حال بررسی گزینههای پیش روی خود است، اما هنوز آنها را مشخص نکرده است. او افزود که ایالاتمتحده طبق برنامه و زمان خود پاسخ خواهد داد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، روز دوشنبه مدعی شد که او هیچ واکنش احتمالی ایالاتمتحده را «فاش و رسانهای» نخواهد کرد، اما چنین اقدامی «میتواند چندسطحی، چندمرحلهای و در طول زمان ادامه یابد.» بلینکن اضافه کرد: «در دوران فوقالعاده ناپایداری در خاورمیانه بهسر میبریم.»
واقعیت را وارونه نکنید
در همین حال، ایران هرگونه دخالت خود را در این حمله رد کرده است. اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران گفته است که گروههای مسلح منطقهای به صلاحدید خود به «متجاوزان امریکایی» پاسخ میدهند. خبرگزاری دولتی ایران ایرنا به نقل از ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز گفت که این ادعاها با اهداف سیاسی خاصی برای وارونه کردن واقعیتهای منطقه مطرح شده است. مقاومت اسلامی عراق مسوولیت حمله به پایگاه امریکایی را برعهده گرفته است. این اصطلاح برای توصیف شبکهای به کار میرود که شامل گروههای مقاومت در عراق جهت پایان دادن به اشغالگری ایالاتمتحده در این کشور به کار میرود. این شبکه شامل گروههایی از جمله کتائب حزبالله، حرکت حزبالله النجباء، اصاعب اهل الحق و کتائب سیدالشهداست. مقاومت اسلامی در عراق، شبکهای از نیروهای مقاومت است که شامل چند زیرگروه در عراق میشود. این شبکه همواره مسوولیت حملاتی علیه پایگاههای امریکایی در سوریه و عراق را برعهده گرفته است.
فشار شاهینها
تشدید حملات گروههای مقاومت باعث شده تا برخی در کنگره امریکا، به ویژه در جناح جمهوریخواه، بایدن را تحت فشار قرار میدهند تا مستقیما به ایران ضربه بزند. راجر ویکر، ارشدترین جمهوریخواه در کمیته نیروهای مسلح سنا مدعی شد که ایالات متحده باید به این حملات مکرر گروههای تحت حمایت ایران با حمله مستقیم پاسخ داد. او همچنین اذعان داشت که پاسخهای دولت بایدن تاکنون تنها باعث حملات بیشتر شده است. فشار از خارج از کنگره نیز به دولت بایدن در حال افزایش است. برخی کارشناسان امنیت ملی در ایالات متحده مدعیاند که حمله پهپادی نشان میدهد دولت بایدن در واکنش به حملات نیروهای مقاومت مستقر در منطقه در هفتههای اخیر بیش از حد محتاط عمل کرده است. متیو کرونیگ از اندیشکده شورای آتلانتیک مستقر در واشنگتن مدعی شد: «منطق دولت بایدن اشتباه بود. مقاومت فهمید که میتواند بدون مجازات به منافع ما حمله کند و احتیاط ایالات متحده تنها باعث حملات بیشتر شد.»
قمار بایدن
درحالی که دولت بایدن به دنبال جلوگیری گسترش جنگ اسراییل با حماس در غزه به جنگی منطقهای است، مقامات ارشد امریکایی پیشتر هشدار دادهاند که به حملاتی که به نیروهای امریکایی آسیب برساند، پاسخ خواهند داد. تاکنون، مقامات امریکایی در قبال هرگونه تایید نوع پاسخ خود سکوت کردهاند، اما به نظر میرسد گزینههایی از عدم پاسخ مستقیم به دلیل افزایش قیمت نفت و تا حمله ادعایی به ایران که به گفته مقامات امریکایی ضعیفترین احتمال را دارد، در نوسان است. چارلز لیستر، از اندیشکده موسسه خاورمیانه و فرمانده سابق نیروهای امریکای در عراق گفت که این احتمال وجود دارد که تاسیسات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در عراق مورد حمله قرار گیرد، اما این امر خطر پیچیدهتر کردن روابطِ از قبل نابسامان با دولت بغداد را در پی دارد، چراکه دولت عراق برای بیرون راندن نیروهای امریکایی از عراق تحت فشار است. از سوی دیگر، هر گونه حمله ادعایی به نیروهای قدس سپاه پاسداران میتواند وضعیت را برای ایالات متحده در سوریه بدتر کند.
واشنگتن همواره بر این موضوع تاکید کرده است کشته شدن سربازانش در منطقه را تحمل نخواهد کرد. این درحالی است که امریکا پایگاههایی را در عراق و سوریه در اشغال خود دارد و همین امر نیروهای مقاومت را در منطقه علیه این اشغالگری بسیج کرده است. تا به امروز نیروهای مقاومت بیش از ۱۶۰ حمله را به پایگاههای امریکایی در منطقه ترتیب دادهاند که مرگبارترین آنها حمله به پایگاه برج ۲۲ در اردن بوده است.
یکی از فرماندهان سابق امریکا در منطقه به اسکاینیوز گفت که گزینههای ارایه شده به رییسجمهور شامل اهدافی ادعایی در ایران است که به ادعای او، با کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی برای مقاومت اسلامی عراق مرتبط است. از زمان حمله به پایگاه برج ۲۲ در مرز اردن و سوریه فشارهای زیادی به بایدن ازسوی سناتورهای جمهوریخواه، برخی ژنرالهای سابق امریکا و شاهینها وجود داشته است. وسلی کلارک، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا که زمانی فرمانده ارشد ناتو در اروپا بود، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که ایالات متحده باید از گفتن این جمله که «نمیخواهیم جنگ را تشدید کنیم» دست بردارد. این سیاست، به گفته او، نیروهای مقاومت را تشویق میکند به منافع امریکا ضربه بزنند.
در یک قدمی برزخ
با این اوصاف، بایدن، به خصوص در خاک امریکا، به ضعف و بیعملی متهم است، زیرا مبارزه او برای انتخاب مجدد که بهطور تقریبا قطعی در برابر دونالد ترامپ خواهد بود، کمکم جدی میشود. منطقه در حال حاضر انبار باروت است، چراکه ائتلاف به رهبری ایالات متحده با انصارالله یمن درگیر است و خطر قریبالوقوع جنگ اسراییل و حزبالله در لبنان نیز وجود دارد. هر گونه تشدید تنش در خلیجفارس باعث افزایش قیمت نفت و تورم جهانی خواهد شد که برای دورنمای انتخاب مجدد بایدن بسیار مضر خواهد بود. بنابراین به نظر میرسد بایدن تهمتها، فشارها و ناسزاهای اخیر برخی سناتورهای جنگطلب و کهنهسربازان را به جان خریده باشد تا بتواند خود را از گرفتار شدن در باتلاق جنگ در امان بدارد.
نیکلاس هراس، مدیر ارشد استراتژی و نوآوری در موسسه خطوط جدید در واشنگتن، بر آن است که دولت بایدن در موقعیت دشواری قرار گرفته است، زیرا اعضای ارشد دولت میخواهند به رقابت با چین در آسیا و مقابله با روسیه در اروپا ادامه دهند، درحالی که برخی میخواهند از نفوذ ایران در منطقه بکاهند و با آن مبارزه کنند. هراس اضافه کرد که حفظ این تعادل بهطور فزایندهای سخت شده است. او گفت: «تنش در منطقه به سرعت در حال گسترش به سمت رویارویی بین ایالاتمتحده و گروههای مقاومت در منطقه و حتی ایران میرود.»
هرگونه واکنش احتمالی ایالاتمتحده احتمالا هراس از درگیری گستردهتر در خاورمیانه را افزایش میدهد، جایی که جنگ در غزه ادامه دارد و تاکنون به زندگی بالغ بر ۲۶ هزار نفر خاتمه داده است. ایالاتمتحده قبلا در عراق، سوریه و یمن در پاسخ به حملات قبلی گروههای مقاومت، دست به حملاتی تلافیجویانه زده است. به نظر میرسد ایالات متحده هم تاکتیکی و هم راهبردی در منطقه دچار سردگمی شده و در هزارتوی تصمیمگیری برای خروج از بحران مانده است. فشار بر دولت او هم از درون امریکا و هم از سوی نیروهای مقاومت در منطقه، آن هم در آستانه انتخاباتی حساس میتواند راهبرد این بازیگر را به کلی تحت تاثیر قرار دهد.
امریکا در منطقه تحت فشار است که نیروهای خود را از عراق و سوریه عقب بکشد. از سوی دیگر، ایالاتمتحده نمیخواهد میدان را به رقبای خود، به خصوص ایران، چین و روسیه واگذار کند. اما هر گونه اقدام نظامی در پاسخ به نیروهای مقاومت میتواند به زنجیرهای از واکنشها از سوی طرفین منجر و درنهایت به مناقشهای فراگیر بدل شود. هنوز هم برخی از بدترین سناریوها رخ ندادهاند که از جمله آنها جنگ تمام عیار میان حزبالله لبنان و اسراییل است. پس دولت بایدن در ماههای آخر دوره ریاستجمهوریاش، علاوه بر چالش جنگ اوکراین، رقابت با ترامپ و جنگ در خاورمیانه، باید بتواند موج رو به گسترش انتقادات را نیز مدیریت کند؛ کاری که به نظر روزبهروز پیچیدهتر میشود.
منبع: فرارو/ احسان پناه بر
خلیج فارس: رئیسجمهور آمریکا جو بایدن امروز در واکنش به پیروزی دوم دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه، صعود او از حزبش را پیشبینی و درباره آینده ایالات متحده ابراز نگرانی کرد.
به گزارش خلیج فارس؛ «همه چیز در خطر است»، این واکنش رئیسجمهور آمریکا جو بایدن به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه در نیوهمپشایر و محتملتر شدن رقابت مجدد این دو نفر در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده است.
بایدن امروز چهارشنبه بعد از دومین پیروزی ترامپ در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه (در ایالتهای آیووا و نیوهمپشایر) در بیانیهای گفت «معلوم است» که دونالد ترامپ نامزد نهایی جمهوریخواهان در انتخابات ۲۰۲۴ خواهد بود. او سپس این احتمال را برای آمریکا بسیار مخاطرهآمیز توصیف کرد.
بایدن در این پیام آنچه را که دموکراسی و آزادیهای آمریکا خواند و همچنین اقتصاد این کشور را در خطر توصیف کرد و از مستقلها و جمهوری خواهان متعهد به این موارد خواست به کارزار انتخاباتی او بپیوندند.
ترامپ از نوامبر ۲۰۲۲ که اعلام کرد قصد دارد در انتخابات شرکت کند، نسبت به رقبای جمهوریخواه خود در مرحله مقدماتی انتخابات پیشتاز بوده و بسیاری از تحلیلگران مسائل انتخاباتی آمریکا معتقدند که او به احتمال زیاد نامزد نهایی این حزب برای رقابت بسیار محتمل با جو بایدن در انتخابات سراسری آمریکا خواهد بود.
پیشتازی رئیسجمهور سابق آمریکا در حالی است که دو بار استیضاح شد، تلاش کرد تا مانع انتقال مسالمت آمیز قدرت پس از شکست در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ شود، در چند پرونده جنایی با اتهامات متعددی مواجه است و احتمال پیروزی دوباره او زنگ خطرها را نه فقط در آمریکا، بلکه در بین متحدان واشنگتن به صدا درآورده است.
اما در این لحظه که ۱۰ ماه تا روز انتخابات در آمریکا مانده، او شانس بیشتری برای بازگشت به کاخ سفید نسبت به هر زمان دیگری از زمان خروج از قدرت دارد؛ نظرسنجیهایی که در آمریکا برای بررسی وضعیت ترامپ در برابر بایدن انجام میشود، نشان میدهد که در صورت نهایی شدن نامزدی آنها در حزبهایشان، رقابت سختی میانشان شکل خواهد گرفت و ترامپ در این نظرسنجیها اندکی از بایدن جلوتر است.
منبع: فارس
خلیج فارس: دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا با انتشار پستی در اینستاگرام به جو بایدن کنایه زد.
به گزارش خلیج فارس؛ در این پست تصویر جورج واشنگتن دیده میشود که هنگام عبور جو بایدن دست خود را روی صوت قرار داده است.
گفتنی است که ترامپ روز گذشته در انتخابات مقدماتی در ایالت نیوهمپشایر نیز پیروز شد.
منبع: خبرآنلاین
خلیج فارس: نتایج نظرسنجی جدیدی نشان داد، جو بایدن و دونالد ترامپ در یک رقابت فرضی بر سر کسب ریاست جمهوری آرای مساوی کسب میکنند.
به گزارش خلیج فارس؛ نتایج نظرسنجی جدیدی که از سوی شرکت افکارسنجی «ایپسوس» برای خبرگزاری «رویترز» انجام شده نشان داد «جو بایدن»، رئیس جمهور فعلی آمریکا و «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور سابق و رقیب جمهوریخواه احتمالی او در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، سال انتخابات را با رقابتی برابر و شانه به شانه آغاز میکنند.
در حالی که از روز دوشنبه آینده رقابت مقدماتی جمهوریخواهان برای تعیین نامزد ریاست جمهوری حزب از محل ایالت آیووا رسما شروع میشود، ۳۵ درصد از پاسخگویان به این نظرسنجی کشوری گفتند به جو بایدن رای میدهند و در مقابل درصد یکسانی نیز گفتند که به دونالد ترامپ رای میدهند.
نزدیک به یک سوم پاسخگویان گفتند از هیچ یک از این دو کاندیدا حمایت نمیکنند. ۱۳ درصد هم گفتند که در انتخابات اصلا رای نخواهند داد در حالی که ۹ درصد گفتند از کاندیدای دیگری حمایت خواهند کرد و هشت درصد نیز گفتند که هنوز از تصمیمشان مطمئن نیستند.
در پاسخ به این سوال که در صورت اجبار به انتخاب بین بایدن و ترامپ، کدام یک را انتخاب میکنند هر دو نفر به شکلی مساوی ۴۸ درصد رای کسب کردند.
این نظرسنجی در بخشی دیگر از وجود تمایل آشکار بخش قابل توجهی از رای دهندگان به کاندیدایی ثالث پرده برداشت.
در یک رقابت سه گانه فرضی با حضور ترامپ، بایدن و همچنین «رابرت اف. کندی جونیور»، نامزد مستقل و برادرزاده «جان اف. کندی»، سیوپنجمین رئیسجمهور ایالات متحده، ۱۸ درصد به کندی، ۲۹ درصد به بایدن و ۳۰ درصد به ترامپ رای دادند.
این نظرسنجی در میان یک نمونه ۴۶۷۷ نفری از آمریکاییهای بزرگسالی که به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سطح کشوری برگزار شد.
نظرسنجی مذکور در بخشی دیگر نشان داد، دونالد ترامپ در رقابت با رقیبانش در انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان، با اختلاف بیش از ۳۷ درصد بر آنها برتری دارد و در ارتباط با انتخابات مقدماتی دموکراتها نیز نشان داد هیچ یک از دو رقیب بایدن دراین رقابت، بیشتر از دو درصد رای کسب نمیکنند.
این نظرسنجی نشان داد که یک دو قطبی در عرصه سیاست آمریکا ایجاد شده به نحوی که ۷۶ درصد دموکراتها گفتند در انتخابات پنجم نوامبر به جو بایدن رای میدهند و عینا ۷۶ درصد جمهوریخواهان نیز گفتند که در این انتخابات به دونالد ترامپ رای خواهند داد.
رای دهندگان مستقل اشتیاقی به ترامپ و بایدن نشان ندادند. تنها ۱۷ درصد از آنها گفتند که به ترامپ رای خواهند داد و ۱۱ درصد از آنها هم بایدن را انتخاب کردند. ۴۱ درصد از پاسخگویان این دسته نیز گفتند، اصلا در انتخابات رای نخواهند داد.
این نظرسنجی با ضریب خطای مثبت یا منفی ۱.۵ درصد در بازه زمانی ۳-۹ ژانویه (۱۳-۱۹ دی) برگزار شده است.
منبع: فارس
خلیج فارس:از زمانی که جنگ اسرائیل و حماس در ۷ اکتبر آغاز شد، صداهایی در واشنگتن به طور فزایندهای دولت بایدن را به دلیل آنچه که آنها میگویند اجرای ناکافی تحریمهای نفتی علیه ایران است، سرزنش کردند. اکنون لوایحی در کنگره آمریکا پیشنهاد شده است تا دولت را وادار به اجرای بهتر تحریمها علیه نفت ایران کند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از اقتصاد آنلاین ، تحریم گستردهای که پس از تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا مبنی بر خروج از توافق هستهای ایران موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بر اقتصاد ایران اعمال شد، همچنان پابرجاست، اما فروش نفت ایران افزایش یافته است. بر اساس گزارشهای داخلی، درآمد صادرات هیدروکربن ایران در سال ۲۰۲۲، ۴۲ میلیارد دلار بوده که نسبت به ۲۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ و ۱۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش قابل توجهی داشته است.
جمهوریخواهان دولت بایدن را متهم کردهاند، عمداً فرار ایران از تحریمهای فراسرزمینی ایالات متحده را نادیده گرفته است. سناتور تد کروز، جمهوریخواه مخالف توافق هستهای ایران، دولت بایدن را متهم کرد که از تلاشهای دولت ترامپ برای جلوگیری از صادرات نفت ایران عقبنشینی میکند. یک گروه لابی که از کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران حمایت میکرد، دولت بایدن را به اجرای گزینشی تحریمهای نفتی متهم کرد و استراتژی آن را به عنوان «احترام حداکثری» مورد تمسخر قرار داد. هیئت تحریریه والاستریتژورنال اخیراً بایدن را متهم کرد که «تحریمهای نفتی مرتبط با ایران را «اجرا نمیکند».
در واقع، این تصور که دولت بایدن عمداً اجازه فروش نفت را به ایران میدهد، حتی در میان کارشناسان با تجربه ایران و انرژی نیز به جریان اصلی تبدیل شده است. خاویر بلاس از بلومبرگ در ژانویه گفت که بایدن از کمپین فشار حداکثری کنارهگیری کرده و «نظریهپرداز توطئه درون او» معتقد است که بایدن صادرات نفت ایران را نادیده میگیرد تا تورم کالاها را مهار کند. سارا وخشوری، رئیس مشاور انرژی اسویبی اینترنشنال مدعی شد که از زمان دولت ترامپ هیچ برخورد جدی با فروش نفت ایران صورت نگرفته است؛ و هنری رم از موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک استدلال کرد که در حالی که کمپین فشار حداکثری هنوز برقرار است، بایدن به طور سیستماتیک آن را اجرا نکرده است. هر سه به طور قابل درک به افزایش صادرات نفت ایران در دوره ریاست جمهوری بایدن به عنوان مبنایی برای تحلیلهای خود اشاره کردند.
اما در حالی که صادرات نفت ایران در دوران دولت بایدن رشد قابل توجهی داشته است، این روند ممکن است مربوط به قبل از دوره او باشد. دادههایی وجود دارد که نشان میدهد بازیابی فروش نفت ایران از سطح بسیار پایین خود در اوایل سال ۲۰۲۰ در واقع زمانی آغاز شد که دولت ترامپ هنوز بر سر کار بود.
در اواخر سال ۲۰۲۰، شرکتهایی که تجارت جهانی نفت را رصد میکنند، جهش قابلتوجهی در صادرات ایران گزارش کردند. سه شرکت برجسته که تجارت جهانی انرژی را رصد میکنند به وال استریت ژورنال گزارش دادند که صادرات نفت ایران در پاییز ۲۰۲۰ نسبت به اوایل همان سال بیش از دو برابر شده است – اگرچه برآوردهای آنها بسیار متفاوت است -، زیرا ایران ظرفیتهای فرار پیچیدهتری را توسعه داده و تقاضای چین افزایش یافته است.
همچنین باید در نظر داشت که کاهش نرخ تحریمها به این معنا نیست که رویکرد ایالات متحده در دوران بایدن نرم شده است. در حالی که بیانیههای سیاست خارجی عمومی دولت ترامپ در برخی مواقع میتواند به طرز دردناکی مبهم و گیجکننده باشد، تعریف تلاش تحریمهای ایران به عنوان کمپین فشار حداکثری در واقع مناسب بود. ایده تحریم کل بخشها و گرههای اقتصادی کلیدی اقتصاد ایران برای ایجاد یک اثر شوک بود.
در مقابل، مقامات دولت اوباما طرفدار روندی بودند که در آن تحریمها در طول زمان افزایش مییابد. آنها استدلال کردند که این استراتژی برای القای اصلاح سیاست در کشور هدف بهترین است. اما معماران کمپین فشار حداکثری ترامپ بر ایران، این رویکرد را به نفع یک استراتژی فوری زمین سوخته کنار گذاشتند. این امر مستلزم خیل بیوقفهای از تحریمها، معمولاً چندین دور در هفته، توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانه داری آمریکا (OFAC) بود که، از تعاملات اقتصادی ایران با جهان جلوگیری میکرد.
دولت ترامپ آنقدر تحریمها را علیه ایران اعمال کرد که در آخرین سال ریاستش، دولت اذعان کرد که در اهداف تعیینشده کوتاهی نکرده است. رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی اظهار داشت که مشکل کشورهایی مانند ایران این است که «در حال حاضر آنقدر تحریمها علیه این کشورها وجود دارد که اقدامات کمی برای ما باقی مانده است.»
در واقع، در ماههای پایانی دولت ترامپ، به نظر میرسید که OFAC در حال تعیین نهادهایی بود که قبلاً به عنوان نهادهای غیرمرتبط با برنامه هستهای مورد هدف قرار گرفته بوند. این از نظر بسیاری تلاشی برای دشوار کردن پیوستن مجدد به برجام برای دولت آینده بود. از آنجایی که این توافق به طور خاص بر حذف تحریمهای هستهای بنا شده بود، تحمیل نامهای تروریستی یا دیگر نامگذاریها بر نهادهای اقتصادی بزرگ در ایران، موانع جدیدی برای ازسرگیری پایبندی متقابل برجام ایجاد میکرد.
با در نظر گرفتن این موضوع، انتظار اینکه دولت بایدن با سرعت و تبوتاب تعیین اهدافی را که دولت ترامپ انجام داد را پیش ببرد غیرمنطقی است. اما این بدان معنا نیست که دولت بایدن تلاشی برای کاهش سرعت فروش نفت ایران نکرده است. گذشته از دورهای متعدد تحریمهای جدید که صادرات هیدروکربن ایران، شبکههای پتروشیمی و فرار از تحریمها را هدف قرار میدهد، دولت بایدن کشورها را نیز متقاعد کرده است که امتیاز برافراشتن پرچمهای خود را از کشتیهای متهم به حمل نفت ایران لغو کنند.
برای درک اینکه چرا صادرات نفت ایران در حال رشد است، باید هم بازار و هم شرایط تحریم را در نظر گرفت. مسلماً عدم شفافیت طبیعی تجارت تحریم شده و واردات نفت چین، رسیدن به نتایج قطعی را بسیار دشوار میکند. عدم گزارشدهی و عدم شفافیت مدتهاست که استراتژیهای اصلی ضد تحریمی بوده است که ایران و شرکای تجاری آن با قدرت به کار میبرند.
همانطور که گفته شد، چندین عامل ارزش توضیحی بیشتری در مورد اینکه چرا فروش نفت ایران تا این حد گسترش یافته است، ارائه میدهد.
اولاً، صادرات نفت ایران در طول سالهای دولت ترامپ، نه تنها به دلیل تحریمها، بلکه به دلیل همهگیری کووید-۱۹ و کاهش رشد اقتصاد جهانی به شدت کاهش یافته بود. سیاستهای تهاجمی چین برای مقابله با کووید صفر به این معنی بود که واردات نفت این کشور بیش از سایر کشورها و برای مدت طولانیتری کاهش یافت. بنابراین، در حالی که ارقام صادرات ایران در این مدت به کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ نسبت داده میشد، اما بیشتر موفقیتها در گذشته، به دلیل کاهش گستردهتر تقاضای جهانی بود.
دوم، افزایش تقاضا پس از کاهش همهگیری، فشارهای قیمتی جدیدی را ایجاد کرد که احتمالاً باعث شد پالایشگاههای کوچک و مستقل چین، همیشه به دنبال رقابت با غولهای بزرگتر پالایشگاهی دولتی، به دنبال نفت ارزانتر باشند. این واقعیت که ایران نفت را با تخفیف عرضه میکند، زمانی که قیمت هر بشکه بالاتر باشد، بسیار جذابتر است.
سوم، ایران و چین در سالهای اخیر گامهای مختلفی برای ارتقای همکاریهای اقتصادی خود برداشتهاند. دو کشور در مارس ۲۰۲۱ یک قرارداد همکاری اقتصادی ۲۵ ساله امضا کردند و اخیراً مجموعهای از قراردادها را برای عملیاتی کردن این پیمان امضا کردند. ایران همچنین به توافقنامه همکاری شانگهای و گروه کشورهای بریکس (شامل برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و شش کشور اخیراً اضافه شده از جمله ایران) پیوسته است. تردیدهای جدی درباره آینده روابط اقتصادی چین و ایران وجود دارد، از جمله این نویسنده، اما اگر چین بخواهد تهاجمیتر به عنوان شوالیه سفید ایران خدمت کند، تشویق به خرید بیشتر نفت ایران احتمالاً اولین گام برای تحقق آن خواهد بود.
چهارم، در بیشتر دو دهه گذشته، چین استراتژی محتاطانهای را در خاورمیانه دنبال کرده است که از پکن میخواهد خود را به عنوان یک مانع بزرگ برای طراحیهای آمریکا در منطقه معرفی نکند. این امر بدون شک بر تجارت چین و ایران از جمله در زمینه هیدروکربن فشار نزولی وارد کرده است. هدف از این استراتژی، به تعویق انداختن وخامت جدی روابط چین و آمریکا بود. با تبدیل شدن به این واقعیت، یکی از دلایل کلیدی پکن برای محدود کردن واردات نفت از ایران حذف شد.
هوآ لیمینگ، سفیر سابق چین در تهران درباره امضای توافقنامه همکاری اقتصادی ۲۵ ساله اظهار داشت: «از زمان دولت کارتر، آمریکا بارها روابط خود با ایران را به چین یادآوری میکرده است. آمریکاییها به عنوان مانعی برای روابط آمریکا و چین. اما با تغییرات اساسی در روابط چین و آمریکا در ماههای اخیر، آن دوران گذشته است.»
در نهایت، از زمان شروع کمپین تحریمها علیه روسیه، بسیاری از بازیگران جدید در تجارت تحریم شده شرکت کردهاند. روسیه تا کنون بزرگترین اقتصادی است که به طور کامل هدف کمپین تحریمهای غرب قرار گرفته است. همچنین در طول دولت بایدن، کنترلهای صادراتی علیه چین افزایش چشمگیری داشته است، که یک کمپین تحریمهای آتی را پیشبینی میکند، زیرا واشنگتن تلاش میکند آنچه را که در بسیاری از پایتختهای غربی به عنوان تجدیدنظرطلبی پکن تلقی میشود، متوقف کند. از آنجایی که تحریمها به سلاح انتخابی غرب در این دوره جدید رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل میشوند، انگیزههای مالی بسیار بیشتری برای پکن، مسکو و شرکای تجاری آنها در سراسر جهان وجود خواهد داشت تا تجارت تحریمشده را تسهیل کنند.
بدیهی است که به دلیل عدم شفافیت ذکر شده، تا حد زیادی میتوان حدس زد که تمایل طبیعی دولتها و بنگاهها به اجتناب از تجارت تحریمی تا چه حد کمرنگ شده است، اما شواهدی مبنی بر وقوع این امر وجود دارد.
میزانی که کشورهایی که معمولاً متحدان غربی در نظر گرفته میشوند اجازه دادهاند از حوزههای قضایی خود برای فرار از تحریمهای روسیه استفاده شود، الگویی را نشان میدهد که بعید است به روسیه محدود شود. این واقعیت که کشوری مانند هند الزامات بیمه بندر خود را کاهش میدهد و برای تسهیل تحویل نفت روسیه به ساختارهای مالی غیرسنتی متوسل میشود، نشان میدهد که جهان در حال سازگاری با محیط جدید خطر تشدید تحریمها است، اما نه همیشه به روشی که غرب ترجیح میدهد.
در نهایت، افزایش فروش نفت ایران یا سرعت پایینتر اعمال فشارهای OFAC برای این استدلال که دولت بایدن رویکرد نرمتری نسبت به ایران در پیش گرفته است، کافی نیست. مشخص نیست که موضع تهاجمیتر دولت ترامپ در برابر عوامل ذکر شده در بالا بهتر عمل کرده باشد. همانطور که دست اندرکاران تحریم بیان کردهاند، کشورهای هدف تمایل دارند در یک دوره زمانی خود را با تحریمها وفق دهند و در حالی که ممکن است به طور کامل بهبود نیابند، تاثیر تحریمها به اوج خود میرسد و سپس تا حدودی کاهش مییابد. انجام یک بازی بیپایان تحریم محدودیتهای خود را اینگونه نشان میدهد.
برای مثال، اگر بایدن واقعاً میخواست فروش نفت ایران را به عهده بگیرد، میتوانست به شدت «ناوگان ارواح» کشتیهای حامل نفت خام ایران و همچنین واسطههای منطقهای در جنوب شرقی آسیا (که تا حدی انجام داده است) و پالایشگاههای موسوم به قوری چینی که خریداران اولیه نفت ایران گزارش شدهاند را هدف قرار دهد.
اما مشخص نیست که آیا این واسطهها در معرض بازارها یا مؤسسات مالی غربی هستند یا خیر، و کشتیهای ارواح و پالایشگاههای قوری چین قطعاً تقریباً هیچ ارتباطی ندارند. بنابراین، تعیین OFAC ممکن است به ویژه مؤثر نباشد. اگر تحریمها علیه شرکتهای چینی مختلف درگیر در صنعت نفت ایران بیفایده باشد، آیا این امر باعث میشود که دیگر بازیگران مشابه با ایران کم و بیش تعامل داشته باشند؟ نهادهای مختلف چینی، مانند شرکتهای لجستیکی که در معرض تحریمهای بیشتری قرار دارند، هدف قرار گرفته اند، اما به نظر میرسد که آنها به تجارت خود با نفت ایران ادامه میدهند.
شاید یک کمپین گستردهتر با هدف قرار دادن مؤسسات مالی که به پالایشگاههای معروف به قوری سرویس میدهند، مؤثرتر باشد. اما این امر نیاز به هدفگیری گستردهتر سیستم مالی چین نسبت به آنچه واشنگتن در حال حاضر برای آن آماده است، دارد. با این حال، اشاره به این نکته نیز مهم است که دولت ترامپ فرصتهایی برای برداشتن همه این گامها داشت –، اما این کار را هم انجام نداد.