خلیج فارس:کشورهای عربی منطقه، از امارات متحده عربی و عمان گرفته تا اردن و مصر، ماهها تلاش کردهاند تا درگیری بین اسراییل و حماس را کاهش دهند، بهویژه پس از اینکه این درگیریها به گروههای مسلح مورد حمایت ایران در اعماق جهان عرب تسری یافته و برخی از آنها، مانند “حوثیهای ” یمن، دولتهای عربی را نیز تهدید میکنند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصرایران، روزنامه آمریکایی “نیویورک تایمز” همزمان با تشدید تنش بین ایران و اسراییل در گزارشی مواضع و نگاه دولتهای عربی منطقه را نسبت به درگیری بین ایران و اسراییل مورد بررسی قرار داده و نوشت: حمله موشکی و پهپادی ایران به اسراییل، که کل منطقه را در حالت آماده باش قرار داد، واقعیت جدید را غیرقابل اجتناب کرد: برخلاف درگیریهای گذشته اسراییل و فلسطین و حتی درگیریهایی که اسراییل و لبنان یا سوریه را شامل میشود، این درگیری مستقیم بین اسراییل و ایران هر آن امکان گسترش دارد.
“راندا اسلیم” کارشناس ارشد موسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن، میگوید: “بخشی از دلیل مهار این جنگها این بود که این جنگها رویارویی مستقیم بین اسراییل و ایران نبود. اما اکنون وارد دورانی میشویم که رویارویی مستقیم بین اسراییل و ایران – که میتواند منطقه را به جنگی بزرگ و ایالات متحده را به داخل آن بکشاند – و چشمانداز جنگ منطقهای همیشه روی میز خواهد بود. ”
“جوست هیلترمن” مدیر برنامه گروه بین المللی بحران برای خاورمیانه و شمال آفریقا، گفت: در حال حاضر، تنها نیروی مقابل در برابر خطر گسترش جنگ، تمایل ایالات متحده و دشمن دیرینه اش ایران برای جلوگیری از گسترش درگیری است.
او گفت: “من از این واقعیت که تنها کسانی که خواهان جنگ هستند اسراییل و حماس هستند، دلگرم هستم. ” وی با اشاره به پیامهایی که در روزهای اخیر میان آمریکا و ایران از سوی واسطهها از جمله سوئیس و عمان ارسال شده است، گفت: ایرانیها همچنان با آمریکاییها صحبت میکنند.
هیلترمن گفت که پیام ایران به وضوح نشان میدهد که آنها به دنبال نشان دادن قدرت خود هستند نه گسترش جنگ؛ چون “آنها گفتند، یک حمله قرار است انجام شود، اما ما آن را محدود خواهیم کرد. ”
با این حال، برای شهروندان کشورهای عربی، که بسیاری از آنها تعداد زیادی پهپاد و موشک را در آسمان خود در شب شنبه تماشا کردند، تمایل به اجتناب از یک جنگ گسترده تر، رشته باریکی است که آینده خود را به آن آویخته اند. ناراحتی از این جنگ در بین بخشی از افکار عمومی عربها و نظرات خصوصی آنها مشهود بود، هر چند بخشی دیگر نیز حمله ایران به اسراییل را جشن گرفتند.
مقامات و تحلیلگران منطقه در مورد اینکه آیا حمله اخیر ایران به اسراییل، کشورهای عربی دارای روابط دیرینه با ایالات متحده را ترغیب میکند تا برای تعامل بیشتر – و تضمینهای امنیتی – از واشنگتن یا فاصله گرفتن بیشتر از آمریکا و ایمن نگه داشتن خود از حمله احتمالی ایران، چه سمت و سویی را انتخاب خواهند کرد؛ اختلاف نظر دارند.
بیشتر دولتهای عربی در مواضع رسمی خود به کاهش تنش تاکید کردند. تنها استثناها در جهان عرب شامل انصارالله یمن و لبنان (خانه حزب الله) و دولت سوریه است.
دولت عمان در واکنش اعلام کرد که دستیابی به آتش بس فوری در جنگ بین اسراییل و حماس که در نیم سال گذشته در نوار غزه ادامه دارد، بسیار مهم است. کویت بر ضرورت رسیدگی به علل ریشهای درگیریهای منطقه تاکید کرد؛ و عربستان سعودی که از زمان برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با ایران، تلاش کرده است روابط نسبتا گرمی با ایران ایجاد کند، گفت که از پیامدهای خطرناک تشدید تنش نظامی در منطقه “به شدت نگران” است. در بیانیه وزارت خارجه این کشور از همه طرفهای درگیر خواسته شده “حداکثر خویشتنداری را به خرج دهند و از منطقه و مردم آن در برابر خطرات جنگ محافظت کنند. ”
حتی قبل از هفتم اکتبر کشورهای عربی در حال تعدیل روابط ژئوپلیتیکی خود بودند. نگرانی آنها این بود که با فعال شدن روزافزون گروههای مسلح تحت حمایت ایران، دیگر نتوانند روی حمایت دولت ایالات متحده که به طور فزایندهای روی شرق آسیا (چین) متمرکز شده است، حساب کنند.
“رناد منصور”پژوهشگر ارشد در برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا اندیشکده “چتم هاوس” در لندن، گفت: رهبران عرب با حمله اسراییل به غزه و دفاع تمام قد ایالات متحده از اسراییل ناراحت شدند، اما شهروندانشان اقدام آمریکا را نفرت انگیز میدانند.
برای عربستان سعودی، برقراری روابط دیپلماتیک با ایران علیرغم تضادهای عمیق آنها و حملاتی که با موشکهای ایران به زیرساختهای عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ انجام شد، رویکردی در جهت کاهش وابستگی به آمریکا بود. رویکرد عربستان سعودی به ایران توسط چین تسهیل شد که اخیرا برای گسترش نفوذ خود در منطقه تلاش میکند. بسیاری از کشورهای عربی به دنبال روابط تجاری و دیپلماتیک به چین روی آورده اند.
سپس جنگ در غزه آغاز شد و کشورهای حاشیه خلیج فارس، همراه با مصر و اردن، مستقیما وارد پویایی یک روند درگیری شدند در حالی که عاجزانه میخواستند از آن اجتناب کنند.
اکنون دولت اردن خود را در شرایطی یافته که مجبور است موشکها و پهپادهای ایران را بر فراز آسمان خود ساقط کند و به همین خاطر متهم به دفاع از اسراییل شده است. دولت امان پیشتر نیز متهم به بی تفاوتی در قبال حمله نظامی اسراییل به غزه شده، جنگی که تاکنون در روند آن بیش از ۳۰ هزار فلسطینی به دست ارتش اسراییل کشته شده که از میان آنها بیش از ۲۰ هزار نفر زن و کودک بوده اند.
روز یکشنبه، دولت اردن به دلیل سرنگونی حداقل یکی از موشکهای ایران که به سمت اسراییل در حرکت بود، هم در داخل و هم از سوی (افکار عمومی) کشورهای عربی همسایه مورد انتقاد شدید قرار گرفت. “سمیح المیطه” وزیر اطلاعات سابق اردن، از این تصمیم دفاع کرد.
المیطه گفت: “وظیفه اردن حفاظت از سرزمین و شهروندانش است. کاری که اردن دیروز انجام داد، حفاظت از حریم هوایی خود بود. ” وی همچنین گفت: موضع اردن در قبال این درگیری این است که این جنگی بین ایران و اسراییل و بر سر نفوذ و منافع شان است. ”
در حالی که صادرات نفت کشورهای عربی خلیج فارس تا حد زیادی تاکنون از حملات در امان مانده است، زیرا آنها از طریق خلیج فارس و دریای سرخ حمل میشوند، حملات حوثیها به مسیرهای کشتیرانی در آنجا – که به جنگ غزه مرتبط است – هزینهها را افزایش داده و بر تنشها افزوده است.
مشخص نیست که آیا درگیری بین اسراییل و ایران روابط نسبتا جدید بین اسراییل و برخی کشورهای عربی را بیشتر تیره خواهد کرد یا خیر. از زمان شروع جنگ در غزه، این روابط سرد شده است، اما به نظر میرسد هیچ یک از دولتهای عربی که اخیرا با اسراییل روابط برقرار کردهاند، آماده نیستند که این روابط را به طور کامل کنار بگذارند.
دو کشور عربی که در سال ۲۰۲۰ قراردادهای عادی سازی روابط با اسراییل را امضا کردند – امارات متحده عربی و بحرین – در برخی موارد از زمان آغاز جنگ غزه، معاملات تجاری خود را متوقف کرده یا مجبور شده اند به طور علنی از اسراییل فاصله بگیرند و عربستان سعودی که پیش از هفتم اکتبر در حال بررسی امکان عادی سازی روابط دیپلماتیک با اسراییل بود، اصرار داشت که هرگونه توافقی مستلزم ایجاد مسیری “غیرقابل بازگشت” به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، که در فضای سیاسی کنونی اسراییل حتی دورنمای چنین سناریویی بسیار بعید است.
تحلیلگران میگویند که این فاصله گذاری با شرایط موجود احتمالا ادامه خواهد داشت، اما تاکنون هیچ یک از آنها (امارات و بحرین) روابط خود با اسراییل را قطع نکرده و در مورد عربستان سعودی نیز دولت ریاض به طور کامل پرونده عادی سازی روابط با تل آویو را به کنار نگذاشته است.
“یاسمین فاروق” محقق غیرمقیم موسسه “کارنگی” در واشنگتن معتقد است: “یکی از دلایلی که عربستان سعودی برای روابط آتی با اسراییل درها را باز نگهداشته این است که اکنون بیش از هر زمان دیگری، سعودیها امیدوار به گرفتن تضمین امنیتی آمریکا در صورت حمله ایران هستند.
خانم فاروق گفت: “کاری که دیروز کشورهای غربی تحت رهبری ایالات متحده برای محافظت از اسراییل انجام دادند، دقیقا همان چیزی است که عربستان سعودی برای خود میخواهد. ”
وی افزود: “با وجود سابقه دشمنی عربستان سعودی با ایران، سختگیری افکار عمومی عربستان علیه اسراییل و آمریکا بر سر جنگ غزه، محاسبات رهبران سعودی را تغییر میدهد. تمرکز آنها اکنون بر ایجاد فشار بر ایالات متحده برای وادار کردن اسراییل برای پایان دادن به جنگ است. “