خلیج فارس: اعتراضات گسترده در سراسر بنگلادش این هفته ناگهان به خشونتهای مرگبار تبدیل شد. درگیریهای خشن بین دانشجویان، حامیان دولت و نیروهای مسلح پلیس باعث شد تا خشم گسترده عمومی علیه سهمیهبندیهای استخدام در مشاغل دولتی بیش از پیش شعلهورتر شود. معترضان معتقدند که این سهمیهها تبعیضآمیز است.
تاکنون دستکم ۱۱۰ نفر در این اعتراضات کشته شدهاند و گزارشها حاکی از شلیک گلولههای جنگی از سوی نیروهای امنیتی به سوی معترضان از جمله در داکا پایتخت این کشور است. پس از تعطیلی مدارس و دانشگاهها، ارتش بنگلادش از روز جمعه در خیابانها مستقر شده و اینترنت و ارسال پیامهای متنی با موبایل نیز از روز پنجشنبه به حالت تعلیق درآمده است.
مطالبه دانشجویان چیست؟
بسیاری از دانشجویان بنگلادشی خواستار پایان دادن به سیستم سهمیهبندی دولتی هستند که به موجب آن قرار است بیش از نیمی از پستهای استخدام کشوری برای گروههای خاص در نظر گرفته شود. بر این اساس، فقط نزدیک به ۳۰ درصد از این مشاغل که کم هم خواهان ندارد، برای بستگان کهنهسربازانی است که در جنگ استقلالطلبی بنگلادش از پاکستان در سال ۱۹۷۱ میلادی جنگیدند.
بسیاری از نخبگان سیاسی فعلی در بنگلادش – از جمله نخست وزیر این کشور که دختر شیخ مجیب الرحمان، بنیانگذار بنگلادش مدرن است – نیز از همین نسل هستند. شیخ مجیب الرحمان در سال ۱۹۷۵ ترور شد. معترضان استدلال میکنند که این سهمیهبندیها تبعیضآمیز است و به نفع حامیان حزب حاکم «عوامی لیگ» به رهبری خانم حسینا است.
سابقه اعتراضات در بنگلادش
کاربری به نام حمید در رشته توئیتی به این موضوع پرداخته: در پایان استعمار بریتانیا در ۱۹۴۷، هند به دو کشور هند و پاکستان تقسیم شد، که اون هم شامل پاکستان غربی و شرقی بود. پاکستان شرقی همیشه به خاطر نژاد، فرهنگ و زبان متفاوت مورد تبعیض سرزمین اصلی پاکستان (غربی) بود. سال ۱۹۷۱ بعد از یک انتخابات در پاکستان شرقی و نپذیرفتن نتایج توسط پاکستان غربی، چند ماه جنگ، خونریزی و نسلکشی درگرفت و درانتهای همون سال پاکستان شرقی (بالاخره با مداخله هند) پیروز شد و با نام بنگلادش اعلام استقلال کرد.
این چرا مهمه؟ چون قانونی تصویب شد که در سهمیهها، ۳۰ درصد مشاغل دولتی باید به کسانی تعلق بگیره که برای استقلال بنگلادش جنگیدن، به خودشون و وابستگانشون، تا کی؟ مشخص نیست! هر سال برای این مشاغل دولتی آزمون برگزار میشه که به خاطر حقوق مناسب و امنیت شغلی تقاضای بالایی برای اونها هست.
موضوع اینه که الان دو نسل گذشته و هنوز دارن از این سهمیهها استفاده میکنن. این باعث میشه همیشه یک گروه سیاسی همیشه در قدرت بمونه و منافعش حفظ بشه. مثلا نخست وزیر بنگلادش خانم Hasina که فرزند Sheikh Mujibur Rahman پایهگذار بنگلادش نوینه.
در اصل مردم بدون سهمیه فقط دارن برای ۴۴ درصد مشاغل آزمون میدن. اون چیزی که وضعیت رو بدتر میکنه این هست که هر سال سوالهای آزمون لو میره و تقریبا ۲۰ درصد از این ۴۴ درصد هم به پولدارهایی میرسه که میتونن از پس هزینه خرید سوالها بربیان! یعنی تبعیض قانونی به همراه فساد اداری، جوونهایی که راهی برای خارج شدن از این بخت بد نمیبینن، در کشوری که ۳۰میلیون از ۱۷۰میلیون نفر بیکار مطلق هستن، نه تحصیل و نه شغل!
سال ۲۰۱۸ بعد از تظاهرات و اعتراضات این سهمیهبندی رو لغو کردن ولی حالا دادگاه عالی اومده گفته این برخلاف قانون اساسیه و باید دوباره بررسی بشه. به زبان سادهتر، حزب در قدرت نمیخواد مزایا و نفوذش رو از دست بده.
اعلام این موضوع توسط دادگاه عالی دوباره اعتراضات دانشجوها رو شعلهور کرد. حَسینا، نخست وزیر، دانشجوها رو به آرامش دعوت کرد و همزمان اونها رو “رزاکار” خطاب کرد. رزاکارها شبهنظامیان طرفدار پاکستان در سال ۱۹۷۱ بودن که به همراه اونها تا ۳ میلیون نفر از مردم غیرنظامی (حتی کودکان) رو کشتن. این برچسب زدن، دانشجوها رو که فقط به دنبال عدالت بودن عصبانیتر کرد.