با وابستگی ماینوکسیدیل چیکار میکنی؟ اختراع پزشک یزدی مشکل رو برطرف کرد
واکنش وکیل احمدی نژاد به شکایت ذبیح پور
حبس برای تهمت به آمنه سادات ذبیح پور آمنه
با وابستگی ماینوکسیدیل چیکار میکنی؟ اختراع پزشک یزدی مشکل رو برطرف کرد
واکنش وکیل احمدی نژاد به شکایت ذبیح پور
حبس برای تهمت به آمنه سادات ذبیح پور آمنه
خلیج فارس: فلاحتپیشه با اشاره به حمایت روسیه از کریدور زنگزور گفت: نمی دانم روسها باید چه کار دیگری انجام بدهند که مسئولان ما از این تعارفات دست بردارند.
مشروح گفتگو با فلاحت پیشه درباره کریدور زنگزور را در ادامه بخوانید؛
* آقای فلاحتپیشه! این روزها بحث حمایت روسیه از کریدور زنگزور مطرح است، فکر میکنید ریشههای ایجاد این چالش و بحران در زنگزور چیست؟
در تفسیر موضوع زنگزور روش اصلی من تحلیل تاریخی است، تجربیات تاریخی را به کار می گیرم و بر اساس آن تحلیل میکنم. من معتقدم کاری که روسیه در زنگزور انجام میدهد، شبیه کاری است که نزدیک به دو دهه در موضوع رژیم حقوقی دریای خزر انجام داد. رژیم حقوقی دریای خزر از این بابت که تبدیل به یک شاخص که مانع تنش زدایی ایران و آمریکا شود، مطرح می کنم.
فرستاده ایران زمانی که در موضوع رژیم حقوقی دریای خزر با پوتین دیدار میکند، پوتین همانجا میگوید شما حق ندارید از آستاراخان بالاتر بیایید…
* چه سالی؟
دقیق به خاطر ندارم.
* دولت آن را چطور؟
دولت را به خاطر دارم، یکی از دولت های اصولگرا بود. نمی خواهم اسم آن شخص مشخص شود ولی فرستاده…پوتین میداند که آمریکا نمیخواهد تنش را با ایران ادامه بدهد
* دولت آقای احمدی نژاد بود.
فرستاده رژیم حقوقی دریای خزر که به روسیه میرود، پوتین میگوید نباید از این خط بالاتر بیایید، جالب اینجاست که در جمله بعدی میگوید شما دارید با آمریکا میبندید، چه توقعی از ما دارید؟
در قضیه زنگزور هم مشاهده میکنید که دولت آقای پزشکیان روی کار آمده و شرایطی شکل گرفته است که به رغم آنکه عقل خیلیها در تهران تعطیل است، اما پوتین میداند که آمریکا به این نتیجه رسیده است که نمیخواهد تنش را با ایران ادامه بدهد.
زیرا اگر این تنش را ادامه بدهند، شما اوج تنش میان ایران و اسرائیل را در منطقه مشاهده میکردید، خیلیها میگفتند که ایران و اسرائیل شانهشان بهم برخورد کرده، آمریکا ورود کرده است. پوتین به درستی تشخیص داده است که تنش اصلی برای آمریکا، بحث اوکراین و روسیه است و یک سری تنشها را میخواهد محدود کند.
* یعنی ایران از اولویت خارج شده است.
قطعا، ایران از اولویت خارج شده است و پوتین خیلی روی بیعقلی سیاست خارجی ایران حساب باز کرده است. در امتیاز بزرگی که ایرانیان به پوتین دادند و برجام را فدای جنگ اوکراین کردند باز هم حساب باز کرده بود. اما یک اتفاق تازه افتاد؛ در ایران پزشکیان روی کار آمده و سه موضوع در بحثهای انتخاباتی مطرح شده بود؛ اصلاحات داخلی، اصلاحات اقتصادی و مهم تر از همه اصلاحات در سیاست خارجی.
یعنی کسانی که رأی دادند بهدنبال تنش نیستند، من معتقدم که باید تنش زدایی شود. پوتین این موضوع را به خوبی درک کرده و میداند که در آمریکا هم به دنبال تنش نیستند. کم پیش میآید که در ایران و آمریکا، دو جریان روی کار باشند که هر دو دنبال تنش نباشند. به همین دلیل روسیه بحث کریدور زنگزور را که از مخالفان آن بود، مطرح کرد. من معتقد هستم که زنگزور یک گروکشی است.
* بحث زنگزور قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران مطرح بود ولی روزهای اخیر به دلیل…
روسها مواضعشان همه بعد از انتخابات است.
* یعنی قبل از آن سکوت کرده بودند؟
قبل از آن بحثی که داشتند به لحاظ نقش و ارتباط ناتو با آذربایجان بود و روسها از مخالفان زنگزور بودند، ضمن اینکه نمیخواستند با ایران دچار چالش شوند. دولت که تغییر کرد، روسها یک گروکشی در زنگزور انجام دادند.
* به نظر شما این گروکشی است یا یک مسئله جدی؟ گروکشی به این معنا است که اگر ایران امتیازاتی بدهد آنان ممکن است عقبنشینی کنند ولی اگر مسئله جدی باشد، ایران هر موضعی بگیرد آنان کار خودشان را میکنند و هدفشان را پیش میبرند.
بستگی دارد که ایران چه کار میکند؛ اعتقادم بر این است که روسها در ماجرای زنگزور دارند با این برگ بازی میکنند، با همه کشورهای دیگر دارند بازی میکنند. شما لابی روسها را ببییند، وقتی که در جاهای مختلف موضوع میگیرند توپ را در زمین ترکیه میاندازند و میگویند ما مناسباتمان با ایران برایمان مهم است و در عین حال اساس کارشان این است که ایران در حوزه تنش بماند. یعنی یک کشور پر تنش که برای مقابله با آنان، دست به دامن روسیه شود.
* خب ایران تغییر مرزها را در منطقه به خصوص آن قسمتی که ژئوپلیتیک ایران را تهدید میکند خط قرمز خودش مطرح کرده است. از آن سمت هم به نظر میرسد آذربایجان و ترکیه منتظر هستند که این تغییر را در زنگزور ایجاد کنند، برخی از کارشناسان معتقدند که ممکن است حتی جنگ هم ایجاد شود، شما با این تحلیل موافق هستید؟
من معتقدم که منطقه در شرایط جنگی نیست و …
* ممکن است آنان منصرف شوند؟
حتی اگر روسیه دخالت نکند، ایران و آذربایجان و ارمنستان با حسن همجواری میتوانند موضوع زنگزور را حل کنند که منافع همه در آن دیده شود. ولی واقعیت قضیه این است که روسها در هر جا دخالت کردند مسائل را به تنش های اصلی خودشان ربط دادند و مسائلی را که در منطقه مشاهده میکنند به تنش اصلی که با غرب دارند ربط میدهند. آنان ایران را به عنوان یک خاکریز دیدند.
نمی دانم روسها باید چه کار دیگری انجام بدهند که مسئولان ما از این تعارفات دست بردارند. شما خیلی در دولت شنیدید که گفتند ما دوستان دوران سخت خودمان را فراموش نخواهیم کرد. اگر آقایان منظورشان از دوستان دوران سختی چین و روسیه است من کلی مصداق دارم که دوست دوران سختی نبودند بلکه از دشمنیهای دیگران با ما سوءاستفاده کردند.
بنده شاهد پیشنهادی بودم که صدهزار بشکه نفت را روسها در ایام تحریم و سختی های بعد از ترامپ از ایران بگیرند و کالا بدهند اما کلی بازی کردند. آخرین جمله آنان این بود که سیستم صادرات نفت خودمان را به صادرات صدهزار بشکه نفت ایران آلوده نمیکنیم، یک کانال طراحی خواهیم کرد که هیچ وقت هم طراحی نکردند.
* آنجایی هم که باید رأی ممتنع میدادند…
۶ تا رأی علیه ما دادند، اینها دوست دوران سختی هستند؟ من می گویم خیر. حتی چین. یک دعوایی که در کشور بر سر بنزین وجود دارد، آقایان به جای اینکه یک سری مسائل را ببینند، ببینند هدررفت بودجه کجاست، سریع به سراغ بنزین میآیند. زیرا فقط زورشان به ملت میرسد و من معتقدم مردم در دولت و مجلس امروز خیلی مظلوماند.
* یعنی پول واردات بنزین ما…
پول تهاتر بنزین، نگویید واردات. چرا بنده میگویم دولت در مسائل گرانی بنزین عجله نکند، زیرا پولی که آقایان معتقدند برای واردات بنزین هزینه میشود که من معتقد هستم این واردات نیست بلکه تهاتر است، نفتی که به سختی و با تحریم به فروش میرسد با بنزین تهاتر میکنند. حتی اگر پول آن را حساب کنیم، نصف تخفیفی است که ما به خاطر فروش نفت به چین میدهیم.
لذا چین و روسیه دوست دوران سختی ایران نبودند بلکه سوء استفاده کردند و یک کشوری که عقل سیاست خارجی داشته باشد، خودش را در یک تنگنا قرار نمیدهد که مدام به کشورهایی مثل چین و روسیه نیاز داشته باشد.
خلیج فارس:عبدالرضا داوری از روزهایی روایت کرده است که تحت تاثیر احمدی نژاد علیه ظریف مطلب مینوشته است.
عبدالرضا داوری فعال سیاسی که سابقه حضور در دولت احمدی نژاد را دارد و بعدها به منتقد او تبدیل شد، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت؛
من تا بهمن ۱۳۹۹ در دفتر محمود احمدی نژاد بودم و تحت تاثیر وی، مطالبی را علیه دکتر ظریف که آن زمان وزیرخارجه بود، مینوشتم. پس از آنکه بنا به دلایلی که قبلا توضیح دادم از احمدی نژاد جدا شدم، بیپایه بودن اغلب ادعاهای او علیه دکتر طریف برایم روشن شد و […]
به همین دلیل در سال ۱۴۰۱، زمانی که دکتر ظریف مسئولیت دولتی نداشت با انتشار یک توییت، بابت همه مطالب قبلیم از ایشان طلب حلالیت کردم و دکتر ظریف هم بزرگوارانه حلالم کردند. من جواد ظریف را مردی صادق، عالم، انقلابی و میهن دوست یافتهام که وجودش برای توسعه ایران مغتنم است.
منبع:فرارو
خلیج فارس:مصطفی داننده – حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین ایران، در روزهایی که مسعود پزشکیان در تکاپوی تشکیل دولت چهاردهم است و وزرای پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرده، خاطراتی از روزهای تشکیل کابینه یازدهم منتشر کرده است. این خاطرات میتواند به شفاف شدن گرههای ذهنی علاقهمندان به تاریخ جمهوری اسلامی کمک زیادی کند.
یکی از بخشهای جالب این خاطرات، علاقه شدید روحانی به ناطق نوری است. «شیخ دیپلمات» در دورههای چهارم و پنجم مجلس نایب رئیس اول «شیخ محافظهکار» بوده است. روحانی سه بار برای سه پست مختلف از ناطق نوری دعوت به همکاری کرده، اما هر سه بار با پاسخ منفی روبرو شده است. در ادامه بخشی از این خاطرات را میخوانیم:
«من اول میخواستم آقای ناطقنوری وزیر کشور شود، اما ایشان گفت حوصله مجادله با مجلس را ندارد و اصولاً هیچ وزارتی و هیچ مسئولیتی که با مجلس مواجه شود را قبول نمیکند.
* من در پی فردی بودم که در دوره دولت جدید بتواند با اقتدار و هماهنگی با دولت، دبیر شورای عالی امنیت ملی باشد. پیشنهاد اولیه من آقای ناطقنوری بود و پس از امتناع ایشان، آقای محمد فروزنده هم این مقام را قبول نکردند.
*بار دیگر برای دعوت از آقای ناطقنوری برای حضور در هیأت دولت تلاش کردم و به او پیشنهاد دادم مشاور عالی رئیسجمهور شود. ایشان ابتدا قبول کردند و درباره حوزه اختیارات و مسئولیتها بحث کردیم و حتی حکم ایشان هم نوشته شد. ساختمانی هم برای استقرار ایشان در نظر گرفتم. اما به هنگام اعلام خبر، در تماس رئیس دفتر رئیسجمهور با آقای ناطق، ناگهان ایشان اعلام انصراف کرد.»
در ادامه این یادداشت، میخواهم به دلایل احتمالی این عدم همکاری بپردازم و بررسی کنم چرا ناطق نوری از حضور در صحنه سیاست ابا دارد.
دلیل اول شاید این است که او شان خود را بالاتر از مقامی بهغیر از ریاست جمهوری یا حداقل ریاست یک قوه میداند. او در دهه شصت به مدت چهار سال در کابینه اول میرحسین موسوی وزیر کشور بوده و پنج دوره نماینده مجلس که در دو دوره آن، ریاست قوه مقننه را به عهده داشته است. از سال 68 تا 96 نیز رئیس دفتر ویژه بازرسی دفتر مقام رهبری بوده است. همچنین، او در انتخابات ریاستجمهوری سال 76 آماده پوشیدن قبای ریاستجمهوری بود که ظهور سید محمد خاتمی، باعث شد همای سعادت از شانه او پر بزند و بر روی شانههای خاتمی بنشیند. به نظر میرسد تنها راه بازگشت ناطق به صحنه سیاست در دو دهه گذشته، رسیدن به ریاستجمهوری بوده است که این اتفاق نیفتاد.
تحمل نفر دوم یا سوم بودن در یک دولت برای ناطق نوری کمی سخت است. او مانند دیگر چهرههای نسل اول انقلاب، دوست دارد نفر اول باشد. این ویژگی در علی لاریجانی نیز قابل مشاهده است. البته اگر پرونده هستهای در دولت پزشکیان در اختیار لاریجانی قرار بگیرد، شاید او با عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، با پزشکیان همکاری کند.
دلیل دوم دلخوری شدید ناطق از اتفاقات دهه 80 ایران است. مناظره محمود احمدینژاد و میرحسین موسوی و سخنان رئیس دولت نهم در مورد زندگی او و فرزندانش، شیخ را بهشدت عصبانی کرده بود. او انتظار داشت دوستانش در جامعه روحانیت مبارز و احزاب مختلف اصولگرا از او در برابر احمدینژاد حمایت کنند، اما این اتفاق نیفتاد و ناطق نوری در برابر احمدینژاد تنها ماند.
نکته جالب این است که بسیاری بر این باورند که ناطق نوری، پای احمدینژاد را به سیاست باز کرد. مهدی کروبی در مناظره خود با احمدینژاد، ناطق را عامل اصلی شهرداری احمدینژاد دانست و گفته بود ناطق طی تماس تلفنی با علی یونسی، وزیر وقت اطلاعات، خواستار تأیید صلاحیت احمدینژاد شده است. محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس ایران، نیز در مصاحبهای گفت: «احمدینژاد در ستاد انتخاباتی آقای ناطقنوری در سال ۱۳۷۶ معاون من بود.» علی عسگری، معاون پارلمانی مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم گفت که ناطق، احمدینژاد را سیاستمدار کرد.
بعد از انتخابات سال 88، ناطق نوری در هر جلسهای که احمدینژاد حضور داشت، شرکت نمیکرد و یا اگر او میآمد، ناطق جلسه را ترک میکرد. همین دلخوری شدید و شاید افسردگی بعد از شکست در انتخابات ریاستجمهوری سال 76، باعث شد تا او دیگر تمایلی به حضور در صحنه سیاست نداشته باشد.
تحمل برخی رفتارها به ویژه از سوی دوستان، برای روحانی که روحیه لوطی منشانه دارد و اهل گود و زورخانه است، سخت است.
البته همه میدانیم که او در پشتصحنه سیاست، بهویژه در سالهای 92 و 96، حضور پررنگی داشته و کمک بسیاری به روحانی برای پیروزی در این دو انتخابات کرده است.
هرچه باشد، ناطق نوری در سپهر سیاست ایران یک مهره ویژه و تأثیرگذار است که هیچگاه از ذهن پاک نخواهد شد. شاید او نزدیکترین شخصیت سیاسی از نظر فکری و عملی به هاشمی رفسنجانی بود و اگر مثل هاشمی اهل رقابت و حضور در میدان بود، شاید میتوانست میداندار اعتدالگرایی در کشور شود و جای خالی هاشمی را پر کند.
خلیج فارس:انتخابات جنجالی سال۸۸ در ایران رویدادی بود که بعد از آن سیاستمداران و رجل سیاسی را نسبت به آن ارزیابی میکنند. حالا با معرفی عباس عراقچی به عنوان وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم، این سوال مطرح شد که وی در انتخابات۸۸ چه مسئولیتی داشت؟
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، از فردای انتخابات۸۸، این رویداد و صف بندیهای موجود در آن که به حوادثی حول صحت نتایج انتخابات منجر شد، سیاستمداران و رجل سیاسی در ایران را در بزنگاهی قرار داد تا عیار وفاداری آنها نسبت به مواضعشان حول این انتخابات، مورد ارزیابی قرار گیرد. از بین تمام سیاستمداران آن زمان، این دیپلماتهای وزارت خارجه بودند که با تمرکز بر منافع ملی و خاستگاههای قدرت ملی، کوشش کردند مشارکت در انتخابات را به عنوان راهبردی محوری دنبال کنند.
سید عباس عراقچی دیپلمات برجسته کشورمان که آن روزها به عنوان سفیر ایران در ژاپن فعالیت میکرد در کتاب خاطراتش که از سوی انتشارات روزنامه اطلاعات با عنوان «ایران تایشی» منتشر شده در صفحه ۱۷۱-۱۷۲ درباره چگونگی برگزار انتخابات در سال۸۸ و تلاش سفارت ایران برای افزایش مشارکت در آن سال به خاطرهای عجیب برای اخذ رای از زندانیان ایرانی محبوس در زندانهای ژاپن اشاره میکند که خواندنی است.
عراقچی مینویسد «برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، برنامه ریزی وسیعی کرده بودیم برای اولین بار صندوقهای سیار درست کردیم و به شهرهای اوساکا، ناگویا و سندای که میدانستیم ایرانیان بیشتری دارند اعزام کردیم. از قبل اطلاع رسانی که صندوق سیار توسط همکاران سفارت جمهوری اسلامی ایران در فلان نقطه شهر مستقر میشود. چهار صندوق سیار هم به چهار زندان فرستادیم دولت ژاپن خیلی در این مورد مقاومت کرد، ولی گفتیم رأی دادن حق دمکراتیک هر ایرانی است و اگر آنها را محروم کنید موضوع را رسانهای خواهیم کرد. بالاخره موافقت کردند. حدود ۴۵۰ ایرانی در ۱۶ یا ۱۷ زندان ژاپنی محبوس بودند و متأسفانه به لحاظ امکانات و کمبود زمان انتخابات، حتماً بایست در یک روز برگزار میشد، امکان حضور در بیشتر از چهار زندان را نتوانستیم ایجاد کنیم. این خبر مثل یک بمب در زندانها ترکید و حتی زندانیان دیگر کشورها تعجب کرده بودند که چطور دوست ایران، شرایط را برای رأی دادن اتباع خود ایجاد میکنند. برای همه صندوقهای رأی گیری اعم از ثابت و سیار با استفاده از همکاران در برخی ایرانیان مقیم هیأتهای اجرایی و نظارتی درست کردیم و الحمد لله انتخابات به خوبی و با حضور چشمگیر ایرانیان برگزار شد مجموع کل آرای ماخوذه از همه صندوقها، ۱۰۵۰ رأی بود که عدد معتنابهی به شمار میآید. به جهت مقایسه، در انتخابات سال ۱۳۹۲ مجموعاً ۲۴۴ نفر و در انتخابات سال ۱۳۹۶ مجموعاً ۵۰۵ رأی در ژاپن به صندوق انداخته شده بود البته وضعیت سیاسی در زمان هر انتخابات را هم باید در نظر داشت.»
عراقچی در ادامه با اشاره به رویکرد فراگیرش برای ارتباط با تمام ایرانیهای خارج از کشور به چگونگی این ارتباط با ایرانیها در ژاپن پرداخته و مینویسد:
«ارتباط قوی با جامعه ایرانیان مقیم ژاپن یکی از اهدافم در مأموریت ژاپن بود. این کار را هم با هدف حمایت از هموطنان انجام میدادم که یکی از اشتغالات اصلی سفارتخانه هاست و هم با هدف ارزش دهی و هویت بخشی به ایرانیان مقیم ژاپن افزون بر آن، استفاده از توان ایرانیان مقیم برای تسهیل مأموریتهای سفارت هم یک فرصت بود، گرچه افرادی که بشود روی نفوذشان یا قدرت لابی گری آنها حساب باز کرد، بسیار اندک بودند. دو سه نفری در زمینه تجاری کاری از دستشان برمی آمد و چند نفر در حوزه دانشگاهی صاحب نفوذ. بودند به هر حال ظرفیت همین گروه کوچک را نادیده نمیگرفتم و با استفاده از توان آنها کارهای خوبی انجام شد. با همه ایرانیها از هر قشر و سنخی که بودند ارتباط داشتم و در سفارت با هر کس با حال و هوای خودش رفتار میکردیم میدانستم که ارتباط با جامعه ایرانیان میبایست فراگیر باشد و با همۀ ایرانیها به فراخور حالشان ارتباط داشت. قاعده این بود که هر کس به سفارت میآید مستحق احترام است و شئونات او باید رعایت شود. همین موجب میشد که ایرانیان هم با احترام وارد شوند و شئونات سفارت را رعایت کنند.»
عباس عراقچی بعد از سال۱۳۸۶ و با تصمیم احمدی نژاد مبنی بر پاکسازی تمام اعضای تیم مذاکره هستهای و جایگزینی آنها با افرادی دیگر از هیات دیپلماتها کنار گذاشته و محل ماموریت او سفارت ژاپن تعیین شد.
خلیج فارس:احمدینژاد رئیس جمهور اسبق ایران پس از ترور نافرجام دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا نوشت: ترور و تروریسم دولتی وغیر دولتی، از جمله زشتترین اقدامات ضد انسانی است که واژگان از انعکاس عمق پلیدی آن ناتوانند. بشریت اکنون در جای جای جهان، چه دردهای سنگین که نمیکشد.
خلیج فارس: تلویزیون این روزها با فقر خلاقیت دست و پنجه نرم میکند. خلاقیتی که تقریبا در هیچکدام از قسمتهای این مدیوم مشهود نیست. مثلا چند ملودرام خوب در طی سه سال اخیر در تلویزیون ساخته شده که مردم حداقل بتوانند اسم دقیقشان را به یاد بسپارند؟ یا اینکه چند تاکشوی قوی و داغ حاشیهساز شده؟ یا حتی کمدی خوب اکنون در کدام شبکه پخش میشود؟
مدیری و عطاران رفتند و …
به گزارش خلیج فارس؛ روزگاری با کوچ مهران مدیری و رضا عطاران از تلویزیون این فقدان در بین برنامههای سرگرمیمحور به خوبی حس میشد. اما جایگزینها کدام بودند؟ سریال «مسافران» ساخته رامبد جوان و یا «خندهبازار» که هجو کلیت یک جامعه بود. قیمت دلار، برنامههای صداوسیما، نحوه رفتار با ارباب رجوع و … مواردی بودند که این برنامه آنها را به چالش میکشید. اما نکته مهم درباره خندهبازار آن کیفیت متوسطیست که ارائه میداد و در زمان پخش (بیش از یک دهه قبل) تا حدودی مورد قبول عامه جامعه واقع نمیشد چون کمدی و هجو را در سطح بالاتری دنبال کرده بودند.
مشابه این سوژه با ساعت خودش حدود دو دهه قبل از خنده بازار پیاده شده بود و انصافا به دلیل حضور تیم نویسندگان قوی و کمدینهای درجهیک، بازخورد مناسبی از سوی جامعه گرفته بود. اما حالا با وایرال شدن برخی از آیتمهای این برنامه در فضای مجازی شاهد این هستیم که خندهبازار اکنون مخاطب واقعیاش را پیدا کرده و احتمالا اگر در کنداکتور این روزهای صداوسیما قرار میگرفت، پربینندهترین برنامه هم میشد.
هجوی که صدای برخی را درآورد
رویه خندهبازار به شکلی بود که حضور برخی افراد سرشناس در تلویزیونی را به چالش میکشید. مثلا کاراکترهای قادر (عادل فردوسی پور)، مهرداد مدیریتی (مهران مدیری) و داهی (علی دایی) با بازی سامان گوران از پرطرفدارترین شخصیتهای این سریال بودند که البته با انتقادات تند و تیزی نیز همراه شدند.
مثلا علی دایی در انتقاد به حضور کاراکتر مشابهش در این برنامه گفت: آیا صداوسیما جرات دارد مسئولان سیاسی کشور را هم مسخره کند؟ و یا دلخوری رضا صادقی از سامان گوران به دلیل ایفای نقش (فضا سابقی) از مواردی بود که برای این برنامه حاشیه درست کرد. اما خندهبازار شاید کارش را کرد. برخی میگویند این برنامه شاید خیلی برای زمان خودش زود بود. اما خب هجو در سینما حدود یک قرن قدمت دارد و اساسا چنین برنامههایی همواره کارکرد خود را در جوامع داشتهاند.
کاربران درباره خندهبازار چه میگویند؟
حالا با وایرال شدن آیتمهای این برنامه، کاربران نیز از این اتفاق استقبال کردهاند. بخشی از واکنشها هم خواندنیست:
مارینیوش نوشته: جالب اینجاست به هر کسی اون زمان میگفتی خندهبازار ببین، میگفت خیلی مسخره و بیمعنیه و الان همه فهمیدن چه طنز عمیقی داشتن.
مالدینی: آقا به نظرم همه با هم برگردیم از اول خنده بازارو ببینیم؛ اینا همه رو از دم تیغ گذروندن. ما اون موقع سطحی دیدیم خیلی چیزا رو یادمون نیست انگار. لعنتی آخه دون ویتو :))
جونیور: همه دلشون برای 90 تنگ شده من دلم برای 90% خنده بازار.
آیسان: خوشحالم از اینکه خنده بازار داره پخش میشه تو اینستا و توئیتر.
مهدی: ده دوازده بازیگر بودن، ادای کل مملکت رو در آوردن. دمشون گرم.
سارا: برای شما که طنز با کیفیت ندیدی شاید، خنده بازار سال ۹۰ یک کپی ضعیف از ساعت خوش سال۷۲ بود. با بازیگرانی به شدت لوده که هیچ جایگاهی در سایر برنامه طنز نداشتند. جز چندتاشون بقیهشون کجان؟ یادتون نره سال ۹۰ دوره احمدینژاد و آغاز افول صداوسیما بود. تازه داشت پایتخت ۱ ساخته میشد.
و ترانه: خندهبازار کاش دوباره ساخته شه، الان هر اتفاقی تو جامعه ما به تنهایی سوژه یه قسمتش میشه.
منبع: برترینها
خلیج فارس:یک فعال سیاسی گفت: بعضیها را که من میبینم به هیچ وجه انقلابی نیستند، همان لیبرالها هستند، منتها اسم خودشان را انقلابی گذاشتند بنابراین نمیشود از ظاهر آدمها فهمید ماهیتشان چیست.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایلنا، مصطفی هاشمی طبا، درباره ارزیابی خود از فضای انتحابات و طیف گستردهای از نامزدها در خصوص پیشبینی خود از نظر شورای نگهبان، گفت: سخنگوی شورای نگهبان گفت همان خط گذشته را ادامه میدهیم و از آن هم عدول نمیکنیم، اما آن که چه کسانی تائید میشوند بسیار پیش بینیاش سخت است و نمیشود گفت، با این حال علی القاعده ۶ تا ۸ نفر تائید خواهند شد.
این فعال سیاسی در پاسخ به اینکه در این دوره شاهد ثبت نام افرادی همچون علی لاریجانی، سعید جلیلی، محمود احمدی و اسحاق جهانگیری بودیم، چه اقداماتی باید انجام شود تا یک جریان تندرو سر کار نیاید، بیان کرد: من نمیدانم کندرو و تندرو یعنی چه؟ چه چیزی کند و چه چیزی تند است؟ این که بگویند ما تندرو هستیم، یعنی در بعضی چیزها کند و در بعضی چیزها تند هستند؟ اینها همه لقب است و ماهیتی نیست.
وی ادامه داد: وقتی میگوییم انقلابی معنیاش را نمیفهمیم، یک برچسبی بعضیها به خودشان میزنند و با آن برچسب زندگی میکنند. بعضیها را که من میبینم به هیچ وجه انقلابی نیستند، همان لیبرالها هستند، منتها اسم خودشان را انقلابی گذاشتند بنابراین نمیشود از ظاهر آدمها فهمید ماهیتشان چیست.
هاشمیطبا با بیان اینکه شورای نگهبان علاوه بر بررسی سوابق کاری به نظر من باید از نظر اخلاقیات و این مسائل آدمها بررسی کند که متاسفانه نمیکند، عنوان کرد: نمونه این کار تائید احمدنژاد بعد از آن همه بیاخلاقی و بیادبی و لجنپراکنی بود، شورای نگهبان بیاد ضمن این که به اخلاق و خلقیات افراد توجه میکند ببیند این آدم در عمرش چه کرده است؟ این آدم، آیا آدمی است که از مدرسه و دانشگاه در آوردهاند و با حلوا حلوا کردن حکم به او دادهاند؟ یا آدمی است که مشاغل مختلفی را با موفقیت گذارنده است؟ این بسیار مهم است.
این فعال سیاسی یادآور شد: برخی از این آدمها در خانوادههایی بزرگ شدند، به دانشگاه رفتهاند و بعد هم یک سِمت بزرگ گرفتهاند و آقا شدهاند. این افراد به درد رئیس جمهوری نمیخورند. رئیس جمهور باید کسی باشد که کارهای مختلف کرده باشد، به اجرائیات کشور آشنایی داشته باشد، علم مدیریت داشته باشد قبلا محک خورده باشد و در آن تصمیمات مهم و صحیح گرفته باشد. اگر این گونه نگاه کنند، امید هست در غیر این صورت مردم قافیه را میبازند.
وی در خصوص ثبتنام محمدباقر قالیباف در این دوره از انتخابات و اینکه آیا جامعه چنین تفکری را میپذیرد، گفت: اگر رأی بیارود، یعنی جامعه پذیرفته است، یعنی آن بخشی که رأی داده، پذیرفته است. آن بخش زیادی که رأی نمیدهند کلا هیچ چیز را نمیپذیرند؛ زیرا معترض هستند که رأی نمیدهند.
هاشمی طبا ادامه داد: اینکه رئیس یک قوه بیاید کاندیدا شود، قبلا سابقه داشته است. مگر آقای رئیسی رئیس قوه قضائیه نبود؟ رئیس قوه مقننه هم کاندیدای قوه اجرایه شده است. به نظر من ایشان در حوزه اجرا مفیدتر از قوه مقننه خواهد بود. قامت ایشان به اجرا بیشتر میخورد تا قانون گذاری.
وی درباره پیشبینی خود از میزان مشارکت گفت: فکر میکنم یک مقداری آرا بیشتر شود، یعنی تعداد کسانی که رأی میدهند منهای آرای باطله از میزان مشارکت در انتخابات مجلس یک کمی بیشتر میشود، اما آن طوری که فکر کنیم خیلی اقبال مردم را داشته باشد به نظرم نمیآید که آن طور باشد.