کانادا
خلیج فارس: روزنامه اعتماد در مطلبی درباره مرتضی آقاتهرانی، لیدر تحرکات پایداری ها در مجلس نوشته است؛
مرتضی آقاتهرانی متولد ۱۳۳۶ است. در محله تلواژگون در خانوادهای مذهبی و بازاری از استان اصفهان متولد شد. در پایگاه حفظ و نشر آثار مرتضی آقاتهرانی البته در مورد تاریخ تولد او اینگونه نوشته شده است: «مرتضی آقاتهرانی اولین فرزند حاج اکبر آقاتهرانی و دخترعمهاش بود که بنا بر نقل مادر و تاریخ مندرج در شناسنامه ۱۳۳۶/۱/۱متولد شد. بیشک در ماه صفر المظفر به دنیا آمده، ولی پدرش تاریخ تولد او را ۱۳۳۴ میداند»
پدرش اکبر آقاتهرانی، کارگاه سماورسازی در اصفهان داشت، اما بعد از مدت زمانی این شغل را در معرض کسادی دید و پیشه خود را از سماورسازی به سنگبری تغییر داد و دهه ۵۰ بخشی از سنگکاری حرم امام حسین(ع) را انجام داد. در زندگینامهای که در پایگاه حفظ و نشر آثار آقاتهرانی منتشر شده، قید شده است که «حاج اکبر به همراه دو برادر بزرگتر و کوچکتر خود در یکی از باغهایی که از جدشان به ارث رسیده بود، اتاقهایی ساخته و هر کدام در یک اتاق زندگی میکردند. همه اهالی خانه یک میهمانخانه، آشپزخانه، مطبخ و… بیشتر نداشتند. وضع معیشتی حاج اکبر در آن روزها هر چند با تلاش زیاد، خیلی خوب نبود»
مصطفی آقاتهرانی، برادر کوچکتر او از شهدای جنگ ایران و عراق است. پایگاه خبری صاحبنیوز در سال ۱۳۹۵ در گزارشی درباره مصطفی آقاتهرانی او را «پاسدار» معرفی کرده و نوشته است: «بیست و یکم خردادماه سال شصت، اولین روزی که امام فرماندهی کل قوا را از بنیصدر خائن و خود فروخته پس گرفتند و رزمندگان حملهای به نام «فرمانده کل قوا خمینی روحالله» انجام دادند که مصطفی هم در میان آنها بود و گوشه گوشه خاک دارخوین با خون رزمندهها رنگین شده بود»
در زندگینامه منتشر شده از او در این پایگاه اینترنتی روایت مفصلی از یادگیری دروس حوزوی وی منتشر شده است. درباره ماجرای ازدواجش نیز قید شده که در سال آخری که در مدرسه حقانی بود، تصمیم به ازدواج گرفت و طی سفری که به مشهد مقدس داشت، در حرم مطهر از «آقا» خواست مقدمات ازدواج او با دختری با هفت ویژگی را برایش فراهم کرده و هر کدام از ویژگیها هم که غلط است خودشان اصلاح کنند
نکته جالب توجه طرح درخواست تحقق این موضوع تا دو دقیقه است: «این هم خواست او بود که تا دو دقیقه دیگر کار را تمام کنید که دیر آمدهام و زود میروم. بیش از دو دقیقه طول نکشید که با پیرمردی برخورد کرد که بعدها پدرخانمش شد. جالب آنکه پیرمرد هم درست در همان لحظات از امام هشتم (علیهالسلام) داماد شایستهای طلب کرده بود و آقا حاجت هر دو زایرشان را همزمان روا کردند»
درباره زندگیاش در این دوران در برنامه دستخط صداوسیما گفته است که در سالهای اول زندگی طلبگی خود هرگز حاضر به قبول کمکهای مادی پدر نبود و در قم، مستاجر بود و در تدارک ساخت خانه بود که امام (ره) برای او چکی فرستاد که او با کمک آن خانهای در همسایگی بیت امام (ره) ساخت.
از دیگر موارد قابل توجه در زندگینامهای که در این پایگاه منتشر شده، مساله درگذشت پدرش است: «سال اولی که به کانادا هجرت کرده بود، خبر فوتِ شهادتگونه پدرش، او را به ایران خواند. حاج اکبر در بازگشت از سفر مشهد مقدس طی سانحه تصادف جان به جانآفرین تسلیم کرده بود. شاید حاج اکبر سواد آنچنانی نداشت، اما یک مسلمان و شیعه واقعی بود که میتوان وی را اولین معلم و استادِ فرزند به حساب آورد. بعد از آنکه شیخ مرتضی حالات پدر را برای استادش، آیتالله بهجت (رحمهالله) بازگو کرده بود، ایشان فرموده بودند: «ناراحت نباش! او با شهداست؛ اینگونه افراد به افسانه میمانند»
خلیج فارس: رویای مهاجرت به کانادا و تجربه زندگی بیدغدغه و دور از تورم، هفته گذشته با انتشار ویدئو یک کاربر شبکههای اجتماعی به چالش کشیده شد.
به گزارش خلیج فارس؛ ویدئو توسط دختری گرفته شده که ظاهرا مدتها پیش جلای وطن کرده و الان ساکن کانادا است، اما تورم و رشد قیمتها باعث شده دوربین سلفی موبایل خود را روشن کرده و به دیگر ایرانیها توصیه کند برنامه مهاجرتشان را عوض کنند، چون «کانادا دیگه واقعا جای زندگی نیست»!
علت این توصیه را هم تورم و گرانی عنوان میکند و میگوید سه، چهار تا سیبزمینی را ۳.۵ دلار خریده و خود کاناداییها هم دیگر نمیتوانند گوشت و مرغ بخرند. در این گزارش سعی میکنیم بدون تعصب یا هرگونه پیشداوری، مسائل مالی که ممکن است مهاجران ایرانی در کانادا، استرالیاو استانبول ترکیه پیش رو داشته باشند را با کمک گرفتن از دادههای سایت numbeo بررسی کنیم.
مقایسه هزینههای مهاجرت به ونکوور کانادا
مهاجرت به ونکوور کانادا از منظر اقتصادی میتواند تا حدودی عجیب باشد، چون قیمت مصرفکننده در این شهر ۱۵۰ درصد بیشتر از تهران است و اگر اجاره را هم لحاظ کنیم اختلاف از ۲۰۰ درصد عبور میکند.
اجاره خانه در ونکوور کانادا بهطور میانگین ۳۳۸ درصد گرانتر از تهران است و برای مواد غذایی باید ۲۴۲ درصد بیشتر از تهران هزینه بپردازید. غذا خوردن در رستورانهای ونکوور هم ۲۷۲ درصد بیشتر خرج روی دستتان میگذارد. شاخص قدرت خرید مردم ونکوور با این وجود نسبت به ساکنان تهران ۳۵۲ درصد بالاتر است.
درآمد مردم تهران بهطور متوسط ماهیانه ۲۴۰ دلار است؛ یعنی چیزی حدود ۱۲ میلیون تومان، اما میانگین درآمد ساکنان ونکوور کانادا، سه هزار و ۲۸۲ دلار محاسبه میشود. قیمت خانه در تهران برای خریداران تقریبا متری ۱۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آب میخورد که تقریبا معادل دو هزار ۲۵۰ دلار میشود. قیمت یک مترمربع خانه در ونکوور کانادا به ۱۱ هزار و ۲۶۷ دلار میرسد.
اجاره خانه یکخوابه در مناطق متوسط به بالای شهر تهران، بهطور متوسط ماهی ۴۶۵ دلار است. برای اجاره واحدی مشابه در ونکوور کانادا باید دو هزار و ۵۰ دلار هزینه پرداخت کرد. اگر خانواده پرجمعیتی داشته باشید، طوری که محتاج خانهای سهخوابه شوید، در تهران باید ماهی ۹۱۶ دلار (معادل رهن کامل ۱.۵ میلیارد تومانی) بپردازید. اجاره خانه سهخوابه در محلههای متوسط به بالای در ونکوور کانادا ماهیانه سه هزار و ۶۵۸ دلار هزینه خواهد داشت.
هزینه خورد و خوراک و آشپزی هم در ونکوور کانادا بهشکل ملموسی بیشتر از تهران تمام میشود. ساکنان تهران برای یک کیلو برنج درجه یک ایرانی تقریبا ۱۲۵ هزار تومان پول میدهند که بهمنظور مقایسه باید آن را معادل ۲.۵ دلار در نظر گرفت. قیمت همین مقدار برنج در ونکوور کانادا چهار دلار است. قیمت یک کیلو فیله مرغ در تهران و ونکوور کانادا به ترتیب ۳.۱۳ دلار و ۱۳.۴۳ دلار گزارش شده و اگر در تهران بابت یک کیلو گوشت گوساله بهطور متوسط ۹.۲۵ دلار، معادل ۴۶۲ هزار و ۵۰۰ تومان پول بدهید، در ونکوور همین مقدار گوشت گوساله ۱۴.۶۷ دلار خرج دارد.
قیمت سیبزمینی در ویدئو کاربری که کل حاشیهها را رقم زده، ۳.۵ دلار ذکر شده. خودش تاکید دارد سه، چهار تا سیبزمینی برداشته که احتمالا درشت بودهاند و بههمین دلیل یک کیلو وزن داشتهاند. همین مقدار سیبزمینی را اگر باکیفیت باشد و مرغوب، میشود در تهران حدود ۵۰ سنت (نیمدلار) یا بهعبارتی ۲۵ هزار تومان خرید.
مقایسه هزینههای مهاجرت به سیدنی و استانبول
مهاجرت به استانبول یکی از گزینههای پیشروی ایرانیها است. بررسیها نشان میدهد زندگی در این شهر بیشتر با فرهنگ ایرانی هماهنگی دارد و از نظر اقتصادی هم شباهتهایی پیدا میشود.
قیمت مصرفکننده در استانبول با احتساب اجاره خانه ۲۳ درصد بیشتر از تهران است و اجاره یک خانه حدود ۳۰ درصد بیشتر از تهران تمام میشود. برای خرید موادغذایی و رفتن به رستوران در استانبول مجبور میشوید به ترتیب ۳۰ و ۳۸ درصد بیشتر از پایتخت ایران پول خرج کنید. با این حال قدرت خرید ساکنان تهران ۴۸ درصد پایینتر از ساکنان استانبول است.
استانبول شهری است که یک وعده فستفود در آن برای هر نفر ۷.۲۴ دلار هزینه برمیدارد و صرف یک وعده غذای برای دو نفر در رستوران ۳۲.۶ دلار آب میخورد. هزینه همین کارها در تهران به ترتیب چهار دلار و ۲۵ دلار خواهد بود.
قیمت گوشت گوساله در استانبول بهطور متوسط کیلویی ۱۴.۴۲ دلار و قیمت مرغ بهطور متوسط کیلویی ۵.۲۱ دلار گزارش شده است. همچنین برای سیبزمینی و پیاز باید در استانبول تقریبا ۶۰ تا ۷۰ سنت پول خرج کنید، ولی قیمت برنج در استانبول کیلویی ۱.۶ دلار و در تهران کیلویی ۲.۵۵ دلار است.
اجاره ماهیانه خانهای یکخوابه در محلههای متوسط به بالای استانبول ۳۲ درصد گرانتر از تهران است و اگر در همین محلهها طالب اقامت در خانهای سهخوابه باشید، باید ماهی هزار و ۳۱۶ دلار یعنی ۳۰ درصد بیشتر از تهران پول بدهید.
قیمت خانه در تهران ۲۰ درصد ارزانتر از استانبول است و اگر اصراری روی خرید خانه در محلهای متوسط به بالا نداشته باشید میتوانید در تهران ۱۶ درصد کمتر از استانبول هزینه بدهید. میانگین درآمد ساکنان استانبول ۶۰ درصد بیشتر از میانگین درآمد مردم تهران است.
مهاجرت به سیدنی استرالیا میتواند شبیه مهاجرت به ونکوور کانادا باشد. قیمت مصرفکننده در این شهر بدون اجاره خانه، ۱۵۰ درصد و با احتساب اجاره خانه ۲۰۰ درصد گرانتر از تهران است. برای اجارهنشینی در سیدنی استرالیا مجبور هستید ۳۵۰ درصد بیشتر از تهران هزینه کنید و قیمت مواد غذایی تقریبا ۲۳۰ درصد گرانتر است. ساکنان سیدنی تنها به این دلیل از عهده پرداخت هزینهها و خرج و مخارج برمیآیند که قدرت خریدشان به لطف درآمد سه هزار و ۷۴۶ دلاری، ۴۰۰ درصد بیشتر از تهرانیهاست.
مهاجرت به سیدنی استرالیا اگر درست و با فکر برنامهریزی شود، میتواند درآمد شما را نسبت به تهران، هزار و ۴۵۸ درصد افزایش دهد اما بخشی از این پول را باید بابت اختلاف هزینهها بپردازید. مثلا در سیدنی قیمت یک وعده فستفود سه تا چهار برابر تهران است و برای یک وعده غذای دو نفره در رستوران باید عوض ۲۵ دلار، حدودا ۷۷ دلار پول بدهید.
قیمت برنج در تهران و سیدنی اختلاف چندانی ندارد، اما برای یک کیلو فیله مرغ باید سه برابر و برای یک کیلو گوشت گوساله باید ۱.۵ برابر تهران هزینه کرد. اجاره ماهیانه خانهای یکخوابه در محلههای متوسط رو به بالای تهران نسبت به سیدنی استرالیا ۳۴۲ درصد ارزانتر تمام میشود و اگر قصد اجاره کردن واحدی سهخوابه را در چنین محلههایی داشته باشید، باید در سیدنی چهار تا پنج برابر تهران پول داشته باشید. قیمت یک مترمربع خانه هم در سیدنی استرالیا شش تا هفت برابر تهران است.
مقایسه درآمد و هزینه در تهران با استانبول، ونکوور و سیدنی
هزینه و درآمد | تهران | ونکوور | سیدنی | استانبول |
فستفود یک وعده | چهار دلار | ۱۹.۷۳ دلار | ۱۴.۶۸ دلار | ۷.۲۴ دلار |
غذا دونفره در رستوران | ۲۵ دلار | ۸۰.۴ دلار | ۷۶.۶۱ دلار | ۳۲.۵۹ دلار |
برنج یک کیلو | ۲.۵۵ دلار | ۴.۰۷ دلار | ۲.۴۵ دلار | ۱.۵۹ دلار |
فیله مرغ یک کیلو | ۳.۱۳ دلار | ۱۳.۴۳ دلار | ۸.۵۴ دلار | ۵.۲۱ دلار |
گوشت گوساله یک کیلو | ۹.۲۵ دلار | ۱۴.۶۷ دلار | ۱۴.۱۴ دلار | ۱۴.۴۲ دلار |
سیبزمینی یک کیلو | ۵۰ سنت | ۳.۳۵ دلار | ۲.۵ دلار | ۷۰ سنت |
اجاره واحد یکخوابه | ۴۶۵ دلار | دو هزار و ۵۷ دلار | دو هزار و ۵۷۰ دلار | ۶۸۸.۲۸ دلار |
اجاره واحد سهخوابه | ۹۱۶ دلار | سه هزار و ۶۵۷ دلار | چهار هزار و ۳۱۳ دلار | هزار و ۳۱۶ دلار |
یک مترمربع مسکن | دو هزار و ۲۵۰ دلار | ۱۱ هزار و ۲۶۷ دلار | ۱۴ هزار و ۹۳۷ دلار | دو هزار و ۸۵۰ دلار |
میانگین درآمد | ۲۴۰ دلار | سه هزار و ۲۸۲ دلار | سه هزار و ۷۴۶ دلار | ۶۱۰ دلار |
منبع: فرارو
خلیج فارس: سفر عکاس بهمنظور عکاسی از شفق قطبی بر فراز دریاچه هورون به عکسی از یک پدیده غیرمنتظره در بین مسیر منجر شد.
در تصویر امروز ناسا چه میبینیم؟
تصاویر شفق قطبی رو به شمال و روی خشکی، نه دریاچه، گرفته شدهاند. در انتظار دور دوم شفقهای قطبی، نوار نوری عجیبی در سمت غرب مشاهده شد. عکاس و دوستانش متوجه شدند که این نوار غربی احتمالاً نوعی شفق قطبی غیرعادی است؛ پدیده «افزایش سرعت تابش گرمایی شدید» (Strong Thermal Emission Velocity Enhancement (STEVE)).
پدیده STEVE بهراستی یک نمایش بود. این پدیده همانطور که در نزدیکی انتهای جاده روستایی، افق را قطع میکرد، با نوار مرکزی راه شیری نیز تلاقی داشت. پس از ثبت این X کیهانی، عکاس از شگفتی غیرمنتظره این زیبایی خارقالعاده در یک محیط معمولی قدردانی کرد.
منبع: برترین ها
ایسنا نوشت:تونگیو ما، استادیار پژوهشی در دانشگاه پلیتکنیک هنگکنگ، میگوید: با توجه به پژوهش اخیر، اگر زمان ورزش را در اوایل صبح و قبل از غذا خوردن انتخاب کنیم، در مقایسه با ساعات دیگر روز کاهش وزن بیشتری خواهیم داشت.
تونگیو ما و گروه تحقیقاتی او از دادههای دو ساله نظرسنجی ملی سلامت و تغذیه مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها استفاده کردند. در این دادهها ورزش، غذا خوردن و عادات سبک زندگی بیش از پنج هزار و ۲۰۰ بزرگسال با حداقل ۲۰ سال سن گردآوری شده بود. این دادهها نشان داد شاخص توده بدنی افرادی که صبحها ورزش متوسط تا شدید انجام میدهند، نسبت به افرادی که ظهر یا عصر ورزش میکنند، کمتر است.
اگرچه تونگیو ما معتقد است این امر ممکن است علاوه بر زمانبندی ورزش، به عوامل متعددی بستگی داشته باشد. بهطور میانگین افرادی که صبحها به میزان متوسط تا شدید ورزش میکردند، یک دهه مسنتر از افرادی بودند که اواخر روز را برای ورزش انتخاب کرده بودند.
«ما» گفت: اگرچه برخی بزرگسالان جوان ورزش صبحگاهی داشتند، سن بالاتر شاید این یافتهها را بهتر توضیح دهد. زیرا ممکن است مزایای مشاهدهشده به دلیل الگوهای فعالیت نباشد و احتمال دارد سن و سال افراد و پاسخ متفاوت آنها، این مزیتها را به همراه داشته باشد.
عوامل دیگری به غیر از زمان ورزش هم میتوانند نقش داشته باشند. بنا بر این تحقیق، ورزشکاران صبحگاهی عمدتا سفیدپوست و زن بودند، مدرک دانشگاهی داشتند و هرگز تنباکو یا الکل مصرف نکرده بودند. همچنین احتمال بیشتری داشت که هر روز در یک زمان مشخص ورزش کنند. افرادی که صبحها را به ورزش اختصاص دادند، در مقایسه با افرادی که دیرتر سراغ ورزش میرفتند، مصرف کالری کمتری داشتند.
تونگیو ما، هشدار داد تنها کارآزمایی بالینی میتواند تعیین کند که آیا ورزش صبحگاهی بهترین است یا خیر. در کارآزمایی بالینی، محققان زمانی از روز را برای ورزش کردن به افراد همسن که سبک زندگی و عادات غذایی یکسانی دارند اختصاص میدهند و سپس نتایج را مستقیم با هم مقایسه میکنند.
کامرون میچل، استادیار حرکتشناسی از دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا، گفت: این نتایج برای علم جالب است اما آنقدر قابل اطمینان نیستند که بتوان از آنها برای توصیه به ورزش صبحگاهی استفاده کرد.
راس اندرسن، استاد فیزیولوژی ورزش، پزشکی و تغذیه نیز تاکید کرد: افرادی که صبح ورزش میکردند، احتمالا مجموعهای رفتارهای سالم دیگر هم داشتند که به کاهش وزن و سلامت بهتر آنها کمک میکرد.
چرا صبح ممکن است بهترین زمان باشد؟ ساعت مولکولی بدن یکی از عواملی است که میتواند به کاهش وزن هنگام صبح کمک کند. میچل میگوید: در هر سلول بدن بهویژه ماهیچهها یک ساعت مولکولی وجود دارد که عملکردهای بدنی خاص را تحریک میکند؛ از جمله آنهایی که به نحوه سوختوساز چربی در بدن در زمانهای مختلف روز مربوط میشوند.
برخی شواهد اولیه نشان میدهد که ورزش این ساعت را مجددا تنظیم میکند و آن را به ریتم طبیعی خود بازمیگرداند که برای سلامتی متابولیک مفید است. اما هنوز مشخص نیست که آیا ورزش در ساعات خاصی از روز تاثیر بیشتری دارد یا خیر. توضیح احتمالی دیگر این است که ورزش صبحگاهی، بهویژه قبل از غذا خوردن به چربیسوزی بدن کمک میکند. از آنجا که افراد هنگام خواب چیزی نمیخورند، ورزش قبل از خوردن صبحانه موجب چربیسوزی بدن میشود.
فواید ورزش نیز تا ساعتها پس از تمرین باقی میماند. کارشناسان میگویند که اگر هدف کسانی که صبح زودتر تمرین میکنند، کاهش وزن است، باید بدانند این تغییر کافی نیست و داشتن رژیم و عادت غذایی سالم ضروری است. اندرسن توصیه میکند: بهترین زمان روز برای افراد علاقهمند به ورزش، زمان موردعلاقه خودشان است. من به مردم دستور نمیدهم که اگر واقعا ورزش صبحگاهی را دوست ندارند، صبحها ورزش کنند. اگر آنها این زمان را دوست ندارند، میتوانند زمان دیگری را انتخاب کنند.