خلیج فارس:جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور روسای قوای مجریه و قضائیه و اکثریت اعضا تشکیل شد.
خلیج فارس:عادل فردوسیپور در گفتوگوی اخیر خود خاطره جالبی از گزارش فینال جام جهانی ۲۰۱۰ تعریف کرده است.
او گفت: «بازی اسپانیا و هلند در فینال جام جهانی ۲۰۱۰ بود. آن زمان محمود احمدینژاد رئیس جمهور بود و انتقاد کردن از او کار سختی بود. خبری منتشر شد که اگر اسپانیا قهرمان شود، یک روز این کشور را تعطیل میکنند. وقتی اسپانیا قهرمان شد، من گفتم آنجا نمیدانند تعطیل کردن انقدر راحت است. آن زمان در ایران هر اتفاقی رخ میداد، تعطیل میکردند. ناظر پخش به گفت تو چی گفتی؟ با احمدینژاد بودی؟»
منبع:فرارو
خلیج فارس:آقای رضا تقی پور ، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی گفته است: “آقای رئیس جمهور بارها اعلام کرده اند که به کار کارشناسی اعتقاد دارند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصر ایران؛ آقای رضا تقی پور ، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی گفته است: “آقای رئیس جمهور بارها اعلام کرده اند که به کار کارشناسی اعتقاد دارند. بر همین اساس به عنوان یک کارشناس، معتقدم اگر دولت می تواند محتوای ضد اخلاقی که در داخل این سکوها منتشر می شود، حذف یا مسدود کند و راه حل فنی برای این کار دارد، بیاید ارائه بدهد و فیلترینگ را بردارد.”
خطاب به ایشان که در دولت محمود احمدی نژاد، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بود و از این رو، بر ظرائف موجود در این عرصه واقف است می گوییم:
جناب آقای کارشناس!
شما که از سخنان تان بر می آید طرفدار فیلترینگ هستید، اگر می توانید همان محتواهای ضداخلاقی را با فیلترینگ از دسترس مردم خارج کنید، به فیلترینگ تان ادامه دهید. بفرمایید تا الان کدام محتوا بوده که نباید دیده می شد و شما با فیلترینگ توانستید جلوی دیده شدنش را بگیرید؟
اما اگر از نظر کارشناسی، فیلترینگ، اساساً نمی تواند سدی در برابر محتواهای نا مطلوب باشد و صرفاً به بازاری برای فیلترشکن فروش های خودی در داخل و عرضه کنندگان فیلتر در خارج که عمدتاً وصل به سرویس های اطلاعاتی اند تبدیل شده است و در عین حال، باعث شده که از صغیر تا کبیر در این مملکت، فیلترشکن داشه باشند (برخلاف همه دنیا) و به هر نوع محتوایی دسترسی یابند، دست از مخالفت با مردم و رئیس جمهور مملکت بردارید و بگذارید مردم ایران هم عادی زندگی کنند!
کارشناس محترم!
قاعدتاً چون کارشناس هستید این را می دانید که شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام و … استانداردهایی برای جلوگیری از انتشار محتواهایی مانند فیلم های پو رن و کودک آزاری و نظایر این ها دارند؛ پس این گونه محتواها در این پلتفرم ها به طور گسترده و دائمی در دسترس نیستند چرا که از سوی این شبکه ها رصد و مسدود می شوند.
اما وقتی شما و امثال تان بر فیلترینگ اصرار می کنید، خانواده ها برای کارهای روزمره ای مانند ارسال پیام و خرید و فروش اینترنتی در این پلتفرم ها و دیدن محتواهای مورد علاقه، مجبور به نصب فیلترشکن می شوند و بعد از آن، به راحتی چند لمس و کلیک، هزاران سایت با محتواهای غیر اخلاقی در دسترس خانواده ها و از جمله کودکان و نوجوانان قرار می گیرد.
حالا نظر کارشناسی بدهید که کدام یک بهتر است یا لااقل ضرر کمتری دارد؟
راستی آقای کارشناس! گزارشی از دستاورد این همه فیلترینگ هم بدهید بد نیست!
زیاده عرضی نیست! (چرا؟ این دفعه هست: واقعاً خسته شدیم از توضیح واضحات در این باره به کارشناس و غیرکارشناس !)
خلیج فارس:مصطفی داننده، روزنامه نگار در توییتی از سکوت این روزهای احمدینژاد انتقاد کرد.
این روزنامه نگار در این توییت نوشت: احمدی نژاد آن زمان که نباید حرف میزد هولوکاست هولوکاست میکرد.
حالا که رژیم فاسد اسرائیل به جان آدمها افتاده و اکنون فقط در غزه بیش از ۴۲ هزار نفر را به شکلی ناجوانمردانه به شهادت رسانده، سکوت کرده و انگار بیخبر از جهان در روستایی در سوسیس زندگی میکند.
خلیج فارس: چهره نزدیک به محمدباقر قالیباف، با انتشار تصویری از محمود احمدینژاد در کنار اسماعیل هنیه، به سکوت وی درخصوص شهادت هنیه واکنش نشان داد.
جلیل محبی، چهره نزدیک به محمدباقر قالیباف، با انتشار تصویری از محمود احمدینژاد درکنار شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «پدر سوپر انقلاب ها»
همچنین او با بازنشر این توییت، در کانال تلگرامی خود نوشت:
باورتان می شود جنایت اسراییل را هنوز محکوم نکرده است؟
خلیج فارس: سکوت احمدینژاد درمورد ترور اسماعیل هنیه در تهران خبرساز شده است.
احمدینژاد که در زمان ریاستجمهوری اظهارات جنجالیای را علیه اسرائیل مطرح میکرد و حتی ترور ترامپ را محکوم کرد، هنوز واکنشی به خبر ترور اسماعیل هنیه نشان نداده است. این سکوت عجیب در فضای مجازی بازتاب گستردهای داشته است.
در ادامه به برخی از واکنشهای کاربران فضای مجازی اشاره میکنیم:
کاربری به نام یزدان نوشت: خاتمی هم تسلیت گفت، اما احمدینژاد هنوز نه!
محمدرضا مهاجر هم گفت: به صورت واضحی محمود احمدینژاد “لج” کرده است وگرنه امکانپذیر نیست که او اینقدر نسبت به جنایات رژیم جنایتکار صهیونیستی بیخیال و بیتفاوت باشد.
حسین در حمایت از احمدینژاد نوشت: چرا میرحسین و کروبی در مورد جنایت اسرائیل سکوت کردند! چرا فقط محمود احمدینژاد را میبینید …
محسن با بازنشر توییت احمدینژاد درباره ترامپ به سکوت او کنایه زد: ترور و تروریسم به هر شکل آن محکوم است… بازنشر توئیت دکتر احمدینژاد به وقتِ ترور ترامپ..
فاطمه هم نوشت: طرفداران جناب احمدینژاد نظرشان راجع به اینکه ایشان سوءقصد به ترامپ را محکوم کرد اما هر چه نت را گشتم پیام تسلیتی راجع به شهادت اسماعیل هنیه از ایشان نیافتم چیست؟
خلیج فارس: صابریننیوز نوشت: در حالی که در روزهای اخیر برخی رسانهها اخباری از ترور و سوء قصد به آقای احمدی نژاد را منتشر میکنند اما در واقع تمامی اخبار مذکور کذب بوده و برای ماشین حامل محمود احمدی نژاد هیچ اتفاقی نیفتاده است.
در سفر ایشان به استان زنجان ماشین دیگری که حامل تیم حفاظت از ایشان و در اختیار نیروهای سپاه بوده از ناحیه رادیاتور دچار نقص فنی شده و پس از هدایت به سمت خاکی جاده جهت تعمیر، این ماشین با یک خودروی پرشیا که راننده آن یک خانم بوده تصادف مختصری میکند که خسارت خاصی نیز در پی نداشته است.
همچنین لازم به ذکر است اتومبیل حامل شخص آقای احمدی نژاد که از جمله اتومبیلهای اختصاصی حمل روسای جمهور است به مسیر خود بدون توقف ادامه میدهد.
خلیج فارس:رئیس دفتر رئیس جمهور، نقش و نفوذی به اندازه وزیران و حتی بعضا بیشتر از وزیران دارد و عملا ترتیب دهنده برنامهها و فعالیتهای روزانه رئیس جمهور و کانال ارتباطی رئیس جمهور محسوب میشود.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تابناک، رئیس دفتر رئیسجمهور یکی از زیرمجموعههای نهاد ریاستجمهوری است که وظیفه هماهنگی و برنامه ریزی برنامههای رئیسجمهور و ارتباط وی با بخشهای مختلف دولت را برعهده دارد، گزاف نیست اگر گفته شود دسترسی رئیس دفتر رئیس جمهور به رئیس جمهور را بیش از هرکسی در دولت و کابینه است و روسای جمهور معمولا مورد اعتمادترین افراد نزدیک به خود را برای این سمت در نظر گرفته اند.
رئیس دفتر ابوالحسن بنی صدر، نخستین رئیس جمهور، رضا تقوی بود، ریاست دفتر محمدعلی رجایی را عملا بهزاد نبوی بر عهده داشت، ریاست دفتر آیت الله خامنهای را سید محمد میرمحمدی بر عهده داشت که این پست را تا دولت دوم هاشمی رفسنجانی هم در اختیار داشت، سید حسین مرعشی و محسن هاشمی رفسنجانی مدیریت دفتر هاشمی را در دوره دوم برعهده داشتند، محمدعلی ابطحی و سید علی خاتمی ریاست دفتر سید محمد خاتمی را برعهده داشت.
ریاست دفتر محمود احمدی نژاد را هم «غلامحسین الهام، عبدالرضا شیخ الاسلام و اسفندیار رحیم مشایی» بر عهده داشتند، در دولت اول حسن روحانی ریاست دفتر با محمد نهاوندیان بود که محمود واعظی این پست را در دولت دوم روحانی برعهده گرفت.
اما در زمزمههای غیررسمی از نورالدین آهی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور پزشکیان یاد میشود، اما آهی کیست؟
نور الدین آهی مدرس بازنشسته دانشگاه، دکترای علوم سیاسی، عضو ستاد دانشجویی سید محمد خاتمی در انتخابات ۱۳۷۶، مسئول ستاد انتخاباتی مصطفی معین در رباط کریم در انتخابات ۱۳۸۴ و سخنگوی حزب دانش آموختگان ایران است که هم اینک عضو شورای راهبری دولت چهاردهم است و در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری؛ ریاست دفتر و معاون اجرایی ستاد پزشکیان در ۱۴۰۳ را بر عهده داشته است.
وی همچنین عضو شورای سیاستگذاری مجمع آذریهای ایران اسلامی است، گفتنی است آهی در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی از حوزه رباط کریم نامزد شد ولی رد صلاحیت شد.
از آهی چند مقاله در حوزه روابط خارجی نیز منتشر شده است.
خلیج فارس: روزنامه شرق در مطلبی خواستار بررسی موضوع استفاده از اموال عمومی برای تبلیغات کاندیداها شد.
این روزنامه نوشت: روزهای حساس پیش از انتخابات اخیر، ناگاه بازنشستگان پیامکی دریافت میکنند که مبلغی بابت متناسبسازی دریافتی سهماهه گذشته به حسابشان واریز شده است. دقایقی بعد نیز پیامکی از طرف نامزد خاص به آنان ارسال میشود و او وعده میدهد که در کنار بازنشستگان و حامی آنان خواهد بود. عبارت کلیدی که در هر دو پیامک مشترک است، «متناسبسازی»!
اگر نامزد خاص موفق شده و رأی مردم را برای خود جمع کند، طبعا رسانهها جرئت نخواهند کرد از این تخلفات سخن بگویند. همچنین اگر نامزد رقیب به هر تقدیر برنده شود، همگان به او تذکر میدهند که «بداخلاقیهای انتخاباتی» را فراموش کند و به فکر مسئولیت بزرگ خود باشد.
بله، رقیب نامزد خاص میتواند با بزرگمنشی و تأسی به پیشوایان دینی بداخلاقیها را فراموش کند اما آیا او مجاز است اتلاف منابع عمومی و تحمیل هزینه به عموم مردم را ببخشد؟ علاوه بر این چه تضمینی وجود دارد که در انتخابات بعدی این جریان با جدیت بیشتری دست در جیب مردم نکند؟ در همین رابطه مرور یک پرونده مربوط به سالهای گذشته تجربه ارزشمندی را رو میکند:
در تابستان سال ۸۴ و به دنبال برگزاری انتخابات ریاستجمهوری که منجر به نقل مکان آقای احمدینژاد، شهردار وقت تهران از ساختمان بهشت به ساختمان پاستور شد، خبری در برخی رسانهها منتشر شد که در یکی از سازمانهای وابسته به شهرداری تهران مبلغ هنگفتی هزینههای مشکوک صورت گرفته است.
مورد مصرف احتمالی این مبلغ هنگفت، هزینه تبلیغات ریاستجمهوری آن سال بود. گفتنی است ستاد انتخاباتی شهردار وقت در آن ایام با گشادهدستی تمام برای انتخابات هزینه کرد و علاوه بر برگزاری تجمعهای پرخرج و تبلیغات گسترده، در اکثر چهارراههای شهر به توزیع شربت برای رهگذران پرداخت.
بااینحال شهردار بعدی به جای صدور دستور رسیدگی و رفع شبهه و بازگرداندن اموال مردم تهران با گفتن این جمله که اختلاسی در کار نیست و فقط اسناد مالی و فاکتورهای مرتبط با این ۳۵۰ میلیارد تومان ناقص است، پرونده را مختومه کرد و بدینترتیب پروندهای به ارزش تقریبی ۲۰ هزار میلیارد تومان (به قیمت جاری) به فراموشی سپرده شد و نه حقی به صاحبان حق که همانا شهروندان تهرانی بودند، برگشت و نه شبههای برای افکار عمومی برطرف شد.
گفتنی است در شرایطی که سازمانهای دولتی و عمومی ملزم هستند تمام هزینهکردهای خود را با رعایت تشریفات قانونی انجام دهند و مستندات آن را برای حسابرسی و تهیه گزارش ثبت و ضبط کنند، صرف چنین مبلغ عظیمی در ایام انتخابات با فاکتورهای ناقص نشان از بروز تخلفی عظیم میداد که در قالب آن متخلفان دست در جیب شهروندان تهرانی کرده و از جیب هر نفر به ارزش امروز دو میلیون تومان باج سبیل (یا حق مدیریت!) برداشته بودند.
درواقع میتوان ادعا کرد مختومهشدن آن پرونده و جلوگیری از رسیدگی کامل به آن موجب جریشدن متخلفان شد تا در سالهای بعدی با جسارت و بیپروایی بیشتری به مصرف انتخاباتی اموال عمومی روی بیاورند و نگران تبعات این اقدام خسارتبار و زشت نباشند.
اینک انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ هم به پایان رسیده و منتخب فاضل ملت بهزودی سکان اجرائی کشور را در دست خواهد گرفت و بیتردید کریمانه از بداخلاقیهای انتخاباتی رقبا چشم خواهد پوشید. اما آیا حقوق پایمالشده مردم و اموال عمومی که همچون اموال غارتی برای اهداف سیاسی و جناحی تلف شده، اموال شخصی اوست که ببخشد و پیگیری نکند؟ توصیه نگارنده به مسئولان محترم دولت جدید و کلیه نهادهای نظارتی این است که ضمن نادیدهگرفتن فعالیتهایی از نوع تهمت و توهین به نامزدها، موضوع استفاده از اموال عمومی برای تبلیغات را با جدیت تمام بررسی کرده و با کوچکترین تخلفات بهسختی برخورد کنند تا دیگر هیچ حزب و دستهای جرئت دستبردن در جیب مردم و خزانه کشور را نداشته باشد.