خلیج فارس: تصویری تازه منتشر شده از سعید جلیلی با پرچم عراق حین پیادهروی اربعین در شبکههای اجتماعی خبرساز شد.منبع:خبرآنلاین
سعید جلیلی
خلیج فارس: رضا رشیدپور به جلسه سعید جلیلی برای بررسی برنامههای کابینه پزشکیان کنایه انداخت.
رضا رشیدپور برای سعید جلیلی نوشت: گرافیست محترم بنر سایه میتواند در برنامهی بعدی از این فرمایش مولا استفاده کند: مَنْ تَدَخَّلَ فِی مَا لَا یَعْنِیهِ لَقِیَ مَا لَا یَرْضِیهِ. کسی که در کاری که به او مربوط نیست دخالت کند، به چیزهایی برمیخورد که او را خوشایند نیست.
خلیج فارس:مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: در روزهای اخیر بخشی از سخنان رائفیپور، مرد همهفنحریف این روزهای ایران، در مورد دلیل حمایتش از سعید جلیلی در انتخابات را دیدم. به شکلی شگفتآور، او اعلام کرد که جلیلی از معدود افرادی بوده است که به او پیشنهاد همکاری نداده است. به نظر میرسد سایرین به آقای رائفیپور پیشنهادات عجیبی مانند وزارت، مدیریت سازمانهای مختلف، و سایر نهادها را داده بودند تا از حمایت او برخوردار شوند.
یکی از مشکلاتی که فضای مجازی برای برخی افراد ایجاد کرده، این است که دوست دارند در مورد همه چیز حرف بزنند و به گونهای وانمود کنند که درست هم میگویند.. این سخنران غیرمعمم و البته شناختهشده، به شکلی صحبت میکند که گویی چنان نفوذ و جایگاهی دارد که همه مشتاق شنیدن نظرات او هستند و او ذوالفنون عصر جدید است.
کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنید تا نظرات او درباره همه چیز، از جن گرفته تا نجوم، را ببینید. او حتی مدعی است که در مورد نجوم حرفهایی دارد که جامعه تاب شنیدن آنها را ندارد!
البته باید اشاره کنم که برخی از سخنرانیهای او را منطقی و درست میدانم، به ویژه آنهایی که درباره فساد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی برخی مسئولان ایراد میکند. او تأکید دارد که این مسائل نباید پنهان شوند و باید بهطور شفاف بررسی شوند.
او همچنین موسسهای به نام مصاف تأسیس کرده که حسابی جنجالبرانگیز شده و به نظر میرسد نیاز به توضیحاتی در برابر قوه قضاییه دارد.
یکی از کلیدواژههای این سخنران پرحاشیه، شفافیت است. از او میخواهم نام نامزدها یا افراد مرتبط با آنها که به او پیشنهاد وزارت یا هر نهاد دیگری را دادهاند، به صورت شفاف اعلام کند، حتی اگر آن فرد اکنون رئیسجمهور کشور باشد.
این ماجرا من را به یاد مناظره مهدی کروبی و محمود احمدینژاد در سال ۸۸ انداخت. احمدینژاد مدعی شد که بسیاری از کشورها از او برنامه خواسته بودند برای اداره کشورشان و کروبی با آن لحن شیرینش گفت: «دو تا از این کشورها را نام ببر.» اما احمدینژاد چیزی نگفت.
این درخواست زیادی نیست و مشکل قضایی یا سیاسی هم برای آقای رائفیپور ایجاد نخواهد کرد. او میتواند با افتخار بگوید که چه کسانی این پیشنهادات را دادهاند.
از سوی دیگر، رسانهها یا مردم میتوانند از آقای سعید جلیلی بپرسند که چرا به رائفیپور پیشنهاد همکاری نداده است؟ آیا او را قبول ندارد؟ یا فکر میکند رائفیپور در حد مدیریت حتی سازمانهای کوچک نیست؟ یا اصلا رائفی پور را میشناسد؟
بهعنوان یک یادداشتنویس که خواهان شفافیت در جامعه است، دوست دارم پاسخ آقای رائفیپور را بدانم. چه کسانی به شما وعده دادهاند؟
خلیج فارس:دفتر سعید جلیلی اظهارات سخنگوی ستاد انتخاباتی این چهره را گردن نگرفت و اعلام برائت کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از انتخاب، روز گذشته شهرام یزدانی، سخنگوی ستاد انتخاباتی سعید جلیلی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، با انتشار بیانیهای از اهمیت رای قاطع و بالا به دکتر محمدرضا ظفرقندی روایت کرد و از وزیر پیشنهادی بهداشت حمایت کرد.
به فاصلهای کوتاه از این موضع گیری، دفتر سعید جلیلی با صدور بیانیهای از اظهارات عضو ستاد انتخاباتی این چهره اعلام برائت کرد.
در بخشی ازاین بیانیه آمده است:
با توجه به انتشار برخی نظرات در موافقت یا مخالفت با وزرای محترم پیشنهادی دولت به مجلس شورای اسلامی از سوی افرادی که در ستاد انتخاباتی دکتر سعید جلیلی فعالیت داشته یا از ایشان هواداری نموده اند، به اطلاع میرساند مواضع مزبور، نظر شخصی این عزیزان بوده است که بعضا با یکدیگر متفاوت نیز میباشد.
خلیج فارس:سخنگوی ستاد انتخاباتی سعید جلیلی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بر اهمیت رای اعتماد قاطع به محمدرضا ظفرقندی وزیر پیشنهادی بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از جماران، در بیانیه شهرام یزدانی آمده است: نیل به اهداف عالی نظام سلامت مانند اثربخشی و کیفیت سیاستگذاری، تولیت واحد و موثر سلامت، نظام مراقبتهای اولیه سلامت فراگیر و موثر، شفاف سازی حدود تکلیفی دولت در ارایه خدمات سلامت، مشارکت مالی عادلانه آحاد جامعه در تامین منابع نظام سلامت، عدم تحمیل هزینههای کمرشکن خدمات سلامت به خانواده ها، بهینه سازی پیامدهای سلامت با توجه به محدودیت منابع مالی نظام سلامت، کاهش بار قابل انتساب بیماریها به عوامل خطرزای سلامت، سبک زندگی سالم، سرمایه اجتماعی بالا به عنوان مبنای سلامت اجتماعی، فرهنگ سلامت غنی، هرم جمعیتی بهینه و انسان سالم در بستر زیست بوم سالم مستلزم اصلاحاتی وسیع و بنیادین در نظام سلامت و نظامات مرتبط کشور است.
بخشی از این اهداف به واسطه اِعمال حاکمیت درون بخشی محقق میگردد و بخش بزرگتری از آن از طریق رهبری بین بخشی قابل تحقق میباشد؛ بطور قطع این اصلاحات وسیع تنها در حضور یک وزیر قوی و با صلاحیتهای رهبری بالا در راس نظام سلامت میسر است..
بر اساس این بیانیه، خوشبختانه جناب آقای دکتر ظفرقندی وزیر بهداشت و درمان پیشنهادی دولت چهاردهم از ویژگیهایی مانند کاریزمای فردی، دانش مدیریتی و تجربه بالا برخوردار میباشند، ولی ایشان برای پیشبرد برنامه هایشان نیازمند اعتماد و حمایت عموم مردم هستند.
رای اعتماد قاطع به ظفرقندی در مجلس، نشاندهنده حمایت قوی از سوی نمایندگان مردم است و به ایشان این امکان را میدهد که با قدرت و اعتماد به نفس بالا به اجرای برنامهها و اصلاحات مورد نظر خود بپردازد. این حمایت مجلس نه تنها به پیشبرد اهداف نظام سلامت کمک میکند، بلکه به ارتقای سلامت عمومی جامعه و بهبود کیفیت زندگی مردم نیز منجر میشود.
محمدرضا ظفرقندی زاده ۱۳۳۷ در تهران که از سوی رئیس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی دولت چهاردهم برای وزارت بهداشت و آموزش پزشکی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد، یک پزشک و سیاستمدار است که از ۳ اسفند ۱۳۹۷ تا ۱۰ مهر ۱۴۰۰ در اوج همهگیری کووید ۱۹ رئیس سازمان نظام پزشکی ایران بود.
وی فوق تخصص جراحی عروق و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران است؛ وی اکنون دبیر کلی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران را بر عهده دارد.
ظفرقندی در شهر تهران متولد و بزرگ شده محله سرچشمه است. دوران ابتدایی تا دبیرستان را در مدرسه علوی به آموختن پرداخت و در سال تحصیلی ۱۳۵۴-۱۳۵۵ فارغالتحصیل شد. پس از آن به دبیرستان مفید رفت تا به امر معلمی بپردازد. وی همزمان با معلمی در سال ۱۳۵۵ در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول و ادامه تحصیل داد.
وی برای کمک به مصدومان جنگ به عنوان جراح داوطلب به جبهه جنگ ایران و عراق اعزام شد. پس از بازگشت از جنگ و اتمام دوره دستیاری جراحی در دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۶۸ به درجه استادیاری نائل و سپس در سال ۱۳۷۰ دوره فلوشیپ جراحی عروق و تروما را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی آغاز کرد، رشتهای که ثمره آن راهاندازی بخش جراحی عروق در سال ۱۳۷۴ در دانشگاه علوم پزشکی تهران شد.
ظفرقندی در سال ۱۳۷۴، موفق به راهاندازی مرکز تحقیقات تروما در بیمارستان سینا شد و در سال ۱۳۸۳ به درجه استاد تمامی دانشگاه نائل شد.
خلیج فارس: کاندیدای چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری در پیامی خطاب به مردم نسبت به کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان واکنش نشان داد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از تابناک؛سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پیامی خطاب به مردم درباره کابینه پیشنهادی دولت چهاردهم بیان کرد: امروز وظیفه همه ما این است که به پیشرفت کشور در چهار سال آینده، به دولت و به مجلس کمک کنیم. همه مردم باید به دولت کمک کنند تا در چهار سال آینده پیشرفت کشور رقم بخورد.
متن پیام جلیلی به شرح زیر است:
رئیس جمهور محترم کابینه خودشان را به مجلس معرفی کردند. امروز وظیفه همه ما این است که به پیشرفت کشور در چهار سال آینده، به دولت و به مجلس کمک کنیم.
همه مردم باید به دولت کمک کنند تا در چهار سال آینده پیشرفت کشور رقم بخورد.
رئیس جمهور محترم بر اجرای برنامه هفتم تاکید داشتند، این بسیار تاکید خوبی است چون برنامه هفتم امروز قانون کشور هم هست مورد وفاق است.
یکی از مهمترین بحثهایی که در برنامه هفتم ذکر شده بحث رشد سالانه مشاغل، اصناف محترم، کارگران و کشاورزان ما هر کس از آن زاویه و وسعی که زاویه نگاه و وسعی که دارد خوب است به این مسئله توجه جدی داشته باشد.
باید برنامه را نگاه کنند، آن نکاتی که قوت دارد حتماً استقبال شود و اگر نقاط نقصی وجود داره کمک شود که آن نقصها برطرف شود. همینطور اگر خدای نکرده جایی در برنامه خطایی دارد همین امروز وقتش است که کمک شود و آن خطا تصحیح گردد و بیان شود.
ما هم به سهم خودمان در این زمینه سعی میکنیم ارزیابیهایی داشته باشیم و در اختیار دولت مجلس محترم قرار دهیم البته تصمیم با دولت و مجلس محترم در انتخاب وزرا است و آنها تعیین کننده هستند؛ اما مردم هم میتوانند در اینجا یک نقش بسیار پرشکوهی ایفا کنند.
ما اگر در دفاع مقدس موفقیتی داشتیم در مبارزه با کرونا موفقیتی داشتیم جایی بوده که مردم امدند و کمک کردند؛ در این مرحله همه با هم با یک نیکاندیشی و یک همکاری و همدلی انشالله به سمت پیشرفت کشور آن گونهای که در تراز ملت ایران، در تراز ظرفیتها و فرصتهایی است که امروز کشور در اختیار دارد انشالله برویم.
خلیج فارس: نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه قصد تشکیل حزب ندارد، گفت: در بحثی که من دارم مهم این است که ظرفیتهای کشور بتوانند با هم همافزا شوند.
به گزارش مهر، سعید جلیلی نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پاسخ به این پرسش که شما صحبت از جهش ایران با نقش آفرینی آحاد جامعه دارید، آیا این برنامه را دارید که تشکیلات و یا حزبی تأسیس کنید، گفت: خیر، در بحثی که من دارم مهم این است که ظرفیتهای کشور بتوانند با هم همافزا شوند.
وی افزود: این هم افزایی لزوماً نه مربوط به تشکیل حزب است و نه تشکیل سازمان و نظایر آن.
شایان ذکر است شعار سعید جلیلی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با عنوان یک جهان فرصت یک ایران جهش و هر ایرانی یک نقش باشکوه معرفی شد.
خلیج فارس: محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا در گفتگویی که به تازگی انجام داده درباره شرایط امروز عرصه سیاست کشور صحبت کرده است.
به گزارش خبرآنلاین گزیده گفتگوی او را در ادامه میخوانید:
*شاید از نظر تحلیلی آقای جلیلی سقف رأی خود را در مرحله اول آورد. کسانی که طرفدار او بودند قاعدتا کسانی نبودند که در مرحله اول در انتخابات شرکت نکنند. آنهایی که به آقای جلیلی رای دادند هم به رای دادن به آقای جلیلی اعتقاد داشتند و هم به حضور در انتخابات. اما میتوانیم بگوییم تعداد قابل توجهی از کسانی که به آقای پزشکیان در مرحله دوم رای دادند، مرحله اول در انتخابات شرکت نکرده بودند. ولی از این منظر حتی اگر آقای جلیلی رأیی هم داشته باشد، درصد خیلی کمی بوده است.
*این آرایی که برای آقای جلیلی در مرحله دوم جمع شد، رای اولشان آقای جلیلی نبود، یعنی یک عده مرحله به آقای قالیباف یا بقیه کاندیداها رای داده بودند، اما موقعی که امر انتخاب بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی دائر شد، به آقای جلیلی رای دادند. والا رای اول شان آقای جلیلی نبود. فکر میکنم اگر بخواهیم جدی بگوییم آرای خالص آقای جلیلی چقدر بوده حدودا همان ۸-۹ میلیون بوده است.
*باید دولت درباره FATF تصمیم بگیرد. پیشتر هم گفتم که برخیها این FATF را جور دیگری ترجمه میکردند. در حالی که الان بسیاری از کشورهایی که سردمداران FATF هستند خودشان بزرگترین پولشوییهای دنیا را انجام میدهند.
*این که برخی میپرسیدند اگر به FATF بپیوندیم آیا مشکل تحریمها حل میشود؟ این دو مقوله جدا از هم است و ارتباطی باهم ندارند. FATF یک سری محلهای تنفس را برای ما باز میگذاشته و الان اگر در لیست سیاه برویم آن راههای تنفسی را میبندد.
*هزینههای تعامل ما با تجارت بین الملل بیشتر و گرانتر درخواهد آمد؛ بنابراین فکر میکنم میتوانیم FATF را جلو ببریم و کار کنیم و تمامش کنیم. بدون این که به مصلحت و عزت کشور آسیب برسد.
*چهرههای اقتصادی فهیم اطراف پزشکیان هستند. من بیش از آن که روی خرد و فهم این عزیزان تردید داشته باشم، موقعیت اجتماعی و امنیتی کشور را مدنظر دارم.
*میگویند دولت آقای پزشکیان دولت سوم آقای خاتمی است، من همینجا بگویم ما با دولت آقای خاتمی مشکل داشتیم، خصوصا در ماجرای قتلهای زنجیرهای یا توطئههایی که علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی پیش آوردند و میگفتند ردا پوش و سرخ پوش و خاکستری پوش و… یا یک لایحه دوقلو آقای خاتمی میخواست به مجلس بدهد…، اما با همه این اشکالات معتقدم دوره دوم آقای خاتمی یک دوره بسیار موفق و درخشان بود.
*بسیاری از پروژههای اقتصادی کشور مانند پالایشگاههای عسلویه یا پارس جنوبی، اتوبانها، راه آهنها و نیروگاهها و … در دوره دوم آقای خاتمی پایه گذاری شد و کارهای مثبت زیادی انجام شد. حتی در یک نگاه کلان، وضعیت معیشت مردم و اقتصاد خانوارها در دوره دوم دولت خاتمی و دوره دوم دولت هاشمی بعد از پیروزی انقلاب بهترین دورهها بوده است.
*اگر دولتی روی کار بیاید و مثبتهای دوره آقای خاتمی را عملیاتی کند و اشتباهاتش را تکرار نکند باید از او استقبال کنیم. دولت آقای روحانی یا آقای احمدی نژاد هم همین بوده است. احمدی نژاد هم کارهای مثبت زیاد کرد، ولی دو سه تا اشتباه قابل نقد هم داشته است. کلا این واژه که دولت سوم فلان دولت هستید، تحلیل و نگاه مقبولی از نظر من نیست.
*کسانی از دولت در این دوره به نفع جلیلی وارد شدند. یک سری سیستمهای حکومتی در انتخابات نباید ورود کنند. ولی معنا و مفهومش این نیست که مثلا کسی که مسئولیتی دارد حتی وزیر و استاندار است در انتخابات فعال نباشد. ممنوعیت آنجاست که وقت اداری خود را حق ندارند برای کارهای انتخاباتی صرف کنند.
*درمورد دولت آقای رئیسی، دولتیها مخصوصا در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع آقای جلیلی داشتند که شاید مقداری از اضافه شدن آرای آقای جلیلی در مرحله دوم به همین دلیل بود.
*در دو انتخابات ۸۴ و ۸۸ به آقای احمدی نژاد رای ندادم. با این که ایشان عضو جامعه اسلامی مهندسین بودند و رفاقتهای قدیمی را داشتیم؛ بنابراین باید عوامل محیطی و زمانی را ببینیم. حتی آقایان مراجع هم میگویند مکان و زمان در فتوا موثر است. مکان و زمان در رای دادن هم موثر است. آن زمان اگر اقدامی کردم شاید الان آن دلایل وجود نداشته باشد و برعکس شده باشد.
*در نظام مردمسالاری دینی، نیازمند حداکثر پنج حزب فراگیر و قدرتمند و پاسخگو و در چهارچوب سیاستهای نظام هستیم. اصلا دمکراسی بدون وجود حزب مشکل دار خواهد بود. حتی من زمانی حرف تندی زده و باز هم میگویم، آنهم اینکه بدون وجود چند حزب فراگیر و موضع دار و پاسخگو، برای آینده مردمسالاری دینی بیمناک هستم. فکر میکنم این مردمسالاری دینی معلوم نیست به سر منزل مقصود برسد.
*ما ۲۰۰-۳۰۰ حزب مجوز دار داریم. ولی اینها حزب نیستند. به قولی برخی از اینها در فولکس واگن هم جا میشوند. یا موقع انتخابات ۱۰-۱۵ تا از اینها جمع میشوند و جبهه تشکیل میدهند و جریانی راه میاندازند و بعد از انتخابات هم خلع میشوند یا سلب مسئولیت میشوند.
*برخیها که با کمک احزاب به مراکز قدرت میرسند، بعدا میگویند کدام حزب و اصلا قبولشان ندارند؛ بنابراین ما این مشکلات را داریم. ولی به صورت کلان، جریان اصلاح طلبی ما به دو گروه رادیکال و محافظه کار تقسیم میشوند و جریان اصولگرایی ما به همین صورت.
*صحبتی که اخیرا کرده بودم تقطیع شده بود، گفتم که حداقل یکی دو میلیون نفر از حزب اللهیها هستند که مطالبه شان این است که همه مردم باید مثل ما زندگی کنند، فکر کنند و ما باید مشی زندگی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی را در کشور دیکته کنیم.
*این بخش از حرفهای من را تقطیع کرده بودند که باهنر گفته دو سه میلیون حزب اللهی بیشتر نداریم. من گفتم یکی دو میلیون نفر از حزب اللهیها. در همان مصاحبه گفتم حداقل ۷-۸ میلیون حزب اللهی داریم، مثلا در جریانات مرتبط با غزه و افرادی که قرار بود برای اعزام ثبت نام کنند ۸ میلیون نفری بودند، ولی اینها نحلههای مختلفی هستند.
*حزب اللهیها برای ما محترم هستند. گفتند مگر خودت حزب اللهی نیستی؟ گفتم من خودم را لایق این عنوان نمیدانم. ولی خیلی به آنها علاقه دارم. ولی عده معدودی هستند که میگویند همه مردم مثل ما زندگی کنند.
*چند وقت پیش خانمی در تلویزیون ظاهر شد و گفت مملکت مال حزب اللهیها است و هرکسی نمیخواهد برود. این حرف را به هیچ وجه قبول نداریم. میگوییم ده درصد حزب اللهی داریم و روی سر ما جا دارند، مواقع بسیار حساس به داد انقلاب و نظام رسیده اند. در جنگ و دفاع از حریم و حرم بوده اند. آن طرف هم ۵-۶ درصد رأی سیاه داریم. یعنی کسی که اصلا نظام را قبول ندارد. این وسط هم ۸۰-۸۵ درصد جمعیت کشور میخواهند زندگی کنند. خیلی از این ۸۵ درصد حزب اللهیها را دوست دارند، ولی حاضر نیستند تحت امر آنها باشند. باید این دو را از هم جدا کرد.
*ما میگوییم این مملکت برای هشتاد و پنج میلیون جمعیت است. آن که ضد انقلاب است و تعدادش محدود است باید مواظبش بود. حتی اگر جایی دست به اقدام و تبلیغی خواست بزند با هسته سخت نظام مواجه خواهد شد. آن زمان سیستم اطلاعاتی و قضایی و امنیتی کشور سراغش میرود. طبیعی هم هست. هر نظامی از کیان خود دفاع میکند. اما مابقی میخواهند زندگی کنند. میخواهند آینده شان مطمئن باشد. حتما این ۸۵ درصد و حتی بیشتر، ایران اسلامی را قبول دارند، ایران مقتدر را دوست دارند و به ایران یکپارچه را علاقمندند. حتما نگران فرو پاشی ایران هستند که حاضر نیستند یک لحظه تحمل کنند که خدای نکرده ایران تکه تکه شود. اما این که هرکسی مانند ما فکر کند، بماند و هرکه فکر نمیکند برود. این حرف بی ربطی است.
*آن که معیشت را میخواهد باید به اندازه معیشت خود کار کند. نه این که در کشور بخواهیم همه را زیر پوشش کمیته امداد ببریم. این حکومتداری نیست. هرکسی باید امکانات کار و فعالیت برایش فراهم شود و به اندازه کار و توانی که دارد انجام دهد و بتواند از منافع آن استفاده کند.
*در جریان اصولگرا درگیری وجود ندارد، اصولا آن انسجام وجود ندارد. ببینید در مجلس یازدهم یک فراکسیون به نام انقلاب اسلامی داشتیم که ۲۳۰ عضو داشت. ولی این تعداد باهم نبودند. زیر مجموعه ۲۳۰ نفر، ۷-۸ گفتمان بود. حتی وقتی میخواستند برای وزیری رای گیری کنند نمیدانستند رای میآورد یا نمیآورد.
مورد عجیب گزارش مالی ستاد جلیلی: هزینهها عینا همان عدد واریزیها شده است
خلیج فارس: ستاد انتخاباتی سعید جلیلی گزارش مالی خود را در دو صفحه منتشر کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، در این اطلاعیه آمده است: «پیرو اطلاعیه مورخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ ستاد دکتر سعید جلیلی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای جمع آوری کمکهای مردمی از طریق حساب اعلامی در بانک توسعه تعاون به شماره ۱۷۳۵۲۰۱۴۱۱۸۱۴۹۱ و گزارشهای مورخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۲.۱۴۰۳/۰۳/۲۳ و ۱۴۰۳/۰۳/۲۹ بدین وسیله گزارش نهایی عملکرد مالی این حساب در ایام تبلیغات دور اول و دوم انتخابات را به استحضار میرساند. از تاریخ ۱۴۰۳/۰۳/۱۳ تا ۱۴۰۳/۰۴/۲۳ مجموعاً مبلغ ۱۲۵.۰۰۲. ۱۵۳.۶۰۷ ریال طی ۱۸.۱۲۹ تراکنش به حساب مذکور واریز گردیده است که جدول هزینه کرد این کمکها و آمار تراکنشهای این حساب به شرح پیوست میباشد».
اما مورد عجیب این گزارش میزان هزینههای کمپین جلیلی نیست که با تورم و گرانیهای موجود کمی عجیب به نظر میرسد؛ بلکه موضوع قابل تامل این است که میزان هزینهکرد خرج و برج ستاد جلیلی، عینا همان میزانی است که گفته شده به حساب واریز شده است.
به عبارت دیگر طبق این گزارش، ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون و ۲۱۵ هزار و ۳۶۰ تومان و ۷ ریال به حساب بانکی ستاد جلیلی واریز شده است و میزان هزینهکرد نیز عینا ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون و ۲۱۵ هزار و ۳۶۰ تومان و ۷ ریال قید شده است. برخی کاربران شبکههای اجتماعی گوشزد کردهاند که در تهیه گزارش ستاد جلیلی، گویا منطق بودجهریزی در نظر گرفته شده است که منابع درآمدها و محل هزینهها باید تراز باشند!
از سوی دیگر، برخی کاربران در شبکههای اجتماعی به ۷ ریالی که در گزارش آمده پرداختهاند و این سوال را مطرح کردهاند که این مبلغ در چه تراکنشی و همراه با چه میزان پولی واریز شده است.
در ادامه گزارش دو صفحهای ستاد جلیلی را مشاهده میکنید.