سجاد بهزادی
سجاد بهزادی
گاهی سیاست مداران خواب های سیاسی می بینند که در آن مثلا با شهید جمهور دیدار داشتند واین فقط مخصوص فرماندار جم نیست.
اخیرا سید مصطفی موسوی نژاد عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در شبکه ایکس نوشته بود: “امشب محمدرضا طاهری وسط مداحی یه جمله گفت همه رو سوزوند: یکی از بزرگان مورد وثوق، خواب شهید رئیسی رو دیده. شهید اون دنیا هم بشدت فعالیت میکرده. گفتن حاج آقا اینجا دیگه جای استراحت هست، چرا اینقدر جنبوجوش دارید؟ شهید رییسی گفته داریم با حاجقاسم مقدمات ظهور را فراهم میکنیم.”
حالا فرماندار جم نیز در روز برکناری اش از فرمانداری این شهرستان و در حضور مسئولان از خوابی که با رئیس جمهور شهید دیده بود پرده برداشت. او از خواب و رویایی سخن گفت که در آن با مرحوم شهید رییسی، ملاقات کرده است. وی البته گفت موفق به مصافحه با دست سوختهی شهید رئیسی نشده است.
نویسنده این یادداشت، توانایی و علم تعبیر خواب را ندارد، اما شاید سودای ماندن در قدرت یکی از دلایل تعبیر خواب سیاست مداران باشد. فرماندار سابق جم در این مراسم البته قدرت نمایی و یا تظاهر به قدرت و نفوذ در میان بزرگان کشور را نیز چاشنی خواب خود می کند و این موضوع را به رخ استاندار می کشد. آن جا که می بیند استاندار شدن ارسلان زارع (استاندار کنونی دولت وفاق در استان بوشهر) در اما و اگر افتاده است، دست به کار می شود و در نهایت مدعی می شود که “به بزرگی زنگ زدم و گفتم به دکتر زارع برای تصدی استانداری کمک کند و شد آنچه می باید می شد.”
سیدعلی هاشمی فرماندار سابق شهرستان جم با هشت ماه خدمت در این شهرستان، یکی از کم سابقه ترین عمر خدمتی در این جایگاه در شهرستان جم داشته است. عملکرد او هم به باور بسیاری از مردم چندان مطلوب نبود و کار شاخص وملموسی هم که نتیجه تلاش های او بوده باشد، دیده نشد.
بنظر می رسید توانایی جناب فرماندار به گونه ای بود که اگر به جای ۸ ماه خدمت، ۸۰ ماه هم خدمت می کرد کاری مهم از پیش نرود.
گرچه او در متن خداحافظی اش از مردم شهرستان جم نوشته است” تلاش کردم حتی المقدور خدمات درخور و شایسته ای به مردم شریف شهرستان تقدیم گردد” اما در همین متن فقط کلی گویی شده و به خدمت خاصی نیز اشاره نگردید.
امیدواریم مسعود تنگستانی فرماندار جدید شهرستان جم در انتظار خواب ورویا برای طی کردن مسیر خدمت خود نباشد. اگر خوابی آمد خوش آمد اما تا بیدار هستند، در جهت مطالبه گری مردم هوشیار باشند و تلاش کنند.
برگزاری دومین رویداد رسانهای استان بوشهر / 4 رتبه «خلیج فارس» در میان برترین ها+ تصاویر
خلیج فارس: دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر با برگزاری اختتامیه و معرفی برترین هایش به کار خود پایان داد.
به گزارش خلیج فارس؛ دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر به همت پایگاه تحلیلی خبری آوای بوشهر و همکاری خانه مطبوعات استان بوشهر و حمایت شرکت پتروشیمی پارس در تیرماه سالجاری با انتشار فراخوان جهت ارسال آثار در دو بخش عمومی و گردشگری کلید خورد.
از مزیت های این رویداد، حضور اساتید با تجربه ملی در حوزه رسانه و برگزاری دو روزه کارگاههای آموزشی بود که با استقبال اهالی رسانه استان مواجه شد.
دریافت حدود 300 اثر رسانه های استان
دبیر دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر در آئین اختتامیه در سالن شهید خاتمی جم گفت: این رویداد طی دو ماه پیگیری با مساعدت ویژه فرماندار شهرستان جم، حمایت شایسته شرکت پتروشیمی پارس برنامه ریزی شد و روز پنجشنبه (15 شهریور) با برگزاری آیین اختتامیه به کار خود پایان داد.
عباس اعتمادی پور با بیان اینکه تلاش کردیم این رویداد رسانه ای متفاوت و با کیفیت تر از سال اول برگزار شود تصریح کرد: علاوه بر داوری آثار و معرفی برترین ها، طی دو روز کارگاه های آموزشی به میزبانی مرکز آموزشی شهید بهشتی پالایشگاه فجر جم با حضور دکتر یونس شکرخواه پدر روزنامه نگاری آنلاین ایران، فریدون صدیقی در زمینه سوژه یابی، دکتر مریم سلیمی در زمینه اینفوگرافیک، رضا غبیشاوی در زمینه خبر نویسی و مهرداد خدیر در زمینه یادداشت نویسی برگزار شد.
وی با اشاره به حضور ۲۰۰ نفر از خبرنگاران استان بوشهر در کارگاه های آموزشی و آیین اختتامیه افزود: نزدیک به ۳۰۰ اثر در بخش های تیتر، عکس، یادداشت، گزارش، موشن گرافی و کلیپ و بخش ویژه گردشگری به دبیرخانه رویداد رسید که پس از بررسی هیات داوران رویداد شامل خانم ها الهام بهروزی و مریم سلیمی و آقایان علی هوشمند، سجاد بهزادی، مهرداد خدیر و رضا غبیشاوی، ۲۹ اثر به عنوان برتر انتخاب و معرفی شد.
سردبیر سایت آوای بوشهر و دبیر دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر با تقدیر از حضور فرماندار جم، محمد جواد حق شناس و برخی مدیران محلی و شرکت های مستقر در منطقه در آیین اختتامیه دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر اظهار داشت: تلاش خواهیم کرد با حمایت اهالی رسانه و مسئولان استانی و محلی، این رویداد در سال های آتی به صورت منطقه ای در جنوب کشور برگزار شود.
عضو هیئت مدیره خانه مطبوعات استان بوشهر در پایان از همراهی میرحاجی مدیر عامل پتروشیمی پارس و شهابی رییس روابط عمومی شرکت و میزبانی کارگاهها توسط شرکت پالایش فجر جم قدردانی کرد.
دوره های تخصصی برای شناسایی و پرورش استعدادهای خبری استان
همچنین رئیس خانه مطبوعات کشور در این آیین اظهار کرد: هدف از رویداد دورهمی و انتقال تجارب بود که از کارکنان دبیرخانه قدردانی می شود که این رویداد را که در ۲ سال نخست در سطوح استان برگزار کردند در آینده آن را به صورت منطقهای و ملی برگزار شود.
مازیار هوشمند افزود: جریان رسانهای استان بوشهر از جریانهای تاثیرگذار کشور است که در پاره ای از مواقع به مانند مطالبه گری برای اتمام طرح جاده وفاق حدفاصل کنگان- دیر، این پروژه پس از ۲۵ سال فعال و به اتمام رسید.
هوشمند از برگزاری کارگاههای تخصصی در آینده نزدیک برای شناسایی و حمایت از فعالان رسانه ای در حوزه های صنعت، شیلات و سایر مزیت های استان خبر داد.
تقدیر از دو چهره رسانه ای استان و یادی از مستندساز فقید دیّری
یکی از بخش های آئین پایانی دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر، تجلیل از “رضا معتمد” مدیرمسئول هفته نامه پیغام به عنوان دومین هفته نامه دارای مجوز و درحال انتشار استان بود. همچنین از کتاب “صد نکته از این معنی” با موضوع 100 نکته کاربردی خبرنویسی اثر ایشان رونمایی شد.
همچنین از “محمد ولی زاده” از فعالان ملی رسانه در حوزه فرهنگ و ادبیات در زادگاهش شهرستان جم تجلیل شد.
در بخشی از این برنامه با پخش کلیپی از مستندهای شادروان”پرهام هوشمند”، یاد و نام این هنرمند توانمند دیری که اخیرا به دیار باقی شتافت، گرامی داشته شد.
دومین رویداد رسانه ای در استاندارد بالایی برگزار شد
محمدجواد حق شناس مدیرمسئول روزنامه سابق اعتماد ملی نیز در سخنانی گفت: طی یک هفته ای که در جریان این برنامه قرار گرفته و این روزها که از نزدیک در جزییات برنامه های آن بوده، بدون تعارف باید گفت دومین رویداد رسانهای استان بوشهر با استاندارد کامل و در حد یک رویداد تمام عیار ملی برگزار شده است.
حقشناس افزود: در این زمینه باید افتخار کرد به جوانانی که بدون هیج ادعایی از یک منطقه کم برخوردار کار درجه یک در حوزه مطبوعات و رسانه کردند.
اتفاقات شهرستان جم مرهون مطالبات خبرنگاران است
فرماندار شهرستان جم نیز با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا خدمت گفت: مردم خطه جم به علم، فرهنگ و ادب شهره بوده و از پیشگامان جبهه جهاد و شهادت است تا جایی که کم سن و سالان شهید استان بوشهر از این شهرستان است.
سید علی هاشمی افزود: اصحاب رسانه به عنوان سفیران فرهنگ و مطالبهگران حقوق عمومی جامعه هستند که اتفاقات بزرگ شهرستان جم نیز به میمنت و برکت قلم به دستان بوده است.
فرماندار جم در زمان سخنرانی اش، ماشاالله حیدرزاده فعال سیاسی اصلاح طلب که معلم خود معرفی کرد، به بالای سن برد و پیشانی اش را بوسید.
معرفی برترین ها/ 4 رتبه برای «خلیج فارس»
بخش پایانی دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر به معرفی برترین ها اختصاص داشت که 4 رتبه آن (شامل سه رتبه برتر گروه تیتر و یک رتبه در بخش کلیپ گردشگری» برای پایگاه خبری «خلیج فارس» بود:
در بخش عمومی، گروه تیتر:
رتبه اول “عبدالحسین قاسمی” با تیتر «اقیانوس گاز زیرپایمان، کپسول گاز روی دوشمان»/ رتبه دوم “سعیده رحمانی” با تیتر «الفرار خیّرین از دست مسئولین!»/ رتبه سوم “ملیحه صفری” با تیتر «اشتغال در خانه همسایه ها، سکوت در پارس جنوبی»
بخش گردشگری استان بوشهر، گروه کلیپ: رتبه سوم به حمید زنده بودی
اسامی برترین های دومین رویداد رسانه ای استان بوشهر در بخش های مختلف اعلام شد. (هیات داوران در گروه عکس بخش عمومی اثری را حایز رتبه های اول و دوم نداشت، همچنین در بخش کلیپ گردشگری هم اثری شایسته رتبه دوم شناخته نشد.)
سجاد بهزادی
به تازگی رئیس جمهور در آیین تکریم و معارفه وزرای سابق و فعلی کشور، با صراحت اعلام کرد “در این دولت کسانی که بدون دلیل موجه بالا رفتهاند پایین میآیند و کسانی که به ناحق پایین رفتهاند، بالا کشیده خواهند شد.”
سخن رئیس جمهور دقیق و بر اساس همان شعار عدالت خواهی ایام تبلیغات انتخاباتی اش بیان شده است؛ اما کلام اصلی اینکه؛ شاخص بالا و پایین ماندن فرمانداران دولت چهاردهم چیست؟ مثلا مردم و افکار عمومی چگونه بدانند که فرماندارشان با تمرکز بر توانمندی در این جایگاه قرار دارد یا اینکه بدون دلیل موجه و با رانت و لابی همچنان بر مسند قدرت هست و باید به قول رئیس جمهور پایین کشیده شوند.
سیدعلی هاشمی، فرماندار جم به تازگی و در بحبوبه انتقال قدرت در دولت و آغاز به کار دولت چهاردهم، به فکر تیم سازی افتاده و دوستان و یاران نزدیک تر را فراخوان کرده است. یکی تصویر فرماندار را بزرگ در صفحه نخست نشریه چاپ می کند و دیگری پیشنهاد می دهد برای ماندن ایشان، طومار و امضاء جمع آوری شود.
اما نویسنده این نوشتار خیلی ساده به فرماندار جم توصیه می کند اندکی آرام باشد. تقلای ماندن در دولتی که به نظر می رسد رویکرد تازه ای در عمل و اندیشه دارد دو راه بیش تر ندارد.
یک: اگر یک فرد با سفارش و لابی در لایه هایی از قدرت، فرماندار شده و عملکرد موفقی نداشته است، “بدون دلیل موجه ای بالا رفته و باید پایین بیاید.” عده ای بر این باور هستند فرماندار جم، اگر فرد شایسته ای بود در همان عسلویه می ماند و در دقیقه نود و هفته های آخر دولت سابق جابجا نمی شد.
دو: سوابق پیشین فرماندار جم نشان داده ایشان به رفتارهای نمایشی و تبلیغات محیطی علاقه فراوانی دارد؛ اما در نهایت مردم و حامیان دولت چهاردهم در شهرستان باید عملکرد وی و دیگر مسئولان را مورد سنجش قرار دهند. عده ای هم بر این باور هستند جناب فرماندار فرد شایسته ای است و باید “بالا کشیده شود.” اگر نظر بر توانمندی فرماندار دولت شهید رئیسی در شهرستان جم وعسلویه باشد، پس چه بهتر که بالاتر کشیده شود و ایشان را برای استاندار شدن آماده کنند.
فرماندار جم در که در دولت های نهم تا سیزدهم در سمت های معاون فرماندار، فرماندار و مدیرکل استانی فعالیت داشته، اکنون در آستانه بازنشستگی قرار دارد. می گویند ایشان مدرک دکتری دارد. من اگر جای او بودم از دوستانم در دانشگاه بهره می بردم و باقیمانده عمر را به تدریس مشغول می شدم.
مملکت ملک طلق کسی نیست. اجازه دهیم طرحی نو در افتد شاید اندکی از نابسامانی ها در جامعه کاسته شود و امیدها به جای نگرانی ها بنشیند.
در این زمینه
7 پیشنهاد + 1 نگرانی درباره «تصمیمات سخت» پزشکیان
سجاد بهزادی
رییس جمهور پزشکیان (به درستی) اعتقاد دارد نمیشود با روند فعلی مملکت را اداره کرد و برای رسیدن به توسعه واقعی می بایست “تصمیمات سخت” گرفته شود. او در عین حال نگران است عدهای به خاطر این تصمیمات سخت، زیر دست و پا له شوند.
مسعود پزشکیان این سخن را به تازگی در جلسه شورای عالی استانها گفته: “همه باید با یکدیگر کمک کنیم چراکه نمیشود با روند فعلی مملکت را اداره کرد؛ باید تصمیم سخت بگیریم و در این تصمیم نیز اجازه ندهیم کسانی که محروم و فقیر هستند زیر دست و پای ما له شوند. باید مواظب باشیم تا آنها صدمه نبینند. این اصلی است که من به عنوان کسی که باید مسئولیت کشور را بر عهده بگیرم میتوانم بپذیرم که تصمیم من موجب له شدن آدمها زیر دست و پای توسعه نشود.”
اما تصمیمات سخت رئیس جمهور چه می تواند باشد. وجه اشتراک آن تصمیمات با واقعیتها و آنچه در جامعه ایران میگذرد چیست؟
کشورهای جهان برای رسیدن به توسعه چه تصمیمات سختی را توانستهاند بگیرند و آیا نظام حکمرانی در ایران آمادگی و اراده پذیرش تصمیمات سخت مشابه را دارد؟
1) تجربه داخلی
جناب رئیس جمهور؛ اگر واقعا مرد اتخاذ تصمیمات سخت هستید، تجربههای جهانی دیگر کشورها را یک بار مرور کنید. شما هرگز بدون همراهی جامعه نمیتوانید در تصمیمات سخت موفق باشید. ابتدا باید جمعیت ۶۰ درصدی و ناراضی از وضعیت کنونی را دریابید. مگر میشود بدون ۵۰ یا ۶۰ درصد جامعه که ناامید از زمین و زمان هستند، یک طرفه تصمیم سخت گرفت؟
جناب رئیس جمهور؛ اگر مرد تصمیمات سخت هستید ابتدا باید جامعه را همراه خود سازید. اصطکاک در جامعه ایران به شدت بالاست و شما در حالی رئیس جمهور شده اید که جامعه با بحران بیاعتمادی روبرو است. همین طور که شما باور دارید ومدام تکرار میکنید” نمی توان با روند فعلی مملکت را اداره کرد…” بخش بزرگی از جامعه نیز اعتقاد دارند این وضعیت، این اقتصاد، این اخلاق و این کشور، دیگر درستبشو نیست. شما ابتدا باید طرحی نو دراندازید تا جامعه بزرگ ناراضی بپذیرند مملکت را میتوان از نو ساخت.
2) تجربه های جهانی
جناب رئیس جمهور؛ کشورهای جهان برای رسیدن به توسعه نه دوست ابدی دارند و نه دشمن ابدی. آنها هر کجا منافع شان در میان هست وارد مذاکره می شوند و تصمیمات سخت می گیرند.
به گفته دکتر سریع القلم در سال گذشته و در مجمع جهانی اقتصاد معروف به داووس در میان رهبران جهان، سخنان عمومی و خصوصی نخست وزیر ویتنام بسیاری را تحت تاثیر قرار داد. او گفت که کشورش تاریخ سختی را با آمریکا و چین تجربه کرده؛ ولی در دهۀ ۱۹۹۰ هیئت حاکمه آن کشور وضعیت زندگی، منافع ملی و ثروتمند شدن ویتنام را بر تسویه حساب تاریخی با قدرتهای بزرگ ترجیح داد.
جناب رئیس جمهور؛ اگر مرد گرفتن تصمیمات سخت هستید این گوی و این میدان. آیا حاضر هستید تسویه حساب های تاریخی با قدرت های بزرگ را کنار بگذارید و مانند ویتنام که توسط آمریکا شخم زده شد، شما نیز بر اساس منافع کشور با “کدخدا” وارد مذاکره رو در رو شوید؟
3) آزادی رسانه ها و از میان برداشتن فیلترها
جناب رئیس جمهور؛ اگر مرد تصمیمات سخت هستید رسانه ها را چونان نورافکنی بر تاریکی ها و سایه ها، روشن نگه دارید و فضایی آماده کنید تا شاهد نظارت مستمر رسانه ها بر لایه های قدرت باشند. هم در دولت شما و هم بیرون از دولت شما.
سازمان گزارشگران بدون مرز در مورد میزان آزادی رسانه آمار نگران کننده ای ارائه داده است. در ردهبندی منتشره این سازمان، نروژ جایگاه اول خود را حفظ کرد. در میان ۱۸۰ کشور، جایگاه ایران ۱۷۶ اعلام شده است. افغانستان نیز با ۲۶ پله سقوط در رتبه ۱۷۸ جای گرفته است. کشورهای اریتره، سوریه، افغانستان، کره شمالی و ایران ۵ کشور پایینی این جدول هستند.
4) شفافیت در بودجه و مبارزه با سهم خواهی افراط گرایان
جناب رئیس جمهور؛ اگر مرد تصمیمات سخت هستید، افراط گرایان تندرو و کسانی که در سایه هستند را روشن و اگر روشن نمی شوند، آنها را به صورت واقعی خاموش کنید. باید مردم بدانند چه دستگاه هایی بودجه های کلان دریافت می کنند و از سویی کمترین اثربخشی و پاسخگویی را دارند.
در گزارشی که ابتدای سال جاری در روزنامه شرق به نقل از کارشناسان مالی منتشر شد”فقط ۲۴ درصد از بودجه کشور شفاف است و ۷۶ درصد دیگر همچنان غیرشفاف باقی مانده است.”
به نظر می رسد بخش بزرگی از بودجه کشور به دست افراط گرایانی است که در برابر قانون نافرمانی می کنند و نکته کانونی ذهن آنها نیز قفل نمودن ساختارها وعدم شفافیت است. حفظ وضع موجود مبنای سیاست ورزی آن هاست و اجازه نمی دهند نوری بر تاریک خانه های آنها تابانده شود.
5) نهادینه کردن عقلانیت
جناب رئیس جمهور؛ اگر می خواهید تصمیمات سخت بگیرید و کشور به توسعه برسد، بطوری که “آدم ها هم کمتر زیر دست و پای توسعه له شوند..” می بایست عقلانیت موتور محرک برنامه های شما باشد. برای این کار می بایست شهامت داشته باشید و از انسان های بی عقل فاصله بگیرید. انسان های بی عقلی که ساختار قدرت سیاسی و اقتصادی جهان کنونی را نمی شناسند و مدام بر طبل مبارزه با قدرت های جهانی می کوبند.
کسانی که ارتباط با جهان بیرون را به معنای خدشه دار شدن استقلال کشور می دانند و قدرت درون زا را تنها عامل خوشبختی و پیشرفت جامعه قلمداد می کنند. آنها نمی دانند که کارآمدی و قدرت درون زا هم بدون ارتباط با جهان بیرونی یک امری بیهوده و آدرسی اشتباست.
وقتی عقلانیت بر دولت حاکم می شود دیگر وزیر دولت نمی گوید” با یک میلیون هم می توان شغل ایجاد کرد…” وقتی اپیدمی کرونا، جان میلیون ها انسان را تهدید می کند؛ تصمیمات اشتباه و خلق الساعه گرفته نمی شود و انسان ها را به کام مرگ نمی دهد.
جناب رئیس جمهور؛ شما اگر مرد تصمیمات سخت هستید عقلانیت را در کابینه حاکم کنید. وزیری را بگمارید که اگر اشتباه کرد، شهامت داشته باشد و بگوید من اشتباه کردم. نیازش به تایید و تمجید اصحاب قدرت نباشد و در برابر انتقادها رفتاری مدنی داشته باشد.
6) اجرای بخش های مغفول مانده قانون اساسی
جناب رئیس جمهور؛ اگر مرد تصمیمات سخت هستید از همه ظرفیت های قانون اساسی استفاده کنید. برگزاری رفراندوم در موضوعات مهم جامعه یکی از همین ظرفیت هاست. این اصل مهم قانون اساسی می تواند اختیارات شما را نیز تقویت کند. بارها روسای جمهور به خاطر رسیدن به بن بست های سیاسی اقتصادی وحتی تغییر بخش هایی از قانون اساسی، در سودای برگزاری رفراندوم و نظرخواهی از جامعه بودند اما برای اجرای این اصل از قانون نتوانستند تصمیم سخت بگیرند.
مرد تصمیمات سخت باشید. اصل ۵۹ قانون اساسی را زنده کنید و حدود اختیارات رییس جمهور را بالاتر ببرید. به گفته برخی کارشناسان “نمیشود رئیسجمهور مدیر جامعه ۸۸ میلیونی و مجری قانون اساسی و نفر دوم کشور باشد و همه مسئولیتها متوجه او باشد، اما کمتر از ۵۰ درصد از اقتصاد ملی کشور در اختیارش باشد. تا اصلاحات اساسی شکل نگیرد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.”
7) استفاده از ظرفیت زنان واقلیت ها
جناب رئیس جمهور؛ مرد تصمیمات سخت باش و از زنان و اقلیت های مذهبی که ظرفیت بزرگ جامعه ما هستند در دولت و سطوح مختلف تصمیم گیری استفاده کنید. حالا دیگر مقاومت مدنی زنان جامعه ایران، یک نقطه عطفی در مطالبه گری آنها شده است.
حق زنان واقلیت ها برای حضور موثر در تصمیم سازی ها وساختار قدرت، بسیار بیش از آنی است که تا کنون شاهد بوده ایم. تصمیمات سخت یعنی اینکه علیرغم فشار تحجرگرایان، توان و ظرفیت و شایستگیهای ۵۰ درصد از جمعیت کشور را نادیده نگیریم.
زنان ما به قدر انگشتان دست و به صورت نمایشی در سطوح فرمانداری و بخشداری ها بوده اند، اما هنوز نتوانستهاند استاندار شوند. آنها پس از ۴ دهه از عمر انقلاب تنها یک بار توانستند در سطح وزارت حضور پیدا کنند و در هیچ رقابت انتخابات ریاستجمهوری نیز اجازه حضور نداشتند.
نکته نگران کننده:
اما نکته نگران کننده این داستان در جای دیگری می تواند باشد. برخی کارشناسان سیاسی نگران هستند که رئیس جمهور بدون در نظر گرفتن مولفه های ذکر شده در بالا، تصمیمات سختی که بدان تاکید دارد را در جایی دیگر جستجو کند. در جایی مانند افزایش مالیات بر اقشار جامعه، چند برابر کردن قیمت بنزین و مشتقات آن، با جبهه شرق متحدتر شدن وبا غرب سر ستیز داشتن و… مواردی از این دست.
اگر نظر رئیس جمهور بر تصمیمات سخت چنین گزاره هایی باشد، نه تنها توسعه پایدار رخ نخواهد داد، بلکه طبقه متوسط و پایین جامعه فقیر تر و زیر دست وپای توسعه له خواهند شد.
در این زمینه
سخت برای کی؟ مردم یا مسئولان؟!
رئیس جمهور منتخب حوزه عمومی را دریابد و پیکره آن را احیا و ترمیم کند
سجاد بهزادی
اگر بخواهم تنها یک مطالبه از رئیس جمهور منتخب را فریاد بزنم و به ضرورت آن تاکید کنم، ترمیم پیکره حوزه عمومی در جامعه فعلی ایران است. عناصر تشکیل دهنده حوزه عمومی در ایران کنونی ضعیف تر از هر زمان دیگری است. ما از رئیس جمهور منتخب می خواهیم که حوزه عمومی را به خاطر تقویت نهادهای مدنی احیاء کند و عناصر آن را به متن برگرداند.
اما عناصر حوزه عمومی که در فضای اجتماعی ایران ما به شدت تضعیف شده است چیست؟ هابرماس “کرامت انسانی، گفتگو و عقلانیت” را سه عنصر اصلی حوزه عمومی می داند.
جامعه ایران دیگر گفتگو محور نیست و عرصه فکر، گفتگو و استدلال در جامعه با تنش کم سابقه ای روبرو است. کنش گری و رفتارهای منتقدانه، پرهزینه تر شده و گویی مسیر توسعه به بن بست رسیده است.
رئیس جمهور منتخب می بایست پیکره حوزه عمومی در جامعه ایران را خیلی زود ترمیم کند و زمینه های تعقل و کنش گری مدنی را فراهم آورد. بدون شک، این مسیر برای تحقق شعارهای رئیس جمهور نیز کم هزینه ترین و بهترین راه ممکن خواهد بود.
و اما چرا گفتمان حوزه عمومی برای توسعه یک جامعه بسیار ضروری است و ایران امروز بیش از هر زمان دیگر به این گفتمان نیاز دارد؟
مهار اقتدار سیاسی
اقتدار سیاسی طی سه سال گذشته، به شکلی متفاوت در یک دست سازی نظام حکم رانی کشور ظهور کرد. یک دست سازی ساختار نشان داد که این نوع اقتدار آسیب های جدی متوجه لایه های جامعه می کند.
اگر اقتدار سیاسی کنترل نشود و عوامل تمامیت خواه به دنبال سیطره آن باشند حوزه عمومی شکست می خورد. حوزه عمومی به عنوان وزنهای در برابر اقتدار سیاسی عمل می کند و لایه های جامعه با امید به وضعیت بهتر در کافه های می نشینند و گفتگو می کنند.
رسانه ها فعال می شوند. انتقاد ها محترم شمرده خواهند شد و جنب و جوشی واقعی پدیدار می شود. این رفتار در نهایت به مهار اقتدار سیاسی و دیکتاتوری کمک خواهد کرد.
زایش عقلانیت
به دنبال محترم بودن حوزه عمومی؛ انسان های محترمی سرنوشت بشریت را در دست خواهند گرفت. بسیاری بر این باور هستند که ناکارآمدی طی چند سال گذشته در بخش های مهمی از ساختار حکم رانی ایران، خود را عیان کرد.
عقلانیت در این حوزه ها به حداقل رسید و “الیت”های جامعه به کناری گذاشته شدند. ما برای بازگشت عقلانیت به تصمیم گیری ها، نیازمند داشتن یک حوزه عمومی قوی هستیم.
عقلانیت در حوزه عمومی سبب می شود که دولت ها نزد جامعه مدنی عریان تر باشند و حتی نور به جریان هایی بتابد که در سایه فعالیت می کنند. بنظر می رسد افراد و جریان های در سایه، همچنان مانع توسعه دولت ها در ایران باشند.
دولت هایی که منافع ای برای جریان های در سایه تعریف نکنند. حوزه عمومی می تواند با تقویت روشن گری و عقلانیت بر سایه ها وتاریکی ها غلبه کند.
کنش گری
حوزه عمومی در ذات خود کنش محور است. لایه هایی از جامعه کنونی ایران به دلایلی روشن، از جمله عدم یک حوزه عمومی غنی یافته در طی چند سال گذشته، از پوسته کنش محور بودن خود بیرون آمد و خود را در یک وضعیتی قهرآمیز قرار داد.
برای نخستین بار بیش از ۶۰ درصد جامعه در انتخابات شرکت نکرد و کنش گری را به شکلی دیگر به رخ لایه های قدرت کشید. آزادی وگفتگو های موثر در حوزه عمومی می تواند جامعه را بار دیگر کنش محور تربیت کند.
جامعه کنش محور تسلیم ناکارآمدی نخواهد شد و می خواهد بر زندگی شخصی خود مختار باشد. او در برابر نظارت های بیهوده عوامل بیرونی مقاومت می کند و عصیان گر می شود. کنش گری در حوزه عمومی می تواند در نهایت به خرد جمعی منجر شود و باید قدر آن را دانست.
میدان داری طبقه متوسط
گر چه حوزه عمومی، همان طور که از نامش پیداست به عموم جامعه تعلق دارد اما طبقه متوسط میدان دار این حوزه خواهد بود. موج اصلاح خواهانه طبقه متوسط در حوزه عمومی، جامعه را وارد فصل تازه تری خواهد کرد.
طبقه متوسط منزلت خود را در حوزه عمومی باز می یابد و اگر شرایط اقتصادی جامعه بهتر شود، این طبقه بر خواسته های مدنی خود پافشاری خواهد داشت.
طبقه متوسط این تجربه را یک بار در سال ۱۳۷۶ در کارنامه دارد به طوری که سالها پس از ان نیز شاهد تحولات اقتصادی و سیاسی در جامعه ایران بودیم.
حوزه عمومی به طبقه متوسط و طبقه متوسط به حوزه عمومی جان می بخشد. افکار بسته و طالبانی مجال قدرت نمایی نخواهد یافت و جامعه نفسی تازه به خود می گیرد.
بارها گفته می شود چرا به روزنه ها و تک پنجره های روشنی بخش، امید می بندم و در بزنگاه انتخابات تصمیم به رای دادن می گیرم و مشارکت سیاسی و مدنی را همچنان نسخه نجات بخش برون رفت از وضعیت فعلی جامعه ایران می دانم؟
تصمیم به “رای دادن” ها به این سادگی ها نیست. به قول استاد محسن رنانی اگر بدانید چه ساعت ها و روزها می شود که ” بین عقل و دل” و بین ” جسم و روح” یک درهم ریزی عجیبی حاکم می گردد و در نهایت ندایی که به من می گوید اگر ناامید باشم با فردای امروز چه کنم.
حالا در آستانه انتخابات چهاردهم، من رای خود را به دکتر پزشکیان خواهم داد. نه این که انتظار معجزه داشته باشم و یا او را نجات بخش قطعی بحران های پیش رو بدانم. ما به قدر یک روزنه و کورسویی؛ امیدواریم با رای دادن به پزشکیان:
یکم: مطالبه گری ها کم هزینه تر شود
نظام حکم رانی هر چقدر یک دست تر شود؛ مطالبه گری از آن نیز سخت تر می شود. از طرفی اگر هم مطالبه گری اجتماعی و سیاسی نباشد، هیچ دولتی پاسخگو نخواهد بود.
تجربه نشان داده است مطالبه گری در رسانه ها و حتی مطالبه گری فردی و شهروند محور در دولت های بسته ویک دست، بسیار پر هزینه تر خواهد بود. اما در دولت های میانه رو و اصلاح طلب، مطالبه گری با عمقی بیش تر و در مسیر کارآمدتری به جریان می افتد و هزینه های آن نیز کم تر می شود.
دوم: حوزه عمومی برای جامعه بماند
ما به قدر یک روزنه و کورسویی امیدواریم با رای دادن به پزشکیان، زیست مدنی و حوزه عمومی بیش از این رو به زوال نرود. یورگن هابرماس، فیلسوف اجتماعی و سیاسی آلمانی اعتقاد دارد اگر می خواهیم هنجارها و رفتارهای یک جامعه از طریق مفاهمه و استدلال مبتنی بر تعقل و در شرایطی عاری از هرگونه فشار، زور و در شرایط برابر تولید شود می بایست حوزه عمومی قدرتمندی داشته باشیم.
بسیاری از صاحبنظران بر این باور هستند که مسیر تعقل گرایی و فرصت های برابر در سالهای گذشته به دنبال یک دست سازی نظام حکم رانی، ضعیف و نحیف تر شده است.
سوم: توسعه از طریق تحول خواهی و اصلاحات به متن برگردد
به قدر یک روزنه امید داریم که با رای دادن به پزشکیان؛ اصلاحاتی که در جریان اصلاحطلبی به بنبست خورده است، دوباره به متن بازگردد. مگر می شود توسعه را بدون اصلاحات دنبال کرد؛ حتی اگرتمامیت خواهان بخواهند اصلاحات را برای همیشه دفن کنند؟
جملهاي است از سعيد حجاريان، در روزهاي پاياني دولت اصلاحات که گفت “اصلاحات مرد زنده باد اصلاحات” این عبارت حقیقت روشنی برای هر دولتی است که می خواهد متوقف نماند و از مسیر اصلاحات، به توانمندسازی وتحول گرایی جامعه برسد. ما برای رسیدن به توسعه باید خرد جمعی داشته باشیم و یک دست سازی نظام حکم رانی بالاترین ضربه را به خرد جمعی وارد می کند.
چهارم: در معادلات جهانی قرار بگیریم
به قدر یک روزنه امید داریم که با آمدن پزشکیان؛ کشور بار دیگر در معادلات جهانی خود را قرار دهد و اثرگذار باشد. تحریم ها کاهش یابد و آنقدر وابسته به شرق نباشیم. برخی بر این باور هستند که جبرهای مختصات این سرزمین، بیش از اختیاراتش است و ما به خاطر نوع وضعیت حکم رانی که داریم نمی توانیم در متن معادلات جهانی قرار گیریم.
شاید چندان هم سخن ناروایی نباشد؛ اما دولت هایی هم بودند که در برهه ای از تاریخ با عقلانیت و هوش بالای خود، به گفت وگو با جهان غرب در کنار شرق اهتمام داشتند و اجازه ندادند که تحریم های بیش تر، وضعیت از این که هست ویران تر شود.
پنجم: طبقه متوسط از زوال نجات پیدا کند
به قدر یک روزنه امید داریم که با آمدن پزشکیان؛ طبقه متوسط از قربانی شدن نجات پیدا کند. برخی کارشناسان بر این باور هستند طبقه متوسط جامعه ایران از حدود ۵۵ درصد زمان سید محمد خاتمی به کمتر از ۱۵ درصد زمان فعلی رسیده است.
طبقه متوسط جامعه ایران در سالهای گذشته نه تنها در وضعیت بغرنج اقتصادی گرفتار شد، بلکه اعتبار و منزلت اجتماعی خود را نیز از دست داد. این طبقه در ساختار رانتی کشور له شد و نظام حکم رانی کم ترین توجه به آن نشان داد.
جامعه ایران به شدت نیازمند یک تعادل است و خالی بودن حوزه عمومی از طبقه متوسط سبب تضعیف نهادهای مدنی شده است. تجربه نشان داده است که طبقه متوسط در وضعیت ناکارآمد و پیوستگی دولت های پوپولیستی، سرانجام برای همیشه به قهقراه خواهد رفت.
سجاد بهزادی
چه کسی است نداند که جنون نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای بقا در قدرت است و برایش فرقی نمی کند در این وضعیت چه بحران دیگری جهان را فرا خواهد گرفت. تازه ترین نشانه این مدعا؛ وضعیت غزه و سیرناپذیری نتانیاهو برای کشتن و زجر دادن انسان هاست. تازه ترین نشانه این ادعا، بی تفاوتی یک نخست وزیر به تمام قوانین بین المللی و رجز خوانی برای مرگ و جنگ های بیشتر است.
جنون آمیز بودن رفتار نتانیاهو بر همه روشن است. حتی در درون اسرائیل نیز «یائیر لاپید» رئیس جناح اپوزیسیون می گوید ” اینکه نتانیاهو همچنان پس از اتفاقات هفتم اکتبر در میان ما حضور دارد یک جنون است که دیگر نباید ادامه یابد.”یک روز صدام حسین نیز جنون آمیز به کشور ما حمله کرد. او به سزای عملش رسید، اما شهیدان زیادی تقدیم این وطن شد و هزینه های فراوانی بر کشور تحمیل شد.
چرا رهبران دیوانه جهان که هر کدام به طریقی، جنون آمیز صاحب قدرت می شوند باید زهر خود را بر این سرزمین بپاشند و سپس از قدرت جدا شوند؟ دیروز صدام حسین در عراق بود و امروز بنیامین نتانیاهو در اسرائیل و فردا دونالد ترامپ در آمریکا.
ما سالهایی دورتر، یک بار توانستیم جنون طالبان در افغانستان را مهار کنیم. همان زمان نیز طالبان بر خلاف عرف بین الملل به کنسولگری ما در مزار شریف حمله کرد و افراد شریفی از ایرانیان به شهادت رسیدند. ما طالبان را در جایی دیگر و به شکلی دیگر تنبیه کردیم و اجازه ندادیم کشور با تنش و تکانه های اقتصادی روبرو باشد. حتی در دوران جنگ هشت ساله نیز، تنش های اقتصادی در کنار جنگ مانند امروز نبود.
تنبیه و انتقام سخت از رهبران دیوانه جهان آرزوی هر ستم دیده ای است؛ اما خیلی مهم است که این تنبیه و انتقام سخت با چه هزینه ای انجام می شود و فردای جنگ، کشور در چه وضعیتی به سر خواهد برد.
ایران در اقدامی بی سابقه به سوی اسرائیل ده ها پهپاد و موشک فرستاد. تنبیه و انتقام سخت هزاران بار حق اسرائیل است. اما کارگزاران اقتصادی کشور نباید اجازه دهند دلار در فردای جنگ سر به فلک بکشد. اگر ارز کنترل و مراقبت نشود شیرینی انتقام سخت، نزد جامعه کم اهمیت جلوه خواهد کرد.
حالا که انتقام سخت از اسرائیل گرفته شد و عملیات پایان یافت و به شکل بی سابقه ای این رژیم زورگو تنبیه شد، می بایست دو مسئله بیش از هر زمان مدنظر قرار گیرد.
اول اینکه؛ ایران بداند با یک رهبر جنون آمیزی روبرو است که برایش فرقی ندارد در گوشه دیگری از جهان، ملتی زیرو رو شود یا نشود، سرزمینی با خاک یکسان شود یا نشود. پس باید در ادامه مدبرانه تر با او برخورد شود و جنگ را کنترل کرد.
دوم هم اینکه؛ کنترل اقتصادی کشور در وضعیت فقر و گرانی کنونی، اهمیتی کم تر از انتقام سخت ندارد. سودمند تر وقتی است که حین جنگ، سرعت بالا رفتن دلار از موشک ها بیش تر نباشد و فردای آن جنگ، تکانه های اقتصادی زمینه تنش دیگری در داخل نگردد. جامعه ایران تحمل یک اقتصاد جنگی را ندارد.
یک: وقتی به سامانه جامع رسانه های کشور که زیر نظر معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی است، مراجعه می کنیم آمارهایی نظر مخاطب را جلب می کند. در نگاه نخست، اینکه اطلاعات وضعیت کمی رسانه های کشور به صورت دقیق، بروز و به تفکیک استان ها در اختیار مخاطب قرار دارد کار بسیار ارزشمندی است و این آمارها می تواند به خوبی مبنای تحلیلی از وضعیت باشد.
وضعیت توزیع رسانه ای
دو: رهبری در ابتدای سال با تاکید بر اینکه جهش در تولید بدون حضور مردم در اقتصاد و عرصه تولید امکانپذیر نیست، سال ۱۴۰۳ را بنام “جهش تولید با مشارکت مردم” نام گذاری کردند.
نو شدن روزگار که به گذر زمان نیست. می شود سال تازه گردد اما روزگار سیاه بخت بماند. می شود صحرا به گل و سبزه آراسته گردد، اما رخسار یک جامعه همچنان زردتر از همیشه بماند. می شود به قول منوچهر آتشی، شاعر پر آوازه جنوب ” بهار آید و پیرهن بیشه نو شود …” اما به خاطر فقر، جامعه در صف طولانی لقمه ای گوشت ونان باشد. با این اوصاف پس روز ما کی نو می شود و نوروز واقعی برای جامعه کی پدیدار می گردد؟
نوروز آغاز رستاخیز طبیعت است. نوروز امید دوباره زیستن است و جامعه می خواهد هم گام با طبیعت روزگار خود را نو کند و بر سر یک سفره بنشیند. اما فاصله طبقاتی در جامعه ایران در سالی که گذشته بیش تر و بیش تر شد. طبقه متوسط نحیف تر شد و سفره ها برای عده اندکی رنگین تر و برای بیش تر جامعه تهی تر گشت.
کاش در سال جدید همه سر یک سفره می نشستیم و سبک زندگی فردی و جمعی همه ایرانیان تغییر می کرد.”حول حالنا” برای عموم جامعه معنا و مفهوم پیدا می کرد و همه ما به “احسن الحال” می رسیدیم.
درسالی که گذشت تلاش کردیم شرافت مندانه زندگی کنیم اما هزینه های زیست شرافت مندانه بسیار بالا بود. گاهی افتادیم و دوباره بلند شدیم. گاهی ناامید شدیم و حضورمان در میدان به حداقل رسید. اما حالا نوروز می گوید باید همچنان امید داشت. نوروز می گوید اندوه و غم برای هیچ ملتی مدام نیست و باید اندیشه ای نو درانداخت.
حتی افغانستان دیگر کشور پارسی زبان و همسایه، که نوروز آن سامان نیز در چنبره طالبان گرفتار شده است وگزارش “جهانی شادی” به تازگی اعلام کرده است در فهرست شادترین کشورهای جهان در سال ۲۰۲۳ ، جایگاه آخر را به خود اختصاص داده است” باید همچنان امیدوار باشد و برای پایان دادن به غم واندوه مبارزه کند. نباید تنها نشست تا همه چیز تمام شود.
نوروز می گوید باید امیدوار بود و امید تنها یک خواب و خیال نیست. امید یعنی مبارزه برای تغییر و تلاش برای دیدن دوباره بهار.
نوروز یعنی در عین سختی، “روزنه ای” باید گشود. پیشینیان را یادتان هست. زندگی های فقرآلودی که در موسم نوروز، حال و هوای دیگری پیدا می کرد. سفره ها خالی بود اما مادر بزرگ تلاش می کرد با رنگینک ها و نان های شیرین شده اش، آن را متفاوت کند وهمه را دور هم بنشاند وزندگی را از بی معنایی بیرون بیاورد ولبخندی به لب ها هدیه دهد.
می دانم که تن جامعه زخمی است و دیگر نمی توان با صدای بلند خندید و پایکوبی کرد و دغدغهای برای حال و آینده نداشت؛ اما نوروز آمده است و به احترام پیام نوروز باید تلاش برای دگرگونی را از نو آغاز کرد و در برابر زشتی ها و سختی ها از خود مقاومت نشان داد.
می دانم که حال خوش را نمی شود تزریق کرد، اما نباید خاموش و ناامید ماند. نوروز در ناامیدی و خاموشی ما بی معنا می شود و افرادی هم سوداگرایانه همین را طلب می کنند. نوروز طبیعت آمده است و بسیاری در جامعه ایران گرفتار تنگی معیشت هستند. اما در طول تاریخ این اولین بار نیست که چنین وضعیتی بر جامعه سنگینی می کند و آخرین بار هم نخواهد بود. خوشا ملتی که از نفش نیفتاد و تجلی بخش امید و زندگی دوباره شد.
در آستانه سال نو دعا کنیم از خشکسالی، بی تدبیری و ناکارآمدی درآییم و به دنبال این بهار، صحرا سرسبز گردد، انبارهای غله باز شود و انسدادهای سیاسی نیز برطرف شود. دعا کنیم صلح در جهان نیز فراگیر شود و به قول آن شاعر افغانستانی از خدا بخواهیم ” انگورها برسند/جهان مست شود/تلوتلو بخورند خيابانها/به شانهي هم بزنند/ رئيسجمهورها و گداها… مستي به اشياء سرايت كند/پنجرهها/ ديوارها را بشكنند و تو هم چنان كه يارت را تنگ ميبوسي مرا نيز به ياد بياوري.