خلیج فارس:بعد از نیرنگ درخصوص برجام، کشاندن ایران به ماجرای اوکراین و همراهی با شیوخ جنوب خلیج فارس در زمینه انکار مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی و تنبهای بزرگ و کوچک، اکنون روسیه برای زنگزور نقشه دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: چهارمین ضربه چند سال اخیر روسیه به ایران، در حال فرود آمدن بر پیکر کشورمان در مرزهای شمال غرب است.
بعد از نیرنگ درخصوص برجام، کشاندن ایران به ماجرای اوکراین و همراهی با شیوخ جنوب خلیج فارس در زمینه انکار مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی و تنبهای بزرگ و کوچک، اکنون روسیه برای زنگزور نقشه دارد.
کریدور یا دالان زنگزور در استان سیونیک ارمنستان واقع شده و مرز میان ایران و ارمنستان به شمار میرود. این کریدور، ایران را به اروپا وصل میکند. چند روزی است که رسانهها از توافق تازه سران روسیه و جمهوری آذربایجان برای تعیین حدود مرز جدید به نفع باکو علیرغم مخالفت ارمنستان و ایران خبر میدهند. سخنگوی دولت روسیه در سخنانی گستاخانه گفت: «دولت ایران باید با تصمیم افتتاح کریدور زنگزور موافقت کند، چندین سال است که این تصمیم به اطلاع حکومت ایران رسیده است.»
این تصمیم روسیه، واکنشهای زیادی را در داخل و خارج ایران برانگیخته است. محافل سیاسی و ناظران در ایران، این رفتار پوتین را خنجر جدید روسیه به تمامیت ارضی ایران دانستهاند که روند تنگنای ژئوپلیتیک ایران در قفقاز را پس از ۱۰۳ سال تکمیل میکند! در خارج از ایران نیز صاحبنظران تصمیم پوتین درباره دالان «زنگزور» را نوعی تلاش برای رهائی از دردسرهای ناشی از جنگ اوکراین دانستهاند.
طرح موضوع دالان زنگزور بعد از جنگ سوم قرهباغ در شهریور سال گذشته، حساسیت ایران را برانگیخت بطوری که عالیترین مقامات جمهوری اسلامی ایران با صراحت اعلام کردند زیر بار ایجاد چنین دالانی نخواهند رفت و هرگز به تغییرات در مرزهای شمال غرب رضایت نخواهند داد.
دالان زنگزور میتواند با حذف دسترسی مرزی ایران به ارمنستان، به منافع ژئوپلیتیک و منطقهای ایران از پنج جهت ضربه وارد کند.
اول اینکه ایران نقش خود در مرتبط ساختن خاک آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از دست میدهد.
دوم اینکه نقش مَفصلی ایران، بین ترکیه و آسیای مرکزی از بین خواهد رفت.
سوم اینکه دالان زنگزور، نقش ایران در حمل و نقل بین شرق و غرب جهان را کاهش خواهد داد، زیرا این دالان، اهمیت استراتژیک مسیر «یک کمربند یک راه» را افزایش میدهد که بطور طبیعی مستلزم کاهش نقش ایران است.
چهارم اینکه با احداث دالان «زنگزور»، ایران مسیر جایگزین خود به سمت اروپا را از دست خواهد داد و به جمهوری آذربایجان و ترکیه وابسته خواهد شد؛ و پنجم اینکه با ایجاد دالان زنگزور، تعداد همسایگانی که با ایران مرز مشترک دارند از ۱۵ به ۱۴ میرسد و این تغییر مهم در مرز، زیانهای زیادی را به منافع ملی ایران وارد خواهد کرد.
با توجه به اینکه دولتمردان روس از دوران تزاری تا اتحاد جماهیر شوروی و تا روسیه کنونی همواره نشان دادهاند برای دست یافتن به اهداف خود توجهی به منافع همسایگان از جمله ایران ندارند، مسئولان جمهوری اسلامی ایران نباید از کنار آنچه سخنگوی دولت روسیه درباره دالان زنگزور گفته است بیتفاوت عبور کنند. آنها باید به این واقعیت تلخ توجه داشته باشند که به پیمانهای روسیه نمیتوان اعتماد کرد. روسها در همین چند سال اخیر، علیرغم لاف دوستی و پیمان مودت که با ایران میزنند، با نیرنگشان درخصوص برجام، متهم ساختن ایران در جنگ اوکراین و انکار مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ایرانی خلیج فارس نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند.
بنابراین، دولت چهاردهم باید با قاطعیت در برابر طمع روسیه برای ایجاد دالان زنگزور بایستد و اجازه کوچکترین تغییری در مرزهای شمال غرب را ندهد. تخلفات روسها در سالهای اخیر و بدعهدیهای آنها در روابطشان با جمهوری اسلامی ایران نشان داد ما باید به سیاست «نه شرقی – نه غربی» برگردیم و از زیادهروی در اعتماد به روسیه پرهیز کنیم تا خنجر روسها کند شود.