خلیج فارس: تصویر جدید از بهاره افشاری و مجید واشقانی در پشت صحنه پدرخوانده منتشر شد. این تصویر در حالی منتشر شده است که روز گذشته شایعهای دردسرساز در خصوص ابتلای افشاری به سرطان در رسانهها منتشر شد. منشا این شایعه هم ویدیویی بود که از این بازیگر در فضای مجازی بازنشر میشد. افشاری البته خوشبختانه در ساعات ابتدایی شب گذشته، با انتشار یک ویدیو، با بیان اینکه مطالب مرتبط با بیماری اشتباه برداشت شده، تمام شایعات را شخصاً تکذیب کرد.
رسانه
خلیج فارس: این روزها انتشار خبر طبخ و عرضه آبزیان حرامگوشت در برخی از رستورانهای لاکچری تهران بحثها و مناقشات زیادی به راه انداخته و تعدادی از فعالان رسانهای و در رأس آنها سایت خبری تبیان تلاش میکنند توجه نهادهای نظارتی را به این موضوع جلب کنند و عدمنظارت بر عرضه غیرمجاز این غذاها را هشدار دهند. این فعالیتهای رسانهای پاسخگویی سازمان دامپزشکی را بهعنوان مرجع نظارت بر این موضوع بهدنبال داشت، اما در پاسخ رسمی این سازمان، سرو غذاهای آبزی حرامگوشت در رستورانهای کشور تکذیب شده است.حالا مخاطب مانده با ویدئوهای تبلیغاتی و منوهای عریض و طویل در بعضی از رستورانهای شمال شهر که از لابستر و ماهی مرکب گرفته تا لاکپشت و یال اسبی را با طول و تفصیل تبلیغ میکنند باورکند یا تکذیبیه سازمان دامپزشکی را که تبلیغات فضای مجازی را بهعنوان مستندات و گواه صحت این ادعا نمیپذیرد. برای اطلاع از صحـت و سقـم وجود آبزیان حرامگوشت در برخی رستورانهای بالای شهر تهران به میدان رفتیم.
فقط مشتریان ویژه
اغلب رستورانهایی که در آشپزخانه آنها از لابستر مرینیت شده و اختاپوس سرخ شده تا شاهمیگوی گریل شده و کانلونی سوخاری طبخ میشود، تقریبا مشتریان ثابتی دارند و حتی اگر لابهلای آنها بخواهید به این رستورانهای لاکچری سرک بکشید تا سرو فیلههای لابستر چند میلیونی خوابانده در سس لیمو و مزهدار شده با انواع و اقسام ادویه را به چشم ببینید، حتما دست خالی برمیگردید؛ زیرا میزهای پذیرایی از این مشتریان ویژه، در محلهایی دنج و دور از همهمه سایر مشتریان درنظر گرفته میشود. برای سفارش تلفنی هم داشتن کد اشتراک مانند رمز عبور عمل میکند که به صاحبان رستورانها کمک میکند تشخیص دهند جزو مشتریان لاکچریخوری هستید که لب و دندان حرامخوری دارید یا باید در پذیرفتن سفارش و حتی پاسخ دادن به سؤال و جوابهای شما احتیاط به خرج دهند، اما در بازار آبزیفروشان ماجرا کمی تفاوت دارد و در میان فروشندگان این بازار حتما کسانی را پیدا میکنید که به پرسشهای شما پاسخ دهند.
کسب پردرآمد
محمود، یکی از فروشندگانی است که در بازار سرچشمه در میان همکارانش به محمود صیاد شهرت دارد. او که در جوانی یکی از صیادان قابل هرمزگان بوده درباره فروش آبزیان حرام گوشتی مانند خرچنگ، لاکپشت، ماهی مرکب، گربهماهی، یال اسبی، مارماهی، عروس دریایی و خیار دریایی میگوید: «مشتریان این صیدها خاص هستند و هر کسی سراغ این صیدها را از ما نمیگیرد.» محمود از شرکتهایی نام میبرد که بهعنوان واسطه عمل میکنند و با خرید عمده این آبزیان و عرضه آنها در رستورانهای لاکچری سود قابلتوجهی بهدست میآورند. او میگوید: «هر روز صبح چند نفر که شرکتهای پخش موادغذایی دارند به اینجا میآیند و از فروشندگان و صیادانی که برای آنها بار میآورند، لابستر، صدف، کوسه، هشتپا و ماهیهای سفارشی خود را تحویل میگیرند.» او خرید و فروش آبزیان ممنوعه و حرامگوشت را جزو پرمنفعتترین معاملات بازار آبزیان عنوان میکند و میگوید: «کسانی که چنین مشتریانی دارند درآمدشان چند برابر سایر کاسبان بازار است.» رفتوآمد مسئولان نهادهای نظارتی به بازار سبب شده این بده بستانها و معاملات آبزیان حرامگوشت چندان آسان نباشد. صیاد کارکشته هرمزگانی تعریف میکند: «چند وقت پیش در مغازه یکی از فروشندگان مقدار زیادی کوسهماهی بدون باله و سر و دم پیدا کردند که آنها را با کمک یکی از مراکز بستهبندی آبزیان بهعنوان شیرماهی حلال گوشت، در بازار به فروش میرساندند.»
سودهای نجومی
دریاهای جنوب کشور محل پرورش و عرضه آبزیان حرامگوشت هستند و فروش هشتپای درشت به قیمت 500هزار تومان، لابستر به قیمت 700 تا 800هزار تومان، بستههای 15تایی کالاماری به قیمت 450هزار تومان و… باعث میشود بسیاری از صیادان و تولیدکنندگان این محصولات بدون توجه به حرام و غیرقانونی بودن مصرف این آبزیان، آنها را بهصورت کلی و جزئی به صاحبان رستورانهای تهران و سایر شهرهای کشور برسانند. آبهای آزاد دریا و اقیانوس تنها محل پرورش آبزیان حرام گوشت نیستند و افراد زیادی در مزرعه به پرورش و عرضه این جانداران گرانقیمت میپردازند. لابستر مهمترین محصول این مزارع است و تعدادی از رستورانها مواد اولیه سفارشهای خود را از این مراکز تأمین میکنند.
بخش قابلتوجهی از آبزیان حرامگوشت تولید شده در کشور صادر میشود و بهگفته علیاکبر خدایی، دبیرکل اتحادیه تولید و تجارت آبزیان ایران، ارزش ریالی صادرات آبزیان حرامگوشت کشور امسال 115میلیون دلار بوده و به قول محمود صیاد اگر این آبزیان با قیمتی مناسب از تولیدکنندهها و صیادان آبزیان تهیه شود، آنها نیز در رستورانها مشتریان خاص خود را جستوجو نمیکنند. این امر در کنار افزایش نظارت بر مراحل عرضه خام و فرآوری شده این محصولات، شاید بازار پردرآمد رستورانهای حرامپز را کمی از سکه بیندازد.
فتوای مراجع تقلید در مورد تغذیه از آبزیان
در زمینه حرام بودن گوشت خرچنگ (لابستر) بین مراجع تقلید اختلافی نیست و تمام مراجع تقلید خوردن آن را حرام میدانند. آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، درخصوص خوردن گوشت خرچنگ و قورباغه و نهنگ فتوا دادهاند: «حلال نیست. از حیوانات دریایی فقط ماهی فلسدار و میگو حلالند.» همچنین آیتالله مکارمشیرازی خرچنگ و لاکپشت را حرام گوشت اعلام کرده است. آیتالله صافیگلپایگانی خرید و فروش و خوردن خرچنگ را جایز ندانسته و فتوا دادهاند: «فروختن آن نیز برای خوردن جایز نیست، ولی چنانچه خرچنگ منفعت محلله داشته باشد از قبیل خوراک طیور و… فروختن آن برای این جهت اشکال ندارد.»
منبع: همشهری
خلیج فارس: روزنامه شرق، گزارشی از مرگ ۳۲ مددجو در حادثه مرکز «گام اول رهایی»؛ آنها که برای ترک اعتیاد رفتند؛ اما در آتش سوختند، را منتشر کرده است.
«گام اول رهایی» نام مرکز خصوصی ترک و بازتوانی اعتیادی در شهرستان لنگرود بود که مطابق با نام ثبتشده روی تابلوی مرکز، اولین گام را برای رهایی افراد درگیر با اعتیاد برداشت و در حادثهای که در آدینه هفته گذشته رخ داد، 32 نفر را زندهزنده سوزاند. اینکه عزیز یک خانواده، فرزند، همسر و… برای ترک مواد مخدر و دریافت خدمات درمانی پس از ترک به مرکزی پناه میبرند و خانواده چشمانتظار پاکی و برگشتن عزیزشان به خانه و زندگی هستند؛ اما وقوع حادثهای که نشان از سهلانگاری دارد، او را به کام مرگ میکشاند، نهتنها دلخراش است؛ بلکه میتواند امید بسیاری از نیازمندان به دریافت خدمات برای ترک مصرف مواد مخدر را از بین برده و نگرانی از شرایط نگهداری و وضعیت رعایت استاندارد در این مراکز را افزایش دهد؛ مثل زمانی که اخبار تلخی از انجام اقدامات تنبیهی و خشونتآمیز در برابر افراد دارای اعتیاد در مراکز مختلف منتشر و گزارش میشد.
باز هم نوشدارو پس از مرگ سهراب؛ چراکه بعد از رسانهایشدن این حادثه، رئیس شورای تأمین گیلان به خانوادههای قربانیان این حادثه تسلیت گفته و از دستگیری یا تحت نظر بودن مدیران کمپ و مسئولانی که در این زمینه وظایفی بر عهده داشتند، خبر داده است. همچنین رئیس سازمان بهزیستی کشور خواستار رسیدگی فوری به آسیبدیدگان حادثه آتشسوزی در مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد شده است؛ درحالیکه مددجویان سازمان بهزیستی نیز از خدمات فعلی این سازمان ناراضی هستند.
به گفته یکی از افراد محلی به خبرنگار «شرق»، زمان وقوع آتشسوزی با زمان گزارش حادثه به مأموران آتشنشانی فاصله داشته و با توجه به اینکه درهای ورود و خروج کمپها قفل میشوند، تعداد زیادی از بیماران پشت در مانده و در این حادثه قربانی شعلههای آتش میشوند. این ساختمان در گذشته مدرسه و متعلق به سازمان آموزش و پرورش بوده که در چند سال گذشته با عنوان مرکز درمان سوءمصرف مواد مخدر فعالیت داشته است.
در مرکز «گام اول رهایی» لنگرود 40 فرد دارای اعتیاد که در حال سپریکردن دوره ترک و درمان بودند، پذیرش شده و طبق اعلام مسئولان این تعداد مددجو بیش از ظرفیت قانونی و استاندارد بوده؛ بهطوریکه غافلگیری شبانه، محبوسشدن و ازدحام جمعیت از دلایل افزایش فوتیها در این مرکز ترک اعتیاد اعلام شده است.
البته طبق اعلام اولیه معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار گیلان در تشریح دلیل آتشسوزی کمپ، آتشگرفتن بخاری، سرایت آتش به پرده و نهایتا آتشسوزی کل ساختمان در عین غافلگیری مددجویان و مسئولان کمپ علت اصلی بوده؛ اما تمام ابعاد این حادثه جای بررسی همهجانبه دارد.
ضرورت بررسی وضعیت کپسولهای آتشنشانی
درعینحال «عباس دیلمیزاده»، مدیرعامل جمعیت تولد دوباره، پس از وقوع حادثه آتشسوزی در کمپ ترک اعتیاد لنگرود به خبرنگار «شرق» میگوید: «آنطور که در تصاویر مشخص است، سقفهای این مرکز از جنس چوب بوده که به خاطر آب و هوای شهر میتواند قابل قبول باشد؛ اما مسئله دیگر به رعایت استانداردها براساس آییننامه و ضوابط موجود در این مرکز برمیگردد که پروتکلها تا چه میزان در زمینه زیربنا، بنا و دیگر الزامات در زمان راهاندازی و صدور مجوز، مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر بررسی وضعیت رعایت استانداردهای آتشنشانی در این مرکز نیز نیازمند توجه است. در بسیاری از مواقع تاریخ استاندارد استفاده و انقضای کپسولهای آتشنشانی از سوی کارشناسان سازمان بهزیستی تذکر داده میشود که وضعیت رعایت این ضوابط در این مرکز نیز نیازمند بررسی دقیق است».
او در پاسخ به این سؤال که طبق برخی تجربههای گذشته، تا چه میزان احتمال عمدیبودن این سانحه وجود دارد، میگوید: «با مرور سوابق گذشته از جمله مرکز «شفق» این آتشسوزی از سوی مددجوها در مراکز اجباری ترک اعتیاد که فرد تمایلی به ترک ندارد، صورت میگیرد تا آنها بتوانند مرکز را ترک کرده و فرار کنند. دراینمیان وقتی مرکز از نگهبان حرفهای هم برخوردار نباشد، درصد وقوع اتفاقات تلخ بسیار زیاد است».
تعرفه ناچیز سازمان بهزیستی برای نگهداری در مراکز ترک
«دیلمیزاده» با اشاره به معضلات بیشمار مراکز ترک اعتیاد از جمله تعرفه نگهداری از افراد دارای اعتیاد تصریح میکند «تعرفه سازمان بهزیستی برای نگهداری از بیماران بسیار ناچیز و برای دوره یکماهه، دو میلیون تومان است؛ درحالیکه این مبلغ کفاف اداره ساختمان، کارکنان، هزینهها، بیمه، امکانات بهداشتی، ویزیتهای هفتگی و در نظر گرفتن یک پزشک بهعنوان مسئول فنی و… را نمیدهد. یارانه اختصاصی به هر مرکز که طی تفاهمنامههای سالانه بسته میشود، براساس درجهبندی مراکز متفاوت و ناچیز است».
او ضمن تأکید بر اینکه باید تمام زوایای پنهان در این مرکز بررسی شود، ادامه میدهد: «باید بررسی شود که میزان سرمای هوا در ساعات قبل و زمان وقوع حادثه آتشسوزی در لنگرود تا چه میزان بوده که با روشنکردن بخاری، آتشسوزی رخ داده است. مسئله بعدی این است که وقتی آتشسوزی در فضایی نهچندان بزرگ که نفرات زیادی آنجا حضور دارند، رخ میدهد، همه افراد تلاش میکنند آتش را خاموش کنند؛ پس تعداد بالای قربانیان و ساعت وقوع حادثه نشان میدهد که تمام بیماران خواب بودهاند و آتشسوزی در زمان خواب رخ داده است».
ضرورت بررسی ابعاد همهجانبه در کمپ لنگرود
او وقوع حادثه آتشسوزی در کمپ لنگرود را هشداری برای مراکز دیگر اعلام کرده و تشکیل و بررسی شورای تأمین استان را در مشخصشدن ابعاد کامل حادثه مؤثر میداند؛ «جای خالی وجود یک نگهبان باتجربه و حرفهای در این مرکز احساس میشود و جای بررسی دارد که چرا نگهبان شیفت شب که باید تا صبح بیدار و از مرکز مراقبت میکرده، بهموقع این حادثه را گزارش نداده؛ پس ممکن است که در این مرکز نگهبان فعال نبوده است. وضعیت رعایت استانداردهای آتشنشانی مسئله مهم دیگری است که تاریخ انقضا کپسولهای آتشنشانی و شرایط آنها باید بررسی شود».
به گفته دیلمیزاده، فعال اجتماعی، این مراکز عموما خصوصی بوده و تحت نظارت سازمان بهزیستی فعالیت میکنند. حالا اینکه اعلام میشود ساختمان متعلق به آموزش و پرورش بوده، به این معنی است که آموزش و پرورش این مرکز را به یک مؤسسه غیردولتی و تحت نظارت سازمان بهزیستی اجاره داده است که به هر حال این موضوع هم از حساسیت و ناگواری این سانحه کم نمیکند.
آفت گسترش بیرویه مراکز ترک اعتیاد
«گسترش بیرویه کمپهای ترک اعتیاد در کشور از اواخر سال 80 و ابتدای دهه 90، در وقوع حوادث بیشماری مثل آتشسوزی در کمپ لنگرود تأثیر زیادی دارد. اگر به نمودار آماری مربوط به راهاندازی این مراکز از سال 85- 86 که اولین مجوز برای راهاندازی کمپها صادر شده، توجه کرده و آن را با آمار یا نمودار امروز مقایسه کنیم، مشخص میشود که آفت گسترش بیرویه در یک مقطع زمانی بسیار هشداردهنده بوده و میتواند رعایت استاندارد در مراکز را زیر سؤال ببرد. در عین حال مدل ارزانقیمتی از ترک مواد مخدر با عنوان کمپهای ارزانقیمت نیز در کشور وجود دارد، مشکلات اقتصادی موجود هم به گونهای بوده که عدهای از خدمات ارزانقیمت برای ترک استفاده کنند.
ستاد مبارزه با مواد مخدر و سازمان بهزیستی هم بودجه کافی برای راهاندازی مراکز گرانقیمت ندارد؛ بههمیندلیل این معضل و اتفاقات تلخ اینچنینی را باید از دیدگاه اقتصادی و بهعنوان یک مسئله اقتصادی نیز بررسی کنیم». مدیر جمعیت تولدی دوباره، این نکات را مطرح میکند: «خانوادهای که در شرایط سخت اقتصادی تنها میتواند یک تا دو میلیون تومان برای ترک اعتیاد فرزند خود پرداخت کند، باید سراغ چه مراکزی برود؟ چه مراکزی از نظر امکانات و ساختار محیطی از امنیت کافی برخوردار است؟ رعایت استاندارد در مرکزی که 40 نفر قرار است نگهداری و بستری شود، به رقم درخورتوجهی نیاز دارد که تعرفههای فعلی مراکز را به استانداردها نمیرساند».
به گفته این فعال اجتماعی در حوزه اعتیاد، در طول دورانی که آمار راهاندازی کمپهای ترک اعتیاد رو به افزایش بود، فشار زیادی از سوی افراد صاحب نفوذ در مناطق جغرافیایی کشور به کارکنان، مدیران و کارشناسان سازمان بهزیستی برای گرفتن مجوز وارد آمد که نتیجه آن را مشاهده کردهایم.
ضرورت توجه به پروتکل «راهاندازی محیطی امن و عاری از مواد مخدر»
«دیلمیزاده» وقوع حوادث تلخ مثل آتشسوزی کمپ «گام اول رهایی» در لنگرود را زنگ خطری برای دیگر مراکز بهویژه مسئولان و سیاستگذاران میداند؛ «باید توجه کنیم که افراد درگیر با اعتیاد با برخورداری از امکانات و توان مالی متفاوت به امکانات و برنامههای درمانی متفاوتی نیاز دارند؛ همچنین اولین پروتکل درمانهای اقامتی در ایران از طرف جمعیت تولدی دوباره همراه با دوستانی طراحی و آماده شده است که محور اصلی آن روی این جمله «راهاندازی محیطی امن و عاری از مواد مخدر» استوار است. حالا با توجه به این پروتکل راهگشا از هفت سال گذشته تأکید داشتیم که کار غربالگری و نظارت بر مراکز ترک اعتیاد انجام شود و این کار به معنی تعطیلی مراکز نیست. رعایت استاندارد و کیفیت مورد نیاز در این مراکز برای راهاندازی یک مرکز امن مورد توجه قرار داشت تا براساساین به مراکز مهلت و فرصت کافی برای به دست آوردن استانداردهای لازم و افزایش کیفیت داده شده و به مراکزی هم در این حوزه که با استاندارد اصلی فاصله داشته و نمیتوانند در این زمینه به مرحله بهینه برسند، هشدار و اخطار داده شود. بیتردید رعایت این نکات میتواند به حفظ جان انسانها کمک کند».
فشار اقتصادی و نیاز به خدمات ارزانقیمت برای ترک اعتیاد
به گفته این فعال اجتماعی، تولدی دوباره از سال 1387، از صد مرکز ترک اعتیاد به شش مرکز علاوه بر مراکز کاهش آسیب رسیده است و این اقدام در راستای غربالگری و استانداردسازی مراکز انجام شده است «براساس محاسبههای انجامشده، حدود 94 مرکز از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و شاید اگر غربالگری نشده بود، اتفاق تلخ مشابهی هم رخ داده بود. بههمیندلیل امکان عضویت به مراکزی که از استانداردهای کافی برخوردار نبودند، داده نشد.
«دیلمیزاده» تأکید میکند که خانوادهها در ایران به درمانهای ارزانقیمت اما استاندارد و با کیفیت برای ترک اعتیاد نیاز دارند و امیدوار هستیم تا سازمان بهزیستی کشور راههای بهینهتری را برای ترک اعتیاد و پیشگیری از وقوع حوادث دلخراش در کمپهای ترک اعتیاد اعمال کند.
دادههای ستاد مبارزه با مواد مخدر که در سالنامه مرکز آمار ایران منتشر شده، نشان میدهد که بیش از یکمیلیونو ۶۰۰ هزار نفر، به اختیار یا اجبار به مراکز نگهداری و درمان اعتیاد مراجعه کردهاند. از این میان یکمیلیونو ۴۹۱ هزار نفر به همت خود یا افراد خانواده به این مراکز مراجعه و حدود ۱۰۹ هزار نفر نیز، طبق ماده 16 قانون مبارزه با مواد مخدر، با حکم مقام قضائی به مراکز ترک اعتیاد فرستاده شدند؛ حالا با توجه به رشد قارچگونه مراکز و انتقاد از اعمال سیاستهای اجباری در ترک اعتیاد، مشخص نیست که نظارت و سرکشی بر این مراکز با چه سازوکاری دنبال میشود.
«مهدی خدمتبین دانا»، مدیرکل سازمان بهزیستی گیلان، روز گذشته در آخرین تماس و پیگیری خبرنگار «شرق» اعلام میکند که در حال ارائه توضیحات به شورای تأمین استان بوده و بعد از به دست آوردن جزئیات کامل، در این زمینه گفتوگو میکند. تا زمان تنظیم و انتشار گزارش، امکان مصاحبه با این مسئول در سازمان بهزیستی فراهم نشد.
خلیج فارس: در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ برخی رسانه ها از نقش نسل به اصلاح «z» در این اعتراضات اسم بردند که برخی از رسانه های داخلی آن را منکر شدند یا حداقل آن گزاره را قبول نداشتند. روزنامه فرهیختگان از این اسم که برای نوجوانان دهه هشتادی ایرانی بود، استفاده کرده تا عملکرد نسل جوان فلسطین علیه اسرائیل را نشان دهند.
خلیج فارس: روزنامه همشهری در گزارش تازه خود ادعا کرده است دو خبرنگار زن دستگیر شده «نیلوفر حامدی و الهه محمدی» دو خبرنگار زنی بودند که قصد براندازی داشتند. گفتنی است که دیروز رای احکام این دو خبرنگار صادر شده و آنها به ترتیب به ۶ و ۷سال حبس محکوم شده اند.
این روزنامه نوشته: با توجه به رأی بدوی صادرشده، الهه محمدی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا، به تحمل ۶سال حبس، بهاتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضدامنیت کشور به ۵سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به تحمل یک سال حبس محکوم شد. نیلوفر حامدی نیز به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا به تحمل ۷سال حبس، بهاتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضدامنیت کشور به ۵سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، به تحمل یک سال حبس محکوم شده است.دادگاه همچنین برای هر دو متهم «مجازات تکمیلی» هم درنظر گرفته و آنان با توجه به اقدامهای ضدامنیتیشان، به استناد بندهای «پ»، «ح» و «ذ» ماده۲۳ قانون مجازاتاسلامی، بهمدت 2سال از عضویت در احزاب، گروهها، دستههای سیاسی و فعالیت در فضایمجازی، رسانهها و مطبوعات محروم شدهاند. درصورت تأیید حکم ازسوی دادگاه تجدیدنظر، متهمان مجازات اشد (۶سال حبس برای الهه محمدی و ۷سال حبس برای نیلوفر حامدی) را تحمل خواهند کرد.
صدور احکام بدوی برای این دو متهم درحالی است که برخی تلاش میکردند با انکار اتهامهای ضدامنیتی آنان، «انجام رسالتهای خبرنگاری» را بهعنوان جرم متهمان اعلام کنند، اما مقامهای قضایی کشور بارها اعلام کردند فعالیتهای خبرنگاری دلیل دستگیری این دو نیست و اتهامهای امنیتی متوجه آنان است. اکنون اما با صدور رای بدوی برای این دو متهم، جزئیات بیشتری از پرونده آنان منتشر شده که نشاندهنده ارتباط آنان با دولت آمریکاست.
این در شرایطی است که رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در اظهاراتی، با ادعای حمایت از حرفه روزنامهنگاری و بیان اینکه روزنامهنگاری جرم نیست، از 2خبرنگار ایرانی بازداشت شده حمایت کرده بود.
چگونگی ارتباط با آمریکا
جزئیات منتشر شده از پرونده نشان میدهد فعالیتهای گسترده نیلوفر حامدی و الهه محمدی در پروژه«دیدهبان آزار» و ارتباط این پروژه با «سازمان اتحاد برای ایران» از مصادیق ارتباط این افراد با وزارت امورخارجه آمریکاست. «سازمان اتحاد برای ایران» یکی از سازمانهای غیرانتفاعی مرتبط با دولت آمریکا بهحساب میآید که بهصورت مستقیم یا از طریق سازمانهای واسطه، در حوزه توانمندسازی، آموزش، شبکهسازی و تقویت افراد تأثیرگذار در کشورهای هدف دولت آمریکا پروژههای متعددی را دنبال میکند؛ پروژهای که ازسوی این سازمان برای ایران طراحی شده بود پروژهای موسوم به «دیدهبان آزار» با مدیریت «غنچه قوامی» بوده است.
نقشآفرینی ضدامنیتی متهمان
در تحقیقات مشخص شد عامل اصلی این پروژه در داخل کشور الهه محمدی بوده که بهصورت آگاهانه ضمن مدیریت اکانتهای مربوط به شبکههای اجتماعی، نسبت به تولید محتوا، اقدامهای میدانی و هماهنگی میان شبکه مرتبطان پروژه در داخل، اقدامهای قابلملاحظهای انجام دادهاست.
این در حالی است که نیلوفر حامدی نیز به نقش خود در این پروژه اعتراف و تصریح کرده که با توجه به حضور در دورههای آموزشی ویژه، در زمینه گروهسازی، شبکهسازی، ایجاد همگرایی میان عناصر داخل و خارج کشور و هشتگسازی در پروندههای امنیتی نقشآفرینی کردهاست.
تیتر همشهری درباره این دو خبرنگار هم جالب توجه است.
خلیج فارس:یکی از وکلای نیلوفر حامدی در واکنش به انتشار حکم موکلش گفت: «هنوز هیچ رایی به وکلای پرونده ابلاغ نشدهاست.»
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از شرق؛پرتو برهانپور، وکیل نیلوفر حامدی در مورد ابلاغ حکم موکلش به «شبکه شرق» گفت: «ما هم از طریق رسانهها اخباری درباره صدور رأی موکلان خود شنیدهایم. این در حالی است که مستند به مواد ۴۷ و ۳۰۰ و ۳۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۱۷۷ و ۳۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری، اگر در پروندهای وکیل اعلام وکالت کرده باشد، قانونا باید رأی به وکیل ابلاغ شود.»
او همچنین گفت این شیوه ابلاغ رأی از طریق انتشار عمومی آن، در هیچ کجای قوانین وجود ندارد و نقض صریح موازین قانونی است.
برهانپور توضیح داد: «همین نحوه اطلاعرسانی درباره حکم صادره، به خوبی نشان دهنده میزان رعایت قانون در روند رسیدگی به پرونده است. در صورتی که رأی صادره همین رأیی باشد که در خبرگزاری میزان منتشر شده، طبق مواد 242 و 244 قانون آیین دادرسی کیفری، قاضی باید همین امروز قرار بازداشت موقت را به قرار تأمین دیگری تبدیل کند و اجازه مراجعه به شعبه و طی ترتیبات قانونی را به خانواده ایشان بدهد تا خانمها محمدی و حامدی بلافاصله آزاد شوند.»
روزنامه کیهان درخواستی از رامبد جوان و شهاب حسینی تقاضا کرد وساطت کنند و از دختر داریوش مهرجویی بخواهند قاتلان پدر و مادرش را ببخشد!
این روزنامه در ادامه درخواست کنایه آمیز خود به نقل از تقی دژاکام، فعال رسانه اصولگرا نوشت:
* آقای رامبد جوان، آقای شهاب حسینی! مثل آن کاری که در قبال شهید والامقام روح الله عجمیان کردید تشریف ببرید منزل آقای مهرجویی، وساطت کنید و از دختر خانمش خواهش کنید قاتل را ببخشد!
خلیج فارس:«آنگاس» اسکاتلند، روز گذشته (پنجشنبه) صدها خانه در منطقه تخلیه شد و مقامات محلی از قطعی سراسری برق در این شهرستان خبر دادهاند.
ایسنا نوشت: بارندگی های شدید در پی طوفان «بابِت» در این شهرستان منجر به جاری شدن سیلاب کمسابقه شده و علاوه بر قطعی برق، رودخانهها طغیان کرده و بسیاری از جادهها مسدود شدهاند.
تاکنون ساکنان حدود ۴۰۰ خانه در آنگاس تخلیه شدهاند و خطر سیل همچنان باقیست.
خبرگزاری شینهوا به نقل از رسانه های محلی گزارش کرده است که هزاران ملک و خانه در اسکاتلند بدون برق ماندهاند.
شرکتهای برقرسانی اسکاتلند و ناحیه جنوب (بریتانیا) اعلام کردند که برق بیش از ۱۸ هزار خانه وصل شده و در تلاش برای اتصال مجدد برقِ بقیه خانهها هستند.
پلیس اسکاتلند نیز عصر پنجشنبه اعلام کرد که جسد یک زن را از رودخانهای در آنگاس پیدا کرده است.
اوایل هفته، سرویس ملی هواشناسی اسکاتلند برای بخشهایی از شرق این کشور از پنجشنبه تا ظهر روز جمعه «هشدار قرمز» صادر کرد. هشدار قرمز بالاترین سطح هشدار آب و هوا در بریتانیا است.
اداره هواشناسی همچنین هشدار داد که در روزهای آتی در بخشهای شرقی اسکاتلند و در امتداد سواحل شرقی انگلیس وزش باد شدید پیشبینی میشود.
خلیج فارس: تیم ملی درحالی عنوان قهرمانی رقابتهای اردن را به دست آورد که برخورد کارلوس کیروش سرمربی رقیب تیم ملی در این رقابتها از همان شب نخست سوژه ملیپوشان و رسانهها شده و با توجه به سابقه چندینساله سرمربی پرتغالی در ایران، درخصوص این دیدار و تقابلها نیز هیجان و حساسیتهایی به وجود میآید.
به گزارش خلیج فارس؛ با این حال شکست چهارگله قطر از ایران و فاصله آشکار فنی و تاکتیکی دو تیم باعث میشود بسیاری از کارشناسان فوتبالی در سطح قاره از میزبان جام ملتها بهعنوان یک قدرت در این رقابتها ابراز نومیدی کرده و این کشور را از جمع مدعیان خارج کنند. این در حالی است که یکی از مربیان تیم ملی نیز در این خصوص عقیده جالبی دارد. وی درخصوص این دیدار و اینکه آیا کیروش و قطر با همین شیوه میخواهند به جام ملتها برسند گفت: «با چیزهایی که در جریان این رقابتها از تیم ملی قطر دیدم، به نظر من که اصلا کیروش به جام ملتها نخواهید رسید. با مباحثی که در اردوی تیم ملی قطر وجود داشت و زمانی که با یکی دو بازیکن قطر صحبت کردم احساس کردم که بیشتر بازیکنان از دست او ناراضی هستند این درحالی است که در چنین کشورهایی تعداد بازیکنان مطرح کم است و این دسته از بازیکنان بهراحتی میتوانند سرمربی را تغییر بدهند. به نظر میرسد که هماهنگی برای انجام این کار هم به وجود آمده باشد.» این مربی تیم ملی در پاسخ به این سوال که آیا در جریان بازیهای تیم ملی قطر شاهد نافرمانی بازیکنان در جریان بازی بوده است، گفت: «نافرمانی نه بلکه نارضایتی دیدم!»
منبع: همشهری آنلاین
خلیج فارس: روزنامه اعتماد به نقل از یک منبع آگاه ابعاد جدیدی از قتل هولناک داریوش مهرجویی و همسرش را بررسی کرده.
یک منبع آگاه ضمن اشاره به دستگیری چند متهم پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش، از دستگیری باغبان این خانواده خبر داد.
این رسانه همچنین بخشی از گفتوگویی منتشر نشده از وحیده محمدیفر(همسر مهرجویی) را منتشر کرده که مرحوم محمدیفر در آن، اشاره مهمی هم به ماجرای باغبان داشته است.
محمدیفر گفته: قبلا خودمان «باغبانی» داشتیم که از ما سرقت کرد. بعداً متوجه شدیم که هم باغبان ما بوده و هم باغبان همسایه کناری ما. او را تحویل پلیس دادیم، اما همسایه کناری ما باغبان را بخشید و او آزاد شد. با توجه به اینکه برادر او دزد و همدستش هم بود به ما اطلاع دادند که باید او را پیدا کنیم و تحویل پلیس بدهیم. برادر باغبان ما در این شهرک کار میکند چرا باید خیلی راحت برای خودش آزاد باشد.
ما اینجا از دست این افراد خیلی مصیبت کشیدیم، اما در مورد سنتور و یکسری وسایلی که فقط یک هنرمند ارزش آن را میتواند درک کند، باید گفت که به سرقت رفته و سرقت هم کار خودی بوده است. البته وکیلمان آقای سروری پیگیر آن است، اما قرار شده ما به طرف نگوییم تا از او بازجویی کنند.