محیط زیست
خلیج فارس:یک نخستی شناس درباره خاطره تحقیقاتش در دوران جوانی میگوید: “من و سه همراه دیگر در سال ۲۰۱۸ میلادی به جزیره کوچکی در مجمع الجزایر کوئیمباس در موزامبیک سفر کردیم. هدف ما تحقیق در مورد جمعیت میمونهای آبی یا Cercopithecus mitis بود که در آنجا زندگی میکردند: ما دانشجویان نخستی شناس و در حال نگارش پایان نامههای کارشناسی ارشد خود بودیم. من به یاد میآورم پس از آن که سه ماه یک قطره باران نیز نبارید با اولین بارش احساس کردیم جنگلها سرسبزتر شدند، درختان میوه دادند و میمونها بالاخره از گرمای شدید خلاص شدند. بچه میمونها بازی کردن را آغاز کردند و زایمان میمونهای ماده نیز آغاز شد. تقریبا هر روز صبح یک نوزاد تازه متولد شده را کشف میکردیم. یک روز در حال تعقیب یکی از میمونهای مادر بودیم که متوجه رفتاری شدیم که توجه مان را به خود جلب کرد: یک میمون جوان (که قادر به تشخیص جنسیت اش نبودیم) مادری را با اصرار دنبال میکرد. او میخواست نوزاد آن مادر را بو و لمس کند و اندام تناسلی او را بررسی نماید و حتی سعی کرد آن نوزاد را بدزدد! زمانی که مادر اجازه نداد میمون جوان به نوزادش دست بزند میمون با ناراحتی فریاد میزد. میمون جوان سرانجام پس از تسلیم شدن در مقابل مادر نوزاد با یک دست سنگی را از روی زمین برداشت و برای دقایقی آن را به شکم خود نزدیک کرد همان طور که میمون مادر نوزاد خود را حمل میکند”.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرارو، هشت سال پیش مقالهای از “سونیا کالنبرگ” و “ریچارد ورانهام” نخستی شناس منتشر شد که رفتار مشابهی را در شامپانزهها توصیف میکرد. در آن مقاله اشاره شده بود که شامپانزههای جوان در پارک ملی جنگلی کیباله اوگانادا اغلب سنگها یا کندههای درخت را مانند نوزادان تازه متولد شده نگه میدارند و گاهی این اشیاء را به لانهای که در آن میخوابند میبرند. آنان حتی ممکن است یک لانه برای آن شئئ درست کنند.
کالنبرگ و ورانهام در مقاله خود اشاره کردند که شامپانزههای ماده جوان به طور قابل توجهی بیش از شامپانزههای نر این رفتار را انجام میدهند: به میزان سه تا چهار برابر بیش تر. علاوه بر این آنان در مشاهدات خود دریافتند که شامپانزههای نر کمتر در برخورد با سنگ در رفتارشان از خود ظرافت نشان میدادند و اغلب به همان شکلی که هنگام بازی به یکدیگر لگد میزدند به سنگ نیز لگد زده بودند.
توضیح احتمالی برای این تفاوت بین جنسیتها آن بود که شامپانزههای ماده عموما تمایل بیش تری برای استفاده از اشیاء داشتند.
با این وجود، واقعیت آن است که علت این نبود. شاپانزههای نر جوان عاشق بازی کردن با چوب و سنگ بودند و از آن به عنوان سلاح استفاده میکردند. در عوض، نویسندگان مقاله این موضوع را مطرح کردند که وجود این تفاوت میتواند به دلیل علاقه بیشتر شامپانزههای ماده به مراقبت از نوزاد باشد. در واقع، به محض آن که شامپانزههای ماده اولین نوزادان خود را به دنیا آوردند دیگر این گونه رفتار نکردند. هم چنین گزارشهای دیگری از بازی نخستیهای ماده با “عروسک ها” وجود دارد.
برای مثال، “فرانس د وال” نخستی شناس و نویسنده مشهور کتب علمی در کتابی با عنوان “تفاوت: آن چه میمونها میتوانند درباره جنسیت به ما بیاموزند” که در سال ۲۰۲۲ میلادی چاپ شد در فصل نخست آن کتاب به نحوه بازی نرها و مادهها در نخستیها میپردازد و بحث را با بیان این حکایت آغاز میکند:”یک روز صبح با دوربین دو چشمی خود “آمبر” را دیدم که با حالت خمیده و عجیبی به سمت جزیره میرفت و روی یک دست و دو پا میلنگید. او با دست دیگر خود یک برس موی اسب را در بغل و به سمت شکم اش گرفته بود درست به همان شکلی که شامپانزه مادر نوزادی را که خیلی کوچک و ضعیف است نگه میدارد. آمبر یک شامپانزه ماده نوجوان از باغ وحش برگرز بود. احتمالا یکی از نگهبانان برس را جا گذاشته بود و امبر آن را برداشت. او گهگاهی با برس خود را آراسته میکرد و یا برس را روی بخش بالای ران اش قرار میداد و با آن پرسه میزد درست شبیه مادری که بچه هایش را حمل میکند”.
در نوزادان انسان نیز الگویی مشابه با شامپانزهها را مشاهده میکنیم: دختران در همه فرهنگها بسیار بیشتر از پسران با عروسکها بازی میکنند. بدون شک از سنین پایین میآموزیم که برخی از فعالیتها بسته به جنسیت مان از نظر اجتماعی قابل قبولتر هستند: اغلب به پسرانی که با عروسک بازی میکنند انگ و برچسب اجتماعی زده میشود. با این وجود، مشاهدات پستانداران نشان میدهد این موضوع ممکن است مبنایی بیولوژیکی نیز داشته باشد.
برای تایید این موضوع در سال ۲۰۰۸ میلادی آزمایشی در مرکز تحقیقات ملی پستانداران یرکس در دانشگاه اموری بر روی میمون رزوس یا ماکاک رزوس (Macaca mulatta) انجام شد. طی آن به سی و نه نوزاد میمون اشیاء مختلف داده شد تا با آن بازی کنند. برخی از آن اشیاء اسباب بازیهایی بودند که معمولا مرتبط با پسران هستند مانند توپ، تراکتور و سایر اشیاء چرخ دار و برخی دیگر حیوانات عروسکی بودند که معمولا آن را مرتبط با دختران میدانیم. نتیجه جالب توجه بود: درست همانند انسانها میمونهای نر اسباب بازیهای چرخدار را به حیوانات عروسکی ترجیح دادند در حالی که میمونهای ماده هیچ گونه ترجیحی را از خود نشان ندادند.
این نتیجه قابل توجه است به خصوص اگر در نظر بگیریم که ماکاکها این نوع اشیاء را در زیستگاه طبیعی خود در اختیار ندارند. در تعداد زیادی از گونههای پستانداران هر جنس به طور متفاوتی بازی میکند: نرها تمایل دارند پویاتر و تقریبا بیشتر از مادهها بازی کنند. بنابراین، این امکان وجود دارد که اسباب بازیهای چرخدار به ماکاکها اجازه دهند این نوع بازی را بهتر از حیوانات عروسکی انجام و گسترش دهند. اگر دو شامپانزه نر جوان با یک عروسک بازی کنند عروسک به احتمال زیاد نابود خواهد شد چرا که هر یک از آنان یک انتهای آن را میگیرند و در مبارزه برای آن عروسک تلاش میکنند نشان دهند کدام یک از آنان قویتر است. برعکس شامپانزههای ماده عروسکها را نزدیک خود قرار میدهند و ناحیه تناسلی آن را بررسی میکنند و تلاش خواهند کرد از عروسک مراقبت نمایند. این تفاوتها در بازی در انسان نیز مشاهده شده است. پسرها پرانرژیتر هستند در حالی که دختران عمدتا از بازیهای روایی استفاده میکنند. بنابراین، این امکان وجود دارد که پسران و دختران اسباب بازیهای متفاوتی داشته باشند، زیرا اسباببازیهایی را انتخاب میکنند که به آنان امکان میدهد سبک بازی مورد علاقه خود را بهتر توسعه دهند.
در یک مطالعه امریکایی صورت گرفته برای یافتن دلیلی که چرا کودکان اسبذب بازیها را انتخاب میکنند نظرسنجیای انجام شده بود: ۵۵ درصد در مورد آن چه میتوانند با این اسباب بازیها انجام دهند صحبت کردند در حالی که ۱ درصد به جنسیت شان اشاره کرده بودند.
البته این بدان معنا نیست که محیط فرهنگی بر شما تاثیر نمیگذارد. یکی از اسباببازیهای مورد علاقه ماکاکهای نر در آزمایش یک سبد خرید مینیاتوری بود با این وجود، این اسباب بازیای محبوب در بین پسر بچههای انسان احتمالا به دلیل تصویر اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده پیرامون آن نبود.
ما معمولا در مورد مسائل به صورت کلی صحبت میکنیم، اما واقعیت آن است که همواره استثنائاتی نیز وجود دارند.
برای مثال، قرار گرفتن در معرض هورمونهای جنسی در رحم بر ترجیحات اسباب بازی تاثیر میگذارد. دختران مبتلا به هایپرپلازی مادرزادی آدرنال از بیماریهای وراثتی اتوزوم مغلوب که بر اثر جهش در ژنهایی که واسطه تولید آنزیمهای مولد کورتیزول و کلسترول در غدد فوق کلیوی هستند پدید میآید و در جریان آن در فرد مبتلا بیش از حد معمول آندروژن ترشح میشود بیشتر شبیه پسر بچهها بازی میکنند و هم چنین اغلب اسباب بازیهای معمولی مردانه را انتخاب میکنند. این در حالیست که آنان از سنین جوانی به استفاده از اسباب بازیهای ظاهرا زنانه تشویق میشوند. شاید ما بزرگسالان قدرت کم تری نسبت به بازیهایی که پسران و دختران مان انتخاب میکنند داشته باشیم.
خلیج فارس:گیاهان دارویی قرنهاست که در درمان مورد استفاده قرار میگیرند بنابراین، جای تعجبی ندارد که برخی از گیاهان میتوانند به تسکین استرس و آرامش کمک کنند. میتوانید از برخی از گیاهان برای اتاق خواب خود استفاده کنید تا بهتر بخوابید و از برخی برای دفتر کار تا در اتاق نشیمن آرامش بیش تری ایجاد کنید.
گیاهانی که باعث آرامش میشوند
۱-گیاه مار یا سانسوریا (Sansevieria)
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از فرارو، برخلاف اکثر گیاهان که در طول روز اکسیژن آزاد میکنند گیاه مار در شب هنگام سرد شدن دما به دلیل فتوسنتز منحصر به فرد CAM* خود اکسیژن آزاد میکند. این سازگاری به گیاه مار کمک میکند تا در شرایط خشکی که به طور طبیعی رشد کند و عمدتا در سراسر آفریقا زنده بماند. هم چنین، این گیاه یکی از بهترین گیاهان داخلی برای تمیز کردن هوا میباشد. هیچ چیز به اندازه داشتن هوای تازه در اطراف تان باعث خواب بهتر نمیشود. نگهداری از این گیاه آسان است و در نور متوسط تا کم به خوبی صورت میگیرد و به حداقل آبیاری نیاز دارد. گیاه مار نه تنها در فهرست ناسا در مورد ۱۰ گیاه برتر تصفیه کننده هوا جای دارد بلکه یکی از معدود گیاهان آپارتمانی است که در شب دی اکسید کربن را به اکسیژن تبدیل میکند کاری که اکثر گیاهان خانگی صرفا در طول روز انجام میدهند.
گیاه مار هم چنین بسیار متنوع است و میتواند سطوح نور کمتری را در اتاق خواب تحمل کند. با این وجود، میتواند در نور روشنتر یا حتی آفتاب مستقیم در شرایط سازگاری به خوبی رشد کند. هم چنین آن گیاه آبدار است ویژگیای که آن را نسبت به خشکی مقاوم میسازد. بنابراین، ممکن است فقط هر ۱۰ تا ۱۴ روز یک بار نیاز به آبیاری داشته باشد، اما بسته به میزان نور ارائه شده ممکن است این زمان تا سه هفته نیز افزایش یابد به خصوص اگر در معرض نور کم تری قرار داشته باشد. حتما بین دو آبیاری اجازه دهید خاک کاملا خشک شود، زیرا بسیار مستعد پوسیدگی ریشه است.
۲- اسطوخودوس
اسطوخودوس به دلیل خواص آرامش بخش خود شناخته شده است. این گیاه دارویی را میتوان در روغنهای ضروری برای آرامش و ماسکهای چشم برای کمک به خواب یافت.
این گیاه عطر متمایزی منتشر میشود. بنابراین، پرورش اسطوخودوس در جعبه گلدان یا بیرون از پنجره به آن گیاه اجازه میدهد تا عطر خود را پخش کند. در غیر این صورت دستههای خشک شده این گیاه معطر در یک گلدان یا کوزه سفید ساده زیبا به نظر میرسند و اتاق شما را با رایحه خواب آور خود پر میکنند. این گیاه چند ساله گل دار که به خاطر عطر آرام بخش و گلهای ارغوانی اش شناخته میشود قادر است در باغ شما یا گلدان کاشته شود و در داخل خانه از آن لذت ببرید.
رایحه آن میتواند به کاهش استرس و کاهش بی قراری کمک کند. اگر گیاه اسطوخودوس را در داخل خانه به نمایش بگذارید در اتاقهایی که نور خورشید زیادی دریافت میکنند بهترین رشد را خواهد داشت. این گیاه به حدود هشت تا ده ساعت نور کامل خورشید نیاز دارد. هم چنین در خاک قلیایی و با زهکشی خوب رشد میکند تا آب بتواند به راحتی از آن عبور کند.
بوی اسطوخودوس از دیرباز با آرامش همراه بوده است. میتوانید اسپریهای خواب اسطوخودوس و روغنهای ضروری را پیدا کنید که برای کمک به خواب طراحی شده اند، اما چرا یک گیاه واقعی را به اتاق خواب خود اضافه نکنید؟ اسطوخودوس ماندگاری طولانی دارد و به محض این که کنار تخت خود بروید عطر آرام بخش آن را استشمام خواهید کرد.
۳- گیاه صبح (Spathiphyllum)
گیاهان و حضور در طبیعت باعث آرامش میشوند بنابراین آوردن مقداری شاخ و برگ به اتاق شما به ایجاد یک واحه داخلی آرام کمک میکند. اسپاتی فیلوم یا گیاه صلح یک انتخاب عالی است. گیاه صبح نه تنها به دلیل خواص تصفیه کنندگی هوا و زیبایی لطیفی که دارد محبوب است بلکه در فنگ شویی تصور میشود که انرژی را هماهنگ کرده و احساس خوش بینی را تقویت میکند.
گیاه صبح در سطح عملی از نظر علمی (مورد تایید قرار گرفته توسط ناسا) برای حذف سمومی مانند بنزن و تری کلرواتیلن موجود در رنگ، لاک، چسب و الیاف مصنوعی دارای خاصیت هستند. این گیاه که بومی مناطق استوایی آفریقای جنوبی است به مرطوب شدن هوا و بهبود جریان هوا کمک میکند و به شما کمک میکند بهتر نفس بکشید و راحتتر بخوابید. هم چنین گیاه صبح عطری آرام بخشی تولید میکند که مانند گیاه اسطوخودوس میتواند به تقویت آرامش کمک کند.
این گیاه که به راحتی قابل مراقبت است در نور و سایه غیرمستقیم رشد میکند. مطالعه هوای پاک ناسا در اواخر دهه ۱۹۸۰ نشان داد که گیاه صلح یکی از بهترین گیاهان تصفیه کننده هوا است. این گیاه به فیلتر کردن سموم مضر کمک میکنند و سطح رطوبت را برای یک فضای خواب ایده آل حفظ میکنند. گیاه صبح گیاه جذابی است و میتوان آن را در یک گلدان روی زمین یا یک سبد زیبا قرار داد.
۴- ارکیده شاپرکی (Phalaenopsis)
گفته میشود که ارکیده نماد عشق، زیبایی، پالایش و قدرت است. ما هم چنین آن گیاه را با فضاهای آرام، به ویژه گیاهان با گلبرگهای سفید یا کم رنگ مرتبط میکنیم. این گیاه گرمسیری و زیبا با ماندگاری طولانی شکوفههای رنگارنگ و بزرگ با رنگ بنفش ایجاد میکند و همچنین حس آرامش را به هر فضایی که در آن است به ارمغان میآورد.
۵- گیاه یشم یا کراسولا (Crassula ovata)
این گیاه یکی دیگر از گیاهانی است که از فتوسنتز CAM برای تولید انرژی استفاده میکند. بنابراین، این گیاه قادر است در شب اکسیژن آزاد کند. این یکی دیگر از گیاهان عالی برای اتاق خواب یا اتاق نشیمن است. این گیاه یک انتخاب عالی برای خواب راحت است. این گیاه در طول شب به سختی فعال است و اکسیژن آزاد میکند که ممکن است به خواب آرام کمک کند. این گیاه با برگهای سرسبز و به رنگ یشمی گیاهی است که به راحتی قابل مراقبت است. گیاه یشم خود را در جایی قرار دهید که نور روشن وجود دارد.
۶- آلوئه ورا
برگهای بلند این گیاه که به دلیل خواص درمانی آن محبوب است در شب نیز اکسیژن ازاد میکنند.
۷- درخت لاستیک متنوع (فیکوس) (Ficus teneke)
یکی از خویشاوندان درخت لاستیک معمولی (ficus elastica) یکی از بهترین درختان داخلی است. این نسخه رنگارنگ با برگهای چند رنگ برجسته اش جایگزین محبوبی است. این گیاه از نظر اندازه در ابعاد متفاوتی قرار دارد از گونههای کوچک گلدانی گرفته تا درختان کاملا رشد یافته داخلی. مانند هر گیاه دیگری اگر این گیاه برای یک اتاق خیلی بزرگ مورد استفاده قرار گیرد میتوان آن را به اتاق دیگر انتقال داد. با این وجود، یک فیکوس کوچک به یک کمد یا قفسه زندگی میبخشد و فضایی از آرامش را ایجاد میکند.
این گیاه دارای برگهای صورتی، سبز و زرد چشمگیر است که به هر اتاقی رنگ و بعد میبخشد. این گیاه همچنین در جایگاه برتر فهرست گیاهان تصفیه کننده هوا از نظر ناسا قرار دارد که آن را به یک انتخاب عالی تبدیل کرده است.
۸- پوتوس طلایی (پیچک شیطان)
گیاه پوتوس به روش معمول فتوسنتز میکند. بنابراین، هیچ خاصیت تقویت کننده اکسیژن شبانهای مانند سایر گیاهان ذکر شده در این فهرست ندارد. با این وجود، پوتوسهای طلایی به راحتی و به سرعت رشد میکنند. بنابراین، با داشتن یک جفت از این گیاه در اتاق تان میتوانید فضایی آرامش بخش را ایجاد کنید. گیاه پوتوس با مراقبت آسان هر فضایی را سرسبزتر نشان میدهد. چنین ظاهری باعث میشود که این گیاه به کاهش خستگی ذهنی و استرس مان کمک کرده و آرامش را افزایش دهد و به دنبال آن به خواب راحتتر کمک کند.
کدام گیاه برای اضطراب بهتر است؟
اسطوخودوس برای اضطراب بهترین است. آن را در باغ خود قرار داده یا در گلدان کاشته و به اتاقهای روشن داخل خانه بیاورید.
*گیاهان CAM گیاهانی هستند که بر اثر شرایط سخت و خشک آب و هوایی به نوعی فرایند سوخت و ساز مجهز شدهاند که طی آن دی اکسید کربن تنها در طول شب جذب گیاه میشود و در طول روز روزنههای هوایی گیاه برای جلوگیری از تبخیر اضافی آب بسته میشوند.
خلیج فارس:سیاهگوشهایی که دور از مخفیگاههای جنگلی معمولشان در روی مزارع شخمزده شکار میکنند و روی آسفالت خیابان میخوابند. گرگهایی که در روستاهای متروکه رشد میکنند و در قبرستانها لانهسازی و تولیدمثل میکنند.
به گزارش «خلیج فارس» به نقل از راهنماتو، در سراسر ذخایر رادیولوژیک ایالت پلوسی (PSRR)، در جنوب بلاروس، جمعیت هر دو گونه بیسابقه افزایش یافته است. یک شکارچی دیگر از رأس هرم غذایی نیز گاه و بیگاه به این مکان سر میزند: خرس قهوهای که تقریبا هر سال تابستان از این مکان عبور میکند.
اینجا، در سمت بلاروسی منطقهای وسیع که بعد از فاجعه سال ۱۹۸۶ چرنوبیل، خالی از سکنه شد، داستان این حیوانات برای اغلب نقاط جهان ناگفته باقی مانده است.
درحالیکه اوکراین منطقه ممنوعه چرنوبیل را به روی دانشمندان خارجی باز گذاشت، بلاروس دسترسی را فقط برای دانشمندان خودش مهیا کرد. این گروه کوچک از دانشمندان وفادار بیش از ۳۵ سال است که تغییر رفتار و تنوع زیستی را در این ناحیه مشاهده و مستندنگاری میکنند. اسناد گردآوریشده توسط آنها تازه در سال ۲۰۲۲ در کتاب تنوع زیستی حیوانات جهان در ذخیرهگاه رادیولوژیکی ایالت پولسی منتشر شد.
این کتاب ضخیم که فقط به زبان روسی در دسترس است توجه دانشمندان و محیطزیستیهای غربی را به خود جلب کرد. با توجه به اقلیم سیاسی بلاروسی و جنگ در کشور همسایه، اوکراین، دسترسی به این منطقه همچنان محدود باقی مانده است. اما تحقیقی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که این مکان به بهشت شکارچیان شگفتانگیز تبدیل شده و این گونهها به نحوی رشد کردهاند که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند.
چرنوبیل در اوکراین قرار دارد، اما فاجعه نیروگاه هستهای سال ۱۹۸۶، ابرهای رادیواکتیو را به سمت شمال بلاروس برد و بخشهایی از مزارع کشاورزی، دشتها و درختکاریها را که اکنون ذخیرهگاه رادیولوژیکی ایالت پولسی هستند، آلوده کرد. با آشکار شدن عمق فاجعه، در حدود ۲۲۰۰۰ نفر از ساکنان مجبور به ترک روستاهایشان شدند.
سدها برای مهار نشت آبهای آلوده به رادیواکتیو به مناطق مسکونی تأسیس شد و درنتیجه تالابهایی که در کنار رودخانه پیرپات قرار داشتند و مدتها قبل برای کشاورزی زهکشی شده بودند، دوباره پر آب شدند. در سال ۱۹۸۸ این منطقه که مساحتی بالغ بر ۲۱۶۲ کیلومتر مربع را در برگرفته، به یکی از بزرگترین مناطق محافظتشده اروپا تبدیل شد و شکارچیان رأس هرم غذایی شروع به رشد و نمو کردند.
والری لوکاشویچ، زیست شناسی که سالهاست در این منطقه کار میکند و یکی از نویسندگان مقاله اخیر است، میگوید: «قبل از فاجعه، فقط چند عدد گرگ در این ناحیه وجود داشت، زیرا شکار زیادی در دسترس نبود و مکانهای اختفا کم بودند. گرگها آفت در نظر گرفته میشدند و دولتهای محلی و منطقهای برای بیرون راندن آنها از لانهها و کشتنشان جایزه تعیین میکردند. سایر شکارچیان نیز بسیار نادر بودند.»
«شاهگوشها فقط گاهی سروکلهشان پیدا میشد، اما چون منطقه به شدت مملو از جمعیت بود، باقی نمیماندند؛ و هیچ خرسی هم این اطراف نبود.»
شکارچیان رأس هرم غذایی که به دنبال فاجعه چرنوبیل سر از این مکان درآوردهاند، صرفا به دنبال غذا بودهاند: جمعیت خرسهای منطقه از اواخر دهه ۱۹۸۰ تاکنون ۷۸۰ درصد افزایش یافته است. ناگهان جمعیت گوزنهای اِلک ۵ برابر شده است و جمعیت شوکا نیز ۱۹۰۰ درصد افزایش یافته است. گوزن قرمز و بایسونهای اروپایی که اصلا ساکنان این ناحیه نبودند، بعد از فاجعه در این مکان شکوفا شدهاند.
طی سه دهه گذشته جمعیت گرگها در این ناحیه ۳۰۰۰ درصد افزایش یافته است. در گذشته، شاهگوشها، گاهی از این ناحیه عبور میکردند، اما تا دهه ۲۰۰۰ چندین نوع گربه این محل را خانه خودشان میدانند. خرسهای قهوهای اغلب بیشتر از گذشته از محل عبور و اقامت میکنند.
یورکو میگوید: «این حیوانات از روسیه میآیند و یک فصل را در این مکان محافظتشده میگذارنند و سپس ترکمان میکنند.»
افزایش تعداد شکارچیان تنها موضوع شگفتانگیز برای محققان نیست. این حیوانات در شیوه شکارشان نیز تغییر ایجاد کردهاند و خودشان را با اکوسیستمی عاری از مداخلههای انسانها تطبیق دادهاند.
مثلا، شاهگوشها اینجا بسیار متفاوت با شاهگوشها در جنگل بیلوویزا که در حدود ۵۰۰ کیلومتری این منطقه در سمت غرب قرار دارد، شکار میکنند. این جنگل آخرین جنگل با زمینهای پست در اروپاست و بین مرز بلاروس و لهستان قرار گرفته است. برطبق مطالعات پیشین که روی شاهگوشهای این جنگل انجام شده است، حیوانات در اینجا اغلب شوکا شکار میکنند و بعد گوزنهای قرمز بیشترین بخش از رژیم غذایی آنها را شکل میدهند.
اما در منطقه محافظتشده PSRR شاهگوشها اغلب خرگوشهایی را شکار میکنند که در علفزارها و دشتها تردد میکنند. این گربهها فرصتطلبتر نیز شدهاند. لوکاشوویچ شاهگوشی را مشاهده کرده که بیش از یک مایل اردکهای وحشی را از داخل جنگل به سمت دشت دنبال میکرده است.
«شاهگوش ترسی از ورود به منطقه باز نداشت، چون انسانی در این مکان وجود ندارد.» او معتقد است که فقدان فعالیتهای انسانی سبب شده که شاهگوشها در این منطقه برای شکار در محیطهای خارجی از جنگل مشتاقتر شوند، زیرا حس امنیت بیشتری دارند.
ضمنا رژیم غذایی گرگهای جنگل بیلوویزا نیز تقریبا گوزن قرمز است که ۸۳ درصد از طعمههای آن را تشکیل میدهد و بعد از آن شوکا قرار میگیرد. درحالیکه گرگها گهگاه گراز وحشی نیز شکار میکنند، شکار این حیوانات سخت است و فقط زمانی هدف شکار گرگها قرار میگیرند که حیوان نتواند به اندازه کافی گوزن شکار کند.
گرگهای منطقه حفاظتشده PSRR منوی غذایی منتفاوتی دارند. چند دهه بعد از چرنوبیل، این گرگها اغلب شوکا و گرازهای وحشی شکار میکردند که ۴۰ درصد از طعمههایشان را تشکیل میدادند. در دهه ۲۰۱۰ که تب خوکی آفریقایی جمعیت گرازهای وحشی در مرکز و شرق اروپا را گرفتار کرد، گرگهای حافظتشده PSRR شروع به شکار گوزنهای الک و حتی سگهای آبی کردند.
کریستوف اشمیت، زیستشناس در موسسه تحقیقاتی پستاندارن در آکادمی علوم لهستان، میگوید شگفتزده نشده که گرگهای PSRR گوزن الک شکار میکنند، زیرا در اسکاندیناوی و آمریکای شمالی جانوران سمدار توسط گرگها شکار میشوند.
لوکاشویچ میگوید: «گرگها باهوش و منعطف هستند.».
اما تا امروز گرگهای PSRR به ندرت گوزن قرمز که مورد علاقه برادرانشان در جنگل بیلوویزا است را شکار میکنند. دلیل این الگوی غیرمعمول هم برای گرگها و هم برای شاهگوشهای PSRR فعالیت انسانها در گذشته و فقدان فعالیت آنها در زمان فعلی است.
یورکو میگوید، سکونتگاههای انسانی رها شده بسیاری در این مکان است که به دلیل وفور غذا مکان مناسبی برای حیوانات شکارچی است.
بسیاری از حیوانات، مثل گرازهای وحشی، از این خانهها و سایر ساختمانها به عنوان پناهگاه استفاده میکنند که باعث شده منطقهای پر از طعمه برای شکارچیان ایجاد شود. مزارع کشاورزی اطراف نیز به زیستگاههای مناسبی برای انواع گوزنها و خرگوشها تبدیل شدهاند. فعالیتهای انسانی مثل شکار و تخریب زیستگاهها با هدف کشاورزی، زمانی حیوانات شکارچی را از این گوشه از بلاروس بیرون رانده بود.
اما اکنون که هیچ خبری از فعالیتهای انسانی، از خانههای کشاورزی تا سدسازی نیست، آنها دوباره بازگشتهاند.
یورکو میگوید، این منطقه اکنون منحصربهفردترین حیات وحش در اروپاس است.
خلیج فارس:بیش از 350 نژاد اسب وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها به عنوان محبوب ترین نژادها شناخته می شوند. پنج نژاد خاص و پنج دسته کلی اسب قلب دوستداران اسب را در همه جا تسخیر می کنند.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از خبرآنلاین، از کار و مسابقه گرفته تا سوارکاری، هر اسبی ویژگی های خاص خود را دارد. این اسب ها معمولاً دارای توانایی های همه کاره و رفتار خوب هستند. می توان از آنها برای سوارکاری و مسابقه لذت برد. اسب ها نیز مانند دیگر جانداران نژادهای متفاوتی دارند که هر یک محبوبیت خاص خود را دارد.
اسب کوارتر آمریکایی
اسب کوارتر آمریکایی که توسط مبتدیان و سوارکاران حرفه ای در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفته است، به دلیل چابکی، مطیع بودن، و ورزشکاری مشهور است. این اسب که در اصل در طول دهه 1600 از نژادهای اصیل انگلیسی و اسپانیایی که با نژادهای محلی مانند اسب چیکاساو بومی آمریکایی تلاقی یافته بودند، پرورش یافت و دارای بزرگترین ثبت نژاد در جهان است. این اسب ها ستاره های درخشانی در راه ها و در رینگ نمایش هستند.
اسب عرب
اسب عرب دارای قدیمی ترین ثبت نژاد اسب در جهان است که قدمت آن به 3000 سال قبل از میلاد می رسد. در واقع، میتوان گفت هر نژاد اسب سبک، از جمله آپالوساس، مورگان و اندلس در نهایت از نژاد عرب به وجود آمده اند. این اسب می تواند یک نژاد نسبتاً با انرژی باشد، بنابراین همه مبتدیان نمی توانند با آن سوارکاری کنند. اما به طور کلی به عنوان یک اسب دوست داشتنی و وفادار نیز از آن یاد می شود.
اسب تروبرد
اسب های تروبرد محبوب ترین اسب های مسابقه ای در آمریکای شمالی هستند. این نژاد یک اسب «خون گرم» در نظر گرفته می شود، به این معنی که به دلیل چابکی، سرعت و روحیه خود شناخته شده است. این یک اسب چند منظوره خوب است که اغلب علاوه بر مسابقه سوارکاری در سایر مسابقات سوارکاری مانند درساژ و پرش فعالیت می کند.
اسب آپالوسا
آپالوسا رنگارنگ خالدار در اصل برای شکار و نبرد توسط بومیان آمریکایی Nez Perce ساخته شد. اعتقاد بر این است که این اسب از نوادگان اسب های وحشی است که با اسب های اصیل آمریکایی و اسب عربی مخلوط شده است. این اسب مقاوم و همه کاره برای گله داری، سوارکاری در مسافت های طولانی و غیره استفاده می شود.
اسب مورگان
قدرت و ظرافت مورگان آن را به یک نژاد اسب محبوب تبدیل کرده است. به عنوان نژاد رسمی اسب ورمونت، ماهیچه مورگان برای پاکسازی و شخم زدن مزارع نیوانگلند در دوران استعمار استفاده می شد. امروزه این اسب یک اسب سواری محبوب است. از مسیرهای ناهموار عبور کرده و در رینگ نمایش باوقار است.