خلیج فارس: پوشش متفاوت المیرا شریفیمقدم در آنتن زنده تلویزیون مورد توجه قرار گرفت.
حضور مجری زن تلویزیون با روسری در دومین گفتگوی تلویزیونی رئیسجمهور در بین کاربران فضای مجازی محل بحث شده است.
منبع:برترین ها
خلیج فارس:«حسین توشه» بازیگر با سابقه سینما، تلویزیون و تئاتر امروز یکشنبه که بر اثر بیماری در یکی از بیمارستانهای شهر رشت بستری بود، درگذشت.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از مهر؛ حسین توشه متولد فروردین ۱۳۳۳ در بندرانزلی، بازیگر بود.
سریال «دنیای شیرین دریا» سال ۱۳۷۶ اولین تجربه حرفهای ایشان در قاب تلویزیون به کارگردانی بهروز بقایی بود تا اینکه با سریال «پس از باران» سال ۱۳۷۹ شناختهتر شد.
حسین توشه همچنین در آثاری همچون فیلمهای «عباس اخوان»، «دامنههای نعمت»، «دخمه»، «آلتینای»، «خیال نقش» و سریالهای «محکومین»، «به رنگ خاک»، «تاراز»، «بچههای گروهان بلال»، «راه و بیراه» و … به عنوان بازیگر حضور داشته است.
خلیج فارس:اکران مردمی «شنگول ومنگول» شامگاه شنبه دهم آذرماه با حضور عوامل این انیمیشن سینمایی در پردیس هدیشمال برگزار شد.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ اکران مردمی «شنگول ومنگول» شامگاه شنبه دهم آذرماه با حضور عوامل این انیمیشن سینمایی در پردیس هدیشمال برگزار شد. چهره و تیپ متفاوت بهنوش بختیاری در حاشیه این مراسم توجهها را به خود جلب کرد.
خلیج فارس: فهرست برندگان جوایز بیست و سومین مراسم سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ) منتشر شد.
*جایزه دستاورد فردی ویژه: جواد عزتی برای کارگردانی تمساح خونی و بازیگری در سریال زخم کاری
*بهترین بازیگر زن کمدی: سوگل خلیق (دفتر یادداشت)
*بهترین بازیگر مرد کمدی: قدرتالله ایزدی (مگه تموم عمر چند تا بهاره؟)
*بهترین بازیگر زن درام: ژیلا شاهی (داریوش)
*بهترین بازیگر مرد درام: پارسا پیروزفر (در انتهای شب)
*بهترین کارگردان : سامان مقدم (افعی تهران)
*جایزه ویژه هیئت داوران: مسعود کیمیایی(خائنکشی)
*بهترین سریال تلویزیون و پلتفرمها: در انتهای شب
*بهترین چهره تلویزیونی: مهران مدیری (گل یا پوچ)
*جایزه ویژه هیئت داوران:احسان علیخانی (جوکر۲)
*بهترین دستاورد فنی و هنری تلویزیونی: شبکه مخفی زنان (فیلمبرداری؛ علیرضا زریندست)
*بهترین کارگردان سینما: سروش صحت (صبحانه با زرافهها)
*بهترین بازیگر مرد سینما( دو جایزه): رضا عطاران (روشن)، میلاد کیمرام(آسمان غرب)
*بهترین بازیگر زن سینما (دو جایزه): بنفشه صمدی (خورشید آن ماه)، الناز شاکردوست (بیبدن)
*بهترین فیلمنامه:جنگل پرتقال (آرمان خوانساریان)
*بهترین ترانه فیلم: محسن چاووشی برای فیلم بیبدن و علیرضا قربانی برای فیلم مست عشق
خلیج فارس:انتقادها از مدیریت آکادمی باشگاه استقلال باعث شده که مالکان این باشگاه به فکر ایجاد تغییرات در بدنه مدیریتی آن بیفتند. در همین راستا پیگیریها نشان میدهد که قرار است با کاپیتان پیشین استقلال جلسهای برگزار و مدیریت آکادمی این باشگاه به او پیشنهاد شود.
مجتبی جباری کاپیتان سابق استقلال یکی از گزینههای مدیریت در این باشگاه است و حتی عنوان شد قرار است او سمت معاونت ورزشی آبی پوشان را عهدهدار شود.
انتقادها نسبت به حضور محمد حسین ضیائی به عنوان رئیس آکادمی از سوی پیشکسوتان استقلال، باعث شده مسئولان هلدینگ خلیج فارس تصمیم جدیدی را گرفته و جباری را کاندیدای حضور در آکادمی قرار دهند.
جباری در گذشته محصول آکادمی استقلال بوده و به نظر میرسد علاقه دارد در این فضا با استقلال همکاری کند. البته هنوز در این باره جلسهای برگزار نشده و قرار است در آیندهای نزدیک مسئولان استقلال با جباری گفتوگویی داشته باشند.
منبع: خبرگزاری ایسنا
خلیج فارس: غزل شاکری و شهاب حسینی در «رها» بازی میکنند.
فیلم «رها» که نخستین اثر بلند سینمایی حسام فرهمند است مدتی است در تهران کلید خورده و احتمالا برای شرکت در جشنواره فجر آماده میشود.
غزل شاکری همبازی شهاب حسینی شد
غزل شاکری و شهاب حسینی از بازیگران معرفی شده این فیلم هستند.
فیلمبرداری فیلم سینمایی «رها» به تهیهکنندگی سعید خانی توسط روزبه رایگا انجام میشود و طبق اعلام روابط عمومی «خانه فیلم» (شرکت تولید و پخش فیلم) گروه سازنده در تلاش هستند تا این فیلم را هرچه سریعتر آماده نمایش کنند.
«رها» سومین فیلم سعید خانی است که با فیلمسازان فیلم اولی ساخته میشود.
فیلمنامه «رها» توسط محمدعلی حسینی و حسام فرهمند نوشته شده و مرضیه برومند به عنوان مشاور کارگردان در این پروژه حضور دارد.
منبع:ایسنا
خلیج فارس:در یکی از تصاویر بهیادماندنی، ترانه علیدوستی ستاره سینمای ایران، در کنار پدرش حمید علیدوستی، مهاجم نامدار تیم ملی و تیم هما، در حال تماشای بازی فوتبال در آلمان دیده میشود. حمید علیدوستی، اولین ایرانی در فوتبال آلمان، بین سالهای ۶۵ تا ۶۶ در لیگ دسته دوم این کشور ۳۰ بازی انجام داد و ۱۰ گل به ثمر رساند.
منبع:فرادید
خلیج فارس:زندگی همه ما این روزها روی دور تند قرار گرفته، از اینستاگرام که خود به تنهایی عامل تجربه سرعت و روی دور تند دیدن هر چیزی است تا زندگی اجتماعی در فضاهای شهری. این دور تند، اما مانند تیغی است که تیزی لبه آن به بدن نحیف سینما نیز برخورد کرده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از ایرنا، «زودپز» جدیدترین فیلم رامبد جوان، کسی که حتی گفتار و رفتارش را نیز با همین حرکات تند به یاد میآوریم، حالا تازهترین اثری است که همچون خود او نمونه بارزی از همین رویِ دورِ سرعت پیش رفتن در شرایط امروز جامعه است. گویی جوان همه چیز را زودتر از حد معمول پخته و نپخته با هم ترکیب کرده تا مخاطبی که انتظار همین سرعت در لحن و بیان قصه دارد را به خود جذب کند. «زودپز» برخلاف دیگر کمدیهای نوستالژیک دهه ۶۰، با خاطره جمعی خوانندههای ممنوعالکار یا جانبازان شوخی نمیکند، بلکه دست روی دردی عمیقتر میگذارد
همه چیز در این فیلم، زود از روی اجاق برداشته شده و هنوز ناپخته است؛ از تعامل زوج اصلی فیلم که بار شیمی بین آن دو روی دوش محسن تنابنده است گرفته تا تکتک سکانسهایی که سعی داشته در پس خود، مفهومی تراژدیک نیز قرار بدهد؛ بلکه منتقدان را در کنار فروش نجومی و اقبال مردم، از خود راضی نگه دارد.
«زودپز» یک خط اصلی دارد که این قصه مرکزی نیز برای خودش نیست؛ از «لیلی با من است» و «اخراجیها» وام گرفته شده، اما در راستای همین کپیبرداری نیز سعی بر عملکردی متفاوت نداشته؛ بلکه با اضافهکردن موشک و بازتاب فضای موشک باران تهران همان جنس شوخی با شهادت و جنگ را از خط مقدم جبهه به داخل شهر آورده است.
حتما بخش بزرگی از حافظه جمعی مردم ایران با روزهای موشکباران تهران گره خورده؛ با خاطرات دردناکی که آنها را به یاد از دستدادن عزیزترین دوستان یا خانوادهشان میانداخته، «زودپز» در این راستا اگر بامزه هم عمل کرده باشد سعی در همدردی نداشته؛ بلکه مقابل این حس همدردی ایستاده است.
این اتفاق چگونه رخ داده؟ در کل مدت زمان فیلم، مخاطبان با دو شخصیت اصلی قصه یعنی محسن تنابنده و نوید محمدزاده همراه هستند، دو با جناق دستوپاچلفتی که سعی دارند پدرزن خود را که از دنیا رفته، شهید جا بزنند. موقعیتهایی که یکی پس از دیگری و به سرعت پیش پای آنهاست، همگی با یک عنصر گره خورده؛ موشک!
این گرهخوردگی به این معناست که هر جا با موشک هدف گرفته شد، ما به همراه دو شخصیت اصلی میخندیم و خوشحالیم که بالاخره این دو از دست جنازه متعفن پدرزن خود خلاص شدند و میتوانیم ادامه فیلم را به تماشا بنشینیم، درحالیکه این خیال باطل تا پایان فیلم همراه ماست. قرار نیست این خط داستانی تغییر کند، بلکه از هر موقعیتی اعم از بمباران حمام زنانه تا نانوایی و شوخی با فسفر سفید همچنان ادامه دارد و نقطه پایان آن همان نقطه پایانی فیلم است. بخشی از حافظه جمعی مردم ایران، با موشکباران گره خورده؛ با خاطرات دردناکی که آنها را به یاد از دستدادن عزیزترینهایشان میاندازد، «زودپز» در این راستا اگر بامزه هم عمل کرده باشد سعی در همدردی نداشته؛ بلکه مقابل این حس همدردی ایستاده است.
این خندیدن و همراهی با موشکباران، چیزی است که دست روی یک زخم عمیق میگذارد، زخمی که از موشکباران به جا مانده و حالا هسته مرکزی قصهای است که قرار است بچههای این نسل را بخنداند و ارزشها را در ذهن آنها به سخره بگیرد؛ بیآنکه تلخی آن روزها را درک کرده باشند.
این نکته هم مورد توجه است که گونه کمدی، فارغ از روایت منطقی و رئال خود یا سبکپردازانه بودنش، میتواند روی هر سوژهای دست بگذارد و از مخاطب خنده بگیرد. چنانچه «فسیل» مشکلات خوانندگان پیش از انقلاب را هدف گرفت، «مطرب» روی همین مسیر پیش رفت یا حتی «نهنگ عنبر» با بهرهوری از همان عناصر معمول دهه ۶۰، روی یک اتفاق خاص مانور نداد و گذرا از المانهایی که هم درد دارند و هم شیریناند، قصه تعریف کرد.
اما «زودپز» برخلاف دیگر کمدیهای نوستالژیک دهه ۶۰، با خاطره جمعی خوانندههای ممنوعالکارشده، به عنوان قشری خاص یا جانبازان شوخی نمیکند، بلکه دست روی دردی عمیقتر میگذارد که برای همه مردم و خصوصا نوجوانان دهه شصتی که حالا پدر و مادر شدهاند، مهم است و همراه خود اتفاقات هولناکی را به یاد میآورد.
عنصر بعدی و مهم در «زودپز»، موشک است؛ موشکی که قطعبهیقین بسیاری از دهه شصتیها با کاغذ باطله یا برگههای دفتر مشق خود آن را ساختهاند و بازی با آن برای اکثر آنها خاطرات زیادی را زنده میکند.
دهه شصتیها یادشان هست که سریعتر به هدف رسیدن موشکها، نشانه برندهشدن بود؛ هر موشکی که جلوتر از موشک دیگر متوقف میشد، برنده میدان بود. حالا در این فیلم دو باجناق جلوتر از هر موشکی میدوند و میخندند و خودشان دستی شدهاند که موشکی از آسمان برسد و روی سر مردم شهر بریزد تا برنده میدان مبارزهای باشند که جوان زیر موشک باران تهران با همه دردها و تلخی هایش از آن قصه ساخته و به اقبال میلیاردی از آن نیز مفتخر است.
حالا همان موشک عنصری شده که جوان برای پیشبرد درام خود روی آن دست گذاشته؛ همان سرعت در خلق ناپخته تکتک موقعیتهایی به کار گرفته شده که کارگردان با چینش آنها کنار هم، بیتوجه به خاطره جمعی مخاطبانش و تلخی آن روزها، تنها سعی در بازگرداندن اقبال عمومی و مقبولیت میان مردم و شکستن تند و سریع رکوردهای فروش گیشه داشته است.