خلیج فارس: قصه باغ 1000 میلیاردی ازگل را همه میدانند. سندی که امروز منتشر شده، به همه ابهامات پایان میدهد و راست و دروغ ماجرا را آشکار میسازد.
به نوشته عصرایران، مختصر و مفید می گوییم:
1 – آقای کاظم رجبی صدیقی، تولیت حوزه علمیه امام خمینی به خبرگزاری فارس گفته است:
“متأسفانه بر اساس اعتمادی که به آقای جواد عزیزی داشتیم، تمامی امور را به ایشان و معتمدان خود واگذار کردیم ولی این فرد بدون اطلاع بنده و دیگران از جمله حاجآقای محسنی رئیس حوزه علمیه امام خمینی ره، شرکتی تأسیس کرد که 100 درصد برخلاف اهداف و پیشنهادهایی بود که از ایشان خواسته شده بود و عملاً در این راستا، امضاهای بنده و دیگران ازجمله حاجآقای محسنی جعل شده است.”
2 – حوزه علمیه امام خمینی در بیانیه اول خود نوشته است: بعد از احراز اشکالات در تاریخ 4 آذر 1402 جلسه مجمع عمومی تشکیل شده و اشخاصی که موسسه پیروان اندیشههای قائم به نام شان بوده، از آن خارج شدهاند.
پس تا بدین جای کار، این گونه بوده که فردی به نام جواد عزیزی -که معتمد آقای صدیقی، پسران و مدیر مدرسه بوده- سوء استفاده کرده و موسسه پیروان اندیشههای قائم را به نام همه آنها و نیز خودش ثبت کرده و سپس آقای صدیقی و بقیه متوجه شدهاند و در تاریخ 4 آذر 1402 این افراد از موسسه بیرون رفتهاند و به قول خبرگزاری فارس “در جوابیه حوزه علمیه، به تاریخ ایجاد مجمع عمومی برای اصلاح اهداف و سهم اختصاص دادهشده به افراد اشارهشده و مشخص میشود که تولیت و حوزه علمیه بدون هیچ تأخیر و توجیهی، در آذرماه 1402 به دنبال اصلاح خطای معتمدین حاجآقای صدیقی بوده است.”
تاریخ 4 آذر 1402 را به خاطر بسپارید که مهم است.
3 – اما آقای صدیقی در چه تاریخی با پسرش محمد مهدی و جواد عزیزی به دفترخانه شماره 1467 تهران – واقع در جماران – رفته، سند انتقال باغ را امضا کرده و اثر انگشت شان را ثبت سیستمی کرده اند؟ طبق سندی که در سایت یاشار سلطانی منتشر شده، در تاریخ 19 آذر 1402 .
سوال اینجاست که اگر آقای صدیقی مدعی است در جریان سوء استفاده جواد عزیزی و جعل امضای خودش و بقیه شرکا قرار گرفته و در تاریخ 4 آذر هم برای این کارمجمع عمومی هم تشکیل دادهاند، چرا درست 15 روز بعد از تاریخ ادعایی، پا شده و با همان کسی که به ادعای خودش سوء استفاده و جعل کرده، به محضر رفته و با او و پسرش به عنوان مدیران موسسه پیروان اندیشههای قائم، معامله کرده و باغ را به موسسه منتقل کرده است؟ یعنی همان کسی که مدعی بودند خلاف کرده، نه تنها از موسسه بیرون نرفته، بلکه همراه پسر آقای صدیقی، از زمره مدیران دارای حق امضا بوده است.
راستی علیه جاعل شکایت می کنند یا با او میروند محضر و باغ به اسم او میکنند؟ اگر کسی امضای شما را جعل کند و بخواهد باغ مدرسه تحت تولیتتان را بالا بکشد و شما متوجه شوید، علیه او شکایت میکنید یا حداکثر در میگذرید و از او حذر میکنید یا با او میروید به محضر و در حالی که میدانید 24 درصد موسسه به اسم اوست، سند انتقال باغ مدرسه تحت تولیت خود را به آن موسسه منتقل میکنید؟
اگر کسی واقعاً دنبال واقعیت باشد و نه در پی تخریب یا ماستمالی، همین سند و استدلال برایش کفایت می کند.
در این زمینه
صدیقی در همایش نوروزی “رییسی” نبود/ به نمازجمعه هم نمی رود؟
آقای صدیقی! این 4 کار را انجام دهید
باغ 1000 میلیارد تومانی “ازگل” و چند سؤال از آیتالله صدیقی
14 نظر
سفره انقلاب پهن هست و برخی برای خودشون میخورن
,آدم چقدر متاسف میشه، با اینجور پولها که …، چه کارهای بزرگی که نمیشد در ایران انجام داد، وضعیت سیستان و بلوچستان، وضعیت خودروهای بی کیفیت و جاده ها ی مرگبار، وضعیت ناوگانهای هوایی و اتوبوس و تاکسی، وضعیت تورم و گرانی، وضعیت فساد و فحشا، وضعیت اعتقادی و دین گریزی و …. ، حیف
هر دم از این باغ بری میرسد..
آمیزه ای از زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت…و آمیزه ای از جهل و ریا خرمن ملک خواهد سوخت..
تا غول جهل و هیولای ریا به وسیله شیر شرزه اندیشه و آگاهی و وجدانهای بی آلایش منهدم نشود هیچ جامعه ای هرگز به تعالی و جایگاه واقعی خود نخواهد رسید.
هرگز!
جناب صدیقی بجای اینکه هر روز جوابیه ای دهند که از کنار آن چند گاف و سوتی بیرون میزند، باید از یاشار سلطانی بابت اطلاع رسانی این تخلف تشکر و از سمت خودشان استعفا کنند که این به صواب و ثواب نزدیک تر است
مردم ، اینان را سالهاست که میشناسند…
از اینکه بخشی از پیام شما به دلیل محدودیت های قانونی منتشر نشد، پوزش می خواهیم
به یارو اونقدر اعتماد داشته که انگشتش رو هم داده که طرف تو محضر بجاش انگشت بزنه
در زمان حافظ به خلوت می رفتند و آن کار دیگر می کردند الان به محضر می روند آن کار دیگر می کنند .
خلوت تا محضر !
سیر تکامل معنویت از قرن هفتم تا کنون .
درود به خالق فضای مجازی که باعث بیداری … گردید
وسپاس از یا شار سلطانی قهرمان که باعث روشنگری گردید اگه نیت خیری وجودداشته باشه باید از این فعال مدنی وباشرف قدردانی کرد …
آلبر کامو می گوید: انسان بعضی اوقات دلش برای انسانهای اولیه تنگ می شود چرا که مردمان بدوی در پشت کله شان ریا کاری نهفته نبود.
اما در روزگار مدرن سالوس و تصنع به اوج شکوفایی رسیده است!!…اقوام روزگار به اخلاق زنده اند/قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است.
این زمینهای وقفی برای ساخت مدرسه و پارک و درمانگاه و بیمارستان و سایر امور عام المنفعه است نه برای تملک فردی!!!…بیا که خرقه من گر چه رهن میکده هاست/ز مال وقف نبینی به نام من درمی—- فقیه مدرسه دی مست بود و فتوا داد/که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
عاقبت بخیری تعمتی است که نصیب هر کس نمی شود.۰
… متاسفانه با صورتک گریان و … توصیه مردم به استغفار در مقابل سختیها و گرفتن روزه در مقابل سختی معیشتی از یک طرف و مال اندوزی و سواستفاده های مالی موجب دینگریزی مردم شدند