لیلا فرهادی
ماجرای تلاش اسحاق قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف برای گرفتن اقامت دائم کانادا احتمالا تمام تلاشهای پرهزینه سایر آقازادهها را در سال ۱۴۰۲ زیر سایه خود فرو برد، اما این به معنای فقدان خبر جنجالی درباره فرزندان مقامات و حتی مقامات پرحاشیه در سالی که گذشت نیست.
پرونده مهاجرت اسحاق قالیباف به کانادا
اسفند ماه سال ۱۴۰۲ خبر تلاش پرهزینه اسحاق قالیباف پسر کوچک محمدباقر قالیباف رئیس مجلس برای دریافت اقامت دائم کانادا رسانهای شد. بر اساس گزارش مفصلی که در وبسایت دادگاه فدرال کانادا قرار گرفته، اسحاق قالیباف از سال ۲۰۱۸ برای دریافت «اکسپرس اینتری» کانادا تلاش کرده، اما تلاشش بی نتیجه بوده است.
اسحاق، فرزند کوچک محمدباقر قالیباف برعکس برادرش الیاس چندان علاقهای به ظاهر شدن مقابل دوربین نداشته و به همین دلیل تصاویر کمی از او موجود است، اما نام اسحاق قالیباف در کنار سایر اعضای خانواده بارها با حواشی اقتصادی، رسانهای شده است. نام او اولین بار در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ در فهرست خوداظهاری پدرش از اموال و داراییهای خانواده قالیباف به گوش مردم ایران رسید. در آن فهرست معروف، محمدباقر قالیباف ادعا کرده بود که اسحاق به عنوان تنها فرزند تحت تکفلش تنها یک خودروی پاترول مدل ۷۱، یک دستگاه موتور سیکلت و مجموعا یک میلیون تومان سپرده بانکی دارد.
اسناد منتشر شده از تلاش اسحاق برای دریافت اقامت دائم کانادا نشان میدهد او تنها یک سال بعد از انتخابات ریاست جمهوری هزینه هنگفتی برای پر کردن درخواست اکسپرس اینتری داده است. رسیدگی به پرونده او به دلیل «ملاحظات امنیتی و لزوم بررسی بیشتر» به مدت ۵ سال معلق مانده و در نهایت بعد از رسانهای شدن این خبر، مقامات اداره مهاجرت کانادا اعلام کردند که درخواست او رد شده است.
پرونده فساد فرزندان معاون اول قوه قضاییه
مهرماه ۱۴۰۲ محمدرضا یزدی، رییس دبیرخانه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی از وجود پرونده فساد قضایی برای «دو فرزند یک مقام ارشد قوه قضاییه» خبر داد.
منظور یزدی از مقام ارشد قوه قضاییه، محمد مصدق، معاون اول قوه قضاییه بود. اسفندماه اولین جلسه دادگاه پرونده فرزندان معاون اول قوه قضاییه به اتهام تشکیل شبکه اعمال نفوذ و پولشویی در پروندههای کلان اقتصادی تشکیل شد.بررسی اطلاعات آنها نشان میدهد دو شرکت «بازرگانی صنعتی کیمیا اکسیر ملل» و «بازرگانی و پخش سپهر پارس مایا» به نام محمد صادق و امیر حسین در اسناد رسمی ثبت شرکتهای کشور در سال 1399 به ثبت رسیده است. از این شرکتها هیچ اطلاعاتی در اینترنت موجود نیست.
پیگیریها نشان میدهد این شرکتها هیچ وبسایت یا شبکه اجتماعی ندارند و این یعنی فعالیت آنها یا صوری بوده یا نیازی به تبلیغ و ارائه اطلاعات مربوط به خدمات نداشته است. این در حالی است اهداف تعریف شده برای این شرکتها، دستکم برای بیزینسها نیاز به معرفی دارد.
سلمان سامانی، مقام ارشدی و داماد وزیری که به کانادا مهاجرت کرد
بر اساس قانون اداره مهاجرت کانادا، این کشوراخراج مقامات جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار داده است. تازهترین مورد، سید سلمان سامانی قائم مقام سابق وزیر کشور دولت روحانی است.
رسانه «گلوبال نیوز» کانادا گزارشی از جزییات یک جلسه استماع در اداره مهاجرت و پناهندگان کانادا منتشر کرد که طی آن «یک مقام ارشد سابق ایران» که با خطر اخراج از کانادا مواجه بوده در جلسه حاضر شده و از خودش دفاع کرده است.
بر اساس این گزارش سلمان سامانی در دفاع از خود در برابر هیات مهاجرت و پناهندگان کانادا شهادت داده که «از دستور استفاده از نیروی قهریه مرگبار صادر شده توسط مافوق خود» در جریان اعتراضات نوامبر ۲۰۱۹ اطلاعی نداشته است.
گلوبال نیوز مدعی شده سامانی با اشاره به اعتراضات بنزینی آبان ۱۳۹۸ در این جلسه استماع گفته «از وقایع آن زمان مضطرب بوده» و به همین دلیل «تصمیم به ترک دولت گرفته است.»
بر اساس این گزارش سامانی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود اینکه تصمیم داشته دولت را ترک کند، تا آگوست سال ۲۰۲۱ در سمت خود در وزارت کشور باقی مانده گفته «تصمیم گرفته در وزارت کشور بماند تا به مبارزه با کرونا کمک کند.»
در گزارشی که از جلسه خارج شده آمده است که سامانی گفته «من تمام تلاش خود را برای حفظ حقوق بشر در کشورم انجام دادم.»
او تصدیق کرده که معاون وزیر و سخنگوی وزارت کشور بوده، اما گفته دراین سمتها «تنها مسئول توزیع اطلاعات بوده است». گفته میشود سامانی از نزدیکان رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت روحانی است.
آقازاده شمخانی
جنجال پسران علی شمخانی دبیرسابق شورای عالی امنیت مالی در سال ۱۴۰۲ با انتشار تصویر حضور یکی از آنها در سفری به امارات در کنار پدرش آغاز شد. واکنش چهرههای اصولگرای مخالف شمخانی به این تصویر، منجر به کشیده شدن پای پروندههای اقتصادی خانواده علی شمخانی به رسانهها شد.
حمید رسایی، نماینده سابق و منتخب مجلس دوازدهم در کانال تلگرامی خود نوشت: اینکه فرزندان آقای شمخانی فعالیتهای اقتصادی گستردهای در حمل و نقل دریایی دارند، شاید به ما ربط نداشته باشد، اما اینکه پدر با عنوان پیگیری مسائل کشور به امارات سفر کند و با امیر و ولیعهد آن دیدار داشته باشد و فرزند در جلسه رسمی حاضر باشد، به ما ربط دارد!
رسایی گفته بود «حق داریم از آقای شمخانی بپرسیم که دلیل حضور فرزند تاجر شما در یک جلسه رسمی چیست؟ آیا این فرصت و رانت برای بقیه تجّار هم فراهم است؟ چرا این شاهین اقبال که قطعا در لابیهای تجاری بعدی کارگشا و راهگشاست، فقط روی شانه آقازاده محترم مینشیند؟»
احمد امیرآبادی فراهانی نماینده قم در مجلس هم گفت «آقای شمخانی بفرمایند آیا خبر حضور پسر ایشان که گفته میشود تاجر در امور حمل و نقل دریایی است در معیت پدر در دیدار با مقامات امارات صحت دارد؟»
محمدحسین شمخانی مدیرعامل شرکت کشتیرانی آدمیرال، همان جوان ۲۴ سالهای است که ۱۴ سال پیش در برنامه مثلث شیشهای کنار پدرش ایستاد و اعلام کرد شغل آزاد دارد. علی شمخانی در این برنامه گفت به پسرم توصیه کردهام از هر شغلی که به دولت مربوط باشد دوری کند. یه دهه بعد خبر توقیف یکی از کشتیهای شرکت کشتیرانی متعلق به او و برادرش رسانهای شد. اسفند ماه ۱۴۰۰ خبرگزاری ایلنا در گزارشی به نقل از رسانههای هندی از توقیف یک کشتی به نام «کابل» متعلق به شرکت «ادمیرال» خبر داد و اعلام کرد که مالکیت این کشتی برای پسران علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بوده است.
موضوع شرکت پسران شمخانی پیش از این هم مطرح شده بود. شرکت کشتیرانی آدمیرال (Admiral) در سال ۱۳۹۰ تاسیس شد؛ کار این شرکت «ارائه سرویسهای حمل و نقل کانتینری» عنوان شده است. حسن شمخانی دیگر پسر علی شمخانی شریک برادرش در شرکت کشتیرانی ادمیرال است. او احتمالا فرد حاضر در جلسه با محمد بن زاید بود.
پسر رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال
خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال به دلیل حضور تعداد زیادی از بستگانش در سطح اول داوری فوتبال ایران جنجال برانگیز شد. بررسیها نشان میداد که پسر او پوریا افشاریان، داماد او روح الله شریفی و برادر زن برادر او حمیدرضا افشون در بخش داوری فدراسیون فوتبال فعالیت دارند. حتی دختر او راحیل افشاریان نیز در کلاسهای داوری فوتبال بانوان شرکت کرده بود؛ کلاسهایی که برای حضور داوران در لیگ برتر بانوان در تهران برگزار شده بودند.
آبان ماه ۱۴۰۲ در برنامهی «فوتبال برتر» حضور پیدا کرد و صحبتهای عجیبی دربارهی پسرش پوریا افشاریان که به عنوان داور فوتبال فعالیت دارد، مطرح کرد.
محمدحسین میثاقی، مجری برنامهی «فوتبال برتر» از خداداد افشاریان پرسید که فرزندش پوریا افشاریان متولد چه سالی است، رئیس کمیته داوران اعلام کرد که او در سال ۱۳۷۱ به دنیا آمده. در ادامه میثاقی عنوان کرد که شناسنامهی دیگری هم وجود دارد که نشان میدهد فرزندش متولد سال ۱۳۶۹ است که افشاریان در پاسخ گفت: «پسرم زمانی که برای تیم نوجوانان ذوب آهن بازی میکرد، طبق رأی دادگاه صالحه سال تولدش را به ۷۱ تغییر داد.»
منبع: رویداد 24
9 نظر
پسر کو ندارد نشان از پدر
تو بیگانه خوانش مخوانش پسر
نه جانم ، این خبرها نیست
این پسرها دارند از رانت پدرانشان استفاده میکنند و همان خط را میروند
نشان از پدر هم دارند 🙂
مفهوم شعر متوجه نشدی کاربر خسروی عزیز
همون حرف خودتان است !
یک ورژن دیگه اش هم به شوخی میگه :
پسر کو ندارد نشان از پدر
بزن گردن مادرش با تبر
آقایون پر رو تر از این حرفا هستن
بزنین دو لپی سی خوتون
فساد و رانت و رشوه تبدیل به روال رایج و عادی کشور شده است. در همین دستگاههای اجرایی استان تحت عنوان هدیه سال نو مبالغ بسیار بالایی کارت هدیه، سکه، گوشی های گران قیمت اپل، ساعت اپل، حواله های مختلف کت و شلوار و کفش و پیراهن به مدیران و معاونین و کارمندان در حال رد و بدل شدن است. جالب اینکه حراست ها و بازرسی و غیره هم از واقعیات موجود خبردار هستند. برادر نازنین، مدیر و معاون و کارشناس مسوول شما که نمک گیر و وام دار فلان پیمانکار شدید مگر دیگه قادر هستی که بخای قوانین و مقررات رو درخصوص پیمانکاران اجرا کنید.این است که ساختارها و نیروی انسانی دولت، تبدیل به حقوق بگیر سرمایه داران شده است.
درج این پیام به معنای تایید یا رد آن نیست و برای پیگیری مسئولان می باشد
حضور افراد فاسد در کمیسیون مناقصات و معاملات شرکت ها و ادارات دولتی محلی برای کارچاق کنی و زد و بندها شده است.رشوه به شکل خیلی شیک و مجلسی به این افراد داده می شه تا در مناقصات و قرارادهای دولتی از آنان حمایت کنند و در مرحله اجرا هم کار را براشون سبک و سهل کنند.
بعد از پدیده های زمین خواری و کوه خواری و جنگل خواری، در استان بوشهر ما شاهد پدیده دیگری به نام شرکت خواری هستیم که درحال حاضر در حال وقوع است. شرکت … استان بوشهر از کارشناس و رییس و مدیر همه با هم فامیل و دوست و اهل یه شهرستان هستند و همه انتصابات و ارتقا و ارزشیابی بر اساس معیارهای رفاقتی وفامیلی درحال انجام است و به این ترتیب یک شرکت دولتی در حال غصب و خوردن است.