اعتماد نوشت: تجمیع گاز متان در لایههای معادن زغالسنگ، یک ویژگی طبیعی است، اما تنها دلیل انفجار گاز متانِ نشت داده شده از لایههای زغال در حال استخراج، تخلیه ناقص گاز از تونلها و کارگاهها و جرقهای در هوای ملتهب از انباشت این گاز است. یک روز بعد از حادثه، مدیرعامل معدن اعلام کرد که دلیل وقوع انفجار و حتی نشت گاز متان در تونل معدن، نامعلوم است، چون بازرس ایمنی معدن، ۱۰ دقیقه پیش از انفجار، میزان گاز داخل تونل را سنجش کرده و مشکلی مشاهده نشده است.
وزرای تعاون و کشور که یک روز بعد از حادثه به منطقه رفتند، این حادثه را «غیرمترقبه و غیرقابل پیشبینی» اعلام کردند، اما رییس کل دادگستری استان سمنان، به دلیل سابقه حوادث منجر به فوت در این معدن، دستور به تعطیلی موقت تا زمان «استانداردسازی» معدن داد.
خبرنگار» اعتماد» طی روزهای گذشته تلاش کرد با مدیرعامل و مدیر روابط عمومی معدن رزمجای غربی درباره علت این حادثه صحبت کند، اما این دو نفر از پاسخ خودداری کردند ولی افراد دیگری که هم در جریان جزییات این حادثه بودند و هم، تخصص حفاری و استخراج معدن زغال داشتند، به شرط محفوظ ماندن هویتشان، به سوالات جواب دادند. پاسخهای تخصصی این افراد و تاکیدشان بر «نقص سیستم تهویه تخلیه گاز متان منتشر شده در معدن، انباشت تدریجی حجم بالای گاز متان در تونل اصلی با توجه به شکل و شدت انفجار، بیتوجهی به مستندات گازخیزی معدن رزمجای غربی»، برای هدایت خواننده به سمت واقعیت کفایت میکند……
آقای «س»؛ عضو تیم امداد که اجساد جانباختگان انفجار معدن «رزمجای غربی» را به خارج از تونل منتقل کرده است …
شما چه ساعتی از انفجار معدن زغال رزمجای غربی با خبر شدید؟
حدود ساعت ۷ غروب به من تلفن زدند و گفتند برو به معدن رزمجای غربی و برای امداد آماده باش. اطلاعات بیشتری ندادند. نیم ساعت بعد به معدن رسیدم. برای ورود به تونل برنامهریزی کردیم، اما بازدید اولیه نشان داد که میزان گاز مونوکسید کربن (CO) که به دنبال انفجار ایجاد شده بود، بیش از حد مجاز بود و باید برای تخلیه گاز صبر میکردیم.
میزان CO چقدر بود؟
من روی دستگاهم تا ۹۷۰ PPM هم کنترل کردم. برای ورود به تونل، میزان مونوکسید کربن باید به زیر ۴۰ PPM میرسید. تهویه را قویتر کردیم و بالاخره حدود ساعت ۴ و ۳۰ صبح توانستیم از طریق کانالکشی وارد تونل شویم و به محل حادثه برسیم. اولین کار ما، آواربرداری بود. انفجار باعث ریزش ۲۰ تن آوار شده بود. حدود ساعت ۵ و ۳۰ صبح، جسد بچهها را به بیرون از تونل منتقل کردیم.
جسدها را در چه شرایطی پیدا کردید؟
۴ نفر از بچهها زیر آوار نبودند؛ کمک راننده لکوموتیو و کارگران استخراج، زیر آوار نبودند. دو نفر از بچههای استخراج، داخل دِویل (تونلهای عمودی سربالا و حفر شده توسط کارگران در داخل دیواره معدن برای ایجاد کارگاه و آغاز استخراج زغال) بودند و یک نفر، بیرون دویل افتاده بود. برای بیرون آوردن اینها، معطلی نداشتیم ولی راننده لکوموتیو و کارگری که قبل از انفجار، پایین بونکر (مخزن جمعآوری زغال در کف چاههای سرازیر حفر شده از تونل اصلی) بود، زیر آوار مانده بودند.
جسدها را کجا پیدا کردید؟
کارگر بونکر و راننده و کمک راننده، در راسته تونل K۵ و کارگران استخراج، پایین دویل افتاده بودند. زمان انفجار، اینها مشغول حفر دویل بودند.
پس بچههای استخراج که در جبهه کار (دیواره در حال حفاری یا استخراج) پیکور (مته برقی یا گازی برای حفاری دویل و دیواره معدن) میزدند فاصله کمی با محل انفجار داشتند.
هنوز هیچ کسی نمیداند محل انفجار دقیقا کجا بوده. ما فقط از راسته تونل بازدید کردیم و تا زمان بازدید از دویل، هیچ کسی نمیداند گاز دقیقا از کدام نقطه نشت داده یا محل دقیق انفجار کجا بوده.
آیا کارگر پای بونکر و راننده لکوموتیو به دلیل ریزش آوار کشته شدند؟
مرگ هر ۶ نفر به دلیل انفجار بوده. بعد از انفجار، آوار ریزش کرده.
جسدها چه وضعی داشتند؟
نسبت به شدت بالای موج انفجار، شرایط بدی نداشتند. تصور من، وضعیتی مشابه بچههای معدن زمستان یورت بود ولی اینها چنین شرایطی نداشتند. آثار سوختگی داشتند، اما مرگ هر ۶ نفر یا به دلیل خفگی بود یا به دلیل پرت شدن بر اثر موج انفجار، اما بدنهایشان سالم بود. خودم جسدها را در کاور پیچیدم.
این حادثه در دقایق پایانی شیفت روزانه رخ داده و مسوولانی که روز دوشنبه به معدن رفتند، میگفتند انفجار، غیرمترقبه و غیرقابل پیشبینی بوده و سرپرست معدن میگفت دو دستگاه تهویه تا پیش از انفجار در معدن فعال بوده و بازرس معدن، ۱۰ دقیقه پیش از وقوع انفجار، گازسنجی کرده و در ظاهر، خطری بابت نشت متان وجود نداشته، اما گفته میشود که گاز متان از طریق حفرههای پشت جبهه کار نشت کرده. شما که کارگر با سابقه معدن زغال هستید، میتوانید توضیحی برای این حادثه تلخ داشته باشید؟
به من گفتهاند که این معدن حدود ۳۰۰ کارگر دارد. بنده با سوابق و تجربهای که از امدادرسانی در حوادث معادن زغالسنگ دارم، میگویم که با توجه به حجم گاز متان آزاد شده از جبهه کار، اگر تعداد کارگرانی که در آن لحظه در تونل K۵ کار میکردند، بیشتر از ۶ نفر بود، ابعاد این فاجعه میتوانست بسیار بسیار بزرگتر از این باشد و امروز به جای ۶ جسد، حداقل ۶۰ جسد داشتیم.
طبق آنچه ما در راسته اصلی مشاهده کردیم، در این معدن سه دستگاه تهویه وجود داشته؛ دو دستگاه ونتیلاتور ۶۰ برقی و یک دستگاه ونتیلاتور ۴۰ گازی. من بر اساس مشاهداتم از صحنه انفجار، میگویم که تخلیه گاز متان و نشت گاز از دویل به تونل اصلی، از صبح همان روز شروع شده بوده، چون این کارگران، از صبح در دویل مشغول کار بودهاند.
اگر انفجار، در پایان شیفت کاری اتفاق افتاده، به دلیل آزاد شدن گاز کیسهای پشت جبهه کار بوده، اما هنوز هیچ مدرکی در دست نیست که معلوم شود حجم گاز کیسهای آزاد شده از جبهه کار، چقدر بوده، چون هنوز کسی داخل دویل نرفته و از کارگاه بازدید نکرده و به همین دلیل، علت این حادثه هنوز نامعلوم است و هیچ اظهارنظری، قابل استناد نیست.
واقعا ممکن است ۱۰ دقیقه پیش از انفجار، میزان گاز متان روی دستگاه گازسنج صفر باشد و ۱۰ دقیقه بعد، حجم گاز منجر به انفجار شود؟
بله ممکن است. من چند سال قبل شاهد اتفاق مشابه در یکی از معادن زغالسنگ بودم؛ زمانی که داخل یک کارگاه ۱۰۰ متری، میزان گاز را کنترل کردم و به سمت تونل رفتم. فاصله کارگاه تا تونل حدود ۷ دقیقه بود. وقتی به تونل رسیدم، گفتند کارگاه منفجر شد. باید دویل معدن رزمجا را بازدید کنیم تا ببینیم علت ریزش ۲۰ تن آوار چیست و حفره گازی، کجا باز شده که گاز متان با این حجم و با این سرعت تونل ۳۰۰ متری را پر کرده و باعث انفجار شده.
مگر انفجار باعث ریزش نمیشود؟
انفجار، موج ایجاد میکند و موج هم باعث تخریب میشود. موج انفجار در فضای بسته، به سمت فضای فرار و فضای خالی میکوبد، چون انتهای دویل بسته بوده، موج انفجار، دیواره را تخریب کرده.
چند بار تکرار کردید که دویل باید بازدید شود. آیا وقتی برای بیرون آوردن جسدها رفتید، بازدید از دویل ممکن نبود؟
این بچهها زمان انفجار توی جبهه کارشان نبودند. اینها ۴۰ متر دویل حفر کرده بودند، اما قبل از انفجار، در حال پایین آمدن از دویل و در ۱۰ متر انتهایی بودند. ما این بچهها را در انتهای دویل پیدا کردیم. برای تعیین علت دقیق حادثه، باید از جبهه کار بازدید شود.
در اولین صحبتها گفته شد که آزاد شدن حفره گازی پشت جبهه کار عامل انفجار بوده.
حفره گازی، ابعادی به اندازه یک توپ پینگپونگ دارد. پشت حفره به این کوچکی، معادل حجم یک بشکه ۲۲۰ لیتری، گاز متان جمع میشود و، چون نهفته است، هیچ علامتی هم ندارد. در زمان استخراج زغال، بعد از باز شدن این حفره در فضایی با ابعاد ۳ مترمکعب، بیش از ۲۰ درصد گاز متان، با فشار و بدون هیچ علامتی بیرون میزند و کل تونل ۶۰۰ متری با گاز متان پر میشود.
و این اتفاقات روی دستگاه گازسنج با چه علامتی معلوم میشود؟
داخل معدن زغالسنگ، عوامل انفجار، فراوان است. لازمه انفجار چیست؟ عامل انفجار، مواد سوختنی و اکسیژن. داخل معدن، حتما اکسیژن وجود دارد تا کارگران بتوانند کار کنند. پیکور و بقیه دستگاههای داخل معدن، جرقه تولید میکنند. ترکیب جرقه با گاز متانی که در هوای تونل نشت کرده، به انفجار منجر میشود. عصر روز یکشنبه هم، بعد از نشت گاز متان داخل تونل، جرقه پیکور یا لکوموتیو منجر به انفجار شده، اما دستگاه گازسنج هیچ هشداری نداده در حالی که دستگاه گازسنج به نشت بیش از یک درصد گاز متان حساس است و حتی اگر فرض کنیم که به علایم صفحه مانیتور گازسنج بیتوجهی شده، دستگاه آلارم میدهد و باید معدن را تخلیه کنند.
اگر دستگاه گازسنج آلارم میداد، این ۶ کارگر فرصت تخلیه محل را داشتند؟
نه، اگر فرصت داشتند، کار را تعطیل میکردند.
دستگاه گازسنج خراب نبوده؟
نه، دستگاه، اپراتور دارد و امکان خرابی دستگاه در حد نیم درصد است. من با همین دستگاه، میزان مونوکسید کربن بعد از انفجار را اندازه گرفتم و وارد تونل شدم.
ممکن نیست دستگاه در لحظه نشت گاز متان خراب شده باشد؟
دستگاهها ضریب خطا دارند، اما با سایر دستگاههای بیرون از معدن مطابقت داده میشوند. در هر نوبت کاری معدن، میزان اکسیژن داخل معدن، روی دستگاه گازسنج باید ۲۰.۸ درصد و میزان متان، کمتر از یک درصد و حدود نیم درصد باشد. اگر میزان اکسیژن داخل معدن به ۲۰ درصد برسد، دستگاه آلارم میدهد. اگر میزان متان داخل معدن به بالای نیم درصد برسد، دستگاه آلارم میدهد و معدن را تخلیه میکنند.
کاهش اکسیژن داخل معدن به معنای افزایش میزان گاز متان است؟
گازهای دیگری هم میتواند باعث افت میزان اکسیژن بشود، اما بیش از ۵ درصد گاز متان در هوای معدن باعث انفجار میشود.
میگویید سه دستگاه تهویه داخل معدن بوده. آیا دستگاههای تهویه سالم بوده؟
یک دستگاه ونتیلاتور ۶۰ برای تهویه فضای ۱۰۰ متری کافی است. طبق پاسپورت کاری، دستگاههای تهویه سالم بوده، اما خروجی حجم بالای گاز متان، ناگهانی بوده.
نشت بدون علامت گاز متان از صبح شروع شده بود؟
اگر نشت گاز از صبح شروع شده بود حتما معدن تخلیه میشد. نشت، ناگهانی بوده؛ شاید کمتر از دو دقیقه، همه فضای تونل با گاز متان پر شده….
آقای «میم»؛ کارگر بازنشسته معدن زغال طزره که سابقه بیرون آوردن اجساد همکارانش از زیر آوار معادن را دارد …
گفته میشود سه دستگاه تهویه در معدن زغالسنگ رزمجای غربی کار میکرده. آیا دستگاههای تهویه میتواند گاز متان یا هر گاز دیگر را بهطور کامل تخلیه کند؟
دستگاههای تهویهای که برای معادن زغالسنگ طراحی میکنند، باید بهطور کامل، مساحت تونل را تهویه کند.
خروجی دستگاههای تهویه کجاست؟
یک خروجی بیرون از معدن طراحی میشود که راههای هوایی از تونل انحرافی به تونل اصلی نصب میشود.
و هر نوع گاز مضر را تخلیه میکند؟
بله
و اگر این دستگاه خراب باشد؟
اگر خراب باشد هم باید تهویه اضطراری نصب کرده باشند که به عنوان یدک، کار کند…. آقای «ح» که دکترای اکتشاف دارد و حادثه تلخ ۵۰ سال قبل و انفجار معدن طزره و قربانی شدن تعدادی از کارگران به دلیل نشت گاز متان را به یاد میآورد …
انفجار در معدن زغالسنگ چه دلایلی دارد؟
معادن زغال ایران دارای گاز متان فراوان هستند و بخش ایمنی هر معدن زغال، باید هر روز میزان گاز متان را بر اساس برنامه بخش طراحی معدن، کنترل و اندازهگیری کند و به محض افزایش غیرمجاز میزان گاز، معدن باید تعطیل شود. میزان گاز متان معادن زغال، در زمان اکتشاف و حفاری اولیه سنجش میشود و در مرحله اکتشاف، درجه گازخیزی هر معدن را مشخص میکنند.
سیستم تهویه، باید بر مبنای درجه گازخیزی هر معدن و میزان مجاز گازی که به سلامت کارگر در زمان کار آسیبی وارد نکند، طراحی شود. اگر سیستم تهویه معدن زغال، بر اساس درجه گازخیزی معادن طراحی نشده باشد یا اطلاعات به دست آمده در زمان اکتشاف، ناقص باشد، شاهد حوادث انفجار معادن خواهیم بود.
گفته میشود که علت انفجار در معدن رزمجای غربی، آزاد شدن گازهای کیسهای در زمان پیکورزنی و حفر دویل و غیر قابل اجتناب بوده.
در معادن زغالسنگ، تحت تاثیر مسائل زمین ساختاری و تکتونیک منطقه، حفرههایی ایجاد میشود. در معادن زغالسنگ با مساله آبخیزی هم مواجهیم و ممکن است در حین استخراج، کارگران به دنبال گشوده شدن یک حفره آب زیرزمینی، بر اثر فوران آب از بین بروند.
آبخیزی معادن زغال هم باید در مرحله اکتشاف و پیش از باز شدن معدن مورد مطالعه قرار بگیرد که متاسفانه، سالهاست این مطالعات در هیچ یک از معادن زغال ایران انجام نمیشود، چون معادن به بخش خصوصی واگذار شده در حالی که پیش از این و زمانی که معادن در حیطه مسوولیت شرکت ملی فولاد ایران بود، این مطالعات در حفاریهای اکتشافی و با نمونهگیری از زغال انجام میشد.
معدن زغال رزمجای غربی ظاهرا حدود ۳۰ سال قبل به بخش خصوصی واگذار شده و سابقه اکتشافش باید خیلی قدیمیتر از آغاز واگذاری معادن به بخش خصوصی باشد.
بله ولی بعد از خصوصیسازی، در هر نقطه از معدن که لایه زغال دیدند، بدون توجه به نتایج مطالعات یا بدون انجام مطالعه، تونل استخراج حفر کردند.
یعنی برای پیشگیری از حوادث و تلفات انسانی، باید در هر لایه جدید این بررسیها انجام شود؟
حداقل، این بررسیها باید بر اساس مطالعات اکتشافی انجام شود در حالی که بعد از خصوصیسازی معادن، بهرهبرداران جدید به مستندات قدیمی رجوع نکردهاند. این مستندات، نتیجه مطالعاتی است که از نیمه دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و حاصل همکاری مشترک ایران و اتحاد جماهیر شوروی برای ایجاد صنعت ذوب آهن در ایران است. طبق یک توافق پایاپای، اتحاد جماهیر شوروی به ازای دریافت گاز، به ایران تجهیزات اکتشاف معدن میداد و کارشناس اعزام میکرد. از این زمان، صنعت اکتشاف معدن در ایران ایجاد شد و کارشناسان روس و ایرانی، مطالعات در تمام مناطق زغالدار و همه مناطق آهندار کشور، اکتشاف، طراحی و ایجاد معدن را آغاز کردند. معادن زغال البرز شرقی هم در همان زمان اکتشاف شد که از دامغان آغاز میشود و تا گرگان ادامه دارد.
با توجه به تغییرات زمینشناسی لایههای معدن در طول ۶ دهه، آیا این مستندات همچنان قابل استناد است؟
طبق استانداردهای جهانی، فاصله حفاری بین دو چاه زغال از یکدیگر، کمتر از ۱۰۰ متر نیست. در این فاصله ۱۰۰ متری، خیلی اتفاقات امکانپذیر است. مثلا یک گسل ممکن است باعث تغییر مسیر منابع گاز یا آب پشت لایههای معدن شود.
تعدادی از معادن زغال ایران و از جمله معدن طبس، از چند سال قبل به صورت مکانیزه استخراج میشود، اما بهرهبرداری از معادن دامغان هنوز نیمه مکانیزه است. مکانیزه شدن استخراج معدن تا چه حد در کاهش حوادث و تلفات جانی تاثیر دارد؟
ایمنی معدن هیچ ربطی به مکانیزاسیون معادن ندارد. ضخامت لایه معدنی و لایه زغال باید در شرایط مکانیزاسیون باشد. معدن دارای لایه زغال کم ضخامت، نمیتواند مکانیزه شود. مکانیزاسیون معادن به شرایط ژئومتریکی لایه زغال بستگی دارد و همه معادن هم قابل مکانیزاسیون نیست علاوه بر اینکه این حوادث ممکن است در معادن مکانیزاسیون هم رخ دهد. معادن زغال، از نظر پیچیدگی به سه درجه تقسیم میشوند.
هر چه پیچیدگی معدن به لحاظ ساختار زمینشناسی بیشتر باشد و مثلا، جابهجایی زیاد داشته باشد یا اینکه روی گسل قرار گرفته باشد، ریسک این معدن به لحاظ بروز حادثه بالاتر است. معدن زغال طبس، از نظر پیچیدگی، آرامتر از معادن البرز است، اما معادن البرز، بسیار تکتونیزه و دارای ساختار بسیار پیچیده است و البته معدن رزمجا، به لحاظ ساختار زمینشناسی و تکتونیکی، پیچیدگی درجه ۳ و بیشترین حد را دارد که ریسک حوادثش هم بیشتر است.
ولی نمیتوانیم استخراج چنین معدنی را متوقف کنیم به این دلیل که ریسک حوادثش بالاست.
نمیتوانیم استخراج را متوقف کنیم، چون زغال است و از منابع زیرزمینی است، اما پیچیدگیها قابل پیشبینی است چنانکه ما میدانیم گسلها یک عامل خطر برای معدن است، چون میتواند به ایجاد حفرههای تجمیع گاز در لایه زغال منجر شود و منطقه دامغان، از مناطق گسلخیز است و نقشههای زمینشناسی، گسلهای خوابیده زیر معادن این منطقه را نشان میدهد. وقتی با معادن پر ریسک مواجه میشویم، علاوه بر افزایش چند برابری سطح ایمنی معادن، در زمان استخراج باید سعی کنیم بلوکهای سالمتر را در نظر بگیریم و میزان گازسنجی هم باید افزایش یابد تا از وقوع چنین حوادثی کاسته شود….
آقای «واو» که عمر شغلی و تحصیلیاش را در استخراج معادن زغال دامغان سپری کرده و حدسهای نزدیک به واقعیت دارد؛ نشت گاز متان در معدن رزمجای غربی برای مدت زمان خیلی طولانی، قابل پیشبینی بودن انفجار به دلیل اشکالات فنی در سیستم تهویه و…
شما چه زمانی از حادثه معدن رزمجا باخبر شدید و درباره علت وقوع حادثه چه شنیدید؟
بلافاصله بعد از انفجار معدن به من خبر دادند. به دلایلی از مشخصات این معدن بهطور کامل اطلاع داشتم. سه معدن زغال رزمجا در دامغان هست که دو معدن، به بخش خصوصی واگذار شده و یک معدن در انحصار شرکت وابسته به ذوب آهن اصفهان است. به من گفتند که در تونل لایه زغال ۵k سه نفر مشغول حفر دویل بودند و احتمالا گاز متان همراه با استخراج زغال، متصاعد و وارد تونل اصلی شده. داخل تونل اصلی هم دو راننده لکوموتیو و یک کارگر زیر بونکر مشغول کار بودند.
البته هنوز معلوم نیست که چرا داخل دویل سه نفر مشغول کار بودند، چون در حفاری دویل فقط دو نفر به سمت افق بالا کار میکنند و گاهی یک نفر زغالکش هم همراهشان هست. اینطور شنیدهام که نشت گاز متان به داخل تونل اصلی و جرقهای که عاملش نامعلوم است، باعث انفجار شده.
انفجار در معدن زغال، زمانی اتفاق میافتد که میزان نشت گاز متان، ۴.۵ الی ۱۷ درصد باشد. در انفجار بر اثر نشت ۴.۵ یا ۵ درصدی گاز متان، فقط شعله و سوختگی داریم، در نشت ۱۷ درصدی به دلیل کاهش شدید اکسیژن، شدت انفجار هم کم است، اما در نشت ۸ یا ۹ درصدی، شدت انفجار بسیار بالاست و حدس میزنم که میزان نشت گاز متان در این حادثه، حدود ۹ درصد بوده، چون ریزش آوار هم اتفاق افتاده و شرایط، مشابه همان وضعی است که در معدن زمستان یورت شاهد بودیم. معدن طزره، تیم امداد قدرتمندی دارد، اما شنیدم که خارج کردن اجساد تا صبح طول کشیده، چون شدت تخریب بالا بوده.
یکی از امدادگران به من گفت میزان گاز مونوکسیدکربن بعد از انفجار، حدود ۹۷۰ PPM بوده و انتظار برای تخلیه این گاز، باعث تاخیر بیشتر در ورود به تونل و بیرون آوردن اجساد شده است. این امدادگر از حجم ۲۰ تنی آوار میگفت و اینکه ظاهرا علت فوت کارگران، موج انفجار یا خفگی با مونوکسید کربن بوده.
البته انفجار همراه با آتشسوزی بوده، اما حدس میزنم کارگرانی که داخل دویل کار میکردند دچار سوختگی نشده باشند، چون داخل دویل یا کارگاه، دور از دسترس و مثل پناهگاه است و شعله انفجار هم داخل دویل نمیرود، چون به سمت افق بالا، بنبست و در حال حفر است. احتمالا این کارگران، با صدای انفجار از دویل پایین آمدهاند، اما حتی فرصت ورود به تونل اصلی نداشتند و به علت غلظت بالای گاز مونوکسیدکربن، بلافاصله خفه شدهاند.
این وضع را در معدن زمستان یورت هم شاهد بودیم؛ ۵ کارگری که داخل کارگاه صدای انفجار را شنیدند و از دویل وارد تونل فرعی شدند، اما به دلیل میزان بالای مونوکسید کربن، حتی نتوانستند یک قدم بردارند و درجا خفه شدند. گاز متان، در جریان سوختن تبدیل به مونوکسید کربن و دیاکسید کربن میشود ولی بعد از انفجار بر اثر نشت گاز متان در معدن زغالسنگ، به دلیل کاهش شدید سطح اکسیژن، فقط با مونوکسید کربن مواجهیم که میزان سمیت دوز بالای این گاز، بسیار زیاد است طوری که دو نفس کوتاه در این هوا، باعث مرگ میشود.
به گفته این امدادگر هم، اجساد هر ۶ نفر سالم بوده، اما بعضیشان علایم سوختگی مختصری داشتند.
سالم بودن اجساد چند پیام دارد؛ کارگران از محل انفجار فاصله داشتند وگرنه در اجساد، شاهد سوختگی موی سر و صورت بودیم. سالم بودن اجساد، تایید میکند که انفجار، داخل تونل اتفاق افتاده. اگر انفجار داخل دویل اتفاق افتاده بود، حتما کارگر داخل دویل دچار سوختگی شدید میشد، اما به دلیل اینکه انفجار در راسته تونل رخ داده، کارگر داخل دویل، احتمالا بر اثر خفگی و استنشاق مونوکسید کربن فوت کرده.
کانون نشت گاز متان در تونل هم احتمالا جبهه کار داخل دویل بوده، چون داخل دویل، اکسیژن هست و میزان اکسیژن داخل دویل، حتی از میزان اکسیژن داخل تونل هم بیشتر است، چون پیکور کارگران، با هوای فشردهای که از بیرون معدن پمپاژ میشود، کار میکند و این هوای فشرده، هوای تمیز است. اگر حفره گازی، پشت جبهه کار داخل دویل بوده که بر اثر پیکور زدن سر باز کرده، همین هوای فشردهای که موتور محرکه پیکور بوده، گاز متان را، آرام آرام به خارج از دویل و به فضای تونل فرستاده است.
ممکن نیست دستگاههای تهویه داخل تونل دچار نقص و ایراد شده باشند؟
حتما دستگاههای تهویه اشکال داشته. اگر دستگاه تهویه به درستی کار میکرد، میزان متان به درصد بالا و قابل انفجار نمیرسید.
وقتی در معدن زغالسنگ با انفجار مواجه میشوید، یعنی حتما سیستم تهویه دچار اشکال شده است. قرار نیست در معدن زغال هر لحظه انفجار بر اثر نشت گاز متان داشته باشیم وگرنه باید شغل معدنکاری تعطیل شود. تمام این اتفاقات قابل پیشبینی است. پیش از استخراج هر معدن، دفتر تامین باید طرح تهویه را تهیه کرده و این طرح، هر ۶ ماه بهروزرسانی شود. در این طرح، میزان هوادهی هر دستگاه مشخص شده و سیستم تهویه معدن باید بر مبنای این طرح، جاسازی شود.
آیا ممکن است نشت گاز متان به مدت چند دقیقه باعث انفجار شود؟
به هیچوجه. گاز متان باید از لایه زغال نشت کند، اما حجم تولید زغال در معادن ما در حدی نیست که غلظت گاز متان نشت داده از دیواره زغال، ظرف چند دقیقه به حد انفجار برسد.
https://www.pgnews.ir/?p=6651