اراضی دانشگاه آزاد در عالیشهر تعیین وضعیت شد

0

1

این طرح چیزی جز غارت دانشگاه آزاد بوشهر نیست.

0

0

اینهمه زمین دانشگاه در اختیار شهرک گذاشته، حداقل باید به همه کارکنانش یک واحد واگذار بشود ، شاید خیلی های از این حرف خوششان نیاد ولی باید بدانید حقوق یک دانشیار در دانشگاه آزاد کمتر از نیروهای نطافتچی خیلی جاها مانند بانکها، وزارت نیرو، نفت ، پتروشیمی …. است

0

0

کار بسیار خوبی کردند تمام زمینها رو دانشگاه گرفته بود وبی مصرف مانده بود

0

0

زحمات بزرگ مردی بنام دکتر امامی در حال تاراج است..خوشحال نباشیم

1

0

از اولم احداث دانشگاه داخل عالیشهر اشتباه بود بعد مسافت با بوشهر باعث شده بود هر ترم موقع امتحانات داخل سالن امتحان جای چندتا از دوستانمون خالی باشه که روی صندلیشون بجای خودشون عکسشون و یه دسته گل بود میدونید چرا چون توی مسیر بوشهر به خالیشهر تصادف کرده بودند و همه داغدار هر ترم بمدت ۴ سال من اینو دیدم این همه زمین داخل بوشهر بود چه کسی طرح دانشگاه داخل عالیشهر رو پیشنهاد داده بود و چرا چرا داخل بوشهر احداث نشد که الان اینجوری نشه زمین های اطراف ترمینال مسافربری برج اون موقع همه خالی بود. ما دانشجوها مجبور بودیم هر روز با اتوبوس های داغون از باغ زهرا تا دانشگاه بریم که وقتی ازشون پیاده میشدیم سرگیجه داشتیم موقع برگشت هم همین مکافات. بعد رییس دانشگاه پز میداد میگفت من بزرگترین دانشگاه آزاد خاورمیانه رو احداث کردم. از کلاسامون تا سالن امتحانات تا سالن غذاخوری تا سالن ورزش پیاده نمیشد رفت باید با واحد میرفتیم چون فاصله زیاد بود زمین مفت واسه خودشون گرفته بودن بعد که میرسیدیم همش سرپا وایساده بودیم بعد صرف غذا باید خدا خدا میکردی که اتوبوس لکنته بیاد و برگردونت که اکثرموقع نمیومد و ناچارا با شکم پر باید پیاده روی میکردیم تا کلاسامون . هرچقدر گفتیم انگار نه انگار درد دل زیاده درخصوص دانشگاه میخواستن با دانشگاه شهر رو آباد کنن آباد کردین خو ایجوری بعد رییس دانشگاه خودش با پژو ۴۰۵ نقره ای و راننده میومد و میرفت و گوشش به هیچی بدهکار نبود.ولی انگار خدا صدای ما دانشجویان زجر کشیده رو شنید.

0

0

سال 76 تا 80 چه خیانتها که ……. و ….. بابت حیف و میل کردن پولهای دانسجویان بیچاره بابت این دانشگاه عالیشهر نکردن
200 هکتار زمین بر و بیابون با پول دانشجویان جاده ساختن دبوار کشیدن ساختمانهای پراکنده تو محوطه بزرگ درست کردن اونقدر بزرگ بود که دانشجویان زبون بسته باید تاکسی میگرفتن برن بیرون از محوطه
باورتون نمیشه که ……چندتا اسب خریده بود و یکی از سالنها تبدیل کرده بود به اصطبل …. و چندتا کره بدنیا اوردن و دانشجویان شیرینی پخش میکردن که ….. بچه دار شده
…………..
الان هم شده یه مشت ساختمانهای متروکه
……