خلیج فارس:پس از مذاکرات با ایران در مورد احیای توافق هسته ای، ایالات متحده مذاکرات موازی با عربستان سعودی را آغاز کرده است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از عصر ایران؛وبگاه آمریکایی” اویل پرایس” در مقاله ای به قلم ” سیمون واتکینز” نوشت:
توافق هستهای آمریکا و عربستان میتواند حرکت ریاض به سمت چین را معکوس کند و طرح یک کمربند ، یک راه” پکن و نفوذ فزاینده آن در خاورمیانه را تضعیف کند.
این اقدام در قالب راهبرد گسترده تر ایالات متحده برای تثبیت مجدد سلطه عمیق خود در منطقه از طریق انرژی، زیرساخت ها و همکاری هسته ای است.
تنها یک روز پس از دیدار مذاکرهکنندگان آمریکایی با همتایان ایرانی خود در عمان برای بحث در مورد تنظیم یک توافق هستهای جدید ( به جای برجام)، “کریس رایت”، وزیر انرژی آمریکا، به عربستان سعودی رفت تا درباره توافق هستهای واشنگتن -ریاض با پادشاهی سعودی صحبت کند.
چنین توافقی با ریاض فشار زیادی را بر رقیب تاریخی، مذهبی، سیاسی و نظامی اصلی آنها یعنی تهران وارد میکند تا زودتر به توافقی بر سر برنامه انرژی هستهای خود با ایالات متحده برسند.
این امر همچنین در معکوس کردن انحراف یک دهه ای عربستان سعودی از حوزه نفوذ ایالات متحده به سمت چین، بسیار مهم خواهد بود.
علاوه بر این، اگر این بازی دیپلماتیک بتواند با موفقیت هم تهران و هم ریاض را تحت نفوذ واشنگتن قرار دهد، خاورمیانه ممکن است برای دهههای آینده منطقه ای غیرقابل دسترسی برای چین باشد و این مساله عملا به پروژه قدرت یابی چند نسلی “ابتکار یک کمربند و یک راه” چین پایان دهد.
گستره و دامنه گفتگوهای هفته گذشته بین ایالات متحده و عربستان سعودی مشابه مواردی است که سال ها بین پادشاهی سعودی و چین مشاهده شده است و به این ترتیب، می توان آن را به عنوان جایگزینی مستقیم واشنگتن به جای پکن برای عربستان سعودی در نظر گرفت.
وزارت انرژی آمریکا در حال رایزنی جدی با سعودی ها برای انعقاد یک توافقنامه انرژی هسته ای بین دو کشور به عنوان بخشی از یک یادداشت تفاهم چند لایه در زمینه های مختلف انرژی است.
این توافقنامه شامل همکاری عمیق و گسترده در زمینه نفت و گاز، پتروشیمی، مدیریت کربن، فناوری های هیدروژن، برق، انرژی های تجدیدپذیر و انرژی هسته ای است.
همچنین انعقاد قراردادهای جدیدی در زمینه زیرساخت های حمایت کننده از این پیشرفت ها و تامین مالی برای حمایت از عرضه سریع آنها، بین دو کشور در حال بحث است.
اگرچه رایت (وزیر انرژی آمریکا) تاکید کرده که پادمانهایی وجود خواهد داشت تا اطمینان حاصل شود که برنامه هستهای عربستان منجر به توسعه سلاحهای هستهای نمیشود، اما برای ایرانیها واضح است که چنین پادمانهایی را میتوان به همین راحتی کاهش داد و تهدید عربستان سعودی مجهز به سلاح هستهای می تواند ناگهان برای تهران بسیار واقعی شود، و این همان چیزی است که واشنگتن در نظر دارد.
یک منبع مطلع در این باره به اویل پرایس گفت: “به دنبال این (اعلامیه ایالات متحده و عربستان سعودی) ارزیابی ها در تهران تغییر کرده است و آنها (مقامات ایران) اکنون بسیار بر انجام توافق هسته ای جدید با آمریکا متمرکز شده اند.”
ارائه برنامه انرژی هسته ای به عربستان سعودی جزء مجموعه ای از توافقنامه های امضا شده بین ریاض و پکن – از پایان جنگ قیمت نفت 2014-2016 که توسط پادشاهی سعودی آغاز شد اما به فاجعه اقتصادی و سیاسی برای آن ختم شد – بود، همانطور که در آخرین کتاب من در مورد نظم جدید بازار جهانی نفت به طور کامل تحلیل شده است.
در آن مقطع بود که شاهزاده محمد بن سلمان (MbS) ایده عرضه اولیه عمومی سهام شرکت آرامکوی سعودی را مطرح کرد، که می تواند پول زیادی جمع کند و شهرت عربستان سعودی را در بازارهای مالی جهانی افزایش دهد، که به عرضه های بیشتر کمک می کند.
در حالی که بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ در غرب این پیشنهاد را سمی می دانند، اما چین به محمد بن سلمان پیشنهاد داد که کل 5 درصد سهام آرامکو را به صورت خصوصی خریداری کند. اگرچه این قرارداد در نهایت توسط مقامات ارشد سعودی رد شد، اما بنا بر گزارش ها، بن سلمان هرگز پیشنهاد کمک پکن را فراموش نکرده است.
برای چین این پیشنهاد کاملا منطقی بود، زیرا یک رابطه عمیق تر با عربستان سعودی و دسترسی ترجیحی به ذخایر بزرگ نفتی سعودی ها را می داد. این امر همچنین به پکن نفوذ غیرمستقیم بر قیمت نفت خواهد داد، زیرا ریاض هنوز هم رئیس واقعی کارتل جهانی نفت “اوپک” است.
بعدها با اضافه شدن روسیه به عنوان دیگر تولیدکننده بزرگ نفت به این مجموعه (اوپک) گروه توسعه یافته “اوپک پلاس” شکل گرفت.
پکن معتقد است که ریاض می تواند تاثیر تعدیل کننده ای بر تلاش های مسکو به منظور افزایش قیمت نفت – گزینه ای که چینی ها نمی خواهند- داشته باشد.
یک مزیت اضافی برای پکن، موقعیت عربستان سعودی به عنوان یکی از نامزدهای جدی رهبری جهان اسلام بود که چین می توانست از آن برای گسترش نفوذ خود در سراسر خاورمیانه و فراتر از آن، از جمله از طریق پروژه “یک کمربند و یک راه”استفاده کند.
از آنجایی که عرضه نفت جهان یک بازی با حاصل جمع جبری صفر است، یک مزیت دیگر برای چین این بود که کسب سود آن از هر یک از این جنبهها، به معنای شکست ایالات متحده، رقیب کلیدی ابرقدرتش خواهد بود.
تا سال 2022، روابط چین و عربستان سعودی به حدی فوقالعاده توسعه یافته بود که “امین ناصر”، مدیر اجرایی آرامکو عربستان سعودی، گفت: “تضمین تداوم امنیت نیازهای انرژی چین همچنان بالاترین اولویت ما است – نه فقط برای 5 سال آینده، بلکه برای 50 سال آینده و بعد از آن.”
در اولین اجلاس سران چین و کشورهای عربی در دسامبر همان سال و اولین نشست شورای همکاری خلیج فارس و چین، به علاوه سایر جلسات موازی در همان زمان، 34 توافقنامه بین شرکت های چینی و عربستانی امضا شد که مجموعه عظیمی از بخش ها از جمله انرژی، فناوری، امنیت، علم و فناوری، هوافضا، بانکداری، و زیرساخت ها و بسیاری دیگر را پوشش می دهد.
اما این خود رئیس جمهور “شی جین پینگ” بود که دو “حوزه اولویت” را برای روابط جدید بین چین و کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی مشخص کرد. یکی فروش نفت و گاز کشورهای عربی به یوان (پول چین) و دیگری کمک چین به توسعه فناوری هسته ای عربستان سعودی بود.
به گفته رسانه های دولتی چین، این همه باید در چارچوب “تشکیل همکاری راهبردی عمیق تر در منطقه خاورمیانه همزمان با عقب نشینی ایالات متحده از سلطه طلبی بر آن ” انجام شود.
در آن مقطع (2022) یک منبع ارشد امنیتی انرژی اتحادیه اروپا به اویل پرایس گفت که در پیشنهادهای ضمنی چین به ریاض، پتانسیل توسعه سلاح های هسته ای نیز وجود داشت، که پکن معتقد بود – وقتی به تهدید از سوی ایران اضافه شود – نیاز به دخالت نظامی سنگین ایالات متحده در خاورمیانه دارد.
پکن مطمئن بود که چنین دخالتی سالها ادامه خواهد داشت و نیروهای ایالات متحده را در جنگهای غیرقابل پیروزی غرق میکند و به چین اجازه میدهد برتری نظامی، اقتصادی و سیاسی خود را در منطقه آسیا و اقیانوسیه تحکیم کند.
در واقع، درست قبل از کریسمس 2021، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحده دریافتهاند که عربستان سعودی در حال ساخت موشکهای بالستیک خود با کمک چین است و در عین حال و همزمان چین به ارائه کمکهای گسترده به جاهطلبیهای هستهای خود ایران ادامه میداد.
با توجه به خصومت شخصی بین بایدن و بسیاری از مقامات ارشد سعودی، دولت رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده، نتوانست بر تلاش های عربستان سعودی برای نزدیکی بیشتر به چین، تاثیر بگذارد.
نقطه شروع بایدن در 2 اکتبر 2020 زمانی بود که وی گفت که در ریاست جمهوری او به دنبال این خواهد بود که: “رابطه خود با پادشاهی عربستان سعودی را مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم، به حمایت ایالات متحده از جنگ عربستان سعودی در یمن پایان دهیم و مطمئن شویم که آمریکا ارزش های خود را برای فروش اسلحه یا خرید نفت زیر پا نمی گذارد.”
در همان سخنرانی بایدن به طور خاص در مورد محمد بن سلمان گفت: “دو سال پیش عوامل سعودی که بنا بر گزارشها به دستور محمد بن سلمان ولیعهد سعودی عمل میکردند، جمال خاشقجی، روزنامهنگارو منتقد سعودی مقیم آمریکا را به قتل رسانده و قطعه قطعه کردند… جرم او – که به قیمت جانش تمام شد- انتقاد از سیاستهای دولتش بود.”
از سوی دیگر، بر اساس سه دلیل کلیدی، به نظر می رسد توانایی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای تاثیرگذاری بر سعودی ها بسیار بیشتر از سلف خود باشد.
اول اینکه ترامپ متملقانه از محمد بن سلمان تمجید کرده و گفت:” من برای او احترام زیادی قائل هستم.”
دوم: او (ترامپ) بیشترین قدرت را در بین تمام افراد روی کره زمین دارد و سعودی ها به قدرت احترام می گذارند
و سوم اینکه او غیرقابل پیش بینی است.
و به همین خاطر است که رایت، وزیر انرژی ایالات متحده، هفته گذشته اظهار داشت که نسبت به انعقاد یک توافق نامه همکاری گسترده – از جمله انرژی هسته ای – با عربستان سعودی در عرض چند ماه خوشبین است.
https://www.pgnews.ir/?p=251748