نادر کریمی
میگویند روزی چوپانی از یک درخت خیلی بلند بالا رفت، وقتی به بخشهای انتهایی درخت رسید به پایین نگاه کرد، ترسید و به خدا گفت: خداوندا اگر من سالم به زمین برسم تمام گوسفندانم را در راه تو قربانی میکنم. چشمان خود را بست و آرام به سوی زمین پایین آمد. کمی که پایین آمد دلش قوت گرفت و به خداوند گفت: خدایا همه گوسفندانم زیاد است، 20 تا از آن را در راه تو قربانی خواهم کرد، باز هم پایین آمد و هر بار از شماره گوسفندانی که قرار بود برای نذر سلامتیاش قربانی شوند، کاسته میشد. تا اینکه چوپان به سلامتی به زمین رسید و به خداوند عرض کرد: خدایا شکر که مرا به سلامت به زمین رساندی اما گوسفندان محل درآمد من هستند، به جای قربانی کردن که تو به آن نیاز نداری، همین شکر گفتن را از من بپذیر.
موضوع ادعای برخی صنعتگران، تولیدکنندگان و روسای انجمنها، بیشباهت به داستان بالا نیست؛ در ابتدا ادعاهایی را مطرح و هنگام عمل به هر دلیل آن را رها میکنند و تنها چیزی که در این میان باقی میماند وعدههایی است که موجب اتخاذ تصمیمهایی شده و اقتصاد و سفره مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
تولیدکنندگان لوازمخانگی در ایران روزی ادعا کردند که اگر واردات لوازمخانگی ممنوع شود در مدت کوتاهی نه فقط ایران و سلیقه ایرانیان همه لوازمخانگی مورد علاقه و مورد نیاز خود را دریافت میکنند بلکه تولیدکنندگان ایرانی، بازارهای منطقهای را هم فتح و درآمد ارزی بالایی را نصیب کشور خواهند کرد.
به این ترتیب به خواسته آن صنعتگران عمل و واردات کالای لوازمخانگی ممنوع شد، حتی برندهای کرهای که در بازار ایران، حضوری رسمی و نمایندگی داشتند هم از ادامه حضور منع شدند و نام برندشان تغییر یافت. اما هماکنون آیا آن تولیدکنندگان توانستهاند لوازمخانگی منطبق با نیاز و سلیقه ایرانیان را در اختیار هموطنانشان قرار دهند؟ آیا کیفیت لوازمخانگی تولید ایران در همه اقلام، با کیفیت کالاهای کرهای و… برابری میکند؟ حتی خود تولیدکنندگان لوازمخانگی به این سوال پاسخ منفی میدهند و اضافه میکنند که در روزآمدی و فناوری کالاهای لوازم خانگی، هنوز محصول ایرانی با محصول اروپایی، کرهای و آمریکایی تفاوت زیادی دارد.
به این ترتیب ایرانیان به خرید محصول خارجی لوازمخانگی همچنان علاقهمند ماندند تا جایی که گفته میشود حجم قاچاق لوازمخانگی به داخل ایران- با وجود عدم نمایندگیهای معتبر برای پشتیبانی این ابزار پرمصرف- اکنون به حدود 4میلیارد دلار در سال بالغ میشود.
روشن است که مدعیان تولید و عرضه لوازمخانگی با کیفیت در ایران، در تحقق ادعا و وعدههایشان ناکام ماندهاند وگرنه چنین بازاری برای لوازمخانگی قاچاق در ایران وجود نداشت.
گمان میرود که صنعتگران ایرانی در فضای احساسی قرار گرفته و منطبق با جو و احساسات موجود حرفی را بیان کردهاند که همان موقع هم امکان تحقق آن در هالهای از ابهام قرار داشت و مقامات صنفی و نهادهای غیردولتی صنعت، بهاصطلاح جوگیر شده و ادعایی گزاف را مطرح ساختهاند، البته از این دست ادعاهای گزافه، مردم کشورمان زیاد شنیدهاند که گاهی مقامات دولتی و گاهی مقامات صنفی بخشخصوصی آن را مطرح میکنند.
چنین وضعیتی پرسشهای مهمی را در مقابل مخاطبان مطرح میکند، آیا مطرحکنندگان ادعاها در قبال حرفها و وعدههایشان مسوول هستند؟ آیا هیچ مرجعی نیست که از طرحکنندگان این ادعاها بازخواست کند؟ از آن مهمتر این نکته است که سیاستمدارانی که سرد و گرم روزگار را چشیدهاند و ظرفیت تحقق وعدهها و ادعاها را میدانند، چرا اسیر این جوزدگیها و ادعاهای بیپایه میشوند؟
https://www.pgnews.ir/?p=220648