خلیج فارس:صبح پنجشنبه بیستم دیماه۱۴۰۳، دو رویداد در تهران برگزار شد؛ افتتاح بیمارستان هاشمیرفسنجانی و همایش «وفاقملی» در مرکز اسناد و کتابخانهملی ایران.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از روزنامه هممیهن؛لابهلای خبرهای مخابرهشده از رویداد نخست، یک خبر بیش از سایر خبرها توجه رسانهها را به خود جلب کرد؛ تیتر خبر این بود که از حضور سیدمحمد خاتمی در آئین افتتاح بیمارستان آیتالله هاشمیرفسنجانی جلوگیری شده است.
عجیبتر از این خبر، برگزاری همایشی تحتعنوان «وفاقملی» همزمان با ممانعت از حضور خاتمی در افتتاحیه بیمارستانی بود که محل حضور افراد با تفکرات سیاسی گوناگون و عمدتاً نزدیک به جریان اصلاحطلبان و اعتدالیون بود که ظاهراً در آن اندر فواید تئوریزه کردن وفاق در جامعه سخنها بر زبان آمده بود.
اینکه چه جریانی یا چه کسانی پشتپرده ممانعت از حضور خاتمی در این مراسم بودند، کموبیش بر کسی پوشیده نیست؛ اما اینکه آیا از سوی مسعود پزشکیان و برگزارکنندگان این مراسم، اعتراض یا شکایتی در مورد این رفتار غیرقانونی و خارج از چارچوبهای سیاسی و اجتماعی کشور صورت گرفته یا خیر، پرسشی است که از سوی محافل مختلف در حال طرح و مطالبه است.
بدینترتیب، در شرایطی همایش «وفاقملی» برگزار شد که جریان خالصساز و تندرو نزدیک به طیف فکری دولت سیزدهم و رقیب پزشکیان در انتخابات، با استفاده از ابزارهای فراقانونی، بیهیچ منطق یا حکم قانونی از حضور کسی که روزگاری رئیس دو دولت در نظام جمهوری اسلامی ایران بوده، جلوگیری کردهاند و در کمال تعجب همچنان شعار وفاق پابرجاست! به نظر میرسد جریان خالصساز با سوءاستفاده از شعار دولت چهاردهم برای وفاق، پلهپله در حال نفوذ بیشتری است تا بتواند جایگاه ازدسترفته خود را به هر ترتیبی احیاء کند و به سرسرای قدرت بازگردد.
از تلاش برای استیضاح وزرا و تهدید در مجلس گرفته تا تخریب و فضاسازی رسانهای در فضای مجازی علیه وزیر امورخارجه دولت چهاردهم و جلوگیری از حضور سیدمحمد خاتمی در یک مراسم افتتاحیه ساده، همهوهمه ظاهراً محصول شعاری است که منجر به تداوم حضور نمایندگان جریانهای تندرو در بدنه دولت و کسب جایگاههای مهم شده است که قاعدتاً باید در ید اختیار جناح حامی دولت قرار میگرفت. نتیجه دیگر این تساهل و میانهروی که قرار بود روند کنترل و همراهی بیشتر احزاب و گروههای محافظهکار و اقتدارگرا با دولت را تسهیل کند، زیادهخواهی و ایجاد محدودیت در فضای سیاسی کشور است که نمونهای از آن در روز پنجشنبه دیده شد.
کاش بهجای برگزاری همایش «وفاقملی» و دعوت از افراد میانهرو یا همفکر دولت، یک دوره آموزشی وفاقملی برای جناح راست افراطی و جریان تندرو در کشور برگزار میشد تا ضمن تعلیم چگونگی رفتار با جامعه رنگارنگ ایران که در بسیاری از مسائل بهخصوص در حوزه سیاست، فرهنگ و موضوعات اجتماعی از حاکمیت و مرجعیت دولت بسیار جلوتر هستند، تفاوتهای میان «شرکت سهامی اداره امور دولت» با «همافزایی و اخذ مشورت با سایر جریانهای غیرهمسو با دولت در مسیر نیل به منافعملی» استخراج شود. آیندهای که پیش روی دولت مسعود پزشکیان قرار دارد، با وجود ترامپ در آمریکا و شرایط پیچیده منطقه که بیشتر به سرزمین عجایب شباهت دارد؛ بهغایت غیرقابلپیشبینی و دشوار خواهد بود.
با الگوی وفاق فعلی در اداره دولت، هیچ تهدیدی به فرصت تبدیل نخواهد شد؛ چراکه از همین حالا آن دسته که بنا بود با آنها در اداره امور اجرایی وفاق شود، کمر همت به تضعیف نماینده جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات پیش رو بستهاند. اگر قرار است همان رفتارهای سالهای پسابرجام حادث شود، دستکم باید از این وفاق بیحاصل دست برداشت تا عیار هر فرد در جایگاه خود مشخص شود.
یکی از مؤلفههای تعیین وفاقملی بهعنوان شعار دولت چهاردهم، آشتی با آن ۵۱درصدی بود که در انتخابات اخیر با صندوقهای رأی قهر کرده بودند؛ وگرنه آن تندروهایی که هر روز از تریبون مجلس در فضای جامعه آتشافروزی میکنند که مفهومی جز تنشافزایی و عمیق کردن شکاف در میان مردم را فرا نگرفتهاند.
شاید لازم است منتخب مردمی که تمام هموغم خود را برای تغییر و تحول در مسیر توسعه کشور و بهبود شرایط به عرصه سیاسی کشور آوردند و با آمال و آرزوهای بسیار در روز پانزدهم تیرماه1403، تاریخسازی کردند تا شخصی را که شعارش صداقت در کلام بود را برگزینند، از امروز اتخاذ تدبیری برای مهار این جریان فکری رادیکال و خالصساز را در صدر تصمیمات خود قرار دهد تا ازاینپس، خسارات کمتری از سوی برخی نمایندگان این تفکر را شاهد باشیم.
https://www.pgnews.ir/?p=220404