مهدیه امیری دشتی | عضو شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش ایران
نویسنده، فعالیت داوطلبانه خود را با جمعیت زنان مسلمان نواندیش ایران، ابتدا در قالب دبیر این حزب سیاسی در استان بوشهر از تاریخ 26 مردادماه 1395 شروع و در تاریخ 26 آذرماه 1403 استعفای خود را اعلام نمود.
از آغاز فعالیت، اقدام به عضوگیری و شناساندن جمعیت به زنان علاقمند و دغدغه مند فعالیت سیاسی نمودم و از میان اعضای فعال در استان بوشهر، شورای مرکزی این جمعیت تشکیل گردید، حجم حمایت و امید زنان به تغییر به گونه ای بود که شعبه های این حزب در سه شهرستان بوشهر، دشتستان و تنگستان فعال شد.
جمعیت زنان مسلمان نواندیش استان بوشهر در طی نزدیک به 9 سال فعالیت خود، بیش از یکصد عضو فعال در سراسر استان بوشهر داشته و در طول این حدود یک دهه، با توجه به وضعیت سیاسی کشور، اعتماد و اعتقاد زنان به فعالیت های سیاسی کمرنگ و کمرنگ تر گردید، به شکلی که درحال حاضر تعداد اندکی از اعضا با این جمعیت همکاری دارند.
فعالیت اعضای جمعیت در استان بوشهر به دلیل تناقض های عمیق سیاسی در کشور، بی قدرتی سیاسی زنان در سطح منطقه و معضلات عدیده زیستی زنان تحصیلکرده و سربرآوردن طبقه متوسط فقیر در ایران (به زعم آصف بیات)، امکانهای کنشگری سیاسی و اجتماعی از زنان سلب گردید.
این جمعیت در طی این سالها بیش از پنجاه جلسه حضوری در خصوص موضوعات روزآمد و مهم زنان در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، حقوقی، اقتصادی و… داشته و همچنین ده ها جلسه بر بستر فضای مجازی نیز برگزار نموده است. چراکه؛ از همان ابتدای راه اندازی جمعیت در استان بوشهر، اعتقاد اینجانب بر این بوده و هست که زنان برای انجام کنش سیاسی، نیازمند داشتن اطلاعات و آگاهی در تمام حوزه های مرتبط به خود و محیط اطراف خویش هستند که بتوانند کنشی اثربخش و کارآمد داشته باشند.
از همین رو با توجه به اینکه شناخت و تجربه زیسته زنان در حوزه سیاسی اندک و ناچیز بود، لذا چندین جلسه در حوزه چگونگی کنشگری سیاسی در قالب کارگاه در طول سالهای 97 تا 99 برگزار شد و این کار باعث شناخت بیشتر از جمعیت زنان مسلمان نواندیش در بین زنان تحصیلکرده و دانشگاهیان شد. به گونه ای که از دانشگاه های مختلف استان بوشهر، درخواستهایی جهت عضویت ارائه شد و جوانان زیادی با این جمعیت همکاری کردند که نتیجه آن نیز می توان در برگزاری چندین نشست و کارگاه در دانشگاه ها مشاهده نمود. شعبه های جمعیت در سه شهرستان استان بوشهر نیز در ادامه، اقدام به برگزاری جلسات و عضوگیری نمودند و با نهادهای مختلف اجتماعی و فرهنگی به همکاری پرداختند.
طرح ریزی ایده های خلاقانه ای مانند “تسهیلگری سیاسی”، “گسترش اندیشه مدنی” و “کارآفرینی اجتماعی” زنان به ارتقا نشاط سیاسی زنان در طول سالهای 1396 تا 1400 انجامید. این جمعیت در طول سالهای فعالیت خود در استان بوشهر با انتشار بیانیه های متعدد در زمینه توسعه پایدار و متوازن استان بوشهر به ابراز نظر و ارائه رویکرد به عنوان یک شخصیت حقوقی در زمینه تسهیلگری سیاسی زنان اهتمام ورزید.
از سوی دیگر با درک ضرورت ایجاد ارتباط و تعامل با احزاب دیگر، نهادها و انجمنهای علمی، رسانه ها و مطبوعات محلی و تشکلهای غیردولتی (NGO) به گسترش اندیشه مدنی در سطح کنشگری زنان استان بوشهر پرداخت. و در نهایت با برگزاری کارگاه ها و سمینارهای متعدد در زمینه کارآفرینی زنان و ارائه امکانهایی برای استقلال اقتصادی زنان به تقویت زمینه قدرت بخشیدن به تشخص سیاسی و اجتماعی زنان در خانواده همت گمارد.
این جنب و جوش و شوق فراوان که در بین زنان جهت برقراری ارتباط بوجود آمده بود و جریان نسبتا مداومی در طول شش سال اول فعالیت جمعیت بین سالهای 1395 تا 1401 در استان بوشهر بود، با حوادث سال 1401 به محاق رفت، مسیر را به جای دیگری برد و منجر به خاموشی این نوع فعالیت ها گردید.
تبعات آن برخورد سخت و نبود آزادی جهت بیان افکار؛ هنر زیستن و آگاهانه و آزادانه فکر کردن را با چالش های زیادی مواجه کرد و منجر به کاهش بسیار شدید سرمایه فرهنگی-اجتماعی احزاب در ایران معاصر شد و دریچه هایی که در طول سالیان قبل بر روی اندیشه ورزی و کنشگری زنان گشوده شده بود، بسته شد. این بسته شدن فضای سیاسی و خفتگی اجباری افکار سیاسی، اتاق فکر کوچکی که از آن زنان بود را با دیوارهای بلند محصور کرد.
جمعیت زنان مسلمان نواندیش در استان بوشهر در ابتدای راه خود، متناسب با افکار موجود در بین زنان بر ارزش عدالت اجتماعی تاکید داشته و دارد و بر رفع موانع اجتماعی پیشرفت زنان که بر اساس جنس تعریف می شود، تحلیل های بسیاری صورت داد و بیانیه های زیادی در خصوص آزادی بیان و فرصت برابر با مردان را مطرح کرد. اما ناخودآگاه جمعی حاکم بر اذهان، همواره زنان را ذیل مردان تعریف می کند و چشم های خود را برای لزوم داشتن چنین شرایطی بسته و فردیت و سوژه بودگی زنان را نادیده می گیرد و بر انقیاد زنان تاکید می ورزد.
همچنین نویسنده معتقد است که گردش اندیشه، فکر و عدم انحصاری بودن، بی تردید به رشد و پیش برد مقاصد در حوزه های مختلف زنان تاثیرگذار است. مساله جایگاه نابرابر و شی واره زنان، محصول نظام پدرسالار می باشد و مخالفت دولت با بسیاری از مطالبات زنان، باعث ایجاد لایه های عمیق فکری و زیستی گردیده، به گونه ای که زنان را می توان حاشیه نشینان اجتماعی در نظام پدرسالارانه برشمرد. حاشیه نشین هایی که مداوم با سست شدن پایه های به رسمیت شناخته شدن، مواجه می شوند و یکی از راه های نجات، می تواند گردش افکار و ایده ها باشد. ایده هایی که به آهستگی امکان تغییر در جامعه را ایجاد می کند. همه این موارد ذکر شده مرا بر آن داشت تا با قید حضور در شورای مرکزی جمعیت زنان مسلمان نواندیش ایران، از مسوولیت دبیر شعبه استان بوشهر استعفا داده و در بیان نظرات و دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خویش در سطح ملی بکوشم.
مهدیه امیری دشتی
بندر بوشهر – آذرماه 1403