به گزارش«خلیج فارس» به نقل از برترینها؛ ملیکا شریفینیا (بازیگر سینما و تلویزیون) ضمن انتشار عکسی از خودش در کنار داریوش مهرجویی یک پیام احساسی برای او نوشت و از خاطراتاش با او گفت:
« و حال
بعد از…. واقعه؟
براستی چه نامی میتوان گذاشت!
از این پست ۹ سال میگذرد
و از روزی که
«عموجان» خطابم کردید
۲۹ سال!
۸ ساله بودم که در پری
صاحب چنین عموی فیلسوفی شدم
که هر کلامش، برایم کلاس درسی بود
فراتر از تمام دانشگاههای جهان
من کلاسهای فوقالعادهام را
در دهههای مختلف زندگی
نزد چنین جواهری پاس کردهام
با پری ، با میکس
با مهمان مامان، اشباح
حتی با حضور کوتاهم در لیلا
که هدیهاش شد دو مرغ عشق زیبا
از طرف جالبترین استاد دنیا
استادی که هر روز، دیدگاهش
دیدگاهم را به بازی میگرفت
نسبت به مرگ و جهان و زندگی
و نگاهش، کلاس رقصی بود
بر تار و پود زندگی
و هر لحظه
نتایج درخشان و متفاوتی را تحویلمان میداد
از تمام آزمودههایش
به من، به ما، به جهانش
با لبخند
از زندگی…
آه «زندگی»
عجب جاری بود آن زندگی
عجب جاری بود آن لبخند
و عجب این واژهی دیگر
این واژهی کریه بدمنظر
محکوم است، به قلم نیامدن!
داریوش مهرجویی برای من
فراتر از واژههاست
همانطور که همیشه بود
پس نخواهمش نوشت، هرگز…
داریوش مهرجویی
درست مثل همین عکس
در خاطر من خواهد ماند
همینقدر دست نخورده
همینطور ملیح و با لبخند
و تنها چیزی که مرا
تا آخر عمر آزار خواهد داد
سبک نقاشی خودم خواهد بود
که آن دوره
مانند قلب امروزم
تکه تکه بود…
وای بر من!
_________________________________
قبل از واقعه……………
بعد از سه ماه بالاخره امروز نقاشیش تموم شد… وقتی تو اکران خصوصی اشباح تقدیمش کردم بهت زده نگام میکرد…
بعد با همون مدل عموآنهی همیشهگیش دست کشید به سرم و گفت: عجب کار قشنگی کردی…. با یه لبخند عمیق از ته دل!
آخ که هیچوقت لبخندش یادم نمیره… خداروشکر که این اکران بهانهای شد که بالاخره همت کنم و تمومش کنم
وگرنه لذت لبخندش از دستم میرفت…..
آخیییییییییییییییش… خستگیم در رفت
با اینکه هنوز دست و بالم رنگیه
پرترهی ” داریوش مهرجویی ”
تکنیک : اکریلیک روی بوم های بیست سانتی جداگانه
سایز پرتره : ۸۰.۸۰ سایز بیس : ۱۲۰.۱۰۰ رنگ : سیاه و سفید
اسفند نود و سه :]»