خلیج فارس:کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، بهویژه عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از زمان ترور اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران، تلاش کردهاند از گسترش جنگ غزه جلوگیری کنند. مهران حقیریان، مدیر ابتکارات منطقهای در بنیاد بورس و بازار در مطلبی برای موسسه استیمسون نوشت: هنیه ساعاتی پس از مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید ایران، که با حضور مقامات بلندپایه هر شش کشور شورای همکاری خلیج فارس برگزار شد، ترور شد؛ حضور این مقامات نشاندهنده تغییر مثبت در روابط اعراب و ایران است.
به گزارش«خلیج فارس» به نقل از دنیای اقتصاد، در روزهای پس از ترور، مقامات شورای همکاری خلیجفارس و ایران علاوه بر تماسهای تلفنی و گفتوگوهای دوجانبه متعدد، از جمله در نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی در ۷ اوت در جده، نشستی که به درخواست ایران برگزار شد، شرکت کردند. سازمان همکاری اسلامی بیانیهای قوی صادر کرد و اسرائیل را «کاملا مسوول» این «حمله شنیع» دانست و آن را «نقض جدی» حاکمیت ایران خواند.
در حالی که بنا بر گزارشها، ایران درخواستهای شورای همکاری خلیجفارس برای تعدیل واکنش خود به ترور هنیه را رد کرده، کشورهای عربی ممکن است موفق شوند تهران را متقاعد کنند تا اقدامات تلافی جویانه خود را در پرتو مذاکرات احتمالی آتشبس جدید محدود کند.
با این حال، همسایگان عرب ایران نسبت به توانایی رئیسجمهور جدید ایران برای تعدیل سیاست خارجی ایران، بهویژه حمایت این کشور از گروههای شبهنظامی در سراسر خاورمیانه، تردید دارند. ایران همواره به دنبال بهبود روابط با همسایگان عرب بوده و در عین حال از نیروهای نیابتی شبهنظامی حمایت میکند که نگرانی قابلتوجهی را در بین همین اعراب ایجاد کرده است.
طیف باورها و رویکردها حتی در درون مجموعه سیاست خارجی ایران نیز گسترده است. اگر ابراهیم رئیسی رئیسجمهور سابق در سمت راست و سلف وی حسن روحانی در سمت چپ قرار داشت، پزشکیان را میتوان در سمت چپ میانه این طیف مشاهده کرد.
با این حال، حتی اگر پزشکیان بخواهد به عنوان یک اصلاح طلب حکومت کند، یک مجلس اصولگرا ممکن است جلوی وزرای اصلاح طلب یا برنامه سیاست خارجی انعطافپذیر را بگیرد. تلاش پزشکیان برای اتخاذ رویکردی معتدل پیش از این با موانعی از جمله استعفای ناگهانی جواد ظریف وزیر امور خارجه پیشین مواجه شده است. ظریف به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور منصوب شده بود اما به دلیل فشارهای داخلی از سمت خود کنارهگیری کرد. بدون ظریف، ممکن است راه پزشکیان برای دنبال کردن یک سیاست خارجی معتدل دشوارتر باشد.
انتظار میرود عباس عراقچی که معاون عالی ظریف بود، تاییدیه وزارت خارجه آینده ایران را [از مجلسشورای اسلامی] کسب کند. در حالی که عراقچی در دوره پیشین خود به ندرت درگیر مسائل مربوط به خاورمیانه بود، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ یکی از مذاکرهکنندگان کلیدی هستهای بود.
عراقچی در سمت دبیری شورای راهبردی روابط خارجی از سال ۲۰۲۱ تاکنون، در تعدادی از گفتوگوهای ترک ۱.۵ (گفتوگوی مقامات رسمی و کارشناسان در نشستهای غیررسمی) در مورد روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس شرکت داشت، از جمله گفتوگوی ایرانی و عربی که در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در دوحه و در ماه مه ۲۰۲۴ در تهران برگزار شد.
او همچنین در ماه مه در مجمع الجزیره در دوحه درباره جنگ غزه سخنرانی کرد. رویکرد عراقچی به منطقه تا حدودی شبیه رویکرد ظریف است، اما روابط او با سپاه نزدیکتر از ظریف است.
هم روحانی و هم ظریف تلاشهای مشترکی برای بهبود روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس انجام دادند، اما فضای منطقه در آن زمان در آستانه برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ (برجام) و پس از خروج دولت ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران را برانگیخت. اقدامات متقابل مانع از پیشرفت معنادار شد. در دوران ریاست جمهوری روحانی، تنشها بهویژه با عربستان سعودی، بحرین، کویت و امارات همچنان بالا بود.
ظریف اغلب اعلام میکرد که همسایگان ایران اولویت هستند و سعی کرد از طریق طرح پیشنهادی خود برای صلح هرمز (HOPE) زمینه را برای گفتوگوهای منطقهای فراهم کند. استیمسون مدعی است که عمان و قطر متقابلا این خواسته را پاسخ دادند، اما سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بیشتر نگران اقدامات دیگر در منطقه بودند و روحانی و ظریف را فاقد نفوذ بر تصمیمگیری ایران میدانستند. آنها همچنین از تعامل مستقیم ایران با ایالات متحده در جریان مذاکرات هستهای ناراحت و نگران بودند که این توافق انزوای ایران توسط غرب را کاهش دهد.
حتی قبل از اجرای برجام در ژانویه ۲۰۱۶، عربستان سعودی و بحرین روابط خود را با ایران قطع کرده بودند، در حالی که امارات و کویت به دنبال واکنش عربستان به حمله به سفارت این کشور در تهران، روابط خود را کاهش دادند. تنشهای منطقهای در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به بالاترین حد خود رسید و منطقه شاهد حملات نظامی متوالی، از جمله به کشتیها در خلیج فارس و تاسیسات نفتی در شبه جزیره عربستان بود. ترور ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده، همراه با درگیریهای نیابتی در یمن، عراق و سوریه، روابط را بیشتر تیره کرد.
با این حال، وقتی که تنشها به اوج خود رسید و پیامدهای وخیم آن درک شد، بازیگران منطقهای سیاستهای خود را به نفع دیپلماسی و گفتوگو تنظیم کردند. این درک جمعی وجود داشت که برنامههای توسعه بلندپروازانه و چشماندازهای ملی در سایه درگیریهای نظامی در خلیج فارس نمیتوانند موفق شوند.
با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و روی کار آمدن ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور ایران، فرصت جدیدی برای دیپلماسی مستقیم به وجود آمد. رئیسی به عنوان یک فرد اصولگرا، نگرانی اصلی اعراب در برخورد با تهران را تا حدودی حل کرد زیرا اعراب دیگر دوگانگی را در رویکرد ایران حس نمیکردند. علاوه بر این، با پایان یافتن درگیری درون شورای همکاری خلیج فارس با قطر تقریبا در همان زمان، اجماع شورای همکاری خلیج فارس نیز در ارتباط با تهران وجود داشت.
عربستان سعودی، امارات و کویت روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند و مقدمات بازگرداندن روابط ایران با بحرین فراهم شد. در ماه مه، هر شش کشور شورای همکاری خلیج فارس پس از جان باختن ابراهیم رئیسی در سقوط بالگرد، نامههای تسلیت خود را به ایران ارسال کردند. آنها همچنین هیاتهای بلندپایهای را به مراسم تشییع جنازه رئیسی اعزام کردند.
از سال ۲۰۲۱، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به صورت فردی و جمعی از احیای توافق هستهای، لغو تحریمها و تعامل عمیقتر با ایران حمایت کردهاند. چشمانداز شورای همکاری خلیج فارس برای امنیت منطقهای که در مارس ۲۰۲۴ منتشر شد، همچنین خواستار افزایش همکاری اقتصادی بین کشورهای منطقه به روشی است که در خدمت منافع گفتوگو، ارتباطات و ایجاد پل باشد.
با وجود این تعهدات، مجموع تجارت غیرنفتی بین شش کشور شورای همکاری خلیج فارس و ایران در سال مالی منتهی به مارس ۲۰۲۳ حدود ۲۶.۴۱ میلیارد دلار بود که از پتانسیل چنین ارتباطی بسیار کمتر است. برای کسانی که ترجیح میدهند تعاملات اقتصادی با تهران را گسترش دهند، لغو تحریمهای ثانویه ایالات متحده امر کلیدی است.
در همین حال، ایالات متحده به دنبال گسترش توافق ابراهیم برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی و ایجاد یک اتحاد ضد ایرانی از طریق ابتکاراتی مانند اتحاد دفاع هوایی خاورمیانه یا اتحاد ابراهیم پیشنهاد شده توسط بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بود. ایالات متحده همچنین ادغام منطقهای را از طریق کریدور هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) ارتقا داده است، که در عمل ایران را دور میزند تا خلیج فارس را به اسرائیل و فراتر از آن متصل کند.
علاوه بر این، ایالات متحده پیشنهاد امضای یک پیمان دفاعی دوجانبه با عربستان سعودی را دارد که شامل کمک در ساختن برنامه انرژی هستهای عربستان میشود. هدف اعلام شده آمریکا محدود کردن نفوذ اقتصادی فزاینده چین در منطقه، در کنار مقابله با ایران است.
با این حال، روایت یک ائتلاف رسمی ضد ایران هم با بیانیهها و هم با اقدامات شورای همکاری خلیج فارس در تضاد است. برای عربستان سعودی و همچنین بحرین و امارات، عادیسازی روابط با اسرائیل با گسترش دامنه راهبردی آنها، گسترش مشارکتهای امنیتی و اقتصادی و دستیابی به راهحلی برای مساله فلسطین و نه لزوما برای مقابله با ایران مرتبط است. پس از ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳، وضعیت در خاورمیانه گستردهتر و تحولات بعدی، محدودیتهای اهداف آمریکا و اسرائیل را در منطقه به نمایش گذاشته است.
حتی اگر ترامپ به کاخ سفید بازگردد، به نظر نمیرسد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مشتاق بازگشت به دوران حداکثر خصومتهای منطقهای باشند و احتمالا برای تقویت دیپلماسی منطقهای تلاش خواهند کرد. در حالی که تنشزدایی کنونی با ایران شکننده است، به نظر میرسد همه بازیگران منطقه قصد دارند تعامل دیپلماتیک را اگر نگوییم گسترش دهند؛ لااقل حفظ کنند. مهمتر از همه، هیچ کشوری در منطقه نمیخواهد جنگ گسترش پیدا کند. بنابراین این امر به کشورها انگیزه میدهد تا مساله هستهای ایران را حل کنند و همچنین به آتشبس غزه دست یابند.
در این بین مسعود پزشکیان مطمئنا تلاش خواهد کرد تا روابط با همسایگان عرب ایران را تقویت، تلاشهای احتمالی برای ایجاد یک اتحاد ضد ایرانی را خنثی و دیپلماسی اقتصادی و همگرایی منطقهای را فعالانه دنبال کند. او چند روز پیش از تحلیف خود در مقالهای که به زبان عربی منتشر شد، نوشت: «دست دوستی و برادری را به سوی همه همسایگان و کشورهای منطقه دراز میکنم تا حرکت واقعی و جدی را در روند همکاریها آغاز کنیم.»
https://www.pgnews.ir/?p=172032