بشیر علوی | نویسنده و پژوهشگر ادبی
گویش و زبان دشتی همیشه تا زبان و واژه بر دامنه تاریخ نقش میخورد، مدیون تلاشها و پژوهشها و دستاوردهای استاد سیدکوچک هاشمیزاده، لغتشناس و پژوهشگر برجسته جنوبی است. آثاری که برای نوشتن آن به یک تیم دانشمند زبانشناس و یک سازمان عریض و طویل نیاز بود، ولی استاد به تنهایی در طی سالهای عمر خود آنها را نگاشت و برای همیشه به تاریخ یادگار گذاشت.
ابتدا خواستم متنی احساسی و عاطفی در رثای سیدکوچک هاشمیزاده، پژوهشگر و لغتشناس فقید جنوبی (۱۳۲۴- ۱۹ تیر ۱۴۰۳) بنویسم، ولی بعد ترجیح دادم به متنی بپردازم که همواره مورد میل استاد بود. تلاش سید کوچک هاشمیزاده در احیای گویش که نه، زبان دشتی (آگاهانه زبان نوشتهام) و تا حدودی زبان تنگسیری در طول تاریخ این دو منطقه بینظیر بود و کمنظیر هم خواهد ماند.
دشتی و استاد سید کوچک هاشمیزاده مکمل همدیگر بودند. همانقدر که استاد در احیای زبان این منطقه تلاش کرد و دین خود را به این منطقه اهدا کرد، دشتی و خورموج نیز حق احترام به استاد را به معنای تام تقدیم کرد. تلاش خورموجیها در چاپ و معرفی آثار استاد و ترویج شخصیت او تا روزگاران زیاد بر پهنه این تاریخ، نمودار خواهد بود. در دشتی همه واژهها بدهکار استادند و حیات خود را مدیون وی میدانند و دشتیها بهخوبی دانسته و خواهند دانست که استاد هاشمیزاده، دانشمند زبانشناس بینظیر جنوب، در کجای قله زبان و فرهنگ دشتی ایستاده است.
تلاش سالهای استاد در تجزیه و ترکیب و بازشناسی و آسیبشناسی همخوانها، واکهها، نوا، آهنگ، ضمیر، قید، حرف، صوت و فعل زبان دشتی باعث شد که زبان این منطقه که بازمانده زبان دوره پهلوی است، مکتوب شود و زبان به زبان بچرخد و جامعه ایرانی بیشتر و بهتر و مدونتر با این زبان آشنا شوند.
معرفی ۲۲ همخوان در ترکیب الفبایی زبان دشتی و یافت و معرفی همزه بستواجی در واژههای مختلف و شناخت همخوانهای مختلف بهعنوان سایواجی و هزاران تحقیق اینچنینی و ارزشمند در حوزه معرفی این زبان از تلاشهای چند دهساله استاد است که به خاطر احاطه علمی و تجربی بر زبان و زبانشناسی بر غنای زبان دشتی افزود.
شناخت و معرفی دقیق زبان ارگتیو (فعل کنایی) دشتی و یافتن و معرفی واژههای مستثنا و خلاف قاعده در زبان دشتی از رهگذر تلاشهای استاد در این سالهاست که رهیافتِ وی در این زمینه، مکتوبات و سخنان ارزشمندی است که از او به جای مانده است. ارگاتیو اصطلاحی است که در زبانشناسی نوین و بهویژه در ردهشناسی زبان به کار میرود و آن از یک فعل یونانی به معنی «سبب شدن، به وقوع رسانیدن، خلق کردن» گرفته شده است. این ویژگی حالتی است دستوری که ویژه فاعل فعل متعدی است و معمولاً ویژه زبانهایی است که قدیمیترند و کمتر دستخوش تحولات و دگرگونیهای زبانی شدهاند و به عبارتی محافظهکارترند و به صورتهای باستانی خود گرایش دارند. این حالت در زبان تنگسیری هم موجود است، ولی در زبان دشتی با رویکرد و گفتمانی واضحتر و ملموستر زنده است. تعریف جزئیات این حالت در زبان دشتی و راهیابی به چگونگی آن و شناخت استثنائات این حالت در این زبان از خدماتی است که استادهاشمیزاده به زبان دشتی کرده است.
بیان تفاوت و شباهت زبان دشتی با زبان رسمی فارسی از دیگر تلاشهایی است که این لغتشناس فقید به آن همت گذاشته است. بهویژه در حروف که خواننده را متوجه پیوندهای زبان دشتی میکند که واژههای همپایه، ترکیبها، پارهجملهها، جملهها و عبارتها را به هم پیوند میدهند و اینکه بیشتر همان حرفهای ربط و عطف فارسی رسمی هستند و تلفط و کاربردشان نیز با فارسی تفاوت چندانی ندارد. در این زمینه روشن کرده که این پیوندها که برخی از آنها گاهی به گونه پیشوازه و پیشایند، حرف شرط، حرف استثنا، پرسش واژه، موصول و قید نیز به کار میروند.
در دگرگونی واجها و مقایسه آن با زبان فارسی زیباترین و جامعترین پژوهشها از سوی استاد هاشمیزاده صورت گرفته است. در این زمینه محقق کرده که تفاوت چشمگیری میان گویش دشتی و زبان فارسی رسمی وجود دارد. بسیاری از واجهای زبان دشتی در طول زمان تغییر یافته است. از این رو، بسیاری از ویژگیهای آوایی و واجی این زبان در تطوری طولانی مدت، خود را زبان رسمی متمایز کرده است. معرفی ریز به ریز این تفاوتها و ذکر مثالها و تحلیلهای فراوان و علمی و زبانشناسی از تلاشهای استادی است که زبان دشتی را دوست داشت و برای آن تلاش کرد.
موصوف و صفتهای زبان دشتی و بررسی همگونه آنها بهعلاوه به کارگیری اعداد و صفات مربوط به آنها بهویژه وابستههای پیشین و پسین و شناخت و انواع آن در زبان دشتی رهاورد تلاش سالهای استاد هاشمیزاده است که در آثار خود به آنها پرداخته است.
تفاوت مصدرها و ضمایر فاعلی و تجزیه و تحلیل آنها با روشی دقیق و پرحوصله و پرکار و زبانشناسی و دانشگاهی از دیگر رفتارها و خدمات هاشمیزاده به زبان دشتی است. تفاوت و شباهت علامت جمعها در زبان دشتی و زبان فارسی رسمی و تقابل واجها در این دو زبان و دگرگونیهای غریب و گاه عجیب در زبان دشتی و مهمتر از همه گروه همخوانها و به کارگیری ضمایر مفعولی و ابدالها و ادغامها و فرایندهای واجی افزایشی و کاهشی همه و همه از تلاشها و علایق استاد بود که برای احیای مکتوب و علمی و زبانشناسی این زبان نمود و در این راه بسیار موفق و عالمانه قلم زد و برای پژوهشگران امروز و آینده، سکویی بنا نهاد که با قرار گرفتن بر آن، به سادگی به عالم زیبای زبانها و گویشهای جنوب بهویژه دشتی و تنگسیری دست خواهیم یافت و کار را بر بزرگان زباندوست و زبانشناس ساده کرد.
در این مقال و در این روزهایی که استاد هاشمیزاده آسمانی شده، به همین بحث اندک از دریای خدمت و تلاش وی به زبان و فرهنگ دشتی بسنده میکنم. آثار ارزشمند چاپشده استاد، یعنی فرهنگ چهارجلدی واژگان گویش دشتی و بنیادهای دستوری گویش دشتی از مستطابترین آثاری است که در این منطقه منتشر شده است. دیگر آثار چاپنشده استاد هنوز در راه و چشم انتظار چاپ است، آثاری که عموماً در زمینه زبان دشتی نیست، ولی استاد کار خود را به همان دو اثر ارزشمند در مورد دشتی تمام کرد.
به یقین زبان دشتی همیشه تا زبان و واژه بر دامنه تاریخ نقش میخورد، مدیون تلاشها و پژوهشها و دستاوردهای استاد هاشمیزاده است. آثاری که برای نوشتن آن به یک تیم دانشمند زبانشناس و یک سازمان عریض و طویل نیاز بود، ولی استاد به تنهایی در طی سالهای عمر خود نگاشت و برای همیشه به تاریخ یادگار گذاشت. تاریخی که مدیون استاد سیدکوچک هاشمیزاده خواهد بود و او را همواره میستاید و در برابر نام وی به احترام، کلاه از سر خواهد برداشت.
مرجع: خبرگزاری کتاب ایران
5 نظر
درود بر دکتر علوی
استاد هاشمی زاده علاوه بر حفظ و خدمت به فرهنگ دشتی ، با تألیف فرهنگ لغت در پاسداشت زبان فارسی نیز نقشی ارزنده ایفا نموده است و به نوعی تاریخ زبان فارسی نیز در طول تاریخ برای حفظ و نگهداشت زبان فارسی مدیون او خواهد بود.
درود بر دکتر علوی عزیز و خدا رحمت کند استاد نازنین.
استاد هاشمی زاده دکتر علوی را خیلی دوست داشت. خدا نگه دارت باشد و خدا رحمت کند استاد هاشمی زاده.
اولین بار که با زبان دشتی آشنا شدم ۵۰ تا ۶۰ درصد کلمات رو متوجه نمیشدم
ولی الان حدود ۹۵ درصد متوجه میشم
یکبار برای دوستانم که اهل اصفهان و تهران بودند فعل گفتن رو با زبان دشتی صرف کردم
خیال میکردن آلمانی صحبت میکنم
روحش شاد. خدمات این بزرگان ماندگارند. کاش ما هم بجای تمسخر لهجه های هم مقداری به فرهنگ گذشته خودمون روی می اوردیم و از نابودی ان جلوگیری می کردیم.