رضا غبیشاوی
درباره ثبت نام پرتعداد افراد برای کاندیداتوری در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری این نکات قابل اشاره هستند:
1- تقریبا هیچ کدام از داوطلبان کاندیداتوری ریاست جمهوری، برنامه و ایده مشخص برای حل مشکلات و چالش های اساسی موجود در کشور ارائه نکردند. اکثریت کاندیداها درباره اینکه مهمترین مشکلات و مسائل ایران کدامند و راه حل آنها چیست صحبتی نکردند. راه حل آنها برای فیلترینگ، تحریم ها، مهاجرت، تورم، نسل جدید و … چیست؟
اشاره اکثریت کاندیداها به مسائل، به شدت کلی و سطحی و بدون اولویت بندی یا مسائل مربوط به سطح میانی و روبه پایین بود.
2- به طور قاطع و دقیق نمی دانیم از فهرست افراد ثبت نام شده چه کسانی تایید و چه کسانی رد می شوند. این از ویژگی های منحصر به فرد قانون انتخابات ایران است. دلیل اصلی آن را هم باید در قانون اساسی ، قوانین عادی و نظارت استصوابی کنکاش کرد زیرا برای رئیس جمهوری، علاوه بر ویژگی های کمی و قابل اندازه گیری (مثل سن و مدرک تحصیلی و سابقه مدیریتی و …)، ویژگی های کیفی نیز مشخص شده است. در بخش ویژگی های کیفی هم معیارهای کمی قرار داده نشده است.
به عنوان مثال هنوز تعریف کمی و قابل تشخیص و شفافی درباره رجال دینی سیاسی، مدیر و مدبر، حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور وجود ندارد تا دقیق بدانیم چه افرادی شامل این دسته بندی می شوند یا نمی شوند. به همین دلیل چون معیارها کیفی است تعیین آنها به “نظر” اعضای شورای نگهبان وابسته شده است و شورای نگهبان هم براساس اعلام این نهاد، با رای گیری در میان اعضا، تعلق این ویژگی ها را تایید یا رد می کند.
با اینکه در آیین نامه جدید ستاد انتخابات کشور، شرایطی ذکر شده اما این شرایط قطعی و نهایی نیستند بلکه بخشی از شرایط و حداقلی هستند. از نظر شورای نگهبان، آنچه در جزئیات قانون برای شرایط کاندیداتوری ریاست جمهوری آمده از جمله سن و مدرک تحصیلی و سوابق مدیریتی، حداقلی و شرایط لازم هستند و نه شرایط کافی. شرایط کافی در نگاه و تشخیص و “نظر” اعضای شورای نگهبان نهفته است.
3- از دیگر موارد قابل بیان درباره قانون انتخابات ریاست جمهوری ایران، اشاره به بخش های اجرا و نظارت برانتخابات است. اجرای انتخابات برعهده مشترک وزارت کشور و شورای نگهبان است و همزمان شورای نگهبان وظیفه نظارت بر عهده دارد. بررسی و تعیین صلاحیت داوطلبان کاندیداتوری، از جمله بخش های اجرایی است که در حوزه وظایف شورای نگهبان قرار داده شده است. براساس قانون، این بخش قابل نظارت از سوی نهاد و مجموعه دیگری نیست و همچنین قابل درخواست تجدیدنظر یا اعتراض هم نیست. این موضوع نیز از جمله موارد منحصر به فرد انتخابات ایران است که در جهان بی مشابه است.
4- در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، برخلاف دوره های قبل، از صف افراد عادی برای ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری خبری نبود چرا که براساس قانون تصویب شده در سال 1400 ، حداقل هایی از مدرک علمی (حداقل کارشناسی ارشد یا معادل حوزوی آن) ،سنوات سابقه مدیریتی (4 سال) و داشتن سابقه مشخصی از سطح مدیریت ( نمایندگی مجلس و وزارت و ریاست قوه و فرماندهی نیروهای مسلح در درجه سرلشکر و بالاتر و …) نیاز بود.
در نتیجه افرادی که این حداقل ها را نداشتند در مرحله پیش ثبت نام در وزارت کشور، رد می شدند و از ورود انها با سالن اصلی ثبت نام و روبه رو شدن با خبرنگاران جلوگیری می شد. جلوگیری از ثبت نام برادر سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهوری فقید از جمله موارد قابل توجه بودند.
5- این سوال مطرح شد چرا شمار زیادی از افراد برای ثبت نام کاندیداتوری ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کردند؟ به ویژه اینکه در میان آنها جمع زیادی از نمایندگان مجلس دیده می شود. دلیل این است که در میان شرایط علاقمندان به ثبت نام برای کاندیداتوری ریاست جمهوری، سابقه نمایندگی مجلس درکنار داشتن مدرک ارشد یا معادل و 4 سال سابقه مدیریت، فراگیرترین ویژگی است. در نتیجه در میان نمایندگان سابق و فعلی، تعداد آنها برای ثبت نام بیشتر از سایر جمع ها (وزیران، رؤسای قوا، فرماندهان عالی نظامی و …) است.
هدف همه 81 نفری که برای کاندیداتوری ثبت نام کرده بودند واقعا نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری نیست.
برخی واقعا برای کاندیداتوری ریاست جمهوری آمده بودند و قصد داشتند برای این سمت رقابت کنند و به عنوان یک گزینه جدی در انتخابات مطرح هستند: لاریجانی، سعید جلیلی، قالیباف ، جهانگیری و … .
برخی ثبت نام کرده اند با این که حدس می زنند شورای نگهبان آنها را تایید نکند اما این اقدام را به عنوان بخشی از فعالیت سیاسی می دانند. این افراد معمولا جزء چهره های مشهور و فعالان سیاسی به شمار می آیند اما احساس می کنند به عنوان یک فعال سیاسی باید به حرکتی در مسیر اهداف سیاسی خود دست بزنند: مهمترین آنها احمدی نژاد، عباس آخوندی، مصطفی کواکبیان هستند.
برخی ثبت نام کرده اند و اطمینان دارند حتما یا به احتمال زیاد، تایید می شوند اما به دنبال ریاست جمهوری نیستند و خودشان هم می دانند پیروز نمی شوند بلکه قصد دارند کاندیدای پوششی باشند یا از کاندیدای احتمالا پیروز، امتیازگیری کنند. برخی ثبت نام کردند اما واقعا به دنبال رسیدن به ریاست جمهوری نیستند. این افراد اگر کاندیداتوری آنها تایید شود جایگاه آنان ارتقا می یابد. ضمن اینکه در تاریخ سیاسی ایران نام آنها در فهرست محدود کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ثبت می شود.
برخی دیگر (اکثریت) همین که به محل ثبت نام می آیند و خبرنگاران و عکاسان و فیلمبرداران از آنها عکس و فیلم می گیرند خوشحال می شوند. همین که نام آنها بعد از مدت ها دوباره در رسانه ها منتشر می شود همین که عکاسان از آنها عکس می گیرند و مورد توجه و پرسش خبرنگاران قرار می گیرند… همین که اسم و تصویر آنها از بخش های خبری صداوسیما و شبکه خبر اعلام می شود لذت می برند و به هدف خود رسیده اند. تبلیغات مجانی مهمترین دلیل حضور این افراد است. همزمان ممکن است اسم آنها به عنوان یکی از کاندیداها مطرح شود که چه بهتر و سود مضاعف خواهد بود. این دسته، بزرگترین دسته هستند و اصولا هدف آنها واقعا کاندیداتوری ریاست جمهوری یا کسب این سمت نیست.
با این حال جای احزاب برای معرفی کاندیداهای ریاست جمهوری خالی است.
6- در این دوره 4 زن برای کاندیداتوری ثبت نام کردند که اکثر آنها از گرایش اصولگرا دارند و یک نفر اصلاح طلب است. به نظر می رسد همه آنها با وجود اینکه احتمال بسیار می دهند تایید نشوند ولی با هدف اصرار بر خواسته مشترک یعنی امکان کاندیداتوری زنان و تلاش برای شکست این تابو، ثبت نام کرده اند. در این زمینه ائتلاف و همسویی زنان اصولگرا و اصلاح طلب قابل توجه است. این مسیری است که از سال ها و دوره های قبل، زنانی چون اعظم طالقانی و زهرا شجاعی آغاز کردند.
در هیچ تفسیری از قانون اساسی یا جزئیات قانون انتخابات به منع زنان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری اشاره نشده و سخنگوی شورای نگهبان هم تایید کرده چنین منعی وجود ندارد. با این حال بعید نیست منع زنان از کاندیداتوری ریاست جمهوری مانند منع آنها از وزارت به عنوان یک قاعده شفاهی و نانوشته وجود داشته باشد.
زنان فعالیت را برای کسب کاندیداتوری ریاست جمهوری شروع کرده اند تا بتوانند به این استحقاق قانونی و حقوقی خود برسند.
7- قالیباف هم برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کرد. یکی از کاندیداهایی که در صورت بروز شرایطی، شانس زیادی برای راهیابی به ریاست جمهوری دارد مگر اینکه اتفاق دیگری رخ دهد و برای بار چهارم تشنه از نزدیک چشمه بازگردد.
حالا او جلوتر از محسن رضایی (با سه بار کاندیداتوری) رکورددار کاندیداتوری ریاست جمهوری است.
او کاندیدای ریاست جمهوری شد در حالی که تنها چند روز از انتخاب او به عنوان رئیس جدید پارلمان نگذشته است و در این زمینه هم صاحب رکورد است. قالیباف برای چهارمین بار برای ریاست جمهوری کاندیدا شد. او در سال های 84، 92 و 96 کاندیدا شد. در 84 و 92 شکست خورد و در 96 به سود رئیسی کناره گیری کرد اما رئیسی هم از روحانی شکست خورد.
این در حالی است که وی عضو شورای سه نفره برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری است.
براساس اصل 131 قانون اساسی بعد از اصلاح در سال 68، شورای سه نفره (معاون اول و سران پارلمان ورئیس قوه قضائیه) دیگر مثل قبل، وظایف و اختیارات ریاست جمهوری را در دست ندارد بلکه اختیارات و وظایف ریاست جمهوری به معاون اول سپرده شده و شورای سه نفره تنها مسوولیت برگزاری انتخابات را برعهده می گیرد. آیا مسوول برگزاری انتخابات خود می تواند کاندیدا شود؟ قطعا به لحاظ منطقی خیر. همانگونه که وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور به هنگام برگزاری انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری امکان کاندیداتوری ندارند. به همین دلیل کاندیداتوری اعضای شورای سه نفره مسوول برگزاری انتخابات ریاست جمهوری از سوی برخی حقوق دانان محل اشکال است.
منبع:عصرایران
https://www.pgnews.ir/?p=140255