کیهان و خاتمی؛ داستان یک درگیری ۳۰ ساله

خلیج فارس: سیدمحمد خاتمی چند روز قبل دیداری با تشکل سیاسی مجمع ایثارگران داشت. او در این دیدار که به وضعیت امروز کشور اشاره کرد و نسبت به عواقب این شرایط نیز هشدار داد. روزنامه کیهان نیز در شماره ۶ اسفند خود به این اظهارات واکنش نشان داد. خاتمی گفته بود: «واقعیت‌ها همیشه قابل توجیه نیست. اما باید با واقعیات مواجه شد و آنها را دید و بر اساس امکانات و مصالح حرکت کرد و به نفع مردم و رضایت مردم از آرمان‌ها دفاع کرد و مهمترین مصلحت کشور و ملت و حتی حاکمیت تامین نیاز‌های مردم و جلب رضایت آنان است و در این زمینه باید با دنیا تعامل کرد. ولی اگر واقعیت‌ها دیده نشود و متوهمانه به آنچه در دنیا می‌گذرد نگریسته شود ممکن است سیاست‌هایی در پیش گرفته شود که زیان آن به کشور و مردم برمی گردد.» این اظهارات با واکنش تند روزنامه کیهان رو‌به‌رو شد.

به گزارش فرارو، کیهان در ستون اخبار ویژه خود، خاتمی را پایور و کارچاق‌کن ترامپ خواند و نوشت: «خاتمی درست در حالی از تعامل سخن می‌گوید که طرف آمریکایی دنبال باج‌خواهی و دیکته کردن (نه تعامل) است و این الگوی استکباری را حتی به متحدان خود توسعه داده است. در این وضعیت باید پرسید که خاتمی نگران مردم ایران است یا در نقش پایور و کارچاق‌کن تیم ترامپ نقش‌آفرینی می‌کند؟»

منبع؟ کیهان!

داستان نگاه روزنامه کیهان به سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور پیشین کشورمان داستانی نیست که مربوط به دیروز و امروز باشد. چند وقت یک بار به بهانه‌ای داغ می‌شود و پس از مدتی سکون و سکوت، بار دیگر ادامه پیدا می‌کند. مشهورترین اتهام کیهان به خاتمی، ملاقات او با جرج سوروس، میلیاردر معروف آمریکایی است. ملاقاتی که مدیرمسئول کیهان معتقد است اتفاق افتاده و اسناد آن نیز در این روزنامه موجود است. هرچند خاتمی بار‌ها از حسین شریعتمداری شکایت کرده، اما تا کنون سندی از این موضوع ارائه نشده است. در آخرین مرتبه شکایت از مدیر کیهان، او ۲ بهمن امسال به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد. کیهان نیز نوشت که مشتاقانه منتظر دادگاه است، چون حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. تا لحظه تنظیم این گزارش، مشخص نیست چندمین شکایت خاتمی از کیهان به کجا رسید.

کیهان در بخش دیگری از واکنش به صحبت‌های خاتمی، برخی اتهامات پیشین را بار دیگر تکرار کرد. اتهاماتی که پیگیری آنان برای رسیدن به منبع ادعا، باز هم ما را به این روزنامه می‌رساند. از این دست اتهامات با منبع نامشخص در کیهان فراوان است. نویسنده این روزنامه با اشاره به صحبت خاتمی در خصوص تحریم‌ها نوشت: «واقعیت‌ها همیشه قابل توجیه نیست. اما باید با واقعیات مواجه شد و آنها را دید و بر اساس امکانات و مصالح حرکت کرد و به نفع مردم و رضایت مردم از آرمان‌ها دفاع کرد و مهمترین مصلحت کشور و ملت و حتی حاکمیت تامین نیاز‌های مردم و جلب رضایت آنان است و در این زمینه باید با دنیا تعامل کرد. ولی اگر واقعیت‌ها دیده نشود و متوهمانه به آنچه در دنیا می‌گذرد نگریسته شود ممکن است سیاست‌هایی در پیش گرفته شود که زیان آن به کشور و مردم برمی گردد.» اشاره کیهان به چیست؟ نامه‌ای که گفته می‌شود سال ۸۸ نوشته شده و نه می‌گویند چه کسی آن را نوشته و نه اطلاعات بیشتری درباره آن می‌دهند. اما همواره مورد استناد قرار می‌گیرد.

مهره بی‌اختیار آشوب افکن

یک نمونه دیگر از اتهامات کیهان به خاتمی، به سال ۱۴۰۲ برمی‌گردد. خاتمی در ۸ مرداد ۱۴۰۲ نوشت: «موضوع حجاب اجباری و عدم تمکین به آن از سوی بخشی از جامعه یکی از مسائل پیش روی کشور است که به ویژه اخیراً نگرانی‌ها و التهاب‌هائی را در پی داشته است. این مسأله و مسائل مشابه آن نمی‌تواند در سطح نگرش‌ها و راهبرد‌ها و راهکار‌هائی که ناکارآمدی خود را نشان داده‌اند باقی بماند.»

کیهان در شماره ۹ مرداد خود به این موضوع پرداخت: «حجاب لازمه لاینفک صیانت از حریم عمومی عفاف و امنیت اخلاقی جامعه است و در مقابل، مورد هجمه شدید دشمنان تاریخی اسلام و ایران قرار دارد، دشمنانی که عفاف و حجاب را رکن اقتدار و انسجام جامعه ایران می‌دانند. در چنین مصاف غیرقابل انکاری، عجیب است که یک فرد ملبس به لباس روحانیت، همان سخنی را طوطی‌وار تکرار می‌کند که مطلوب و مطالبه و آماج حمله دشمن است! ادعای «بهره‌گیری از اجبار حکومتی در پوشاندن لباسی تنگ بر پیکر واقعیّت اجتماعی متکثر است»، برخلاف واقعیت موجود و مقارن با اجرای برنامه دشمن برای برهنه‌سازی زنان و ربودن گوهر عفاف و حیاست. بدگمانی هنگامی تقویت می‌شود که توجه کنیم خاتمی در فتنه سال ۸۸ و اغتشاشات سال گذشته، همچون مهره‌ای بی‌اختیار، از عناصر شبهه‌پراکن و نقش‌آفرین در آشوب‌افکنی نیابتی دشمن بود.»

همراهی با آمریکا و اسرائیل

سیدمحمد خاتمی در انتخابات مجلس دوازدهم که اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، شرکت نکرد. او چند روز بعد در این باره گفته بود: «این بار تصمیم گرفتم که اگر نمی‌توانم کاری برای مردم بکنم همراه و همنوا با خیل ناراضیانی باشم که در عمق وجودشان بر این باورند که اگر راه نجاتی باشد راه اصلاح امور است. آگاهانه و صادقانه رأی ندادم تا به هیچکس دروغ نگفته باشم. بدون اینکه با انتخابات معنا دار به عنوان منشأ تقویت قدرت و حاکمیت ملت و امنیت ملی و ترمیم اعتماد همگانی، مخالف باشم و بدون اینکه با رأی دادن مردم مخالفت کنم، رأی ندادن را در شرایط نامطلوب کنونی وجه دیگری از رأی دادن در وضعیت حتی نسبتاً مطلوب انتخابات می‌دانم، به این امید که با رأی ندادن در این شرایط اعتماد آسیب دیده مردم از حکومت و جریان‌های سیاسی از جمله اصلاح طلبی (که دامنه اش گسترده‌تر از دائره اصلاح طلبان رسمی است) تا حدی ترمیم شود. نیاز حیاتی امروز کشور بازگرداندن سرمایه اجتماعی و حرکت به سوی نوعی مصالحه میان حاکمیت و مردم برای نجات کشور از تهدید‌ها و بحران‌ها و برداشتن گام‌های جدی برای ورود به وضعی است که در آن ثبات و امنیت پایدار و پیشرفت همه جانبه کشور و آزادی و رفاه و بهبودی معیشت همه طبقات مردم و عزّت ملی و بین المللی ایران عزیز تامین شود.»

حسین شریعتمداری نیز در واکنش نوشت: «در جریان فتنه ۸۸ نتانیاهو آقای خاتمی و دوستان مدعی اصلاحات ایشان را «بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران معرفی کرد». باید از خاتمی پرسید اولاً؛ چه گزکی در دست اسرائیل دارید که هرگز حاضر به تکذیب نظر آنها نشده‌اید؟! و ثانیاً اقدام اخیر شما چه تفاوتی با خواسته رسماً اعلام شده آمریکا و اسرائیل دارد؟! ما اسناد فراوان و غیر قابل انکاری در دست داریم که از هویت واقعی و ضد‌وطن شما حکایت می‌کند. چرا شکایت خود از کیهان را دنبال نمی‌کنید تا این اسناد رسماً نیز بر ملا شود. ما بار‌ها به بخش‌های قابل توجهی از این اسناد اشاره کرده‌ایم و‌لی انتظار از دستگاه قضائی آن است که شکایت آقای خاتمی از کیهان را به جریان بیندازد و جلسه دادگاه را نیز علنی کند تا همگان از هویت واقعی او باخبر شوند.»

قصه دراز است

برخی آمار‌ها می‌گویند حسین شریعتمداری و کیهان تا کنون ده‌ها بار ماجرای ملاقات خاتمی با سوروس را تکرار کرده‌اند. ماجرایی که عبدالرضا داوری، از نزدیکان سابق احمدی‌نژاد و عضو پیشین تحریریه کیهان، بار‌ها گفته این ملاقات ساخته و پرداخته اوست. اما ماجرا فقط به این ادعا محدود نیست. این قصه عقبه‌ای سه دهه‌ای دارد.

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار در اسفند ۱۴۰۲ و به دنبال همین رفت و برگشت‌های انتخابات مجلس میان کیهان و خاتمی، سابقه این موضوع را توضیح داد: «کاسب محل از اینکه او را برای حضور در مناظرات سیاسی معرفی کرده‌ام، سخت مشعوف شده است. او امروز در حالی که از شعف دهانش تا بناگوش باز بود، از روی موبایلش چیزی را می‌خواند و به افراط قهقهه سر می‌داد. پرسیدم؛ چه چیزی تا این اندازه، سبب انبساط خاطرش شده است؟ گفت مشغول مطالعۀ یادداشت مدیرمسئول کیهان علیه سیدمحمد خاتمی است. پرسیدم؛ مگر چیز تازه‌ای نوشته؟ گفت؛ آره. نوشته عدم شرکت خاتمی در انتخابات “خیانت” و همدستی با آمریکا و اسرائیل است! گفتم؛ این که مطلب تازه‌ای نیست! از زمانی که من به خاطر دارم یعنی از همان موقعی که حسین شریعتمداری پس از مهدی نصیری جای خاتمی را در کیهان گرفت، همیشه به تلویح یا تصریح همین اتهامات را بار او کرده است!» سیدمحمد خاتمی خود از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰ نماینده ولی فقیه و سرپرست مؤسسه کیهان بود. اشاره زیدآبادی به سال ۱۳۷۳ است که حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان جایگزین مهدی نصیری شد.