خلیج فارس: رضا پهلوی در نشستی در واشنگتن، با موضوع دموکراسی و حقوق بشر در ایران، گفته است: «هموطنان من تنها نیستند. من نخواهم گذاشت که آنها به تنهایی بجنگند. آنها خواستار این شدند من گذار از این رژیم جنگطلب را به یک آیندۀ باثبات و برخوردار از صلح عهدهدار شوم. من این دعوت به رهبری را پذیرفتهام.»
به گزارش«خلیج فارس»؛این سخنان با واکنش برخی از چهرههای سیاسی داخل و خارج کشور مواجه شده. هومان دوراندیش در عصر ایران متنی در اینباره نوشته که بخشهایی از آن را بازنشر میکنیم:
نویسنده عصر ایران معتقد است که رضا پهلوی خودشیفته است، چون از ضمیر “من” استفاده کرده، استدلال نویسنده متن این شکلی است: او همانند پدرش قبلا این از این عبارت در پیامهایش استفاده میکرد: «من به عنوان پشتیبان ملت ایران». یا جملاتی از این دست. به هر حال این ادبیات نه تنها فروتنانه نیست، بلکه از نوعی تکبر خبر میدهد.
نویسنده یادداشت عصر ایران، بعد از متکبر دانستن رضا پهلوی، گناه این ماجرا را گردن اطرافیان پهلوی میاندازد:
عدهای که شغلشان نوشتن به سود ایشان در فضای مجازی است، تاکید دارند که «رضا پهلوی آخرین شانس ملت ایران است.» مشتی متملق، هر متواضعی را میتوانند متکبر کنند.
نویسنده این یادداشت در ادامه به کنایه و تمسخر مینویسد:
وقتی آنها میگویند رضا پهلوی آخرین شانس ملت ایران است، یعنی اگر دار فانی را وداع کنند ملت ایران هم باید بساطش را جمع کند و صحنۀ تاریخ را ببوسد و برود پی کارش!
استدلال بعدی نویسنده اینجاست که اعتقاد دارد در اعتراضات ۱۴۰۱ اسمی از پهلویها در میان شعارها نیامده:
آخرین اعتراضات سراسری در ایران، در پاییز و زمستان 1401 رقم خورد. در انبوه شعارهای آن اعتراضات، اسم رضا پهلوی در هیچ شعاری مطرح نبود. حتی شعار “رضاشاه روحت شاد” هم به اندازۀ اعتراضات آبان 98 یا دی 96 به گوش نمیرسید.
نویسنده این یادداشت معتقد است که پهلوی توان به خیابان کشاندن مردم را ندارد:
جناب پهلوی علیرغم اینکه تا به حال نه توانسته مردم را به خیابان بکشد، نه مردم معترض تا به حال اسمی از او در شعارهایشان آوردهاند، خودش را رهبر ملت ایران میداند و میگوید من این دعوت به رهبری را پذیرفتهام!
هومان دوراندیش با اتکا به مشارکت پنجاه درصدی در آخرین انتخابات، نوشته:
در انتخابات اخیر، حدود پنجاه درصد مردم رای دادند. این پنجاه درصد، هر طور که حساب کنیم، غالبا تمایل و بویژه کنش براندازانه ندارند. در میان آن پنجاه درصدی هم که رای ندادند، دست کم یک اقلیت جمهوریخواه قابل توجه وجود دارد.
اینجای یادداشت هومان دوراندیش حاوی گزارهایست که احتمالا نویسنده متن درباره آن تحقیقاتی داشته است:
وقتی تقریبا از صدر تا ذیل یک گرایش سیاسی، یعنی از شخص رضا پهلوی گرفته تا آن خیاط و نانوا و سیگارفروش دوستدار خاندان پهلوی، همگی عافیتطلب باشند، چیزی به نام “قدرت بسیج” شکل نمیگیرد.
اینکه در بین اعدامشدگان اعتراضات 1401 چند نفر هم سلطنتبودند، قدرت رهبری رضا پهلوی را ثابت نمیکند.
https://www.pgnews.ir/?p=225438