عبدالرحمن برزگر
«فاجعه عربی سازی تاریخ بندر بوشهر، بنادر و جزایر خلیج فارس» عنوان یادداشتی مهم از نویسنده و پژوهشگر هم اقلیمی امید زاهد است که در پایگاه خبری خلیج فارس درج شد.
این یادداشت هشداری جدی به کسانی است که به راحتی از کتاب سازی و سند نویسی به نام جعلی خلیج عربی عبور کرده و مدت هاست ساده انگارانه از آن چشم پوشی می کنند. از این روی بر آن شدم تا زوایای دیگری از این رویداد که قطعا تنها به واژه خلیج فارس بر نمی گردد و ابعاد بیشتری دارد را باز خوانی کنم.
موسسه ای بنام «الدار العربیه الموسوعات» با انتشار و توزیع وسیع کتاب هایی با موضوع حوزه خلیج فارس اقدام به کتاب سازی و خلیج فارس زدایی نموده است.
این موسسه توسط دکتر “خالد عبدالمنعم عبدالرحمن العاني” درسال ۱۹۸۴ تاسیس شده و البته هم اکنون دخترش به نام “بان خالد” آن را اداره می کند. تخصص و علاقه این مرکز عربی در حوزه تاریخ شبه جزیره عرب، منطقه خلیج فارس و عموما عراق، سفرنامه نویسی اعراب و خارجی ها است. مؤسسه به خرید نسخه های خطی و آثار نویسندگان و روشنفکران عرب روی خوش نشان می دهد تا بخشی دیگری از عربی سازی خلیج فارس را رقم بزند.
اما جناب “انس الميعان الهلالی” که نامش روی پنج کتاب بعنوان مولف درج شده، اهل کویت است که سفارش ترجمه کتب انتخابی فارسی را از طریق واتساپ! به مترجمین عموما ایرانی می دهد. البته این نکته حائز اهمیت است که “المیعان الهلالی” با دستکاری در اصل متن و طراحی جدید جلد، با درج عبارات جعلی خلیج عربی بدون هماهنگی با مترجم، اقدام به چاپ کتاب در مؤسسه می کند تا از راه پروژه کتاب سازی کسب درآمد و نامش در فهرست نویسندگان و پژوهشگران عرب ثبت نماید.
در گفتگویی که با علیرضا مظفری زاده نویسنده کتاب “خاندان آل مذکور” داشتم، ایشان ضمن ابراز نگرانی گفت: “در جریان ترجمه کتاب توسط مترجم ایرانی نیستم که اقدامی غیر حرفه ای و غیر اخلاقی است. وی اضافه کرد که حدود شش ماه پیش مکاتبه ای با وزارت امور خارجه نمودم که تا کنون منتج به نتیجه نشده است.”
در ادامه پیگیری این مسئله مهم با با دکتر احمد نهیرات، استاد دانشگاه کردستان و مترجم کتاب «خاندان آل مذکور» و «تاریخ البلاد الشمالیه الخلیج العربی و بحر عمان» که بنام سدید السلطنه بندرعباسی درج شده گفتگویی انجام دادم.
وی گفت: برای هر صفحه یک و نیم دلار دادند و من کتاب ها را با حساسیت و وفاداری کامل به اصل کتاب و نویسنده ترجمه و از طریق واتساپ ارسال کردم. از نیت آنها در جعل کردن به هیچ وجه اطلاعی نداشته و متاسفانه ارتباطی هم با نویسنده برقرار نکردم، ولی حراست دانشگاه نیز در جریان ترجمه ها گذاشتم. دکتر نهیرات با ذکر این مطلب که در این زمان شاید عوامل خارجی دخیل باشد و بخواهند با بازی چند واژه، بحرانی تولید کنند، افزود: این موضوع را می بایست با خویشتن داری حل کرد.
مترجم در پاسخ به تسویه حساب هزینه ترجمه و چگونگی واریز حق الزحمه گفت: هزینه ترجمه دو کتاب را کامل پرداخت نکردند و حتی متن ویرایش شده را برای بررسی نهایی ارسال نکردند. مترجم دست آخر گفت: کتاب سومی با موضوع بلوکات عشایر فارس را سفارش دادند که قبول نکردم و ضمن اعتراض به موسسه انتشاراتی عرب تبار، درباره اشتباهات جملات جلد کتاب سدید السلطنه هشدار دادم و اضافه کرد من در جریان چاپ کتاب خاندان آل مذکور اثر علیرضا مظفری زاده نیستم.
مهندس صفدران که اطلاعات ذی قیمتی از وضعیت چاپ کتاب ها و مؤسسه انتشاراتی به دست آورده، چندین تصویر از کتاب های منتشره را ارسال نمود که در نوع خود جالب توجه است.
گفتنی است “خالد العاني” مدیر متوفای این پروژه با کشورهای کویت و عربستان مراوده مدام داشته است. این موسسه نیز از طرف «محمد بن عبد الله بن عبدالعزيز آل سعود» برای کتابی در خصوص نايف بن عبدالعزیز آل سعود تقدیر شده است. خلاصه اینکه این پروژه با برنامه ریزی دقیق و هزینه های هنگفت منطقه توانسته تاکنون همه را به بازی بگیرد و از تمامی امکانتش در دفاتر خود در بیروت و لندن استفاده کند.
جالب است که این موسسه چند بار در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور فعال داشته است.
خانم “دایانا محمود اهل سوریه” که در سال ۱۳۹۵ به عنوان خبرنگار با خبرگزاری مهر همکاری می کرده، گفتگویی مفصل با “خالد العانی” صاحب خانه دایره المعارف عربی در بیروت انجام داده که قابل توجه است. در بخشی از این گفتگو که از عربی ترجمه شده آمده است: «سال هاست در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شرکت می کند، معتقد است تقاضا برای کتاب های عربی در سال های اخیر ضعف محسوسی داشته است که ممکن است مشکلات زیادی وجود داشته باشد. مواجهه با کتاب عربی از نظر محتوا و بازاریابی، علاوه بر عدم حمایت دولت از برنامه های فرهنگی کتاب را تجلیل نمی کنند.»
العانی با بیان اینکه افزایش قیمت ارز بر فروش کتاب در نمایشگاه های بین المللی تأثیر منفی می گذارد، از ضعف قوانین گمرکی که موجب تسهیل نقل و انتقال کتاب بین کشورهای مختلف می شود و هزینه های بالای اتاق های نمایشگاه انتقاد کرد و از مدیریت خواست شهریه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران را کاهش دهند.
از دیگر کتاب های چاپ شده در این مؤسسه می توان به: «الشیخ خزعل امیر المحمره- الاحواز دوله عربیه خلیجیه منسیه- امرا عذب الهوله ال نصور و آل حرم- بلاد فارس فی العهد القاجاری- قبیله النعیم فی الخلیج العربی» اشاره نمود.
«انس المیعان» مولف کتاب های ساختگی! در پشت جلد کتاب «عرب شط بنی تمیم فی بلاد فارس» می نویسد: «ما در این کتاب تاریخ یک منطقه جغرافیایی در سواحل شرقی خلیج فارس را ارائه میدهیم، لذا از بین اسناد و مراجع و روایات برای تایید تاریخ گذشته به سراغ اهالی رفتیم تا منش و اعمال آنها را ثبت کنیم تا بتوانیم ثابت کنیم که حضور آنها در این مکان و تغییر سکونت (ساکنین) و تبدیل روستاهایشان منجر به محو شدن اسامی عربی و تبدیل آن به اسامی فارسی شده است. این مطلب ممکن هست که کل روستاهای سواحل فارس و شاید محو تاریخ عرب را در بر بگیرد. برای همین است که قرار گذاشته ایم که برای مستند کردن تاریخ پدران و اجدادمان این کتاب را به عنوان یکی از شواهد برای آنهایی که از اینجا فوت یا کوچ کرده اند بنویسم»
گفتار و نظریه پیرامون کتاب سازی بسیار زیاد است، اما چیزی که ما را بر آن داشت که پیگیر این موضوع شویم، سکوت معنا دار در این بازی واژه ها است.
برای اطلاع بیشتر، نشانی و برخی مستندات را درج شده، شاید پیگیری لازم از سوی مبادی ذیربط با تسریع انجام شود. به طور حتم پشت نقاب این تحرکات تیم مجربی با تمام امکانات وجود دارد تا قدم به قدم برای نسل های آینده کتاب های تاریخی جعلی و شبه بر انگیز روانه افکار عمومی نمایند.
در این زمینه
فاجعه عربی سازی تاریخ بندر بوشهر، بنادر و جزایر خلیج فارس + عکس
https://www.pgnews.ir/?p=184160
10 نظر
اگر ما ایرانیان یک سر سوزن ، فقط یک سر سوزن نسبت به این دریا حس تعلق و مهر داشتیم دهها لوله فاضلاب در شهرهای بندری حواله آن نمی کردیم .
زباله های عمومی و تخلیه گازوئیل و روغن سوخته لنج ها و کشتی ها هم اضافه کنیم .
نمی شود ! بی منطق است و باور کردنی نیست که از عشق و علاقه حرف بزنیم و معشوق را چنان غرق کثافات فاضلاب کنیم که هم برای انسان و هم برای ابزیان منشا نکبت و مرض شود .
من برایم مهمتر از نام جنایتی است که همه ما در حق این اکوسیستم روا می داریم .
از شناسایی حق لاف زدن، نادانی است
قسمت نقش ز نقاش، همین حیرانی است
احسنت
وقتی که بوشهر رو با قلیه ماهی و زنی که داره قلیون می کشه و چهارتا کافه نشون بدیم دیگه نباید منتظر دستاوردهایی بهتر از این خیانت هایی که داره سر هنر و دانش و فرهنگ این دیار می شه ، باشیم.
الان، نهادهایی رسمی و علمی فرهنگی، نظیر دانشگاه خلیج فارس و بنیاد ایرانشناسی استان بوشهر کجا هستند! هنر فقط در چاپ کتاب و برگزاری کنگره ملی و بینالمللی به نامخلیج فارس نیست!
پاسخگو باشید.
واقعیت اینست که قبایل عربی در بندر بوشهر و اطراف و اکناف آن حضور پررنگ داشتند
من چند خاندان را نام میبرم
پولادی ها اصالت عربی داشتند، ( منبع کتاب خلیج فارس نوشته جان گوردون) مادر رییس علی دلواری ، خالو حسین دشتی، زایر خضرخان باغکی همگی از این خاندان بودند
خاندان دموخ چاهکوتاه و پشتکوه اصالت عربی داشت شیخ حسین چاهکوتاهی از بزرگترین مبارزین جنوب علیه نیروهای مهاجم انگلیسی از این خاندان بود.
احمد خان تنگستانی و خاندانش اصالت عربی داشتند و دربرابر بریتانیا رشادتها کرد.
خاندان میگلی، شیخ سقا و…از حجازند
خاندان رفاعی یا محمدی باغملایی اصالتا از منطقه رفاعه بحرینند
خاندان بلادی از بحرین یا حجاز
خاندان آل عصفوز از بحرینند
فامیلی های بحرانی، بحرینی، قیصی زاده و تمیمی و چعبی یا کعبی و …اصالت عربی دارند.
اینها از خاندان های عربی هستند که چند قرن در این دیار زاده و زیسته و کاملا ایرانی شده اند و چنانچه از تاریخ این دیار پیداست از قدیم الایام عرق و عشق بسیار به این مرزو بوم داشته اند
در کنار قبایل عربی حاضر در بوشهر و اطراف آن قبایل زنگنه و زنگویی با اصالت کردی، خاندان خدری و خواجه و …با اصالت لری، و تعداد بسیاری قبیله ها با اصالت ترک قشقایی در این دیار و در کنار هم میزیسته اند.
و دیگر آنکه بوشهر حداقل از قرن ششم هجری به عنوان یکی از بنادر پارسی یا عجمی توسط سیاحان یا جغرافیدادنان عرب شناخته میشود آن سان که یاقوت حموی بغدادی (متوفی ۶۲۶ هجری) در کتاب معجم البلدان از بوشهر با لفظ “بوشهر” در کنار بنادر مهم خلیج فارس مثل سیراف یاد میکند.
اول : این ها که ذکر کردید قطعی نیست. بحرین تا سال ۵۰ جزو ایران بود و خیلی از خاندان ها که از بحرین به بوشهر آمدند ، ابتدا از ایران به بحرین رفته بودند و چند نسل بعد برگشتند.
محمد جان
بحرین متعلق به ایران بوده است . از ایران به بحرین می رفته اند یعنی چه ؟
مثل اینست که بگویی از ایران به شیراز می رفته اند .
البته سخن کاربر جوکار صحیح و علمی است . مردمان دو سمت این دریا را مرزها جدا کرد وگرنه در سودان دوردست محله بوشا داریم که بوشهری تبارند .
لعنت به مرز که خاصیتی جز جدایی انسان از انسان ندارد .
امیدواریم دستگاه امنیتی و قضائی بساط این پروژه بگیران رو جمع کنن . تاکید بر عربی سازی بوشهر بی شک از جایی آنسوی مرزها هدایت میشه .
سلام. اشتباه واژگانی بود. منظور این است که که از استان های مجاور خلیج فارس نظیر: بوشهر، فارس و …به بحرین رفته اند. مانند خاندان بلادی بهبهانی. دیگر این که کسی منکر مهاجرت طرفینی نیست ولی این که استان بوشهر فعلی را جلگه ای خالی از سکنه بپنداریم که فقط مهاجرین در آن ساکن شدند هم اشتباه است.
محمد عزیز، بحرین 50 سال پیش استان ایران نبود 50 سال پیش فقط ادعا میشد وگرنه حتی یک عدد سرباز و اداره نداشتیم. درواقع ایران از حدود 150 سال قبل هیچ حاکمیتی بر بحرین نداشت نه خراجی میگرفت نه هزینه ای میکرد نه حاکمی میگماشت! خاندان بلادی اصالتا از روستای غریقه بحرین هستند که معروفند به آل بلاد و آل غریق، بعدها برخی از انها به عراق و ایران مهاجرت میکنند یکی از انها بنام ایت الله سید اسماعیل متولد بهبهان بوده که به بلادی بهبانی مشهور شد و بعدها به نجف و تهران رفت و گرنه اصالتا از بحرین بودند.